«جستارهایی در زمینههای فکری نهضت امام خمینی» در گفتوشنود با دکتر محمدجواد لاریجانی
زمینهسازی فکری ونظری برای ایجاد یک جنبش اسلامی ـ سیاسی، از شاخصترین وجوه تلاش امام خمینی بود. این رویکرد در پیروزی انقلاب اسلامی، نقشی یگانه داشت و حتی می توان از آن، به عنوان مهمترین عامل رشد این حرکت عظیم یاد کرد. در گفتوشنودی که در پی می آید، دکتر محمدجواد لاریجانی ابعاد این حرکت را به تحلیل نشسته است.
□ درآغاز بهتر است که همان سوال اصلی را مطرح کنیم. به نظر شما زمینههای فکری و عملی پیدایش قیام 15خرداد سال 1342 چه بود؟
بسم الله الرحمن الرحیم. زمینههای اجتماعی سیاسیای که منجر به پیدایش قیام 15خرداد شدند، از چند جریان سیاسی اجتماعی مختلف تشکیل میشد، اما در ذهن همه آنها چند سوال مهم مطرح بود که برای پاسخ دادن به آنها،باید به نحله فکری خاصی گرایش پیدا میکردند. این سوالات عموما دارای چنین مضامینی بودند: چرا در حالی که دنیا در حال پیشرفت است، وضع ما اینقدر بد است و در همه زمینههای صنعتی، علمی، اقتصادی و ... عقب ماندهایم؟ چرا خارجیها، به خصوص امریکاییها این قدر در کشور ما بسط ید دارند؟ و...
سوسیالیستها که عمدتا تحت نفوذ فکری و سیاسی روسها بودند، راه چاره را پناه بردن به دامان سوسیالیسم و پیروی از شوروی میدانستند. اینها چون مبنائا منشأ ضد دینی داشتند، نتوانستند تودههای مردم را با خود درگیر کنند و دامنه نفوذ آنها بیشتر قشر روشنفکر و دانشگاهی بود. بخش عمدهای از روشنفکران هم، سراپا غربی شدن و پیروی از شیوه آتاتورک را میپسندیدند و تنها راه نجات ایران را غربی شدن میدانستند.
در این میان حضرت امام(رضوان الله علیه) بود که خط اصیل انقلاب، یعنی اسلام ناب را نشان داد و تبیین کرد. ایشان معتقد بود که تمام بدبختیهای ما، به خاطر فاصله گرفتن از احکام اسلامی است. در نتیجه برای دستیابی به سعادت دنیا و آخرت و رهایی از بند استعمار و استبداد، چارهای جز بازگشت به اسلام ناب و اصیل نداریم. در نتیجه این تفکر بود که قیام 15 خرداد 42 به وقوع پیوست و در طی 15 سال در بهمن 57 به بار نشست. 15 خرداد یک نقطه عطف و سرآغاز احیای تفکر اسلامی است. در این روز کاملا آشکار شد که اگر روحانیت حرکت کند، مردم به دلیل اعتمادی که به آنها دارند، حرکت میکنند. 15 خرداد یک اخطار و خطر جدی برای آمریکا و رژیم دست نشانده او در ایران بود که هرچه پیشتر رفت، عمیقتر شد تا به نظام مقدس جمهوری اسلامی انجامید.
□ اهداف قیام 15 خرداد چه بود؟
نخستین هدف قیام 15خرداد، ایجاد حکومتی بر اساس تفکر اسلامی در ایران و سپس گسترش نهضت احیای اسلام بود که به محدوده خاصی هم تعلق نداشت. کما اینکه دیدیم که چگونه در کشورهایی چون: مصر، الجزایر و ... تفکر اسلامی و پایهریزی حکومت بر اساس اسلام مطرح شد. این تفکر از 50 سال قبل در ذهن امام وجود داشت و درباره آن، هم مینوشتند و هم درس میدادند، اما ابتدا در قیام 15 خرداد جلوه کرد و در انقلاب اسلامی به شکل کامل محقق شد.
