بعد از ناهار موقعی که عازم هتل هیلتون بودم، با دقت بیشتری به وضع ظاهری تهران چشم دوختم و کوشیدم تا تغییرات جدیدی را که در این شهر بوجود آمده ارزیابی کنم: ساختمانهای بلند از هر سو مثل قارچ روئیدهاند و بزرگراههائی که جنوب شهر را به مناطق مرتفع شمال تهران وصل میکند به تازگی آماده بهرهبرداری شده است...
چهارشنبه 2 اوت 1978 [11 مرداد 1357] تهران
«بعد از ناهار موقعی که عازم هتل هیلتون بودم، با دقت بیشتری به وضع ظاهری تهران چشم دوختم و کوشیدم تا تغییرات جدیدی را که در این شهر بوجود آمده ارزیابی کنم: ساختمانهای بلند از هر سو مثل قارچ روئیدهاند و بزرگراههائی که جنوب شهر را به مناطق مرتفع شمال تهران وصل میکند به تازگی آماده بهرهبرداری شده است. ولی همه آنها بصورتی است که نه زیبائی دارد و نه تناسب. رویهمرفته تهران اینک تبدیل به شهری شده که جز نام «گومورا»1نمیتوان نام بر آن نهاد.»2
نمایی از خیابان فردوسی تهران، ساختمان پلاسکو و اماکن دو طرف آن، در دهه 40
شماره آرشیو: 833-121پ
پی نوشت:
1. «گومورا» شهری باستانی در فلسطین، که در فساد و تباهی غرق شده بود. و به همین جهت خشم الهی بصورت صاعقه بر آن فرود آمد و بکلی از صفحه گیتی محو گردید. از این شهر با نام «عموره» هم یاد شده است.
ـمترجم
2. پرویز راجی ، خدمتگزار تخت طاووس، ترجمه: ح.ا.مهران، انتشارات اطلاعات، چاپ اول: 1364، صص220ـ221.