اسنادی که در زیر ملاحظه میشود شامل سه صفحه متعلق به حکم ناصرالدین شاه پس از به قتل رسانیدن میرزا تقی خان امیرکبیر صدراعظم مقتدر خود و یکی از رجل سیاسی مطرح ایران و از طرفی شوهر خواهر شاه میباشد. وی که به تلبیس مهدعلیا و بعضی از رجال درباری چون میرزا آقاخان نوری با گرفتن امضایی از سوی شاه به مرگ محکوم شد...
اسنادی که در زیر ملاحظه میشود شامل سه صفحه متعلق به حکم ناصرالدین شاه پس از به قتل رسانیدن میرزا تقی خان امیرکبیر صدراعظم مقتدر خود و یکی از رجل سیاسی مطرح ایران و از طرفی شوهر خواهر شاه میباشد.
وی که به تلبیس مهدعلیا و بعضی از رجال درباری چون میرزا آقاخان نوری با گرفتن امضایی از سوی شاه به مرگ محکوم شد، لیکن شاه پس از کشته شدن صدراعظم خود طی یک پروسه زمانی از قتل وی پشیمان و مکرر بر فوت امیر تأسف میخورد و در این زمان است که به حکم ندای درون و وجدان نیمه بیدار خود با صدور حکمی به عضدالملک، در صدد جبران مافات برآمده و حفظ و نگهداری اولاد امیر را بر خود واجب دانسته و سفارش نگهداری از اولاد و مناصب و دارایی آنها را به او میدهد و همچنین از او میخواهد این امان نامه را به اولاد او نشان داده و همچنین ابلاغ آن را به جناب آقا (میرزا یعقوب مستوفی الممالک همه کاره مملکت اعم از کشوری و لشکری و وزیر مالیه) خواستار میشود.
این حکم در سال 1300 قمری صادر گشته است.
[1]
[شیر و خورشید، تاج، گلدسته]
عضدالملک، شنیدم اولاد امیرنظام مرحوم، خالی از تزلزلی نیستند. از بعضی از خیالات در باب منصبشان یا حسابهای کهنه و نو امیرنظام یا خودشان لازم شد این دستخط را به شما بنویسم اولاً بعد از فوت مرحوم امیر، مکرر گفتم و نوشتم که بر من واجب است حفظ و نگاهداری اولاد او که در سر خدمت جان داده است و هرگز راضی نمیشوم ذرهای بیاحترامی نسبت به آنها بشود یا کسی بخواهد کج حسابی با آنها بکند یا کسی بخواهد خیال تصرف منصبهای آنها را داشته باشد، از این جهتها و خیالات حالا هم مینویسم آسوده و مطمئن خاطرباشند. این دستخط را به همه اولاد او نشان بده و بخصوص کارهای آنها را به شما سپرده بودم حالا هم میسپارم از دفترخانه یا جای دیگر هر کس حسابی و کاری با آنها داده اول باید به شما اطلاع بدهند و شما بعرض برسانید تا حکم آن موافق عدل و قاعده بشود. همینطور هم به همه اعلان بکن و به اطلاع جناب آقا هم برسانید. 1300(ه.ق)
22706ق
[2]
قربانت شوم همانطور که حضوراً خدمت جنابعالی عرض شد عریضه عرضه داشته با یازده طغری سیاهه صورت جمیع مخلفات و متروکات ارسال شد که التفات فرموده بعرض خاکپای اقدس روحنا فداه برسانید و محرمانه هم عرض میشود که جنابعالی از روی اطمینان و خاطر جمعی در خاکپای مبارک عرضه دارید که به هیچوجه چیزی از قلم نیفتاده و آنچه از مرحوم مبرور امیرنظام مانده است همین است خود جنابعالی میدانید که عرض خلاف خدمت عالی نخواهم کرد بارواح مرحوم امیرنظام و به سر خودتان همین است که عرض شده و هیچ خلاف ندارد مقصودم این است که یکدفعه آسوده شده هم مردم از خیال اسبابچینی و حساب سازی بیفتند و هم خودمان بتوانیم به فراغت مشغول نوکری باشیم همینقدر که پرده کارمان پاره نشود و محتاج به دوندگی درب خانه ها و دادن رشوه و تعارف نشویم نهایت امتنان را خواهیم داشت و هیچ دربند این مال نیستیم آنچه را که مردم از ما خواهند گرفت باسم رشوه و رسوم ما را تمام خواهند کرد چرا تقدیم خاکپای ولینعمت کلی که همه چیز از پرتو وجود مبارکش داریم نکنیم این مطلب را خود میدانیم که اعلیحضرت اقدس همایون روحنا فداه درباره ماها سوای مرحمت هیچ خیالی ندارند و تا به حال هم فرمایشی در باب حساب و غیره نفرموده اند محض اینکه مردم مفسد نتوانند در این فقره راه بهم برسانند و اسباب چینی کنند خود سبقت کردیم و تمام این مال با کمال رضا و رغبت پیشکش میکنیم یک فقره هم بندگان خانزادان خود مرحمت فرموده اند که قوه ادای تشکر نداریم و مخصوصا از جنابعالی استدعا داریم به هرطور و هر قسم که بتوانید در رکاب مبارک روحنافداه تشکر نمایید زیاده جسارت و عرضی نیست.
22707ق
[3]
[حاشیه]: کاغذی است که اولاد مرحوم امیرنظام به چاکر خانزاد نوشتهاند.
تصدقت شوم مسوده را چیزی نوشته و ارسال حضور سرکار عالی نموده صورت صحیح هم نوشته شده و خدمت آقای علاءالدوله داده شده که با اسبابها بحضور سرکارعالی بفرستد تا غروب با تنخواه تقدیم خواهند نمود امر با سرکار عالی است.
22708ق