□ نگاه جریانات سیاسی مختلف به جریان 15 خرداد چه بود؟
روشنفکران درآن دوره، معتقد بودند کافی است رژیم شاه کمی رفتارش را تعدیل کند و تاحدودی پایبند به قانون اساسی باشد. در نتیجه قیام 15 خرداد را یک قیام کور و خودجوش و حاصل آن را بلبشو و آشفتگی میدانستند. مارکسیستها هم که اصولا هر حرکتی غیر از حرکتهای مارکسیستی را، فاقد تئوری عملی و انقلاب میدانستند و به ویژه به دلیل ضدیت مبنایی با دین، روحانیت را فاقد صلاحیت برای رهبری یک قیام ضداستبدادی و ضد استعماری میدانستند. آنها معتقد بودند که حکومت اسلامی یک حکومت عقب افتاده است و روحانیت به دلیل خصلتهای طبقاتی خود نمیتواند رهبر یک حرکت پیشتاز و پیشرو باشد.
□ نقش حضرت امام در شکل گیری 15 خرداد و ایجاد حکومت اسلامی، دارای چه ابعادی است؟
امام به همه مسلمانان جهان و ملل عقب افتاده اسلامی، به ویژه پس از شکست دولت عثمانی ــ که اسلام عملا در محدوده کوچکی محصور ماند و غرب با کمال وقاحت ثروت و حیثیت کشورها و ملتهای اسلامی را نشانه گرفت ــ میاندیشید. این وضعیت برای هیچ مسلمانی قابل تحمل نبود و لذا امام هم که از این بابت بسیار رنج میبردند، به این نتیجه رسیدند که برای تغییر این وضعیت چارهای جز نابودی رژیم وابسته به غرب وجود ندارد، در حالی که عده زیادی معتقد بودند که اگر امور دیگر را اصلاح کنیم، حکومت هم درست میشود. امام معتقد بودند که منشأ همه فسادهای اجتماعی و اقتصادی، رژیم وابسته پهلوی است و تا وقتی که این رژیم حاکمیت دارد، فکر اصلاح، یک فکر باطل و تصوری موهوم است و جامعه صالح، تنها در پرتو یک حکومت مستقل و صالح ممکن است. امام با مبنا قرار دادن اسلام و اصل قراردادن حکومت اسلامی، پرچم نهضت اسلامی را به دست گرفت و در طی 15 سال، این کشتی طوفانزده را در طریق مستقیم و بر اساس احکام الهی و اسلامی هدایت کرد و سرانجام در 22 بهمن 57 به ساحل مقصود رساند.
□ به لحاظ عملی، حضرت امام چگونه توانست تفکر خود را در جامعه محقق سازد؟
یکی از مهمترین و بلکه اساسیترین کار حضرت امام، آگاهی بخشی به مردم و حساس کردن آنها نسبت به مسائل اصلی و پرهیز از مسائل حاشیهای و فرعی بود. لذا ایشان از همان سخنرانیهای سال 42 ، به جای حمله صرف به شاه، اصل منشأ فساد یعنی امریکا و رژیم صهیونیستی را نشانه میگرفت. مشی امام در تعامل با علما هم، بسیار حساب شده بود. هیچ یک از علما با رژیم شاه موافق نبودند و نمیخواستند کشور تحت سیطره غرب باشد، اما حرکت به سوی حکومت اسلامی را هم در اولویت نمیدانستند. حضرت امام سعی بسیار کرد که علما را نسبت به این قضایا آگاه و حساس کند که جز با تغییر رژیم فاسد پهلوی، امکان اجرای هیچ یک از احکام اسلامی وجود ندارد. قبل از 15 خرداد، حضرت امام جلسات منظمی با علمای قم داشتند که بعضی از آنها در منزل مرحوم پدرم تشکیل میشدند. اعلامیه اولیه پس از 15 خرداد را هم، تقریبا همه علما امضا میکردند. کشورهای دیگری که حرکت اسلامی را آغاز کردند، اما در نیمههای راه شکست خوردند و نتوانستند به هدف برسند، قطعا نقش تعیین کننده رهبری را در نهضت اسلامی بهتر از ما درک میکردند، زیرا اگر نهضتهای آنان را هم فردی چون امام رهبری میکرد، قطعا امروز دچار این وضعیت اسفبار نبودند و استعمار غرب نمیتوانست این گونه مقدرات آنها را در دست بگیرد. امام زمانی که احساس کرد مردم به سرعت بیشتری در حرکت نیاز دارند و ممکن است همه علما نتوانند خود را با این سرعت هماهنگ کنند، اعلامیهها را شخصا صادر کرد و مردم را به شکل مستقیم خطاب قرار داد. امام همواره معتقد بودند که من حرف این مردم را میفهمم و این مردم حرف مرا میفهمند.
