هدف فعالیتهای تبلیغی تبشیری در ایران تغییر آیین مردم از اسلام به مسیحیت یا حداقل سست کردن اعتقاد و باور مردم نسبت به اسلام و ایجاد علاقه به دین مسیحیت بود، اما این فعالیتها به دلیل اعتقاد قلبی مردم ایران به دین اسلام نتوانست با موفقیت خاصی رو به رو شود و طبق آمار ارائه شده توسط خود مبشران پس از چند سال فعالیت مداوم تنها توانستند 30 نفر را به دین مسیحی متمایل کنند...
مسیحیان در طول تاریخ همواره تلاش داشتهاند تا از طرق گوناگون به تبلیغ دین خود بپردازد که یکی از راههای مهم این امر از طریق استفاده از گروههای مبلغ در درون کشورها و جامعههای غیر مسیحی بوده است. این گروهها به طور معمول از طریق جریان پروتستانیزم و کشورهای خارجی هدایت میشدند.
به طور کلی دین مسیحی برای تبلیغ اهمیت بسیار زیادی قائل است. یکی از راههای تبلیغ دین مسیحیت که هم در عصر کنونی و هم در سنت حضرت عیسی وجود دارد، تبشیر است که از بشارت گرفته شده است و از مهمترین وظایف کلیسا و دین مسیحی محسوب میشود. ریشه این مسئله در دستور حضرت عیسی به حواریون است که از آنها خواست تا به میان امتها بروند و ملکوت خدا را بشارت دهند. به عبارت دیگر تبشیر پیامی است که در آن ملکوت خدا است و کلیسا برای تحقق آن تلاش میکند، حال ممکن است این فعالیت به صورت فردی یا گروهی باشد.
در این نوشتار برآنیم تا با مرور اجمالی بر موضوع تبشیر دین مسحیت به بررسی فعالیتهای تبشیری در ایران عهد قاجار بپردازیم. ﻣﻬمترﯾﻦ ﻧﮑﺘﮥ ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ در اﯾﻦ نوشتار، اﯾـﻦ اﺳـﺖ ﮐـﻪ آﯾـﺎ آﻣﻮزه ﺗﺒﺸﯿﺮ ﺟﻬﺎﻧﯽ اﺳﺖ ﯾﺎ خیر؟ و در زمان قاجار فعالیتهای تبشیری از طریق چه اشخاص و کشورهایی حمایت میشده است و در نهایت چه تاثیری بر جامعه ایران داشته است؟
فعالیتهای تبشیری
ماهیت معنایی تبشیر در زبان لاتین به معنای فرستادن است. به عبارت دیگر در مبنای دین مسیح به معنای ارسال بشارت توسط اشخاص آموزش دیده است، در لوقا اشاره میشود که عیسی هفتاد نفر از پیروان خود را برای تبلیغ بین یهودیان فرستاد. بنابراین، مسیحیان طبق کتاب مقدس، مأموریت یافتهاند تا به اعلام دین خود بپردازند. از این رو، عمل میسیونر، بشارت دادن است که از آن به کلمه تبشیر یاد میشود.1 بر اساس برداشت و روایتهای شکل گرفته از تبشیر، کلیسا تبشیر را برای غیر مسیحیان به کار برده و مکان خاصی نیز برای انجام این عمل در نظر نگرفته است. به این معنا که در هر جایی که هر غیرمسیحی وجود دارد، می توان کار تبشیر را آنجا انجام داد. این سنت قرنها ادامه یافت و در عصر کنونی نیز مسیحیان از انجیل به عنوان بشارت به نجات یاد میکنند که عیسی به عنوان مسیح و نجات دهنده برای بشر آورده است.
آنچه در دروه جدید مهم به نظر میرسد آن است که نوع دیگری از تبلیغ دین مسیحی مبنی بر بشارت شکل گرفته است که در آن تنها بشارت و تبلیغ مطرح نیست بلکه تبشیر مبنی بر مسیحی کردن افراد است. به عبارت دیگر، بشارت به عیسی مسیح، غیر از بشارت به مسیحی کردن افراد است. به این معنا که حضرت عیسی مسیح فرستاده خدا برای نجات مردم است اما در چند قرن گذشته تبشیر اهداف و معنای دیگری یافته و یکی از اهداف اصلی آن ایجاد یک ساختار و سازمان بین المللی برای مسیحی کردن افراد در جوامع گوناگون است.2 در واقع از قرن 18 میلادی به این طرف بر اثر تغییرات در عرصه بین المللی، تکامل عصر رنسانس، قدرت گرفتن کشورهای امپریالیستی و رشد اندیشههای جدید سبب دگرگون شدن نوع و شیوه تبلیغ اندیشه مسیحی در جهان شده است و در کنار آن اهداف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی شکل گرفته است.
