«گذری بر پیشینه خاندان و کارنامه آیتالله سیدمهدی یثربی» در گفتوشنود با آیتالله العظمی جعفر سبحانی
□ به عنوان آغازین پرسش، لطفا بفرمایید که آشنایی شما با خاندان مرحوم آیتالله سیدمهدی یثربی کاشانی، از چه دورهای آغاز شد؟
بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین(ع). آشنایی من با ایشان، فرع بر آشنایی با برادر بزرگوارشان مرحوم آیتالله میرسیدعلی یثربی بود. ایشان در سال 1325، ازنجف به قم آمدند و به تدریس درس خارج پرداختند. مدتی هم در قم ماندند، اما نهایتا به کاشان تشریف بردند. در حوزه قم جایگاه والایی داشتند و مورد توجه اعلام و فضلا بودند. حضرت اما کتاب کفایه الاصول، تا بحث ترتب را نزد ایشان خوانده بودند.
□ آیا از برگشتن نظرآیتالله بروجردی براساس نظرآیتالله میرسیدعلی یثربی در مورد بقا بر میت اطلاعی دارید؟
بله، هنگامی که مرحوم سیدابوالحسن اصفهانی فوت کردند، ما در قم بودیم و از ایشان تقلید میکردیم. من خواستم از آقای بروجردی یا افراد دیگری تقلید کنم، زیرا مرحوم آیتالله بروجردی بقای بر میت را جایز نمیدانستند. در همان زمان یک مجلس مفصلی برگزار شده بود. مرحوم آیتالله بروجردی و مرحوم آیتالله میرسید علی یثربی و دیگران در آن جلسه حضور داشتند. مرحوم میرسیدعلی یثربی با قدرت علمی و بیان قوی مرحوم آیتالله بروجردی را بر جواز بقا بر میت متقاعد کردند و ایشان از نظر خود برگشتند.
□ جنابعالی چگونه با مرحوم آیتالله سیدمهدی یثربی آشنا شدید؟
ظاهرا ایشان در سالهای 1327 یا 1328 به قم آمدند؛ هر دوی ما در مدرسه حجتیه بودیم و حجرههایمان نزدیک به هم بود. قهرا یک نوع ارتباط با ایشان داشتم. ایشان بیشتر به درس مرحوم آیتالله داماد می رفتند و من به درس مرحوم امام. مرحوم آقاسیدمهدی یثربی تا آخر عمر، در حال تلاش و حرکت بودند. درس مرحوم داماد در مسجد بازار بود. ایشان صبح که بیدار میشدند، پیاده و با سرعت خود را به درس می رساندند. روزی به آقای یثربی گفتم: مرحوم علامه طباطبایی(ره)مجلس درسی در رابطه با نقد کتابهای مادیگرایان دارند. ایشان از من پذیرفتند و به درس میآمدند که نتیجه آن درسها، کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم شد. البته به خاطر ندارم که حضور ایشان چه مقدار در آن درس بود.
□ رابطه شما با ایشان چگونه بود؟
ایشان به بنده بسیار لطف و مرحمت داشتند. وقتی ازدواج کردم و به همراه خانواده به قم آمدم، خانهای برای سکونت نداشتم. به ایشان گفتم: خانهای تهیه نکرده ام. ایشان بدون اینکه بیان کننداین کار در شأن من نیست، خانهای در همسایگی خودشان در کوچه انتظام، برای من اجاره کردند و به من گفتند: بیایید، خانهای برای شما تهیه کردم.
□ پس از رفتن ایشان به کاشان، با ایشان مرتبط بودید؟
عمده خدمات ایشان در کاشان بود. بعد از فوت آیتالله میرسیدعلی یثربی، خلأ بزرگی در کاشان ایجاد شد، اما اخوی ایشان مرحوم آیتالله سیدمهدی یثربی، با تلاش و فعالیت فروان آن خلأ را پر کردند. از نظر علمی، هم خودشان تدریس می کردند و هم افرادی را به کاشان برای تدریس دعوت کردند. حوزه کاشان را رونق دادند و مدرسهای تاسیس کردند و بنده را برای سخنرانی و افتتاح مدرسه به افتتاح مدرسه به کاشان دعوت کردند.
□ نفوذ و قدرت آیتالله یثربی در کاشان چگونه بود؟
همه از ایشان حساب میبردند، مخصوصا در آن زمان که خفقان بود و ساواک همه جا حضور داشت، بنده با آزادی کامل و بدن تقید به قیود خاصی، سخنرانی کردم. تاسیس مدرسه و مرمت حوزه کاشان عمل صالحی بود که ایشان انجام دادند و این آیه شریفه بر ایشان منطبق می شود: « ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات سیجعل لهم الرعمن ودا» انشاءالله فرزندان ایشان و بیت ایشان همین راه را ادامه دهند و در فکر خدمت به دین و حوزه باشند و بقیه مراتب به دنبال آن میآید.
