محمدرضاشاه در طول دوران سلطنت خود راههای مختلفی را برای مقابله با مخالفان خود در پیش گرفت. از شکنجه و اسارت گرفته تا اعدام و تبعید. یکی از راههایی که وی برای محدود کردن و بیاثر کردن مبارزات امام در پیش گرفت تبعید کردن حضرت امام به شهرهای مختلف و حتی خارج از کشور بود. در واقع شاه که به خوبی از نفوذ امام در میان آحاد مختلف مردم جامعه آگاه بود بهترین راه رویارویی با امام و سرکوب مبارزات آزادیخواهانه وی را در به تبعید فرستادن ایشان میدید. تبعیدهایی که به صورت متناوب و در طول سالهای پیش از انقلاب ایران انجام شد و در نهایت نتوانست مانع انقلابی مردمی شود که امام خمینی رهبر مبلامنازع آن بود.
امام در ابتدای زندگی دو مرتبه هجرت داشتند. اولین هجرت ایشان از زادگاه ایشان خمین به شهر اراک بود. دومین دوره، هجرت ایشان از اراک به قم بود. دستگاه رژیم که ملاحظه میکرد شهرت و محبوبیت امام روز به روز بیشتر میشود به دنبال تبعید ایشان به کشور همسایه یعنی ترکیه افتاد تا شاید بتواند تاثیر و نفوذ ایشان را بر جریانهای سیاسی کشور کم کند. اما حضور ایشان در ترکیه نیز به درازا نکشید و پس از 11 ماه به دلیل فشارهای داخلی و خارجی به عراق تبعید شدند. این بار نوبت شهر نجف بود تا پذیرای امام باشد. شهری که یکی از پایگاههای علمای شیعی بوده و هست. تبعیدی که نه تنها فاصله امام را با اقشار و طبقات مختلف مردمی کم نکرد بلکه باعث نزدیک شدن و هجرت بسیاری از مبارزان و انقلابیون ایرانی به این شهر شد.
در نهایت شاه که ملاحظه میکرد روند حضور و نفوذ معنوی امام در میان لایههای مختلف اجتماعی ایران بیشتر میشود تصمیم به تبعید امام به یک کشور اروپایی یعنی فرانسه گرفت. در واقع شاه که میدید تبعید امام به کشورهای همسایه نیز کاری از پیش نمیبرد، تصمیم گرفت ایشان را به یک کشور اروپای غربی که فاصله بسیاری با مرزهای ایران داشت بفرستد. تبعیدی که در نهایت با پیروزی انقلاب به رهبری امام پایان یافت و ایشان بار دیگر توانست به کشور باز گردد. این روند به خوبی نشان میدهد که امام برهه بسیار مهمی از مبارزاتشان را در تبعید به سر میبرند. بر همین اساس نوشته زیر در پی آن است تا با بررسی فشارهای رژیم بعث بر امام در طول حضور ایشان در عراق و همچنین چرایی تحت فشار قرار دادن ایشان و خروج امام از عراق این مقطع مهم از دوران مبارزاتی امام را مورد ارزیابی قرار دهد.
فشارهای رژیم بعث بر امام در طول حضور ایشان در عراق
امام خمینی پس از یازده ماه حضور در ترکیه به عراق تبعید شد. در مورد دلایل تبعید ایشان به عراق هم دلایل داخلی نقش داشت و هم فشارهای بین المللی. در این دوره، تبعید امام به ترکیه نه تنها از دامنه فعالیتهای مبارزاتی علیه رژیم شاه نکاسته بود بلکه دامنه آن افزایش یافته بود. ترور حسنعلی منصور و سوءقصد به جان شاه از جمله اقداماتی بود که متاثر از مبارزات امام رقم خورد. در بعد بینالمللی نیز مجلس ترکیه و به خصوص نمایندگان اسلامگرایش نسبت به تبعید امام به ترکیه به شدت واکنش نشان داده بودند. بدینترتیب امام پس از یازده ماه حضور در ترکیه به عراق تبعید شد. ایشان در عراق مبارزات خود را علیه رژیم ادامه داد، اما نقطه عطفی که سبب شد رژیم بعث عراق فشارها را بر امام زیاد کند اشتباهی بود که محمدرضاشاه انجام داد. با چاپ مقاله اهانت آمیز به امام در روزنامه اطلاعات باروت تحولات انقلابی در ایران آتش زده شد و موج دومینووار انقلاب، با قیام 19 دی ماه و کشتار تعداد زیادی از مردم آغاز شد.
