کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

بررسی مبانی مبارزاتی امام خمینی(ره)

اصولی که تقیه را حرام کرد

13 خرداد 1396 ساعت 9:22

با اقدامات رژیم شاه و گسترش اسلام‌زدایی در کشور، امام خمینی تقیه را تحریم کرد و در پیام به علما گفت: «حضرات آقایان توجه دارند اصول اسلام در معرض خطر است. قرآن و مذهب در مخاطره است. با این احتمال، تقیه حرام است و اظهار حقایق واجب ولو بلغ ما بلغ.»


درباره چرایی و چگونگی پیروزی انقلاب اسلامی در ایران تاکنون تحقیقات و مطالعه‌های بسیاری انجام شده است. انقلاب اسلامی ایران موجب تغییر گسترده‌ای در ساختار قدرت سیاسی کشور شد که ماهیت اسلامی در این تغییر، نقشی پررنگ و تاثیرگذار داشته و به همین دلیل است که تبیین ماهیت دینی انقلاب مورد توجه قرار گرفته است، هر چند که تحقیقات و توجه به ماهیت دینی انقلاب هنوز کافی به نظر نمی‌رسد.
 
برای تبیین ماهیت دینی انقلاب اسلامی باید به مبانی فکری و اندیشه بنیانگذار آن، یعنی امام خمینی توجه کرد و به مطالعه آن پرداخت. به عبارت دیگر باید انقلاب اسلامی و مبانی آن را از منظر دیدگاه ایشان مورد توجه قرار داد تا به خوبی به ماهیت آن پی برد. در واقع باید به این مورد توجه کرد که امام در مبارزه با رژیم پهلوی چه اندیشه‌ای را دنبال می‌کردند. ما در این نوشتار به دنبال پاسخ به این سوال هستیم که نوع نگاه امام به مبارزه با حکومت پهلوی چگونه بود؟ این مبارزه چه مولفه‌ها و شاخصهایی داشت؟ و رابطه بین مبارزه و تقیه در اندیشه امام بر چه اساس بود؟
 
اصول مبارزه در اندیشه امام
قبل از آنکه به نقش مبارزه در اندیشه امام خمینی بپردازیم لازم است تا یک شمای کلی از اندیشه ایشان به‌دست آوریم. در انقلاب اسلامی ایران، اندیشه اسلام از جایگاه بسیار برجسته‌ای برخوردار است و در کنار آن اندیشه شیعه به دلیل ماهیت ذاتی آن، اندیشه‌ای انقلابی است. وقتی آثار و اندیشه‌های امام خمینی را بررسی می‌کنیم، می‌بینیم که اندیشه ایشان در امتداد اندیشه سیاسی شیعه است. امام بین دین و سیاست پیوندی عمیق و غیرقابل گسست می‌بینند و در رابطه دین و سیاست می‌نویسند: «اسلام، دین سیاست است؛ به تمام شؤونی که سیاست دارد. این مسئله برای هر کسی که کمترین تدبّر در احکام حکومتی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نماید آشکار می‌گردد. هر کسی را که گمان بر این است که دین از سیاست جداست، نه دین را شناخته و نه اسلام را.»1
 
از نظر ایشان جامعیت دین، نقش حکومت در حراست از دین، ماهیت قوانین اسلام، مسائل اقتصادی این دین و سیره پیامبر اکرم(ص) ادله مهم و مختلفی درباره پیوند میان دین و سیاست است.2 بر همین اساس، انقلاب اسلامی از دیدگاه امام دارای مبانی فقهی و اسلامی است. این مبانی بر جریان مبارزه‌طلبی مردم ایران علیه حکومت پهلوی حکم فرما بود. بر اساس همین مبانی فقهی و اسلامی، امام خمینی الگوی امامت را مطرح کردند. بر اساس این الگو، حکومت مشروع بر روی زمین تنها از آن امامان معصوم و فقهای جامع‌الشرایط است و هر نوع حکومتی به غیر از آن، نامشروع و جائر به شمار می‌آید و در زمان غیبت امام معصوم بر فقهای جامع‌الشرایط واجب است با ایجاد شرایط، به‌طور انفرادی یا دسته‌جمعی تشکیل حکومت دهند.3
 
همان طور که از این گفته‌ها می‌توان استنباط کرد، امام خمینی اندیشه‌ای انقلابی دارند که مبارزه با حکومت جائر اصل اساسی و لازم آن است؛ با این حال، ایشان در حیات خویش، آن زمانی که به لحاظ تاریخی و اجتماعی شرایط برای مبارزه فراهم نبود و حکومت پهلوی نیز آنچنان به مبانی اسلام حمله نکرده بود، اقدام انقلابی خاصی انجام ندادند؛ البته در این زمان، با آگاه سازی مردم زمینه را برای مبارزه فراهم و در زمان مناسب، نسبت به آن اقدام کردند. همان طور که اشاره کردیم، اندیشه سیاسی امام بر مبانی فقهی استوار بود و مبارزه نیز در اندیشه ایشان جدا از این مبانی نبود. مهمترین مبانی فقهی در اندیشه امام را که مبارزات ایشان هم بر آن استوار بود، می توان چنین برشمرد: امر به معروف و نهی از منکر، وجوب نفی سلطه اجانب و وجوب ظلم‌ستیزی.
 