□ از زمان حضورتان در کاشان، از ایشان خاطرهای به یاد دارید؟
مرحوم آقا سیدمهدی یثربی یک سالی ما را دعوت کرد که چند صباحی به کاشان بیایم و از هوای آنجا استفاده کنم و عصر برای جوانان مسائلی را مطرح کنم. یک روز برای سخنرانی خود را آماده میکردم که ناگهانی دیدم ایشان آمده اند. به ایشان گفتم: خیلی زود آمده اید. در پاسخ گفتند: من دو جلسه شرکت کردم و این جلسه سوم است که آمده ام. ایشان، انسان پا به رکابی بودند و خدا را در نظر داشتند و همیشه تلاش میکردند. خوشبختانه اثر کارهایش همچنان باقی است؛ حوزه و فرزندانی که تربیت کرده است، این شجره طیبهای است که «اصلها ثابت و فرعها فیالسماء».
□ در مورد پدر بزرگوارشان، مرحوم آیتالله سیدمحمدرضا یثربی مطلبی را شنیده اید که بیان فرمایید؟
پدرم نقل میکرد که پدر بزرگوار ایشان، مرحوم آیتالله سید محمدرضا یثربی(ره) و من، هر دو در نجف در مدرسه سید بودیم. البته نمیدانم چه سالی در نجف بودند، اما پدر من در سال1327 به نجف رفت و در سال1339 برگشتند؛ احتمالاً در این دوره مرحوم سید محمدرضا یثربی در نجف بودند و گویا فرزندشان مرحوم آیتالله میر سید علی یثربی، کمی از آن دوره را همراه پدر بودند.
□ در سال1352، مرحوم آیتالله یثربی، حضرتعالی را به همراه شهید مطهری و آیتالله مکارم شیرازی به کاشان دعوت کردند.آن زمان را به یاد دارید؟
بله، در آن زمان بسیار خفقان بود و تشکیل جلسه و ایراد سخنرانی کار بسیار مهمی بود، همیشه از یک طرف منع بود و از طرف دیگر حرص واینگونه مجامع شده بود مصداق: «الانسان حریص علی ما منع» جمعیت خوبی شرکت میکردند و آن جلسات و جلسات قمصر، بسیار خوب و ارزنده بود. البته عالم باید همیشه به فکر امت خود باشد، فکر جمعیت زیر دست خود باشد. مردم و جوانان در دست علما امانت هستند. عالم باید آنها را حفظ کند و مراقب باشد، آسیبی به آنها نرسد و مصون باشند. امروزه، وسایل شبهه و فساد فراوان است و وسایل ارتباط جمعی گسترده است. خواهناخواه شبهاتی به خانه همه میآید و ما باید در برابر این شبهات و اشکالات هشیار باشیم. ما همه اینها را به فال نیک میگیریم. هر چه دشمن حمله کند، ما قویتر و نیرومندتر میشویم و این یک اثر مستقیم دارد هر چه حمله آنان بیشتر شود، توانایی و معلومات ما افزودهتر میشود.
□ حضرتعالی چه ویژگی از شخصیت ایشان را الگویی برای روحانیون میدانید؟
بهترین الگو، تلاش و حرکت ایشان بود. هیچگاه سکون و سکوت نداشتند و حرکت و تلاش، لازمالوجود ایشان بود. هر وقت که به یاد ایشان میافتم، حرکت و تلاش ایشان به ذهن من میآید. یکسالی با هم به مکه مشرف شده بودیم، ایشان در آنجا نیز برای حل مشکلات مردم تلاش میکردند و به دنبال خدمت به مردم بودند. برای اولین بار اعزام مبلغ به طور منظم و گسترده از کاشان آغاز شد و این کار عظیم به همت و تدبیر ایشان بود. اصلاً در قم چنین چیزی نبود. یک بسیج منظم از کاشان برای تبلیغ اعزام میشدند. ایشان کاشان را مانند کف دست خود میشناختند و میدانستند کجا عالم دارد و کجا عالم ندارد . چه کسی باید به کجا برود و کجا نرود و ... فرستادن مبلّغ کار و خدمت عظیمی بود «ولینذروا قومهم اذا رجعوا» ایشان در ماه رمضان، محرم و صفر یک لشکر عظیمی را برای تبلیغ اعزام میکردند.
□ آیا در رابطه با اعزام مبلّغین توسط ایشان خاطرهای دارید؟
یکسال قبل از محرم برای دیدن ایشان به کاشان رفتم، دیدم دستشان قلم است و مرتب مشغول نوشتن نامه هستند تمام کاشان و بزرگان کاشان را میشناختند، مشغول آماده کردن مقدمات تبلیغ محرم بودند. این امر یک محبوبیتی برای ایشان نزد همگان درست کرده بود. انشاءالله فرزندان عزیزشان نیز راه خدمت به اسلام و تشیع را ادامه دهند.