دو کشور تصمیم گرفتند کلیه عوامل منفی را در روابط خود از بین ببرند و همکاریهای متقابل را توسعه دهند. پیام ضمنی توافقنامه این بود که رژیم شاه در قبال مسئله کردها سیاست حمایتآمیز خود را علیه عراق کنار بگذارد و در عوض از دولت عراق انتظار داشت فعالیتهای امامخمینی را محدود و از آن جلوگیری کند.
سرعت ارسال اطلاعیهها و سخنرانیهای امام به ایران چند برابر شد. در نتیجه ماموران امنیتی ایران این موضوع را به نیروهای امنیتی عراق گوشزد کردند و آنها نیز دامنه فشار بر امام را گسترش دادند. در همین مقطع بود که امام مصاحبهای با نشریه لوموند انجام داد. در ماههای بعد نیز اعلامیههای امام دائم به ایران میرسید؛ بهویژه پیام ایشان در ماه مبارک رمضان که شعار «مرگ بر شاه» را شعاری ملی نامیدند که تا برچیده شدن دستگاه ظلم و انقراض دودمان جنایتکار پهلوی ادامه خواهد داشت. همین مسئله باعث شد تا سفیر ایران در عراق از دولت این کشور برای چندمین بار بخواهد، از اقدامات سیاسی امامخمینی جلوگیری شود. از همین زمان (ماه رمضان) بود که اقداماتی برای محدود ساختن و در تنگنا قرار دادن امام از سوی دولت بعثی عراق صورت گرفت.1
گسترش اعتراضات مردمی در ایران و ذکر نام امام در شعارها، رسانهها و مطبوعات خارجی جهان را بیش از پیش متوجه اوضاع و مسائل ایران کرد. خبرنگاران رادیو و تلویزیون فرانسه با توجه به استقبال از مصاحبه چندی پیش نشریه لوموند با امام، تصمیم گرفتند با ایشان گفتگویی ترتیب دهند. این مصاحبه با تمهیدات حاج سیداحمد خمینی در 23 شهریور 1357 صورت گرفت، اما مأموران امنیتی عراق، خبرنگاران فرانسوی را دستگیر کردند و نوار مصاحبه را گرفتند. به دنبال مواضع آشتیناپذیر امام علیه رژیم شاهنشاهی، منزل ایشان در نجف از اوّل مهر 1357 رسماً و علناً به محاصره نیروهای امنیتی عراق درآمد و مأموران از آمد و رفت افراد به بیت امام جلوگیری کردند و به این ترتیب ارتباط امام با خارج از منزل قطع شد. ایشان در اعتراض به این رفتار ناشایست، از رفتن به مسجد برای ادای نماز جماعت و تشرف به حرم حضرت علی(ع) خودداری ورزیدند. انتشار اخبار مربوط به محاصره منزل امام، خشم و انزجار و اعتراض عمومی اقشار مختلف مردم ایران را در پی داشت. هر چند مدت کوتاهی سیاست رژیم بعثی به سبب اعتراضات، اندک تغییری یافت، اما امام تصمیم گرفتند از عراق خارج شوند. بدین ترتیب امام عراق را به مقصد فرانسه و پاریس ترک گفتند. مرحله آخر از تبعید ایشان که در نهایت به انقلاب مردمی ایران انجامید و رهبر کاریزماتیک این انقلاب به مام وطن بازگشت.
