یکی از مهمترین و پرنفوذترین شخصیتهای سیاسی دوران پهلوی دوم اسدالله علم(1299- 1357) بود. وی که سابقه تصدی پستهای کلیدی نظیر وزارت کشور، وزارت دربار و نخست وزیری رژیم پهلوی را در کارنامه خود داشته است، یکی از نزدیکترین افراد به محمدرضا پهلوی بوده و از اسرار و رموز خاندان پهلوی آگاه بود. برخی از وی به عنوان پرقدرتترین فرد پس از شاه و ملکه در دربار و ساختار حکومتی رژیم پهلوی دوم نام میبرند و بسیاری از اقدامات این رژیم را ناشی از افکار و عملکرد وی میدانند. اما چه شد که اسدالله علم توانست به یکی از پرنفوذترین افراد در دوران پهلوی دوم تبدیل شود؟ بررسی زندگی سیاسی علم و اقدامات و عملکرد وی نشان میدهد که وفاداری و اطاعت بیچون و چرای وی از محمدرضا پهلوی در برهههای حساس تاریخی و نقش مهم و واسطهگرانه وی در ارتقاء و تقویت روابط ایران با دول بزرگ باعث شده است همواره مورد توجه شاه باشد و محمدرضا پهلوی در اکثر امور داخلی و خارجی بر روی علم حساب ویژهای باز کند. در ادامه به چهار نقطه عطف که هر کدام به نحوی باعث افزایش قدرت و نفوذ علم در ساختار حکومتی و دربار پهلوی شده و بر جایگاه وی نزد محمد رضاشاه پهلوی افزوده است، خواهیم پرداخت.
وفاداری در ماجرای کودتای 28 مرداد 1332
پس از تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت و روی کار آمدن دولت دکتر مصدق، علم که از مخالفین دولت ملی و نهضت ملی شدن صنعت نفت بود و از قدرت استبدادی شاه حمایت میکرد به بیرجند تبعید شد و تقریباً تا آخر عمر دولت مصدق در آنجا بود. اما وی در بیرجند نیز با عوامل داخلی و خارجی کودتا در ارتباط بود و نقش مهمی در وقوع کودتای 28 مرداد 1332 و پیروزی آن داشت. از مهمترین اقدامات علم در راستای کودتای 28 مرداد 1332 تهییج اراذل و آشوبگران محلی در منطقه بیرجند، ارتباط گیری و تطمیع افرادی نظیر برادران رشیدیان، سرلشکر بازنشسته عبدالحسین حجازی، سرتیپ انصاری و ... و گسترش ارتباطات با مأموران و نیروهای انگلستان در ایران در زمان کودتا را میتوان نام برد.1 بنابراین، علم نقش مهمی در هماهنگی نیروهای داخلی و عوامل خارجی کودتا ایفا نمود و تاثیر مهمی در پیروزی کودتای 28 مرداد 1332 داشت.
در گزارشی که دکتر سنجابی به دکتر مصدق داده است درباره اقدامات علم در منطقه بیرجند اینگونه گفته شده است: «... از حزب ایران شهرستان بیرجند گزارش میدهند آقایان اسدالله علم و خزیمه علم در نواحی جنوب خراسان مشغول تحریک و اغوای مردم سادهلوح و عناصر ناراضی میباشند که در مواقع حساس و بحرانی برعلیه دولت و نهضت ملی بلوا و آشوب فراهم آورند....» 2
نقش تاثیرگذار در روابط شاه و دول خارجی
روابط ویژهای که علم با افراد و اشخاص با نفوذ خارجی برقرار کرده بود کمک شایانی به محمدرضاشاه پهلوی در راستای پیگیری سیاستهای خود از جمله خرید تسلیحات مدرن نظامی از آمریکا و سایر کشورهای اروپایی کرده بود. نقش واسطهگری اسدالله علم در روابط خارجی رژیم پهلوی از طریق افراد صاحب نفوذ خارجی در ایران از جمله شاهپور جی و گراتیان یاتسویچ، یوگسلاویالاصل و سرهنگ نیروی هوایی امریکا انجام میگرفت و علم از طریق این افراد و سایر افراد خارجی ذی نفوذ به گسترش همکاریهای ایران و کشورهایی نظیر انگلستان و آمریکا میپرداخت و از این طریق به انجام طرحها و اجرایی