«جلوههایی از منش سیاسی واجتماعی آیتالله سید مهدی یثربی» درگفتوشنود با حجتالاسلام و المسلمین قربانعلی دری نجف آبادی
آغازین روزهای ماه مبارک رمضان در هرسال ،تداعیگر یاد و خاطره یار دیرین انقلاب، زندهیاد آیتالله سید مهدی یثربی کاشانی است. در گفتوشنودی که پیش روی شماست، حجتالاسلام والمسلمین قربانعلی دری نجف آبادی نماینده ولی فقیه در استان مرکزی، به بیان شمهای از خاطرات خویش از منش سیاسی و اجتماعی آن بزرگوار پرداخته است. امید آنکه مقبول افتد.
□ چه تصویری از آیتالله یثربی در سالهای قبل از انقلاب در ذهنتان نقش بسته است؟
بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین(ع). آشنایی من با مرحوم آقای یثربی، به دهه 40-50 بر میگردد. در آن هنگام میدانستم که ایشان به عنوان شخصیتی در کاشان، منشأ خیر و برکت و محور تلاش، کار و مجاهدت و ... است.خیلیها به عشق ایشان به کاشان و اطراف آن میرفتند. برخی شخصیتها در قبل و بعد از انقلاب، در اعزام طلبهها برای تبلیغ محور بودند و هستند، یکی از آنها مرحوم آیتالله یثربی بود. من از سال 40 و در ابتدای ورود به قم، با طلبههای کاشانی مانند: آقای قرائتی، مشرقی، خراسانی و ... آشنایی داشتم. من خودم هم اصفهانی بودم. در نتیجه از مرحوم آقای یثربی و خدمات ایشان شناخت داشتم؛ گرچه خودم توفیق نداشتم که به کاشان بروم و از طرف ایشان برای تبلیغ به جایی اعزام شوم. اقدامات ایشان با تشویق مرحوم آیتالله بروجردی بود که این سفره پر خیر و برکت تبلیغ پهن شد. اگر انقلاب اسلامی پیروز شد، زیربناها و ریشههایش به دلیل این فداکاریها بود. یعنی 20-30 سال این زحمات در سراسر کشور در ماههای مختلف کشیده شد تا ارتباطی عمیق بین روحانیت و مردم به وجود آورد.
□ از نظر شما، اقدامات مهم ایشان به چه اموری برمیگردد؟
مرحوم آقای یثربی 3،4 کار عمده در آن سالها انجام دادند. یکی ارتباط با مردم، اقامه نماز جماعت، تبلیغ، دعوت به خیر، ارشاد و... . اقدام دیگرشان تدریس، مدیریت حوزه و تربیت و هدایت طلاب بود. کار سوم همین اعزام طلاب و مبلغین بود که از طلاب دعوت میشد و به مناطق مختلف اعزام میکردند. در کاشان هم مردمداری و خدمات اجتماعی ایشان، جای خود را دارد. این کارها، کارهای مهم روحانیت است. ایشان به طور مطلوب به سه مسئله؛ تدریس، تحصیل و تبلیغ پرداخت. آیتالله یثربی از سال 38 به کاشان رفته بودند و آماده مدیریت حوزه و تدریس در آنجا شدند. همچنین در تبلیغ و اعزام مبلغ فعال بودند. من هم در دهه 50 برای سخنرانی به کاشان دعوت شده بودم.
□ ایشان دعوت کردند؟
خیر، هیئات دعوت کردند. حالا نمیدانم خود ایشان چقدر در این دعوت موثر بودند.
□ در آن ایام با ایشان رو در رو شده بودید؟
در حد آشنایی بله، ولی آشنایی تفصیلی نداشتیم.
□ در آن سالها کاشان از نظر مبارزاتی چگونه بود؟
در سالهای منتهی به انقلاب(56-57)، کاشان واقعا یکی از پایگاههای بسیار مهم فعالیتهای تبلیغی، هدایتی، ارشاد، موعظه و جهاد بود. معمولا در آن شهر، مردم بازار را تعطیل میکردند، اجتماع میکردند و سخنرانی میشد و سپس به صورت هیئتی مردم حرکت میکردند. من هم چند بار حضور یافتم و سخنرانی کردم. یادم هست که یک بار بحث « وظیفه روحانیون در برابر بدعت» را مطرح کردم. پس از حادثه تبریز، کاشان و آیتالله یثربی کاملا وارد صحنه مبارزه و جریان انقلاب شدند و در اربعین شهدای تبریز و... فعال شدند که تا پیروزی انقلاب ادامه یافت. من هم بعضیها را به سخنرانی فرستادم.
□ روشهای مبارزاتی ایشان چگونه بود؟
در اینکه این شخصیتها در خط امام(ره) و مبارزه بودند و انگیزه و علاقه داشتند، تردیدی نیست. بحث این است که ممکن است شرایط برای علما و بزرگان فرق کند. بعضیها آمادگی بیشتری حتی برای زندان، تبعید، دستگیری و... داشتند. برخی دیگر هم یا آمادگی نداشتند، یا به خاطر موقعیت اجتماعیشان این امکان را کمتر داشتند، نه اینکه مبارزه نمیکردند. آنان هم در جهت آرمانهای امام(ره) و انقلاب حرکت میکردند.
□ درباره واکنش آیتالله یثربی نسبت به سازمان مجاهدین خلق در قبل از انقلاب اطلاعی دارید؟
این جریان نفاق در سال 53-54 ، طبل مرگ خودش را زد! هیچ یک از افراد جریان روحانیت و غیر روحانیت حاضر نبودند، از آنها حمایت کنند. طبیعتا آیتالله یثربی از چنین جریانی حمایت نمی کردند.
