هژمون شدن گفتمان اسلام در عرصه سیاست و فرآیند به ثمر نشستن انقلاب اسلامی در ایران را میتوان در یک رابطه دیالکتیکی میان فرهنگ اسلامی و رهبری امام خمینی تبیین نمود. در طی این فرآیند، امام خمینی نقش بسیار مهمی ایفا کرد و ویژگیهای شخصیتی ایشان از جانب قدرتهای بزرگ نیز موردتوجه قرار گرفت. یکی از این قدرتها، آمریکا بود که در هنگام حضور محمدرضاشاه منافع فراوانی داشت و در تلاش بود تا با تحقیق در شخصیت امام خمینی، روزنههای نفوذ در ایران را کشف کند. بدین ترتیب در نوشتار پیش رو به شخصیت امام خمینی از نگاه آمریکاییها با تکیه بر اسناد لانه جاسوسی آمریکا خواهیم پرداخت.
اراده قاطع برای پیروزی انقلاب اسلامی
اراده قاطع امام خمینی در به ثمر نشستن انقلاب اسلامی ایران نقش مؤثری داشت و این ویژگی در هنگامیکه حکومت محمدرضاشاه در حال فروپاشی بود، از جانب آمریکاییها مورد بررسی قرار گرفت. آمریکاییها در ابتدا بر این باور بودند که رژیم شاه با اعمال محدودیتهای متفاوت بر امام خمینی، این توانایی را داراست که از وقوع انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی جلوگیری کند. آمریکاییها در بررسی مخالفین شاه به این نتیجه رسیدند که مخالفین مذهبی از حمایت طبقات پایین و متوسط برخوردار هستند و در درجه اول با سیاستهای اصلاحطلبانه شاه که وضع مذهب را در کشور تهدید میکند، مخالف هستند. به عقیده آنان رهبران مذهبی بهویژه امام خمینی نفوذ بزرگی بر روی تودهها دارند و این توانایی را داراست تا بهسرعت آنها را بسیج کند. آمریکاییها به این نتیجه رسیده بودند که امام خمینی با نفوذترین رهبر جریان مذهبی است و با وجود اینکه سالها در تبعید به سر برده، خواستار سرنگون کردن شاه و برقراری یک حکومت الهی است و عملاً هیچ شانسی برای شاه یا هرگونه حکومت غیرمذهبی وجود ندارد که با امام خمینی به یک راهحلی برسد.1
این روحیه قاطع امام خمینی هنگامی که در فرانسه در تبعید بود نیز قابل مشاهده است. ایشان مصاحبههای مختلفی در مخالفت با رژیم شاه انجام میداد. در یکی از این مصاحبهها با خبرنگار فرانسه، امام خمینی حتی از کارتر نیز انتقاد میکند. امام بیان کرد که کارتر به خاطر زیر پا گذاشتن حقوق بشر در ایران مقصر است و کارتر به سیاست شوروی اعتراض کرد اما شاه را پس از کشتار 17 شهریور موردحمایت قرار داد.2 بدین ترتیب آمریکاییها به اراده قاطع امام خمینی مبنی بر پیروزی انقلاب اسلامی ایران و به ثمر نشستن آن اذعان میکنند. امام خمینی حتی در سالهای تبعید نیز از مواضع خود عقبنشینی نکرد و مصمم بودنِ ایشان به برقراری حکومت اسلامی، نقش مهمی در پیروزی انقلاب اسلامی داشت.
قدرت امام خمینی در افکار عمومی
از مهمترین نگرانیهای آمریکاییها در اوایل انقلاب، قدرت امام خمینی مبنی بر تأثیرگذاری بر حوزه عمومی و تبع آن، افکار عمومی بود. افکار عمومی را میتوان چنین تعریف کرد که هرگاه اعتقادی آشکار، قویترین اعتقاد باشد، آن را افکار عمومی مینامند؛ بدین ترتیب افکار عمومی، افکاری است که مردم بهطور کلی در زمان معینی درباره یک مسئله مربوط به منافع عمومی دارند. میان عوامل گوناگون تکوین افکار عمومی، مردم نخستین عامل به شمار میروند. در میان مردم، عدهای نقش مهمتری از دیگران بازی میکنند که میتوان آنها را تدوینکنندگان افکار عمومی دانست. سیاستمداران حرفهای یکی از مهمترین افرادی هستند که در تدوین افکار عمومی نقش دارند.3امام خمینی از چنین ویژگیای برخوردار بود.
