در نشست «بررسی علل و پیامدهای اشغال ایران به روایت اسناد امریکایی» مطرح شد: عامل برکناری رضاشاه مردم بودند نه انگلیسیها
به گزارش روابط عمومی موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، در نشستی که به مناسبت سالروز اشغال ایران و جنگ جهانی دوم (3 شهریور 1320) برگزار شد، دکتر موسی حقانی سخنان خود را با اشاره به بحثهای آغاز کرد که درباره این مقطع از تاریخ ایران مطرح است. ایشان گفت: «در این خصوص بسیار بحث شده، اما سوالها درباره چرایی جنگ، چرایی اشغال ایران، چرایی گرایش رضاشاه به آلمانها و... همچنان مطرح است. درباره وقایع این دوره نیز هم خاطرات رجال وجود دارد و هم اسناد. یکی از منابع مهم در این خصوص، اسناد دول خارجی درباره شرایط ایران در آن دوره است که برخی از آنها منتشر شده و برخی هم در حال انتشار است. یکی از کارهای انجامشده در این زمینه کتابی است که محمدقلی مجد بر اساس اسناد امریکایی درباره شهریور 1320 منتشر کرده است. این کتاب که با عنوان «شهریور 1320» (اسرار حمله متفقین به ایران) و با ترجمه علیاکبر رنجبر کرمانی انتشار یافته، دربردارنده گزارشهای سفیر و اجزای سفارت امریکا در ایران است».
رئیس موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران با بیان اینکه آقای علیاکبر رنجبر کرمانی مترجم نیست، بلکه محقق و صاحب نظر در حوزه تاریخ معاصر ایران است و به دلیل احاطه بر حوادث این دوره کار ترجمه کتاب یادشده را برعهده گرفته است از ایشان دعوت کرد تا به معرفی این کتاب بپردازند.
علیاکبر رنجبر کرمانی با بیان این نکته که «من وقتی کتاب را ورق میزنم، از زمانی که برای ترجمه آن گذاشتم اصلا احساس پشیمانی نمیکنم» سخنان خود را درباره کتاب «شهریور 1320» و ویژگیهایش آغاز کرد.
ایشان گفت: «مهمترین ویژگی این کتاب ترجمه اسناد وزارت امور خارجه امریکاست که در سفارت آن کشور در ایران تهیه شده است. ارزش واقعنمایی این اسناد بسیار بالاست؛ چون در زمان تهیه آنها، امریکا هنوز طرف و دخیل در جنگ نبوده است. دومین ویژگی این کتاب، اطلاعاتی است که اسناد گردآمده در آن، درباره اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران آن زمان بیان میکند؛ برای مثال خوشحالی مردم ایران از رفتن رضاشاه، آن هم با وجود حضور نیروهای روس و انگلیس در ایران، در سندهای این مجموعه منعکس شده است. در این کتاب دیپلمات خارجی گواهی داده است که مردم ایران از رفتن رضا شاه بسیار خوشحالاند و این خوشحالی نشاندهنده اختناقی است که رضاشاه در کشور حاکم کرده بود. لزوم گرفتن جواز برای سفر در داخل کشور نمونهای از این اختناق است که در این اسناد به آن اشاره شده است».
این مترجم و صاحب نظر تاریخ اضافه کرد: «اسناد گردآمده در کتاب شهریور 1320، منبع موثقی درباره وابستگی رضاشاه است؛ در این اسناد نشان داده میشود که سیاست امروز برای تطهیر رضاشاه، نشان دادن چهرهای مستقل از او و نیز معرفی وی به عنوان سکاندار پیشرفت و توسعه ایران دروغی بیش نیست».
رنجبر کرمانی با خواندن محتوای یکی از اسناد این کتاب، به سیاستهای رضاشاه و نارضایتی مردم از آنها، و اسرار کنار گذاشتن رضاشاه توسط انگلیسیها، که رضاشاه مهره آنها بود، اشاره کرد. ایشان در ادامه درباره لزوم اشغال ایران توسط متفقین سخن گفت و آن را با خواندن سندی مستند نمود.
مترجم کتاب «شهریور 1320» سپس افزود: «ای کاش سیاستمداران و مسئولان سیاست خارجی ایران امروز این اسناد را میخواندند تا متوجه دروغهای سفرا و مسئولان کشورهای بیگانه شوند و به آنها اعتماد نکنند. سیاستمدار امروزی نباید خود را در مقایسه با سیاستمداران و مسئولان وزارت خارجه شهریور 1320 بسیار توانا و آنها را ضعیف فرض کند؛ زیرا آنها در عقبه خود، دفاع مقدس مردم ایران طی جنگ تحمیلی و موشکهایی را که امروز ایران دارد و به کشور اقتدار بسیاری میبخشد نداشتند».
سازندگی عصر رضاشاه موضوع دیگری بود که این محقق و صاحب نظر تاریخ معاصر ایران در بخش دیگری از سخنانش به آن اشاره کرد و گفت: «رضاشاه نه تنها کشور را به جلو نبرد، بلکه آن را به عقب برد؛ برای نمونه بر اساس این اسناد مشخص میشود که در آن زمان، تحصیل امری لوکس بود؛ حتی برای مردم شهر تهران و بیشتر کودکان تهرانی نمیتوانستند تحصیلات خود را بیش از دوره دبستان ادامه دهند».
