موقع ظهر به منزل «شمسالضحی» سفیر بنگلادش رفتم تا در ضیافت ناهاری که به افتخار دوشیزه «جودیت هارت» (وزیر امور ماوراء بحار) بر پا کرده بود شرکت کنم. و البته باید توضیح دهم که برای ملاقات با «جودیت هارت» در این میهمانی نیز دلیل قانع کنندهای داشتم. چون او یکی از مسئولان «کمیته ضد اختناق در ایران» محسوب میشود و نامش در کاغذهای مارکدار این کمیته به چشم میخورد...
سهشنبه 16 مه 1978 [26 اردیبهشت 1357]
موقع ظهر به منزل «شمسالضحی» سفیر بنگلادش رفتم تا در ضیافت ناهاری که به افتخار دوشیزه «جودیت هارت» (وزیر امور ماوراء بحار) بر پا کرده بود شرکت کنم. و البته باید توضیح دهم که برای ملاقات با «جودیت هارت» در این میهمانی نیز دلیل قانع کنندهای داشتم. چون او یکی از مسئولان «کمیته ضد اختناق در ایران» محسوب میشود و نامش در کاغذهای مارکدار این کمیته به چشم میخورد.
موقع صرف ناهار، عمداً صندلی کنار جودیت هارت را انتخاب کردم و ضمن صحبتی که با وی داشتم راجع به فعالیتهایش علیه اختناق موجود در کشورهای مختلف غیر از ایران سؤال کردم. هارت با شنیدن این حرف قیافه متعجبی به خود گرفت، و بعد که نام «کمیته ضد اختناق در ایران» را به زبان راندم آشکارا دستپاچه شد و پرسید: «مگر هنوز هم نام من در کاغذهای مارکدار این کمیته وجود دارد؟» که چون جواب مثبت دادم، بلافاصله گفت: «این برای یک وزیر کابینه انگلیس کار درستی نیست که نامش در نامههای چنین سازمانهائی وجود داشته باشد. باید هر چه زودتر نام مرا از روی آنها بردارند...» بعد با اصرار بحث را ادامه دادم و از او پرسید: «آیا کمیته شما راجع به اختناق موجود در کشورهائی مثل اتیوپی، کامبوج، اروپای شرقی، موزامبیک، و یا حتی شوروی، در خود مسئولیتی احساس میکند؟»... که البته در این سؤال، نام کشور موزامبیک را عمداً مطرح کرده بودم، چون جودیت هارت قبل از صرف ناهار در دفاع از اوضاع موزامبیک صحبتی داشت. و به همین جهت هم بلافاصله پس از شنیدن سؤالم، ابتدا روی صندلی جابجا شد و بعد صورتش را کاملاً به سمت من چرخاند و با لحنی آمرانه جواب داد: «من یک مدافع حقوق بشر هستم و وظیفه خود میدانم که در مقابل پایمال شدن حقوق بشر در هر جای دنیا که باشد به دفاع برخیزم» و بعد بلافاصله افزود: «شما راجع به موزامبیک اشتباه میکنید، و این اشتباه هم ناشی از سوء نیت مطبوعات است که حقایق را تحریف میکنند و مسائل این کشور را دگرگونه جلوه میدهند. به همین جهت، شما چون از زاویه غلطی به قضایا مینگرید، چنین تصوری از موزامبیک دارید...» و من بدون آنکه نیازی به جوابگوئی احساس کنم، به او خیره شده بودم.
ولی معاون جودیت هارت، که او هم در میهمانی حضور داشت و ادعا میکرد که فریدون هویدا را از دوران خدمتش در «یونسکو» میشناسد، در صحبتش با من به مسئله جالب توجهی اشاره کرد و گفت: «اصولاً انگلیسها در موقعیتی که اوضاع ایرلند شمالی برایشان بوجود آورده، حق ندارند، راجع به حقوق بشر صحبت کنند».1
عبور نیروهای انگلیسی از خیابانهای تهران در شهریور سال 1320
شماره آرشیو: 342-8ع
پی نوشت:
1. پرویز راجی، خدمتگزار تخت طاووس، ترجمه: ح.ا.مهران، انتشارات اطلاعات، چاپ اول: 1364، صص189ـ190.