پنجشنبه 17 فوریه 1977 [28 بهمن 1355]
ناهار را با «هارول ایوانس» سردبیرروزنامه ساندی تایمز صرف کردم. و پس از آن یکی از دوستان سابقم در سانفرانسیسکو بنام «باب پومروی» که از تهران عازم آمریکا بود به دیدنم آمد. باب در شرکتی کار میکند که مقاطعهکار ساختن بندرگاه برای نیروی دریائی ایران است، و طی صحبتی که با من داشت راجع به کارش در ایران گفت: ساختمان پایگاه دریائی چاهبهار فعلاً به دلیل کسر بودجه دولت ایران متوقف مانده است. او با تعجب فراوان این سؤال را مطرح کرد که: «چطور ایران میخواهد از سه ناوشکن و زیردریائی سفارش داده خود ـ که سال آینده تحویل خواهد گرفت ـ در پایگاهی استفاده کند، که هنوز ساخته نشده است؟!»
باب ضمن اینکه از شاه با تعریف و تحسین فراوان سخن میگفت، ولی معتقد بود که: «چرا در ایران باید حتی کم اهمیتترین تصمیم نیز فقط با کسب اجازه از شاه قابل اجرا باشد؟!».1
سهشنبه 3 مه 1977 [13 اردیبهشت 1356]
امروز باخبر شدم که «نصیر عصار» یکی از معاونین وزارت خارجه ایران از کار برکنار شده است. و علت برکناری او نیز ناخشنودی شاه از سخنانی است که «عصّار» هنگام مصاحبه راجع به سیاست خارجی ایران به زبان رانده است.
با شنیدن این خبر خیلی عصبانی شدم. و عصبانیت من هم نه بخاطر احترام و علاقه فراوانم نسبت به نصیر عصّار، بلکه بیشتر به این دلیل بود که چرا یکنفر پس از سالها خدمتگزاری، صرفاً بخاطر یک لغزش باید این چنین مطرود شود، و به جای آنکه به او فرصتی بدهند تا گفتههای خود را تصحیح یا تکذیب کند، او را به این صورت رسوای خاص و عام کردهاند، چون بهر حال بشر جائزالخطاست و هر کس در شغل خود همواره با این خطر روبروست که ناخواسته مرتکب لغزشی شود.
ولی مسئلهای که بیش از همه مرا ناراحت کرده، بیاطلاعی نسبت به آن قسمت از سخنان عصّار است که ناخشنودی شاه را سبب شده است. چون هیچ معلوم نیست ـ و مطمئناً در آینده معلوم نخواهد شد ـ که عصّار چه مطلبی به زبان رانده که منجر به برکناریش شده است.2
چهارشنبه 3 اوت 1977 [12 مرداد 1356] تهران
... هویدا سپس به عکسی از شاه و فرح که روی دیوار قرار داشت اشاره کرد و گفت: «خودسریهای اعضای خانواده سلطنتی یکی دیگر از مشکلات جدی ماست، که دخالتهای والاحضرت اشرف در امور مختلف نیز همواره به آن دامن زده است».
موقعی که از هویدا راجع به نقش تعدیل کننده شهبانو در تصمیمگیریهای شاه سؤال کردم، جواب داد: «متأسفانه اطراف شهبانو را افرادی جاهطلب و بیرحم گرفتهاند که فکر و ذهن او را شدیداً تحت تأثیر خود قرار دادهاند. به همین جهت نیز شاهنشاه به من دستور داده که هر نامهای با امضای هوشنگ نهاوندی [رئیس دفتر فرح] به دستم رسید، بجز آنها که مربوط به امور هنری و وظایف سازمانهای تحت سرپرستی شهبانوست، بقیه را پاره کنم و دور بریزم...»3
نصیر عصار مدیرکل سازمان اوقاف و دبیرکل سنتو
شماره آرشیو: 8124-4ع
پی نوشت:
1. پرویز راجی، خدمتگزار تخت طاووس، ترجمه: ح.ا.مهران، انتشارات اطلاعات، چاپ اول: 1364، صص54ـ55.
2. همان، صص66ـ67.
3. همان، ص85.