سابقه فعالیتهای تبشیری در ایران
هر چند به طور دقیق مشخص نیست که از چه زمانی تبلیغ دین مسیحی در ایران رواج یافت، اما بر اثر اسناد موجود سابقه ورود تبلیغ دین مسیحیت به ایران به زمان تصرف جزیره هرمز توسط پرتغالیها برمیگردد. در آن زمان مبشرین و مبلغین دین مسیحیت برای بشارت بین مسیحیان پرتغالی به ایران آمدند و پس از آن در برخی مناطق ایران به تدریج گسترش یافتند. میتوان گفت که فعالیتهای تبشیری در عصر صفوییه در ایران آغاز شد، هرچند نتوانست برجامعه اسلامی ایران تاثیر بسزایی داشته باشد. این حرکتها به کندی تا اوایل دوره قاجار ادامه داشت، اما در دوره قاجار بنا به دلایل مختلفی از جمله نفوذ تدریجی آمریکاییها در ایران، از شتاب بیشتری برخوردار شد.3
ساخت مدرسه در ارومیه از اولین اقدامات جدی مبشرین آمریکایی در ایران بود و سبب شد تا گروههای تبشیری آمریکا در ارومیه مستقر شوند. البته وجود تعارضات مذهبی بین مردم و مدرسه سبب ایجاد مشکلاتی شد، اما محمدشاه قاجار با صدور فرمانی مبنی بر آزادی پروتستانها در تبلیغات مذهبی و مجوز تأسیس مدرسه برای نشر علوم و تربیت جوانان مسیحی و مسلمان این مشکل مدرسه را حل کرد و فعالیت آنها بیش از پیش گسترش یافت.
هرچند در این زمان نیز وقفههایی در فعالیتهای تبشیری وجود داشت، اما افرادی بدون داشتن ماموریت از سمت گروه خاص یا کلیسا و به صورت انفرادی اقدام به تبلیغ دین مسیحیت در اقشار مختلف جامعه میکردند و در مورد برقراری ارتباط و مشکلات آن گزارشهایی آماده و ارئه میکردند.4 پس از مدتی انجمن تبلیغی کلیسا با فعالیتهای موفق شخصی به نام بروس در اصفهان شکل گرفت که از حمایت کامل انگلستان برخوردار بود. در واقع موقعیت ممتاز انگلیس در میان حاکمان قاجار، فرصت مناسبی برای حفظ بقای انجمن تبلیغی کلیسا در جامعه اسلامی ایران بود و علاوه بر آن امتیاز ویژهای نسبت به رقبا محسوب میشد که از آزادی عمل بشتری نیز برخوردار بودند. به عبارت دیگر نفوذ انگلستان بر قاجار که از زمان فتحعلیشاه رو به رشد نهاد از یکطرف، و تمایل دربار و کارگزاران حکومتی به حفظ ارتباط مطلوب با انگلستان از طرف دیگر نه تنها به کسب امتیازات چندی برای مسیحیان منجر شد، که زمینههای مستعدی را نیز برای فعالیت فراهم آورد.5
البته اختلاف بین هیئتهای مسیحی و تعیین مرز و حوزه تبلیغات به تدریج سبب شد تا آمریکاییها نیز گام مهمی برای تثبیت فعالیتهای خود بردارند. در واقع اختلاف میان فعالیهای تبلیغی، فرهنگی، زبانی و مذهبی انجمن تبلیغی کلیسا با پرزبیتریهای آمریکایی سبب شد تا بر مبنای جغرافیایی در تهران، حوزۀ فعالیت آنها به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم شود: حوزۀ شمال به آمریکاییها و جنوب به انگلیسها تعلق گرفت.
بدین ترتیب فعالیت تبشیری آمریکاییها در ایران گسترش یافت، که عمدتا در ﻗﺎﻟـﺐ ﺗﺎﺳـﯿﺲ ﻣﺪرﺳﻪ و ﻣﻮﺳﺴﺎت درﻣﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺗﺒﻠﯿﻎ ﻣﯽﭘﺮداﺧﺘﻨﺪ. آنها ﺑﻪ اﯾﻦ ﻣﻨﻈﻮر در اروﻣﯿﻪ، ﻫﻤﺪان، مشهد و ﺗﻬﺮان ﻣﺪارس و ﺑﯿﻤﺎرﺳـﺘﺎنهایی ﺳﺎﺧﺘﻨﺪ. ساخت مدرسه در ارومیه از اولین اقدامات جدی مبشرین آمریکایی در ایران بود و سبب شد تا گروههای تبشیری آمریکا در ارومیه مستقر شوند. البته وجود تعارضات مذهبی بین مردم و مدرسه سبب ایجاد مشکلاتی شد، اما محمدشاه قاجار با صدور فرمانی مبنی بر آزادی پروتستانها در تبلیغات مذهبی و مجوز تأسیس مدرسه برای نشر علوم و تربیت جوانان مسیحی و مسلمان این مشکل مدرسه را حل کرد و فعالیت آنها بیش از پیش گسترش یافت. در واقع این فرمان مقدمهای برای تبلیغ مبشرین آمریکایی گردید. به مرور زمان فعالیت این مدرسه گسترش یافت و در زمان ناصرالدینشاه تعداد زیادی از روستاهای ارومیه، تبریز و سلماس نیز تحت پوشش آنها قرار گرفت.6 پس از این موفقیت پای مدارس آمریکایی به تهران باز شد و در دوره ناصرالدینشاه و مظفرالدینشاه در غالب مدارس پسرانه و دخترانه که معروفترین آنها مدرسه البرز بود، مبشرین آمریکایی فعالیتهای خود را در تهران گسترش دادند.