امام خمینی امر به معروف و نهی از منکر را به‌عنوان یک اصل مهم اجتماعی و سیاسی مدّنظر داشتند؛ بنابراین یکی از اصول مهم مبارزاتی ایشان مبتنی بر امر به معروف و نهی از منکر بود؛ به عنوان نمونه ایشان هرچند امر به معروف و نهی از منکر را کفایی می‌دانند، معتقدند اگر اقامه فریضه یا ازبین‌بردن منکر، نیازمند اجتماع عده‌ای باشد، باید همان عده اقدام کنند.4 بر همین مبنا امام در دوران مبارزه، بر لزوم اقدام جمعی برای سقوط رژیم شاهنشاهی تأکید می‌کردند.
 
امام خمینی بر تکرار امر به معروف و نهی از منکر تاکید فراوان داشتند؛ چون معتقد بودند ممکن است این فریضه بر اشخاصی تاثیرگذار نباشد؛ بنابراین اثر فوری از این امر لازم نیست و اگر احتمال آن وجود داشته باشد که در آینده اثرگذار باشد، باید آن را ادامه داد. بر اساس همین استدلال بود که امام در هنگام طرح نظریه انقلاب اسلامی فرمود: «لازم نیست مبارزه فوراً نتیجه دهد.»5
 
نقض قوانین اسلام، اسلام‌زدایی در پوششهای مختلف، غصب اموال عمومی، تصرف اراضی دولتی توسط خاندان پهلوی6 خروج میلیاردها دلار توسط مقامات، تغییر تاریخ هجری به شاهنشاهی، حیف و میل بیت‌المال، 7 نمونه‌هایی از  منکراتی است که در عصر رژیم پهلوی اتفاق افتاد و امام بر اساس اندیشه مبارزاتی خویش، برای هرکدام از آنها اصول مبارزاتی خاصی تعیین کردند و مبارزه با آنها را وظیفه مردم در قبال حاکمان دانستند.
 
یکی دیگر از اصول مبارزاتی امام خمینی که در اندیشه ایشان بر آن تاکید شده مبارزه با سلطه اجانب است. ایشان اعلام کردند اگر برخی از مسئولان و نمایندگان برای اجانب کار کنند و معلوم شود که نیروهای بیگانه هستند، بر مردم واجب است علیه‌شان اعتراض و آنها را از حقوق اجتماعی محروم کنند.8 امام در دوره مبارزات انقلابی خود به مواردی از سلطه اجانب در رژیم پهلوی، از جمله روی کارآمدن رضاشاه و جانشینی محمدرضاشاه به وسیله اجانب اشاره کردند، اما مهمترین نمونه این سلطه لایحه کاپیتولاسیون بود که ایشان مفاد آن را ــ که به نیروهای آمریکایی و افراد وابسته به آنها مصونیت قضایی می‌داد ــ زنجیر اسارت و سند استعمار خواندند.9
 
نقض قوانین اسلام، اسلام‌زدایی در پوششهای مختلف، غصب اموال عمومی، تصرف اراضی دولتی توسط خاندان پهلوی، خروج میلیاردها دلار توسط مقامات، تغییر تاریخ هجری به شاهنشاهی، حیف و میل بیت‌المال، نمونه‌هایی از منکراتی است که در عصر رژیم پهلوی اتفاق افتاد و امام بر اساس اندیشه مبارزاتی خویش، برای هرکدام از آنها اصول مبارزاتی خاصی تعیین کردند.  
دوستی و هم‌پیمانی با اسرائیل، کنترل مخالفان اسرائیل در ایران توسط شاخه ایرانی موساد به نام زیتون و واگذاری تمام پایگاههای ایران در کشور‌های عربی منطقه به اسرائیل،10 از دیگر مواردی است که سلطه بیگانگان بر امور کشور در دوره پهلوی را نمایان می‌سازد.
 
مبارزه با ظلم ستیزی یکی دیگر از اصول اندیشه مبارزاتی امام خمینی به شمار می‌آید که همان طور که اشاره کردیم برخاسته از تفکر دینی و مذهبی ایشان بود. در واقع امام با طرح مسئله ظلم ستیزی به عنوان یک تکلیف دینی برای عموم مردم، روحیه مبارزه با ظلم را در میان مردم گسترش دادند و زمینه خیزش توده‌های تحت ستم علیه ظلم موجود را فراهم کردند. ازآنجاکه فقدان مشارکت سیاسی، فقدان آزادیهای سیاسی، زندانی و شکنجه کردن مخالفان سیاسی (که در سال 1355 تعداد آنها صدهزار نفر تخمین زده شد)،11 کشتار بی‌گناهان و... از جمله ظلمهای حکومت پهلوی بر مردم ایران بود، امام بر مبارزه با آنها تاکید می‌کردند.
 