آمریکاییها که قدرت امام خمینی و تأثیر آن در حوزه عمومی و افکار عمومی را درک کرده بودند، از مواجهه مستقیم با امام خودداری کرده و در تلاش بودند تا با حضور خود در حوزه عمومی که بهوسیله امام خمینی شکل میگرفت، بر افکار ایرانیان تأثیر بگذارند و نفوذ یابند. در یکی از این موارد، آمریکاییها در تلاش بودند تا با حضور در «جشن هجرت» با تمام قوا و امکانات، نفوذ در افکار و اندیشههای ایرانیان را پیگیری کنند. در این مورد، سفارت آمریکا به «کمیته دولت آمریکا» اعلام میکند که امام خمینی به شورای انقلاب و دولت موقت ایران دستور داد که با برنامههای انقلابی به استقبال آغاز پانزدهمین قرن هجرت بروند تا عظمت و فرخندگی این موقعیت را بنمایانند.
در این نامه، درخواست شده است که فوراً اطلاعات موردنیاز در زمینه طرحهای ایالات متحده به منظور بزرگداشت «هجرت» را به نحوی که با جشنهای ایران مرتبط باشد، پست نمایند و در نهایت آماده است اگر ایالاتمتحده در نظر دارد که «جشنهای هجرت را با شرکت بعضی از ایرانیان برگزار نماید جزئیات لازم را بفرستید».4 بدین ترتیب رابطه میان فرهنگ اسلامی و رفتار مدیریتی امام خمینی بر حوزه عمومی چنان بود که آمریکاییها نیز در تلاش بودند تا برای نفوذ در افکار ایرانیان، در حوزه عمومی که امام بر آن تسلط داشت بازی کنند.
به عقیده آمریکاییها، امام خمینی عکسالعملی قاطع و سازشناپذیر و سخت در مقابل آمریکا و رابطه با این کشور اتخاذ کرده است و روش مهندس بازرگان که میانهرو است قدری توأم با سازش ضعیف است و روابط بهتری با خارج دارد؛ اما در ادامه خود آمریکاییها اذعان میکنند که در این مورد، دولت موقت نیز به دلیل رهبری همهجانبه امام خمینی، مقابله با آمریکا را خواهد پذیرفت.
امام خمینی؛ صبور و قاطع
ویژگیهای شخصیتی و نوع تصمیمگیری در رهبری، یک امر مهم و تعیینکننده در بزنگاههای تاریخی محسوب میشود. بهگونهای که تصمیمگیری درست در اوایل انقلاب اسلامی، کنترل کامل دولت و نهادهای انقلابی را در اختیار گروههای انقلابی به رهبری امام خمینی قرار داد. آمریکاییها بر ویژگیهای شخصیتی امام خمینی تأکید ویژهای داشتند. در خصوص ویژگیهای امام خمینی چنین آمده است که روش اتخاذ تصمیم امام، آرام و سنجیده است. ایشان با صبر بیپایان همه نقطهنظرها را گوش میکند و به هنگام اخذ تصمیم، تنها و بدون واسطه اقدام میکند و تصمیمی که میگیرد، قاطعانه از آن دفاع میکند. همچنین در نوع برخورد با عوامل غربگرا نیز آمده است که امام خمینی در جلسات انفرادی با غربیها یا آنها که میل به غرب دارند، بسیار بیتفاوت است و عکسالعملی در مقابل مطالب موردبحث ندارد. هنگامیکه در این خصوص نیز مطلبی را بیان میکند، به روش معمول خود قاطعانه بیان میدارد. همچنین مذاکره به روش معمول (بده و بستان) با امام خمینی از نظر آمریکاییها مفهومی ندارد و آمریکاییها در شخصیت امام خمینی، جایی برای سازش و مصالحه یافت نمیکنند و حتی احتمال اینکه کسی بتواند عقاید امام خمینی را به مقدار قابلتوجهی تعدیل کند، بسیار کم است.5 این نوع از مدیریت و تصمیمگیری در اوایل انقلاب اسلامی که اردوگاه انقلاب از ترکیبی نامتجانس تشکیل شده بود، نقش مهمی در تثبیت انقلاب اسلامی داشت. امام خمینی در رأس همه جناحهای سیاسی قرار داشت و وظیفه حلوفصل منازعات را بر عهده داشت. امام در فرآیند مدیریتی خود مانع از غلبه یک جناح بر جناح دیگر و یا حذف یکی توسط دیگری میشد و این استراتژی بر وجهه مردمی ایشان افزود.6
آمریکاستیزی در اندیشه امام خمینی
یکی از مهمترین جنبههای انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی را میتوان «استقلال سیاسی» دانست. امام خمینی در فرآیند به ثمر نشستن انقلاب اسلامی راه میانهای را ترویج میکرد که در آن وابستگی به شرق و غرب وجود نداشت. به دلیل دخیل بودن گروههای مختلف در انقلاب اسلامی ایران، دیدگاههای متفاوتی در خصوص این رویکرد وجود داشت اما امام خمینی با رهبری انقلاب و تثبیت آن، این استقلال سیاسی را به ثمر نشاند. آمریکاییها نیز در این خصوص بیان میکنند که عقاید وابستگی به آمریکا در بین دولت موقت و امام خمینی متفاوت است و فعالیتهای ضدآمریکایی امام خمینی در حال گسترش است.