ماهیت رژیم رضاشاهی و مجلس موضوع دیگری بود که رنجبر کرمانی درباره آن سخن گفت و با اشاره به اینکه در این اسناد، نگاه رضاخان به مجلس بهخوبی منعکس شده است، گفت: «در این اسناد یکی از اعضای سفارت امریکا میگوید: تا زمانی که رژیم کنونی پا برجاست میتوان انتخابات را نادیده گرفت».
دکتر حقانی پس از پایان یافتن سخنان رنجبر کرمانی، به موضوعات دیگری اشاره کرد که در اسناد کتاب «شهریور 1320» بیان شده است. قحطی ایران در زمان اشغال کشور توسط نیروهای متفقین، فضای اجتماعی ایران در آستانه اشغال و... نمونهای از این موضوعات است. ایشان سپس افزود: «رضاخان بلایی بود که استعمار انگلیس و غربگراها بر سر ایران نازل کردند. انگلیسیها خیلی تمایل نداشتند رضاخان را از سر کار بردارند و اگر نارضایتی مردم ایران از این شاه پهلوی نبود، آنها هیچ وقت این کار را انجام نمیدادند». البته حقانی منکر اصطکاک بین انگلیس و رضاشاه نشد و برای نمونه به ماجرای قرارداد نفت اشاره کرد، اما علت ناتوانی این شاه پهلوی در تحقق اهداف خود در ماجرای پاره کردن این قرارداد را اتکا نداشتن او به مردم عنوان نمود.
رئیس موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران با اشاره به قرارداد وثوقالدوله (1919)، از تلاشهای فرق ضاله، روشنفکران و... برای روی کار آوردن رضاخان سخن گفت و اظهار نمود: «آنها با شعار مشت آهنین و دیکتاتوری منوّر میخواستند ملت ایران را به پذیرش تغییرات فرهنگی و اجتماعی خود مجبور کنند. آنها با مشت آهنین رضاشاه میخواستند توسعه فرهنگی و اجتماعی را محقق سازند، اما طبیعتا این مشت آهنین با توسعه سیاسی مقابله میکرد؛ ازهمینرو انتقاد روشنفکران کنونی به رضاشاه نیز به بحث توسعه سیاسی و عدم تحقق آن محدود میشود و اصلا وارد بحث اقدامات فرهنگی و اجتماعی او نمیشود».
ایشان افزود: «کتاب شهریور 1320 به خوبی نتیجه اقدامات رضاشاه و عکسالعمل مردم نسبت به آن را منعکس میکند. در طول حکومت رضاشاه مشروطه از بین رفت. این شاه پهلوی حتی مجلس را طویله میخواند. مجلس سیزدهم و نطقهای نمایندگان آن نشان میدهد که بودجه کشور برای اولین بار در این مجلس موضوع بحث و بررسی قرار گرفت. در این دوره مطبوعات آزاد ایرانی نابود شدند، نسل رجال ملی در ایران قلع و قمع گردیدند و امنیت از بین رفت. در این کتاب توضیح داده شده است که رضاشاه چگونه زمینهای مردم را از آنها گرفت و با نابودی امنیت اقتصادی ایران، خود به ثروتمندترین مرد ایران تبدیل شد. فضای سیاسی کشور در دوره رضاشاه موضوع دیگری است که در اسناد این کتاب بازتاب یافته است. وجود 500 زندانی سیاسی که اغلب رجال سیاسی و افراد ثروتمندی بودند که بر اثر مخالفت با غصب اموالشان توسط رضاشاه به زندان افتاده بودند، 24000 مفقودالاثر سیاسی و سرکوب عشایر (که بازوی نظامی روحانیت بودند و در جنگ جهانی اول، مقابل قدرتهای خارجی ایستادند) به بهانه راهزنی، بهخوبی فضای سیاسی آن زمان ایران را برای ما آشکار میکند».
حضور آلمانها در ایران موضوع دیگری بود که دکتر حقانی از آن سخن گفت. ایشان دراینباره اظهار کرد: «ارتباط با آلمانیها با اراده صرف رضاشاه انجام نشد؛ زیرا انگلیسیها اجازه این کار را به او نمیدادند؛ نمونه آن هم قضیه ماژور ایمبری بود. انگلیسیها به هیچ قدرتی اجازه نمیدادند وارد ایران شود و از منابع آن بهره برد. حضور آلمانیها در کارهای عمرانی و اقتصادی ایران با چراغ سبز انگلیس انجام شد؛ زیرا آنها بعد از جنگ جهانی اول به دنبال سهمخواهی بودند. گرایش رضاشاه به آلمان بعدها هم بهانهای شد برای حمله متفقین به ایران».
رئیس موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران با خواندن اسنادی از کتاب «شهریور 1320»، این ادعا را که رضاشاه برخلاف میل انگلیسیها به آلمان گرایش یافته بود و انگلیسیها به همین دلیل او را کنار گذاشتند، نادرست خواند و تاکید نمود: «اگر نارضایتی مردم ایران نبود، انگلیسیها هرگز به چنین کاری دست نمیزدند». ایشان با خواندن بخش دیگری از این اسناد، سخنان خود درباره نارضایتی مردم و حتی مهیا شدن زمینههای یک انقلاب سراسری در کشور را در بحبوحه اشغال ایران در شهریور 1320 را مستند نمود.
در پایان نشست «بررسی علل و پیامدهای اشغال ایران در شهریور 1320»، که چهارشنبه 1 شهریورماه 1396 در موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران برگزار شد، از کتاب «شهریور 1320» (اسرار حمله متفقین به ایران) نوشته محمدقلی مجد و ترجمه علیاکبر رنجبر کرمانی رونمایی شد.