□ در اصفهان چند دستگهایی میان روحانیون وجود داشت. مرحوم آقای یثربی در این میان چه موضعی داشتند؟
من نظرم نسبت به اینکه روحانیت را به دو دسته تقسیم کنیم، مساعد نیست. همه را در یک خط میدیدم که یکی اول است، یکی دوم و دیگری سوم؛ نه اینکه موازی هم باشند. روحانیت شیعه یک جریان است. ممکن است هرچند نفر آدم متفاوت در یک گروه باشند، اما دلیل براین نیست که بگوییم روحانیت دو جریان است یا تندرو و کند رو دارد. بنابراین اگر بخواهیم به آیتالله یثربی و تمام روحانیون کاشانی نمره دهیم، باید بگوییم که از جریان اصلی روحانیت تشیع بودند.
□ میخواهم بدانم ایشان بیشتر با چه جریانی ارتباط داشتند؟
با همان خط اصیل روحانیت؛ مانند حضرات آیات خادمی، مظاهری، ایزدی، گلپایگانی، اراکی و ... ارتباط داشتند. در واقع ایشان بیشتر با جریانی ارتباط داشتند که امروز به «راست» معروف است. من خودم هم در این جریانات عضو نیستم، ولی وقتی میخواهند مرا معرفی کنند، در این جریان قرار میدهند.
□ ریشه انتقادات نسبت به آیتالله یثربی به چه مسائلی برمیگشت؟
پس از انقلاب برخی نیروهای تندرو و افراطی بودند که پایبند به اصول و معیارها نبودند. اصلاً با جریان روحانیت اصیل تحت هر شرایطی مقابله میکردند و در ستیز بودند. جریانهایی مانند منافقین، برایشان فرقی نمیکرد که آن فردی که با او مخالفت میکنند، مبارزه کرده یا نکرده است و چیزهای دیگری برایشان مهم بود، برخی دیگر، ممکن بود بچههای با صداقت و با اخلاقی باشند، اما انتظار داشتند که ایشان هم مانند مثلاً آیتالله سعیدی شهید میشد. بعضی جریانات هم به بهانهای میخواستند روحانیت را از صحنه بیرون برنند تا خودشان میداندار باشند.
□ در مجلسخبرگان نطقهای ایشان را به یاد دارید؟
سخنرانیها یادم هست. اما مفاد آنها یادم نیست. ایشان همیشه با خنده رویی سخن میگفتند.
□ بعد از اینکه وزیراطلاعات شدید، ارتباطتان با ایشان قطع شد؟
نه، رابطه من با ایشان پس از انقلاب همیشه رو به تقویت بود و قطع نشد. حتی در حالت کسالت ایشان هم اینگونه بود.
□ شما در دولت اصلاحات وزیر بودید، رابطه آقای یثربی با این دولت چگونه بود؟
ایشان قصد معارضه و مقابلهای نداشتند. ایشان و خیلی از علما از آقای ناطقنوری حمایت کردند، اما همان طور که رهبری از دولت حمایت میکردند، علما هم اینگونه بودند. ما هم اگر در کاشان ایشان نظری داشتند، حرمت مینهادیم.
□ در دوران حضورتان در قوهقضائیه، ایشان توصیهای به شما کردند؟
بله، 3،2 مسئله بود که ایشان به ما تذکر میداد. یکی اینکه فردی میخواست از امریکا بیاید که الحمدالله آمد. برخی سفارشهای خاص بود که مثلاً یک شهروند که30 سال بود در آمریکا اقامت داشت و الان میخواست برگردد. توصیههای ایشان هم باعث میشد تا ما با انگیزه بیشتری قضایا را دنبال کنیم.
□ ما از دوران طلبگی تا صدارت با روحانیون مختلفی ارتباط داشتید، چه صفت بارزی در ایشان دیدید؟
به نظرم میآید تواضع، شرح صدر، مردمی بودن، مردمداری و محبت به آنها نقطه بارز ایشان بود. این اوصاف یک روحانی است، اما برخی تحمل ندارند. خداوند به پیامبران هم این ویژگیها را توصیه کرده است. به همین دلیل بود که ایشان در برابر مخالفان موضعی نرم، لین و محبتآمیز داشتند. روحانیت باید این روحیات را داشته باشد. در این زمینه نمره ایشان انصافاً بالاست. دومین مسئله، عشق ایشان به اهلبیت(ع) و مادر بزرگوارشان حضرت فاطمهزهرا(س) و سیدالشهدا(ع) و به تبع آنها شهدا و خانوادههای آنان است. در این جهت هم انسان با ارزشی بودند. بیشتر ارتباط من با ایشان هم، به همین جلسات که در ایام فاطمیه و ...برای سخنرانی دعوت میکردند، برمیگردد. بیت ایشان هم حسینیه است و فرزندان ایشان هم راهشان را ادامه میدهند.
□ مرحوم آقای یثربی چگونه عمل کرد که هر دو جناح از ایشان به نیکی یاد میکنند؟ مواضع سیاسی ایشان را در چه جناحی تحلیل میکنید؟
شاید سعه صدر ایشان تأثیر دارد. مسئله دیگر این است که این تعریف چپ و راست تا چه حد درست است؟! اگر دستهبندی رهبری به ارزشی و غیرارزشی را قبول داشته باشیم، ایشان در طیف ارزشی بود. بعضیها آن شرح صدر لازم را ندارند. باید زحمات ایشان را در طول50 سال دید. به هر حال کارنامه قابل قبولی داشتند و خداوند انشاءالله از ایشان قبول کند. بیشک اندیشه ایشان تکلیفگرا و وظیفهگرا بود. به هر چه که احساس میکرد، تکلیف است عمل میکرد.