بر اساس مشاهدات سفارت آمریکا، عقاید امام خمینی ضد هرگونه خارجی و بهطور ویژه ضد آمریکا است و ایشان مایل است تا روابط کلی با آمریکا قطع شود. اگر چه دولت آمریکا روابط تازهای را بر اساس ضوابط دولت موقت ایجاد کرده است که اگر مثل گذشته استوار و محکم نیست ولی دوستانه و همکاریطلبانه است؛ اما امام خمینی در فکر ارتباط با آمریکا نیست. به عقیده آمریکاییها، امام خمینی عکسالعملی قاطع و سازشناپذیر و سخت در مقابل آمریکا و رابطه با این کشور اتخاذ کرده است و روش مهندس بازرگان که میانهرو است قدری توأم با سازش ضعیف است و روابط بهتری با خارج دارد؛ اما در ادامه خود آمریکاییها اذعان میکنند که در این مورد، دولت موقت نیز به دلیل رهبری همهجانبه امام خمینی، مقابله با آمریکا را خواهد پذیرفت. بااینحال، آنها پیشنهادانی را بررسی میکنند که استفاده از فرصتها برای تعدیل ذهن امام خمینی، فرستادن نمایندهای نزد امام خمینی و حتی مطمئن ساختن امام مبنی بر پذیرش انقلاب اسلامی ایران را در دستور کار قرار دادند.7 اما در نهایت مشخص شد که امام خمینی قاطع است و سیاستهای استقلالطلبانه انقلاب اسلامی تا به امروز در حال پیگیری است.
نتیجهگیری
پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، رسم رایج در غرب بر این بود که اسلام را بهعنوان نیرویی غیرمتناسب و حاشیهای در عرصه سیاست، نادیده انگارند؛ اما پیروزی انقلاب اسلامی ایران، زندهبودن اسلام و رشد آن را حتی در تنگنای گفتمان پهلویستی هویدا ساخت. اسلام تنها به یک رهبر اجماعساز، سازشناپذیر و قاطع در تصمیمگیری نیاز داشت که در تحلیلهای مختلف آمریکاییها از انقلاب اسلامی مشاهده میشود و امام خمینی توانست گفتمان اسلام در عرصه سیاست را بر ساختار سیاسی و فرهنگ ایران مسلط سازد.
19 آذر1357. خیابان آزادی تهران، راهپیمایی عظیم روز تاسوعا
پی نوشت:
1.اسناد لانه جاسوسی آمریکا، بنبست سیاسی، صص 816- 817.
2.همان، گزارش سیاسی- امنیتی، ص 836.
3.عبدالرحمن عالم، بنیادهای علم سیاست، تهران، نشر نی، چاپ بیست و چهارم، 1391، صص 366- 367.
4.اسناد لانه جاسوسی آمریکا، موضوع: جشن ”هجرت“ در ایالاتمتحده، ص 21.
5.همان، بخش نظر آمریکاییها راجع به انقلاب اسلامی ایران، ص 57.
6.محسن میلانی، شکلگیری انقلاب اسلامی، از سلطنت پهلوی تا جمهوری اسلامی، ترجمه مجتبی عطارزاده، تهران، نشر گام نو، چاپ سوم، 1383، صص 353- 356.
7.اسناد لانه جاسوسی آمریکا، راجع به امام، صص 60- 61.