□ جنابعالی از کدام مقطع و چگونه با شهید صیاد شیرازی آشنا شدید؟این آشنایی وهمکاری چگونه تداوم یافت؟
بسم الله الرحمن الرحیم.پس از پیروزی انقلاب اسلامی، گروهک های ضد انقلابی داخلی با حمایت بعضی از کشورهای بیگانه، در نقاط مختلف کشور، از جمله شمال و غرب کشور، دست به آشوب و اغتشاش زدند و تحرکات چریکی گستردهای را علیه نظام نوپای اسلامی آغاز کردند. سپاه تازه تأسیس انقلاب اسلامی با همکاری نیروهای متعهد ارتش و نیز سایر عناصر انقلابی، در تهران جلساتی را مرکب از صاحب نظران سیاسی و نظامی تشکیل دادند تا برای دفع خطر ضد انقلاب و جلوگیری از اقدامات ضدمردمی و ضدقانونی آنان، برنامههای را طراحی و اجرا کنند.
من برای نخستین بار با شهید صیاد شیرازی در جلسهای که به عنوان یکی از عناصر فعال و انقلابی در غرب کشور دعوت شده بود، آشنا شدم و بعدها این آشنائی به همکاری مشترک انجامید و در طول هشت سال دفاع مقدس، در فرماندهی عملیاتهای مختلف ادامه پیدا کرد.
□ از نقش شهید صیاد شیرازی در ماجرای جدایی طلبی در کردستان برایمان بگوئید.نقش ایشان را درآن واقعه چگونه ارزیابی می کنید؟
ایشان از قبل از انقلاب، شناخت کاملی از وضعیت عملیاتی و جغرافیائی کردستان داشت و به دلیل برخورداری از تخصص و تعهد و تدین، فرمانده کمنظیری بود. ایشان توانست در سال1358، مریوان، بانه، سردشت، سنندج را از لوث وجود ضدانقلاب پاک و این شهرها را از محاصره دشمن خارج کند و به دلیل همین شایستگیها، به فرماندهی عملیات شمال غرب کشور انتخاب شود.
□ نقش ایشان در دوران جنگ و بهویژه مواجهه ایشان با بنیصدر از فرایندهای مهم زندگی شهید صیاد شیرازی است. ازاین مواجهه چه خاطره وتحلیلی دارید؟
شهید صیاد شیرازی هنگامی به فرماندهی نیروی زمینی ارتش انتخاب شدکه بنیصدر فرمانده کل قوا بود و بخش اعظم توان فرماندهی ارتش و سپاه، صرف هماهنگیهای بینتیجه میشد. ارتش عراق که از مدتها قبل خود را برای حمله همه جانبه به ایران آماده کرده و تا بندندان مسلح بود، از این فرصت استفاده کرده و توان عملیاتی ارتش و سپاه را بهطور خطرناکی تضعیف کرده بود. از این گذشته، مراکز آموزشی ارتش هنوز بازسازی نشده بودند و به خاطر کمبود امکانات و تجهیزات نظامی و مشکلات تاکتیکی ولجستیکی و در نتیجه عدم آمادگی برای جنگ،کاملا در موضع انفعال قرار داشتند. شهیدصیاد شیرازی در چنین شرایطی به فرماندهی نیرویزمینی ارتش منصوب شده بود و نهایت تلاش را برای ایجاد هماهنگی بین ارتش و سپاه به کاربرد و توانست با ایجاد روحیهای جدید، انسجام قابل ملاحظهای را در مدیریت جنگ و استفاده از امکانات موجود اعمال کند.
یادم هست زمانی که قرار شد قرارگاه مشترک کربلا ایجاد شود، سوسنگرد زیر آتش شدید دشمن بود و من و سردار رضائی و شهید صیاد شیرازی در کنار یک خودروی زرهی، تشکیل این قرارگاه و آغاز عملیات مشترک را اعلام کردیم که در تقویت روحیه رزمندگان بسیار تأثیر داشت.
□ از نظر شما چه ویژگیهائی درمنش وشخصیت شهید صیاد شیرازی بارزتر و برجسته تر بود؟
مهمترین ویژگی شهید صیاد از نظر من، عزم و اراده خستگیناپذیر ایشان در کسوت فرماندهی بود. شهید صیاد شیرازی در ایجاد و طراحی عملیات در سطح یگانهای عملیاتی ارتش، بسیار آگاهانه و با اراده عمل میکرد و تلاشهای فرهنگی ایشان در کنار کارهای عملیات،ی توانست تحول بزرگی را در ارتش ایجاد کند. آثاری که ایشان به جا گذاشت، انصافاً بدون تلاش های فردی متخصص و متعهد مثل ایشان ممکن نبود. به نظر من بسیاری از ویژگیهای فرماندهی ایشان آن گونه که باید و شاید، شناخته و ثبت نشده اند.
از دیگر ویژگی های ایشان، توسل دائمی به ائمه اطهار(ع) بود. ایشان قبل از هر تصمیمی، دو رکعت نماز میخواند وجلسات را با قرائت دعای فرج آقا امام زمان(عج) شروع میکرد. هرگز به یاد ندارم که این شیوه را ترک کرده باشد.
ایشان بهواقع، سربازی جان برکف، مقاوم و فوقالعاده منضبط بود. محیط خانوادگی مناسب، از ایشان فردی به حقیقتا متدین، پرهیزگار، ایثارگر و وظیفهشناس ساخته بود که همواره در پی تحول درونی بود و لحظهای از خودسازی غفلت نمیکرد.
نحوه شهادت ایشان بهخوبی نشان میدهد که در اوج سادگی زندگی میکرد. استفاده نکردن از محافظ و راننده نشان میدهد که با وجود مراتب بالای نظامی، تا چه حد سادهزیست و متواضع بوده است که همین هم سبب گردید که منافق کوردل بتواند در لباس کارگر شهرداری، خود را به ایشان برساند و ایشان را شهید کند. روح بلند او تاب قفس جسم را نداشت، از همین روی خود را به قافله شهیدان رساند.روحش شاد و یادش گرامی باد.
□ با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید