دستور متحدالشکل کردن لباسها، موجی از اعتراض را در ایران به دنبال داشت. مرحوم خامنهای در قبال این حکم کاملا ایستادگی کرد و اجازه نداد عاملان حکومت با فشار بر وی و طلاب نزدیک او، مانع از پوشیدن لباس روحانیت شوند؛ ازاینرو در دورانی که به واسطه قیام مسجد گوهرشاد مشهد، حکومت نظامی در این شهر برقرار شده بود، ایشان با وجود مخالفتها، پرشورتر از گذشته با لباس روحانیت در انظار عمومی ظاهر میشد.
اگرچه اجداد مقام معظم رهبری همگی در مسیر علم و اسلامشناسی قدم برداشتند، زندگی پدر ایشان، سیدجواد خامنهای به واسطه حضور در زمانه سه نوع حکومت متفاوت در ایران (قاجار، پهلوی و انقلاب اسلامی) رنگ و بوی سیاسیتر و پرتنشتری به خود دیده است. مطلب حاضر در نظر دارد زندگی سیدجواد خامنهای، پدر رهبر معظم انقلاب را با تاکید بر جایگاه علمی ایشان بررسی کند.
خاستگاه خانوادگی
آیتالله حاج سیدجواد خامنهای اگرچه اصالتا اهل خامنه، یکی از شهرهای اطراف تبریز بهشمار میآمد، به سال 1274ش در نجف اشرف متولد شد. در آن زمان بسیاری از علما و اسلامشناسان، در مسیر کسب علوم اسلامی، برای استفاده از استادان حوزه علمیه نجف، دورهای را در این شهر سپری میکردند. آیتالله سیدحسین خامنهای، پدر ایشان نیز که از علمای بزرگ و بنام تبریز بهشمار میآمد، برای تکمیل علوم اسلامی دورهای از زندگی خویش را در نجف گذراند و در همین دوران بود که پدر رهبر معظم انقلاب دیده به جهان گشود.
سیدجواد خامنهای پس از بازگشت به تبریز، به فراگیری مقدمات حوزوی اقدام نمود. ناگفته نماند که دوران کودکی وی همراه شد با انقلاب مشروطه ایران و تحولات گستردهای که در آن زمان به وقوع پیوست. در آن دوران تنها دو یا سه شهر به عنوان مراکز اصلی کسب علوم اسلامی شناخته میشدند و اکثر مراجع و استادان در این شهرها زندگی میکردند؛ ازاینرو بسیاری از روحانیانی که قصد تکمیل دروس اسلامی را داشتند، چارهای جز رفتن به این مراکز نداشتند. مرحوم سیدجواد خامنهای نیز از این قاعده مستثنی نبود و به واسطه علاقه جدی ایشان به کسب علوم دینی و اینکه این مسئله در خانواده ایشان کاملا ریشهدار بود، در سنین جوانی به شهر مشهد مهاجرت کرد و چند سالی را نزد استادان بنامی چون میرزا محمد آقازاده خراسانی، حاج آقاحسین قمی، حاج فاضل خراسانی و نیز حاج میرزا مهدی اصفهانی گذراند. با این حال با توجه به اینکه در آن زمان، حوزه علمیه نجف به عنوان حوزه مادر معروف بود و بیشتر استادان و مراجع عظام در این حوزه تدریس میکردند، وی در سال 1345ق برای تکمیل علوم دینی و اسلامی رهسپار این شهر شد.1
در سالهای پس از پیروزی انقلاب، اگرچه حضور سیدعلی خامنهای، فرزند مرحوم خامنهای، در پستهای مهم سیاسی میتوانست فرصتهای بسیاری در اختیار وی قرار دهد، ولی کوچکترین تغییری در منش و زندگی این عالم سادهزیست رخ نداد.