کردن افکار و اندیشههای نظامی و اقتصادی و سیاسی شاه میپرداخت. حسین فردوست درباره نقش علم در روابط رژیم پهلوی با کشورهای بزرگ -از قبیل انگلستان و آمریکا- اینگونه گفته است: «مهرهها و عوامل اطلاعاتی انگلیس و آمریکا در ایران زیاد قابل تفکیک نیستند. هر چند بودند عناصری که به طور خاصی برای امریکا یا انگلیس کار میکردند ولی در رابطه با شخصیتهای مهم دربار میبینیم که مثلاً فردی مانند اسدالله علم که جد اندر جد عامل انگلیس است مهمترین رابط محمدرضا هم با انگلیس و هم با آمریکاست.» 3
علم در این راستا و با استفاده از نفوذش تلاش میکرد تا در کنار ارتقای روابط ایران با کشورهای مهم و تامین نیازهای رژیم پهلوی، به توجیه سیاستها و برنامههای شاه پرداخته و بر روی سرکوبگریها و مخالفتهای رژیم پهلوی با گروههای آزادیخواه و دموکرات داخل ایران نیز سرپوش گذارد. مثلاً یکی از خدمات اسدالله علم در عرصه سیاست خارجی به محمدرضا شاه پهلوی تلاشهای وی برای تضعیف چهره علی امینی در میان آمریکاییان بود. امینی که به واسطه حمایت جناح دموکرات آمریکا و برای پیشبرد روند دموکراسی سازی در ایران به نخست وزیری انتخاب شد، نهایتاً با تلاشهای علم و سایر افراد سلطنتی از نخست وزیری خلع گردید.
حسین فردوست درباره نقش علم در روابط رژیم پهلوی با کشورهای بزرگ -از قبیل انگلستان و آمریکا- اینگونه گفته است: «مهرهها و عوامل اطلاعاتی انگلیس و آمریکا در ایران زیاد قابل تفکیک نیستند. هر چند بودند عناصری که به طور خاصی برای امریکا یا انگلیس کار میکردند ولی در رابطه با شخصیتهای مهم دربار میبینیم که مثلاً فردی مانند اسدالله علم که جد اندر جد عامل انگلیس است مهمترین رابط محمدرضا هم با انگلیس و هم با آمریکاست.»
نقش اسدالله علم در انقلاب سفید
لوایح اجرای پروژه انقلاب سفید در دوران نخست وزیری منوچهر اقبال، جعفر شریف امامی و علی امینی فراهم شده بود، اما به چند دلیل از جمله مخالفت علماء و روحانیون –بهخصوص آیتالله بروجردی- اجرا نشد. اما با ارتحال آیت الله بروجردی و روی کار آمدن دولت اسدالله علم، رژیم پهلوی فرصت را مناسب دید تا به اجرای این طرح بپردازد. 4 علم از تیر 1341 تا اسفند 1342 نخست وزیری را بر عهده گرفت و در اجرای پروژه انقلاب سفید مهمترین نقش را ایفا نمود. اما این پروژه با مخالفتهای عدیدهای مخصوصاً از طرف اقشار مذهبی و روحانیون مواجه شد. در مقابل این مخالفتها نه تنها گوش شنوایی وجود نداشت بلکه اسدالله علم به سرکوب آنها پرداخته و به صورت قاطعانه از این طرحها حمایت کرد و آنرا ابتکاری از طرف محمد رضاشاه پهلوی دانسته است: « در سالهای اخیر هیئت حاکمه مانع ترقی مملکت بود، ولی شاهنشاه از سالها پیش افکار مترقیانه ای برای پیشرفت مملکت داشتند.... مجلس یا هر طبقه ای که با این افکار هماهنگ نشود محکوم است. انقلاب سفید ایران به رهبری شاهنشاه انجام شده و آن را به ما تحمیل نکردند.» 5
بنابراین حمایت و طرفداری علم از این طرح به قدری زیاد بود که وی در جایی دیگر تهدید کرد که هر کس و یا هر دستگاهی از مفاد طرحهای انقلاب سفید جلوگیری کند به شدت مجازات خواهد شد. 6 بدین ترتیب پروژه انقلاب سفید یک بار دیگر وفاداری و مطیع بودن اسدالله علم را به محمدرضاشاه پهلوی ثابت کرد و این مسئله بر قدرت و نفوذ علم بیش از پیش افزود.