چرایی این رویکرد دولت بعث عراق
در مورد فشار رژیم بعث عراق به امام دلایل متعددی را میتوان ذکر کرد. یکی از این دلایل فعالیتهایی بود که امام بر ضد حکومت بعثی برآمده از کودتا درعراق انجام میداد. امام در حقیقت به واسطه دوراندیشی و آیندهنگری همان آغاز شکلگیری رژیم بعث عراق به مخالفت با آن پرداخت و این مخالفت خود را با صراحت تمام در سخنرانیها و خطابههای خود به بهانههای مختلف بیان کرد. امام برآن بود که بر ضد رژیم بعثی عراق نهضتی ریشهای گسترده و کوبنده پدید آورد و ملت عراق را به خیزش و جنبش وادارد. از این رو در نخستین روزهای کودتای بعثیها در عراق برای روحانیون و دانشجویان در دو برهه و مناسبت سخنرانی کرد و خطرات شوم و نکبت باری را که به زودی گریبانگیر حوزه نجف و کشور عراق میگردید به آنان گوشزد کرد و فردایی طوفانی را به آنان یادآور شد.2
از طرف دیگر طنز ماجرا در این جا بود که با ورود امام به نجف فعالیتهای ایشان بر ضد رژیم شاهنشاهی نیز با سهولت و گستردگی بیشتری انجام میگرفت. ایشان از همان روزهای اول حضور در عراق فعالیتهای روشنگرانهای آغاز کردند. همچنین نزدیکی ایران به عراق و مرزهای گسترده میان دو کشور سبب شده بود بسیاری از انقلابیون و مبارزین ایران به عراق گسیل شوند. در نتیجه نجف به کانونی برای مبارزات ضد رژیم بدل گشته بود. یک سال پس از ورود امام به نجف، شهریه ماهانه طلاب به صورت ماهیانه و بهصورت منظم و بدون تبعیض پرداخت میشد. حضور امام در عراق این امکان را فراهم میکرد تا ارتباط گستردهتری با دانشجویان خارج از کشور برقرار نماید. همچنین برقراری ارتباط با مسلمانان دیگر کشورها و بهخصوص مردم مظلوم فلسطین و حمایت ایشان از مبارزه بر علیه اسرائیل از دیگر اقداماتی بود که بر شهرت امام میافزود.3
این در حالی بود که در پی انعقاد توافقنامه 1975 ایران و عراق (معروف به بیانیه الجزایر) طرفین پذیرفتند به منظور تعیین حدود مرزی و برقراری امنیت و اعتماد متقابل و پایان دادن به هر نوع رخنه اخلالگرانه یک راه حل جامع را دنبال نمایند و هرگونه خدشه به توافقات را مغایر روح بیانیه الجزایر دانستند. دو کشور تصمیم گرفتند کلیه عوامل منفی را در روابط خود از بین ببرند و همکاریهای متقابل را توسعه دهند. پیام ضمنی توافقنامه این بود که رژیم شاه در قبال مسئله کردها سیاست حمایتآمیز خود را علیه عراق کنار بگذارد و در عوض از دولت عراق انتظار داشت فعالیتهای امامخمینی را محدود و از آن جلوگیری کند. در همین زمینه نشستها و گفتگوهای هماهنگی میان وزرای خارجه و مقامات امنیتی دو کشور برگزار گردید. بدینترتیب دو کشور بر آن شدند تا از تحریک مخالفان داخلی یکدیگر که گهگاه به عنوان ابزار و برگ برنده از آن استفاده میکردند چشم بپوشند.4
بدین ترتیب فعالیتهای امام در عراق چه در بعد داخلی و چه در بعد خارجی زمینهای شد تا فشارها بر امام افزایش یابد و تلاش برای محدود کردن ایشان بیش از پیش انجام شود. با این حال و با وجود همه فشارها، امام لحظهای از ادامه مبارزه منصرف نشد و تا پیروزی انقلاب مردمی ایران علیه رژیم طاغوت از پای ننشست.
نمایی از نماز جماعت ظهر و عصر به امامت امام خمینی در روزهای اولیه استقرار در نوفل لوشاتو
پی نوشت:
1.سید حمید روحانی، نهضت امام خمینی، جلد سوم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1372ص 469.
2.آیا او تصمیم دارد بیاید به ایران؟، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1376، صص 38 ـ 39.
3.موحد. ه، دو سال آخر رفرم تا انقلاب، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1363.
4.روحالله موسوی خمینی، صحیفه نور، تهران، موسسه نشر و تنظیم آثار امام خمینی، جلد هشتم، ص 223-224.