از اواخر سال 1321 به بعد تا سال 1322 و افتتاح مجلس چهاردهم دولت علی سهیلی دو مرتبه روی کار آمد زیرا دولت قوام در فاصله دو کابینه علی سهیلی به مدت کوتاهی اولین دوره زمامداریاش منقضی گردید. علی سهیلی که بهتر توانسته بود در برابر صاحبان قدرت خارجی و داخلی نرمش به خرج داده تسلیم باشد میتوانست دوام آورد...
"از اواخر سال 1321 به بعد تا سال 1322 و افتتاح مجلس چهاردهم دولت علی سهیلی دو مرتبه روی کار آمد زیرا دولت قوام در فاصله دو کابینه علی سهیلی به مدت کوتاهی اولین دوره زمامداریاش منقضی گردید. علی سهیلی که بهتر توانسته بود در برابر صاحبان قدرت خارجی و داخلی نرمش به خرج داده تسلیم باشد میتوانست دوام آورد. در کابینه او بود که به فشار روس و انگلیس تعدادی از رجال و افراد عادی ایران را به حساب آلمانوفیل طبق فهرستی که سفارتخانههای انگلیس و روس هر یک جداگانه به علی سهیلی داده بودند دستور داد که آنها را از خانههایشان دستگیر نموده تحویل مأمورین آنها دهند که هر چه میخواهند بکنند. باز هم در کابینه او بود که وضع خواربار ایران بسیار وخیم شده بود که ناچار به تأسیس وزارت خواربار شدند و نان سیاه سیلویی تهیه نمودند و به مردم میدادند که قابل خوردن نبود در حالی که خبر میرسید انگلیسها گندم و آرد ایران را خودشان میبرند و نمیگذارند خواربار صحیح در اختیار مردم باشد. این نوع مطالب باعث شده بود که در روزنامه داد منعکس میگردید و انتقادات بیشتری از دولت و روش سیاسی دولت انگلستان در ایران در صفحات روزنامه درج میشد و سطح تیراژ و موقعیت روزنامه را بالا میبرد البته تنها روزنامه داد نبود که به این مطالب میپرداخت بلکه روزنامههای دیگری از قبیل اقدام و ایران ما و چند روزنامه هفتگی نیز از این نوع نشریات داشتند که عاقبت حوصله سر ریدر بولارد سفیر کبیر انگلستان در ایران سرآمده روزی همه روزنامهها و نشریهها را همراه خود به کاخ ابیض برده به اتاق سهیلی رفت و فریاد زد با این نشریاتی که در ایران است اجازه بدهید گذرنامهام را برای خروج از ایران ویزا نمائید زیرا یا جای من اینجاست یا جای این روزنامهها. سهیلی با نگرانی گفت چرا شما بروید؟ این روزنامهها باید بروند، الان دستور میدهم از انتشار آنها جلوگیری شود. سفیر انگلیس که از دیپلماتهای مأمور کشورهای مستعمراتی انگلیس بود که در ایران نیز با خشونت رفتار میکرد آرام گردید. نخستوزیر حضوراً به فرماندار نظامی تلفن کرد که این روزنامهها به امر من بازداشتاند از انتشار آنها جلوگیری کنید. از قرار معلوم فرماندار نظامی از نخستوزیر دستور کتبی خواست سهیلی نیز دستور داد نامهای بر دستور توقیف روزنامهها به فرماندار نظامی ارسال شد که بعدها خود من نامه مزبور را که از فرماندار نظامی برای توقیف روزناممه داد در اردیبهشت 1322 به دست آوردم از جمله موارد اعلام جرم علیه علی سهیلی نخستوزیر به مجلس قرار دادم که مرحوم دکتر مصدق آن اعلام جرم را دنبال در مجلس مزبور نمود. پس این اولین تماس علی سهیلی با روزنامه داد بود که قبل از صدور امتیاز روزنامه چنین امری را پیشبینی مینمود که از اعطای امتیاز حتیالمقدور خودداری میکرد و عاقبت هم اجبار به دادن امتیاز یافت و چنین گرفتاری پیدا کرد."1
محمدرضا پهلوی، ریدرز ویلیام بولارد وزیر مختار انگلستان
و ژنرال ویول فرمانده انگلیسی قشون متفقین در ایران
شماره آرشیو: 976-11ع
پی نوشت:
1. ابوالحسن عمیدی نوری، یادداشتهای یک روزنامهنگار (تحولات نیم قرن اخیر تاریخ معاصر ایران از نگاه ابوالحسن عمیدی نوری)، به کوشش: مختار حدیدی ـ جلال فرهمند، ج2، تهران: مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1384، صص27ـ29.