سرکوب قیام 15 خرداد
طرحهای انقلاب سفید باعث مخالفت برخی از اقشار مردم ایران از جمله روحانیون و علماء دینی گردید و آنها از هر فرصتی برای ابراز مخالفت با این طرح استفاده میکردند. به همین خاطر و در واکنش به این قضایا اسدااله علم مراسم و سوگواریهای مذهبی در قم و تهران را مورد حمله قرار داد و تعدادی از روحانیون و وعاظ را توقیف نمود. اما به زودی این اعتراضات گستره بیشتری پیدا کرد و در ابتدا دانشجویان و سپس برخی دیگر از اقشار مردم به جرگه معترضان پیوستند. علم نیز در واکنش به این تحولات امام خمینی را دستگیر کرد، که این مسئله نهایتاً قیام 15 خرداد 1342 را رقم زد. اما علم این قیام مردمی را نیز سرکوب کرد و بدین ترتیب جایگاه خود را نزد محمد رضاشاه پهلوی و خاندان سلطنتی ایران ارتقاء بخشید. علینقی عالیخانی درباره نحوه برخورد علم با اعتراضات 15 خرداد 1342 اینگونه گفته است:
علم در روزهای حساس قیام 15 خرداد فعالیت خستگیناپذیری داشت و با مقامهای انتظامی پیوسته در تماس بود و خود از کلانتریهای مناطق حساس شهر سرکشی میکرد و به همه مسئولان هشدار میداد خود را برای رویارویی با آشوبی بزرگ آماده کنند. بدین سان هنگامیکه در بامداد روز 15 خرداد 1342 (5 ژوئن 1963) تظاهرات در اطراف بازار تهران آغاز شد علم آمادگی کامل داشت و به رئیس شهربانی وقت سپهبد نصیری تلفنی دستور تیراندازی داد و در برابر تردید نصیری یادآور شد که این دستور را به عنوان نخستوزیر میدهد و نامة مؤید این دستور را نیز بیدرنگ برای او خواهد فرستاد... 7
اسدالله علم در خاطرات خود به این رویداد مهم اشاره کرده است. او میگوید در شرایطی که «تقریبا همه» دست و پای خود را گم کرده بودند، ناچار شده است ساختمان نخست وزیری را ترک نماید و در ستاد عملیات شهربانی مستقر شود. او بر این نکته نیز تاکید میکند که او نظامیان را مجبور به تیراندازی کرده است. 8
نتیجه گیری
اسدالله علم توانسته است در برهههای حساس تاریخی نظیر؛ کودتای 28 مرداد 1332، پروژه انقلاب سفید و وقایع 15 خرداد 1342 به صورت جدی از منافع دربار و خاندان پهلوی حمایت کرده و در عمده مسائل داخلی و خارجی دوران پهلوی دوم همواره به دنبال تامین منافع رژیم پهلوی و تحکیم قدرت دربار و محمد رضاشاه پهلوی برآید. همچنین نقش مهم و واسطهگرانه وی در ارتقاء و تعمیق روابط ایران با دول خارجی کمک شایانی به افزایش نفوذ و قدرت وی در ساختار سیاسی سلطنت پهلوی کرد. بنابراین محمدرضاشاه با شناخت این حجم وفاداری و اطاعت بیچون و چرای علم، به وی قدرت و نفوذ بسیاری داده و وی نیز از این فرصتها برای تحکیم و ارتقای قدرت خود و خاندانش استفاده کرده است. همین مسئله باعث شده است تا اسدالله علم به یکی قدرتمندترین افراد و سیاسیون ایران در دوران پهلوی دوم تبدیل گردد.
اسدالله علم (نخست وزیر) و سرلشکر حسن پاکروان و علی کنی (معاون نخست وزیر) در حاشیه یکی از سلامهای رسمی در سال 1342
شماره آرشیو: 4245-11ع
پی نوشت:
1.محمدعلی سفری، قلم و سیاست. جلد اول، چاپ اول، تهران: انتشارات نامک، 1371، ص 699.
2.سازمان اسناد ملی ایران، سند 290 فیش 70619، به نقل از سایت موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 16 فروردین 1396، قابل دسترس در:
http://www.iichs.org/index.asp?id=562&doc_cat=1
3.حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی (خاطرات حسین فردوست)، جلد اول، تهران: نشر اطلاعات، 1392، ص 289.
4.مظفر شاهدی، نگاهی گذرا به مخالفت روحانیون و اسلام گرایان با لوایح انقلاب سفید در دوران نخست وزیری اسدالله علم(تیر 1341 تا 15 خرداد 342)، مجله تاریخ معاصر ایران، سال 11، شماره 43، پاییز 1386، ص 24.
5.محمدعلی سفری،پیشین، ص 488.
6.مظفر شاهدی، پیشین، ص 48.
7.اسدالله علم، یادداشتهای علم، ویرایش علینقی عالیخانی، جلد اول، تهران: نشر بهزاد، 1387، صص 48ـ 49.
8.اسدالله علم، پیشین، جلد سوم، ص 276.