انگلستان با توجه به همسایگی ایران با هند و تجربه لشکرکشیهای گذشته ایران در زمان نادر به این منطقه تلاش کرد تا ایران را تضعیف و با جدایی بخشهای حاصلخیز و اقتصادی ایران و تحمیل غرامت جنگی سنگین و حذف تعرفههای گمرگی به نفع روسیه بنیانهای اقتصاد ایران را نابود کند. در واقع هدف انگلیس این بود که ایران به یک کشور ضعیف تبدیل شود...
بعد از قتل سیسیانف فرمانده سپاه روسیه در جنگ اول ایران و روس و جایگزینی گودوویچ و ناکامی او در تصرف ایروان، روحیه ایرانیها تقویت شد؛ برای همین روسها با ارائه شروطی درخواست صلح کردند، اما عباس میرزا ولیعهد با توجه به پیروزی ایران بنا را بر ادامه جنگ گذاشت تا روسها را تنبیه کند اما ناگهان صحنه جنگ عوض شده مستشاران نظامی از ایران میروند و ترکمنهای خراسان هم شورش میکنند و تمام اینها باعث شد تا سپاه ایران در اصلاندوز شکست بخورد.1
در اینجا دولت انگلیس وارد شده و پیشنهاد میانجیگری میدهد تا بین دو طرف صلح شود؛ صلحی که به قرارداد گلستان و از دست رفتن سرزمینهای گلستان و ولایت ساحلی دریای سیاه و باکو و دربند و شیروان و بخشهای زیادی از ایران منجر شد. در کنار آسیبهای اقتصادی، ضربه روحی و روانی که عهدنامه گلستان به ایران زد تا دهها سال ادامه یافت.2
اما چه شد که نبرد ایران و روسها که در آن چندین بار ایرانیها پیروز شده بودند و یا حداقل جلوی روسها ایستاده بودند به چنین شکستی منجر شد؟ و چرا چنین شرایط سختی بر ایران تحمیل شد؟ آیا از نظر وضعیت جنگی ایران باید چنین امتیازاتی را میداد و یا اینکه شرایط مذاکرات و صحنهآرایی میانجی ایرانیها را به چنین وضعیتی سوق داد؟ این نوشتار درصدد است تا به بررسی این موارد بپردازد.
از نظر تاریخی گرجستان سرزمینی بود که از دو قرن قبل از آغاز جنگهای اول ایران و روسیه بین دو کشور محل مناقشه بود؛ برای همین بارها روسها تلاش کردند تا این منطقه را تصرف کنند. در همین راستا تمایل حاکم گرجستان به روسها در زمان آغا محمدخان قاجار باعث شد تا روسها به فکر بیفتند که به صورت عملی این نواحی را تصرف کنند.3
برای همین در این زمان آغامحمدخان قاجار به گرجستان حمله و آنجا را تصرف کرد. روسها نیز بلافاصله سپاهی را برای تصرف دوباره گرجستان فرستادند که این سپاه بعد از مرگ کاترین دوم به روسیه بازگشته و دوباره گرجستان به تصرف ایران درآمد. با این حال بعد از کشته شدن آغا محمدخان قاجار حاکم گرجستان این سرزمین را به روسیه محلق کرد. زمینهای که بستر جنگ اول ایران و روس را فراهم کرد؛ به طوری که روسها با حمله گنجه سعی کردند تا دروازههای ورود به گرجستان را مسدود و از ورود ایرانیها به این منطقه جلوگیری کنند. این کار به شروع جنگ بین دو کشور منجر شد.4
در همین زمان ایران به منظور مقابله با روسها تلاش کرد تا به دولت فرانسه نزدیک شود. برای همین به ناپلئون پیشنهاد عقد قرارداد مشترک را داد. این پیشنهاد بعد از بررسی توسط فرانسه و به دلیل موقعیت مناسب ایران برای دسترسی به هند که آن زمان جزء انگلیس و رقیب فرانسه بود پذیرفته شده و به عقد قرارداد فین کنشتاین منجر شد. هرچند به موجب این قرارداد، فرانسه باید از ایران در برابر روسها دفاع میکرد، اما بعد از کنار آمدن با روسها این کشور از تعهدات خود عدول کرده و این موضوع باعث شد تا ایران به انگلیس متمایل شود.5