بدین ترتیب در دوران قاجار به دلیل ضعف حکومت وقت، مبلغان مسیحی آمریکایی شیوههای گوناگونی را برای فعالیتهای تبشیری به کار گرفتند، از جمله فعالیتهای بهداشتی نیز به دلیل شرایط اسفناک جامعه و گسترش بیماریهای مسری توسط مبلغان مسیحی گسترش یافت. هچنین وضعیت بد اقتصادی و فرهنگی نیز مزید برعلت بود تا این مبلغان در چهار حوزه فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و امور عامالمنفعه فعالیتهای خود را گسترش دهند.
تاثیر فعالیتهای تبشیری در جامعه ایران
هدف فعالیتهای تبلیغی تبشیری در ایران تغییر آیین مردم از اسلام به مسیحیت یا حداقل سست کردن اعتقاد و باور مردم نسبت به اسلام و ایجاد علاقه به دین مسیحیت بود، اما این فعالیتهای به دلیل اعتقاد قلبی مردم ایران به دین اسلام نتوانست با موفقیت خاصی رو به رو شود و طبق آمار ارائه شده توسط خود مبشران پس از چند سال فعالیت مداوم تنها توانستند 30 نفر را به دین مسیحی متمایل کنند.7 در واقع مردم و علما در برابر این نوع فعالیتها بی تفاوت نبودند و در مقابل آن واکنش نشان دادند و به دربار نامهای در خصوص اهداف این نوع فعالیتها نوشتند که در آن آمده بود: آنچه تاکنون از این مدارس بالأخص مدرسه آمریکایی مشهود و ملحوظ گردید به غیر از نشر میکرب فساد اخلاق و کوشش در ایجاد نفاق و اختلافات و تزریق اوهام و خرافات در افکار و دماغهای نوباوگان و دوشیزگان ایرانی و بالأخره اضمحلال قومیت و ملیت که قهراً منتهی به تسلط اجانب و تخریب اساس دین مبین اسلامی است مقصود دیگری ندارند.8
همچنین علمای بزرگ آن زمان بارها نسبت به فعالیتهای تبلیغی مسیحیان به حکومت وقت هشدار دادند و مضرات آن را یادآور شدند. جمعی از علما در نامهای در باره فعالیت مدارس مسیحی نوشتند: در آینده تربیتیافتگان همین مدارس به عنوان مدیران مدارس اسلامی فعالیت خواهند کرد و مطمئناً تحت تأثیر آموزههای آنان به تربیت نسل جوان مسلمان خواهند پرداخت.
سخن پایانی اینکه هرچند فعالیتهای تبشیری تا حدودی بر جامعه ایران تاثیر گذار بود، اما هوشیاری علما و مردم سبب شد تا در مقایسه با سایر کشورها که در آن فعالیتهای تبشیری صورت گرفته بود، اینگونه فعالیتها از اثرگذاری کمی در درون جامعه برخوردار باشد.
دورنمای کلیسیای طاطاوس ماکو ، به جای مانده از قرن نهم میلادی
شماره آرشیو: 1-5113-1ع
پی نوشت:
1.مرتضی صانعی، "تبشیر مسیحی؛ خروج از سنت و سیره حضرت عیسی". معرفت ادیان، سال دوم، شماره چهارم، پاییز ١٣٩٠ ، ص ٧١.
2.همان. ص 78- 82.
3.ملا احمد نراقی، سیف الامه و برهان المله، محمد کاظم رحمتی، قم 1385، ص 33 – 65.
4.دنیس رایت، انگلیسیها در ایران، ترجمۀ غلامحسین صدری افشار، تهران، دنیا، 1357، ص 35 ،
5.فریدون آدمیت، امیرکبیر و ایران، تهران، خوارزمی، 1378، ص 437 .
6.جان الدر، تاریخ میسیون آمریکایی در ایران، مترجم سهیل آذری، تهران، انتشارات نور جهان، 1333، ص 11- 32.
7.همان، ص 37.
8.همان، ص 39.