امام خمینی در دوران مبارزه خود با رژیم شاه، بر اساس همین اصول و نیز با توجه به موقعیت اجتماعی و سیاسی کشور عمل می‌نمودند. هرچند از ابتدا در اندیشه ایشان اصول انقلابی وجود داشت (به عنوان مثال پس از سقوط رضاشاه؛ در اردیبهشت سال 1323، امام در پیامی از مردم می‌خواهد تا برای خدا قیام کنند وگر‌نه فردی بدتر از رضاخان بر ایران مسلط خواهد شد)،12 اما بنا به دلایل مختلفی که در این بحث نمی‌گنجد، امام در ابتدای مبارزه خویش علیه رژیم پهلوی، بر موعظه و نصیحت، تهدید و هشدار، تشدید لحن هشدارها، سلب مشروعیت از دولت و مجلس تاکید داشتند؛ با این حال پس از آنکه این گونه راههای مبارزاتی به نتیجه نرسید، امام تغییر رویه دادند و به‌تدریج مقابله با اصل سلطنت را مطرح کردند؛ برای نمونه در سال 1356، پس از قیام مردم قم، در یک سخنرانی خواستار قطع ریشه سلطنت شد.13
 
تقیه و اصول مبارزاتی در اندیشه امام
همان طور که می‌دانیم، تقیه یکی از مسلمات اصول شیعه است. این اصل برگرفته از مقدمه آیاتی از قرآن است که بر اساس آن، امامان معصوم(ع) با لحاظ تعداد شیعیان و قدرت سرکوب حاکمان وقت، حکم به وجوب تقیه نمودند. با وجود جایگاه و  اهمیت تقیه و وجوب آن، مواردی همچون قتل و شرب خمر از وجوب آن مستثنی شده است. این موارد در فقه، به «مستثنیات تقیه» معروف است. امام خمینی بر اساس مقتضیات روز و ملاحظات خاصی که داشتند موارد جدیدی از جمله ویرانی کعبه شریف و مشاهد مشرفه، در معرض زوال و تغییر قرار داشتن ضرورتی از ضروریات دین و همین‌طور اهمیت اجتماعی شخص تقیه‌کننده14 را به «مستثنیات تقیه» افزودند. این موضوع در شکل‌گیری اندیشه سیاسی ایشان به ویژه در طرح اندیشه‌ انقلاب اسلامی مؤثر واقع شد، اما آنچه در این مبحث شایان توجه است تحریم کردن تقیه در دوران مبارزات انقلابی توسط امام است که تاثیر بسزایی در پیروزی انقلاب اسلامی داشت.
 
با اقدامات رژیم شاه و گسترش اسلام‌زدایی در کشور، امام خمینی تقیه را تحریم کردند و در پیام به علما فرمودند: «حضرات آقایان توجه دارند اصول اسلام در معرض خطر است. قرآن و مذهب در مخاطره است. با این احتمال، تقیه حرام است و اظهار حقایق واجب ولو بلغ ما بلغ.»15
 
در پایان باید گفت که حرام کردن تقیه در کنار اصول مبارزاتی که از اندیشه فقهی امام نشئت گرفته بود، بیش از پیش به پایه‌های رژیم سلطنتی ضربه وارد کرد و در نهایت به خروش مردم علیه اسلام ستیزی، ظلم و سلطه اجانب در کشور و شکل گیری حکومتی جدید بر مبنای همان اصول فقهی و مبارزاتی منجر شد؛ اصولی که حتی پس از براندازی حکومت پهلوی، همچنان جزء وظایف اصلی جمهوری اسلامی باقی ماند.


پی نوشت:
 
1. روح الله خمینی، صحیفه امام، ج 1، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1384، ص 221.
2. همان، ج 21، ص 403.
3. همان، ج 2، صص 627-654.
4. همان، ج 1، ص 440.
5. روح الله خمینی، ولایت فقیه، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ هفتم، ص55.
6. حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، تهران، اطلاعات، 1370، ص 218.
7. جان فوران، مقاومت شکننده: تاریخ تحولات اجتماعی ایران: از سال 1500 میلادی مطابق با 879 شمسی تا انقلاب، ترجمه حمد تدین، رسا، 1378، ص 464.
8. روح‌الله خمینی، صحیفه امام، ج 1، ص 462.
9. همان، ج 1، ص 412.
10. حسین فردوست، همان، ص 551.
11. جان فوران، همان، ص 466.
12. روح‌الله خمینی، صحیفه امام، ج 1، صص 21-23.
13. همان، ج 3، ص 130.
14. همان، ص 178.
15. همان، ص 172.


کد مطلب: 4648

آدرس مطلب :
https://www.iichs.ir/fa/news/4648/اصولی-تقیه-حرام

تاریخ معاصر
  https://www.iichs.ir