در ابتدا سیاست انگلیس تداوم جنگ بود. انگلیسیها تصور میکردند ادامه جنگ به استقرار بخشی از نیروهای نظامی و توان مالی روسیه در مرزهای آسیاییاش منجر شده و از سیاستهای تهاجمی و توسعهطلبی این کشور در اروپا جلوگیری میکند. برای همین در ابتدا با دادن وعدههای مختلف، ایران را ترغیب به ادامه جنگ میکردند. از جمله وعدههایی که انگلیس به ایران در این زمان میداد افزایش کمکهای مالی و نظامی در دوران جنگ بود، اما در عمل با دادن این وعدهها سعی میکرد از کارت ایران در مذاکرات با روسها استفاده کند.6
بحث حمایتهای انگلیس از تداوم جنگ زیاد طول نکشید، چرا که این کشور به زودی برای مقابله با توسعهطلبیهای ناپلئون با روسیه کنار آمد و از این به بعد به منظور حفظ قدرت روسیه تلاش کرد تا زمینههای سوق دادن ایران به عقد قرارداد با روسیه را فراهم کند، اما ایران که در چند نبرد پیروز شده بود حاضر به پذیرش صلح نبود.7
انگلیس برای دستیابی به هدف خودش با وجود تعهداتی که به ایران داده بود کارشکنیهایی را شروع کرد. انگلیس با اختلالی که در وظایف مستشاران نظامی بهوجود آورد در بحث تامین لجستیک سپاه ایران و پشتیبانی توپخانهها از میدان جنگ اختلال بهوجود آورد. برخی هم شورش ترکمنهای خراسانی را بیربط به تحریک انگلیسیها نمیدانند. تمام این موارد باعث شد تا ایران در برابر روسها در نبرد «اصلاندوز» شکست سختی خورده و روسها به سمت ایران پیشروی بکنند. در اینجا انگلیسیها که تضعیف بیشتر ایران را نمیخواستند نقش میانجی را بر عهده گرفته و حاضر شدند تا زمینه مذاکرات بین دو طرف را فراهم کنند.8
یکی از اقدامات سفیر انگلیس، سرگور اوزلی، تلاش برای انتخاب فردی نزدیک به انگلیس از طرف ایران در این مذاکرات بود. برای همین با تلاشهایی که او انجام داد میرزا ابوالحسن ایلچی به عنوان نماینده ایران انتخاب شد. همین مسئله باعث شد به دلیل ناآگاهی ایرانیها انگلیس در عقد قرارداد صلحی که به قرارداد گلستان مشهور شد امتیازهای زیادی را به روسها واگذار کند. البته در همان زمان رجال مهیندوست از این اقدام انگلیسیها ناراضی بودند.9
انگلیسیها با فراهم کردن زمینههای تسلط روسها بر بازار ایران و همچنین بعد از قرارداد گلستان، با عقد قراردادی بین ایران و دولت خود، که راه نفوذ اقتصادی بریتانیا به ایران را فراهم میکرد، باعث شدند در عمل در دهههای بعد امکان رشد طبقه تولیدکننده و شکلگیری طبقه بورژوازی از ایران گرفته شود و این کشور همچنان در مناسبات قبیلگی باقی بماند.
سرگور اوزلی بعدها در خاطراتش عنوان کرده که در جریان مذاکرات ایران روسیه بیش از آنکه بخواهد نقش میانجی دو طرف را برعهده بگیرد تمامی سعی خود را برای حفظ منافع دولت بریتانیا بهکار بسته است. برای همین نتیجه این قرارداد به تحکیم قدرت انگلیس در منطقه منجر شده است.10
سفیر انگلیس چه مسائلی را در قرارداد گلستان در نظر گرفته بود که بعدها در یادداشتهایش از آنها به عنوان حفظ منافع انگلیس در منطقه یاد کرده است؟ به موجب قرارداد، گرجستان، داغستان، بادکوبه، دربند و بسیاری مناطق دیگر به روسیه واگذار و در عمل با حذف تعرفههای گمرگی، ایران به بازار محصولات کشور روسیه مبدل شد. هدف سفیر انگلیس از این اقدام تامین توسعهطلبیهای انگلیس در قسمتهای آسیایی بود. برای همین در این قرارداد تمامی تلاش خود را کرد تا منافع اقتصادی روسیه بهصورت یکطرفه تامین شود.11
