جمعه 31 دسامبر 1976 [10 دی 1355] نیویورک
بعد از یک هفته که برای گذراندن تعطیلات به کشورهای حوزه کارائیب رفته بودم، وارد نیویورک شدم تا از اینجا به لندن برگردم.
در نیویورک دو ملاقات مهم داشتم، که مسائل مطرح شده در هر دوی آنها با تمام جزئیات در ذهنم مانده است. اولی: ملاقاتی بود با «باب سیلورز» و «باربارا ایستاین» دو نویسندۀ نشریۀ «نقد کتاب نیویورک» (نیویورک ریویو آوبوکز) که به خواهش من در منزل یکی از دوستان آمریکائی صورت گرفت، و علت آن هم گفت ,گو با این دو تن در مورد انتشار مطلبی راجع به ایران در نشریه مذکور بود.
موقعی که این دو نفر بعد از نیم ساعت تأخیر به منزل دوستم آمدند (و البته بر اثر وقت نشناسی خود مرا ناراحت کردند) از آنها راجع به علت چاپ چنین مقالهای که مضمون اصلیش بررسی کتاب «تاجدار آدمخوار» نوشته «رضا براهنی» بود توضیح خواستم.
«باب سیلورز» در این مقاله: براهنی را «شاعر ریشو، معلم دانشگاه آمریکائی ایندیانا و مردی دانا» توصیف کرده بود، ادعا داشت که: هر آنچه براهنی راجع به رفتار وحشیانه و بربر صفتی مأموران شاه در شکنجه و آزارش نوشته، صحت دارد. او میگفت: یک زن روزنامهنگار آمریکایی به نام «فرانسیس فیتز جرالد» در سفری که قبلاً به تهران داشت هنگام ملاقات با براهنی آثار شکنجه را در بدن وی مشاهده کرده است، و همچنین گزارشهای «جمعیت حقوقدانان دموکرات» و «سازمان عفو بینالمللی» را شاهد میآورد، که توانستهاند حتی تعداد زندانیهای سیاسی و تاریخ بازداشت آنها را دقیقاً مشخص کنند.
باب سیلورز عقیده داشت: «شکنجه فقط بوسیله کسانی اعمال میشود که میخواهند با زور و ارعاب، قدرت و حاکمیت را در دست داشته باشند...».1
دکتر رضا براهنی (زاده ۱۳۱۴ در تبریز) نویسنده چپگرا، شاعر، منتقد ادبی و عضو کانون نویسندگان ایران
شماره آرشیو:11-1-287م
پی نوشت:
1. پرویز راجی ، خدمتگزار تخت طاووس، ترجمه: ح.ا.مهران، انتشارات اطلاعات، چاپ اول: 1364، صص 41ـ42.