پدر رهبر معظم انقلاب در ششسالی که مشغول تحصیل و بحث و گفتمان در نجف بود، از محضر استادان بزرگی چون میرزای نائینی، آقا ضیاء عراقی و حاج سیدابوالحسن اصفهانی کسب فیض نمود. وی پس از گذراندن دروس تکمیلی در مباحث دینی، با دریافت اجازه اجتهاد از سوی استادان یادشده به مشهد بازگشت و ادامه زندگی خود را در جوار حرم امام رضا(ع) سپری کرد. وی که به واسطه شهرت خانوادگی و نیز تحصیل علوم دینی در مشهد و نجف، در میان بسیاری از روحانیان نام خوشی بهدست آورده بود، پس از بازگشت به مشهد با دختر مرحوم آیتالله حاج سیدهاشم میردامادی ازدواج کرد که ثمره آن تولد چهار پسر و یک دختر بود. سیدعلی خامنهای، فرزند دوم مرحوم سیدجواد خامنهای است که در پیروزی انقلاب اسلامی نقش بسیار مهمی ایفا کرد و مهمتر از آن، نقش تأثیرگذار، بیبدیل و مهم ایشان در سالهای پس از وفات حضرت امام خمینی(ره)، رهبر انقلاب ایران، در مسند رهبری جمهوری اسلامی ایران است که انکارناشدنی است.2
زندگی علمی و سیاسی
زندگی سیدجواد خامنهای در مشهد از چند منظر اهمیت دارد: نخست اینکه اگرچه وی در این شهر، مهاجر بهشمار میآمد، به واسطه حسن اخلاق، سادهزیستی و مهمتر از همه دانش والایی که درخصوص علوم اسلامی داشت، توجه بسیاری از طلاب و مردم عادی را به خود جلب کرده بود؛ ازاینرو هرچند وی هیچگاه به صورت مستقیم به تأسیس حوزه مستقل برای تدریس اقدام نکرد (عملی که بسیاری از علما پس از اخذ اجتهاد از سوی مراجع انجام میدادند)، همواره به تربیت شاگردان و گفتوگو با علمای دیگر همت میگماشت. به نظر میرسد مهمترین دلیل اقدام نکردن آیتالله سیدجواد خامنهای به این کار، شرایط مالی نه چندان خوب ایشان و استفاده نکردن از وجوهاتی باشد که برای ایشان ارسال میشد؛ تا جایی که به گفته رهبر معظم انقلاب، پدر ایشان تا سالها در یک خانه 60 یا 70 متری با چند فرزند و در محله فقیرنشین مشهد زندگی میکردند. شاید بهترین مثال برای سادهزیستی و استمرار آن در اندیشه مرحوم آیتالله سیدجواد خامنهای را بتوان امامت ایشان در مسجد صدیقیهای بازار، که متعلق به آذربایجانیهای ساکن این شهر بود، عنوان کرد. هرچند وی مدتی امامت مسجد جامع گوهرشاد را نیز برعهده داشت، با وجود اصرار بسیاری از طلاب و مردم، هیچگاه امامت مسجد دیگری را برعهده نگرفت.3
به طور کلی از دوران صفویه به این سو نقش و جایگاه علما در میان مردم فزونی یافت. این جایگاه را میتوان در دوران قاجار، تحولات منجر به انقلاب مشروطه و مهمتر از همه دوران حکومت پهلوی مشاهده کرد؛ ازاینرو بسیاری از علمای طراز اول هر شهر، به واسطه مراجعه مردم درخصوص مسائل مختلف، همواره درگیر مسائل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی میشدند. زندگی آیتالله سیدجواد خامنهای از این جنبه شایان تأمل است؛ زیرا با وجود تمامی این رویدادها، مطالعات علمی ایشان هیچگاه قطع نشد. عمده علاقه وی در علوم اسلامی مربوط به فقه، اصول، تفسیر، حدیث و رجال بود، تا جایی که در خصوص این فنون، بحثها و گفتوگوهای بسیاری با علمای آن روز مشهد و سایر شهرها انجام میداد. جدای از شاگردانی که در محضر علمی ایشان تلمذ میکردند، مباحثات روزانه ایشان با بزرگانی چون حاج میرزا حسین عبائی، حاج سید علیاکبر خوئی و حاج میرزا حبیب ملکی بسیار زبانزد بود و بسیاری از سؤالهای طلاب جوان در این مباحثات، که تا چندین سال ادامه داشت، پاسخ داده میشد.4
همچنان که گفته شد، علومی که این فقیه عالیقدر به مطالعه آنها علاقه داشت عمدتا شامل فقه، اصول، تفسیر و حدیث بود. در اینجا ذکر این نکته اهمیت دارد که جدای از این حوزهها، بخش دیگری از مطالعات ایشان صرف کتابهای تاریخ و بعضا سیاسی میشد. هرچند مطالعه مباحث سیاسی و اجتماعی، به واسطه فعالیت گسترده فرزندان ایشان، بهویژه سیدعلی خامنهای (رهبر معظم انقلاب) در مبارزه با رژیم پهلوی محقق شد، ولی ایشان به واسطه مطالعه تاریخ و سرگذشت حکومتهای پیشین ایران، با هوشمندی خاصی مخالفت خود را با رژیم پهلوی نشان دادند.