از طرفی دیگر انگلستان با توجه به همسایگی ایران با هند و تجربه لشکرکشیهای گذشته ایران در زمان نادر به این منطقه تلاش کرد تا ایران را تضعیف و با جدایی بخشهای حاصلخیز و اقتصادی ایران و تحمیل غرامت جنگی سنگین و حذف تعرفههای گمرکی به نفع روسیه بنیانهای اقتصاد ایران را نابود کند. در واقع هدف انگلیس این بود که ایران نتواند به یک کشور رو به توسعه تبدیل شود. از این رو در این قرارداد بنیانهای اقتصادی ایران را هدف قرار داد.12
برای نمونه، انگلیسیها با فراهم کردن زمینههای تسلط روسها بر بازار ایران و همچنین بعد از قرارداد گلستان، با عقد قراردادی بین ایران و دولت خود که راه نفوذ اقتصادی بریتانیا به ایران را فراهم میکرد باعث شد تا در عمل در دهههای آینده امکان رشد طبقه تولیدکننده و شکلگیری طبقه بورژوازی از ایران گرفته شود و این کشور همچنان در مناسبات قبیلگی باقی بماند.13
عهدنامه گلستان به گونهای تدوین شده بود که از سه شیوه تولید مرسوم آن زمان ایران (شیوههای تولید عشایری و روستایی و شهری) شیوه تولید عشایری بر دو شیوه تولید دیگر با تضعیف بنیانهای اقتصادی کشور مسلط بوده و ایران همچنان به عنوان یک کشور حاشیهای به حیات خود ادامه دهد. از این رو شاهد هستیم که تا دههها بعد از قرارداد گلستان به دلیل بازگذاشتن بازارهای کشور به روی خارجیها و ممانعت از رشد طبقه بورژوا، شیوههای تولید روستایی و بهخصوص شهری در ایران سرکوب میشده است.14
فرجام سخن
مروری بر ورود دولت انگلیس در جریان جنگ اول ایران و روسیه نشان میدهد که هدف این کشور از تشویق ایران به ادامه جنگ در سالهای ابتدایی و سپس تلاش برای اتمام آن و ایفای نقش میانجی تامین منافع انگلیس از طریق تضعیف ایران بوده است. براین اساس انگلستان در این قرارداد تلاش میکند تا بنیانهای اقتصادی و نظامی ایران را تضعیف کرده تا این کشور در سالهای بعد فقط نقش یک کشور ضعیف و حایل بین انگلیس و روسیه را بازی کرده و خطری از سوی ایران برای منافع انگلیس در هند به وجود نیاید.
تابلو نقشه آذربایجان در دست نظامیان
شماره آرشیو: 11365-3ع
پی نوشت:
۱.جلالالدین مدنی ، تاریخ سیاسی معاصر ایران، قم، دفتر انتشارات اسلامی،۱۳۶۹ص۳۵.
۲.پیوکارلو ترنزیو، رقابت روس و انگلیس در ایران و افغانستان، ترجمه عباس آذرین، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ،1359 ص.۱۳۲
۳.علیرضا امینی و ابوالحسن شیرازی، تحولات سیاسی ایران، تهران، نشر قومس، چاپ ششم ،۱۳۹۲ص۱۱۰.
۴. علیرضا امینی و ابوالحسن شیرازی، همان، ص۱۱۱.
۵.پژوهشگاه کمبریج، تاریخ ایران دوره افشار، زند و قاجار، ترجمه مرتضی ثاقب فر ، تهران جامی، 1387ص۲۳۴.
۶.دنیس رایت، نقش انگلیس در ایران، ترجمه فرامرز فرامرزی، تهران فرخی، 1361ص۱۶۰.
۷.دنیس رایت ،همان، ص۱۶۵.
۸.علی اصغر شمیم، ایران دوره قاجار، تهران، زریاب، 1379، ص86.
۹.علی اصغر شمیم، همان، ص ۸۷.
۱۰. مینا ظهیر نژاد، اسنادی از روابط ایران و انگلیس در عهد محمد شاه قاجار؛ تهران، وزارت امور خارجه، 1381ص۲۱۵.
۱۱.مینا ظهیر نژاد، همان ۲۱۷.
۱۲.جان فوران، مقاومت شکننده تاریح تحولات اجتماعی ایران، ترجمه احمد تدین، تهران موسسه خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۸۸، ص۱۷۵.
۱۳-.وحید سینایی، دولت مطلقه و نظامیان و سیاست در ایران، تهران نشر کویر، ۱۳۸۴،ص۱۲۳.
۱۴.وحید سینایی، همان، ۱۲۵.