□ یکی از ویژگیهای بارز حضرت امام، تشخیص بهموقع جریانات انحرافی و برخورد قاطع با آنها بود. ارزیابی شما از این ویژگی ایشان چیست؟
حضرت امام حقیقتا در تشخیص خطوط انحرافی، دقت و شجاعت بینظیری داشت. امام در دورانی که بسیاری از مبارزان، از جمله برخی از روحانیون مبارز، از سازمان مجاهدینخلق حمایت میکردند، متوجه رگههای التقاط و انحراف در این سازمان شدند و هیچگاه از آنها حمایت نکردند. در جلسات خصوصی می فرمودند: ما تنها تشکلی را قبول داریم که براساس فکر اسلامی باشد و سازمان مجاهدین ابداً به این مسائل معتقد نیست. آنها موقعی که دیدند نهضت اسلامی رهبری حرکت را به دست گرفته است، گفتند که: این حرکت مبتنی بر اصول علمی نیست و در نتیجه به جایی نمیرسد! بعد که دیدند مثل اینکه دارد به هدف میرسد، سعی کردند تأیید امام را به دست بیاورند، لذا افرادی را به نجف فرستادند. امام پس از شنیدن حرفهای آنها گفتند: « شما دارید راه را اشتباه میروید و جان خودتان و دیگران را بیهوده به خطر میاندازید، بهتر است دست از این افکار بردارید و به مردم بپیوندید».
البته در این میان نقش شهیدآیت الله مطهری در تبیین و تشریح افکار التقاطی منافقین و دیگر جریانات مدعی مبارزه را نباید نادیده گرفت. ایشان با قدرت در برابرانحرافات فکری ایستاد و نهایتاً هم جان خود را بر سر این کار گذاشت.
□ مهمترین ویژگیهای حضرت امام در قامت یک رهبر از نظر شما کدامند؟
پس از اعتقاد راسخ و عمیق و ریشهدار به علمی بودن احکام اسلامی در دوران معاصر، مهمترین ویژگی امام اعتقاد به قدرت مردم و حفظ آنها در صحنه بود. خیلیها معتقد بودند که با رژیم تا بندندان مسلح شاه جز با نبردی مسلحانه نمیتوان مواجه شد، اما امام معتقد بود که اگر همه مردم زیر لوای«وحدتکلمه» در صحنه حضور پیدا کنند، میتوانند پایگاههای قدرت رژیم را تصرف و او را خلع سلاح کنند. یکی از این پایگاهها ارتش بود که رژیم شاه بسیار به آن متکی بود، غافل از اینکه بدنه ارتش مردمی است و اگر این بدنه به مردم بپیوندد، از دست چند تن از فرماندهان خودفروخته ارتش کاری برنمیآید و دیدیم که اعتماد امام به بدنه مردمی ارتش، چگونه ثمر داد و رژیم شاه چگونه از بزرگترین حربه مقابله خود با مردم محروم شد.
دیگر ویژگی امام اعتقاد به تشکیل نهادهای حکومتی بود. در اغلب انقلابهای دنیا، تا سالهای سال خبری از تدوین قانون اساسی و تشکیل مجلس و ایجاد نهادهای حکومتی نیست و خود رهبران براساس تفکر و رأی خود کشور را اداره میکنند، اما امام حتی در تعیین نوع حکومت نیز، امر به برگزاری همهپرسی کردند. این بیداری در رهبری اسلامی بینظیر بود.دیگر ویژگی ممتاز امام، تشخیص دقیق دوست و دشمن بود. ایشان تا آخرین لحظه حیات دمی از تکرار این تعبیر که، «امریکا شیطان بزرگ است» دست برنداشت. تعبیری که هر روز بیش از پیش دقت و هوشمندی و بصیرت امام را نشان میدهد.
□ و سخن آخر؟
امروز نقش ایران در ایجاد تمدن جدید اسلامی، نقشی بیبدیل است، لذا وظیفه داریم ساختارهای مدنی پیشرفته و کارآمدی را براساس تفکر اسلامی درست کنیم. ارائه یک ساختار مدنی پیشرفته و براساس تفکر اسلامی، بزرگترین خدمت به اسلام است.امروز بزرگترین تکلیف ما، جهاد برای کارآمد کردن حکومت است.
□ با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.