آیت الله سیدجوادحسینی خامنه ای درکنار فرزندش آیت الله سیدعلی خامنه ای درآستان قدس رضوی
نخستین عکسالعمل سیاسی ایشان در قبال فعالیتهای حکومت پهلوی به سالهای مربوط به فرمان جنجالی رضاشاه باز میگردد. دستور متحدالشکل کردن لباسها در ایران و استفاده از کلاه شاپو، موجی از اعتراض را در ایران به دنبال داشت. مرحوم خامنهای در قبال این حکم کاملا ایستادگی کرد و اجازه نداد عاملان حکومت با فشار بر وی و طلاب نزدیک او، مانع از پوشیدن لباس روحانیت شوند؛ ازاینرو در دورانی که به واسطه قیام مسجد گوهرشاد مشهد، حکومت نظامی در این شهر برقرار شده بود، ایشان با وجود مخالفتها، پرشورتر از گذشته با لباس روحانیت در انظار عمومی ظاهر میشد.5
در سالهای منتهی به انقلاب که محبوبیت و شهرت ایشان از نظر علمی و شخصیتی بیش از پیش افزایش یافته بود، رژیم پهلوی در این فکر بود که از راه نزدیکی به ایشان و بهرهگیری از نفوذ ویژه وی در شهر مشهد، خواستههای خود را عملی کند، ولی مرحوم خامنهای با آگاهی کامل از این دسیسه حکومت پهلوی، حرکت خود و اطرافیانش را در مسیر انقلاب اسلامی قرار داد. وی همواره مخالفت خود را با حکومت پهلوی نشان میداد و در تمام زندگی علمی و اجتماعی خود و با توجه به جایگاه مهمی که نزد مردم مشهد داشت، کوچکترین عملی که به معنای تأیید حکومت پهلوی باشد انجام نداد.
در کنار این ویژگیهای شخصیتی و علمی، ملاقات و دوستی با حضرت امام خمینی(ره) در سالهای منتهی به پیروزی انقلاب باعث شد وجود ایشان نقطه قوتی باشد برای مبارزات علنی فرزندان ایشان علیه رژیم پهلوی. سرانجام ایشان در تیرماه سال 1365، در نودسالگی پس از عمری مطالعه در علوم دینی و تلاش برای گسترش اسلام، بدرود حیات گفتند. حضرت امام خمینی(ره) در پیامی به رهبر معظم انقلاب، مرحوم خامنهای را عالمی باتقوا و متعهد برشمردند.
پی نوشت:
1. جواد کامور، جواد عربانی، خاطرات آیتالله سیدمحمد خامنهای، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1392، ج 1، صص 34- 45.
2. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آرشیو، مصاحبه با آیتالله خامنهای، شب 1225.
3. هدایتالله بهبودی، شرح اسم، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1391، صص 71-73.
4. عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، مفاخر آذربایجان، ج 1: فقها و مفسران، نشر آذربایجان، 1378، ص 176.
5. همان، صص 192- 196.