...باری،حکومت در اسلام به مفهوم تبعیت از قانون است، و فقط قانون بر جامعه حکمفرمائی دارد. آنجا هم که اختیارات محدودی به رسول اکرم(ص) و ولایت داده شده از طرف خداوند است. حضرت رسول اکرم(ص) هر وقت مطلبی را بیان یا حکمی را ابلاغ کردهاند به پیروی از قانون الهی بوده است. قانونی که همه بدون استثنا بایستی...
«حکومت اسلام، حکومت قانون است. در این طرز حکومت، حاکمیت منحصر به خدا است و قانون فرمان و حکم خدا است. قانون اسلام یا فرمان خدا بر همه افراد و بر دولت اسلامی حکومت تام دارد.
...باری،حکومت در اسلام به مفهوم تبعیت از قانون است، و فقط قانون بر جامعه حکمفرمائی دارد. آنجا هم که اختیارات محدودی به رسول اکرم(ص) و ولایت داده شده از طرف خداوند است. حضرت رسول اکرم(ص) هر وقت مطلبی را بیان یا حکمی را ابلاغ کردهاند به پیروی از قانون الهی بوده است. قانونی که همه بدون استثنا بایستی از آن پیروی و تبعیت کنند. حکم الهی برای رئیس و مرئوس متبع است. یگانه حکم و قانونی که برای مردم متبع و لازمالاجرا است همان حکم و قانون خدا است. تبعیت از رسول اکرم(ص) هم به حکم خدا است که میفرماید: "و اطیعوا الرسول" از پیامبر پیروی کنید. پیروی از متصدیان حکومت یا "اولی الامر" نیز به حکم الهی است آنجا که میفرماید: "اطیعوا... اولی الامر منکم". رأی اشخاص حتی رأی رسول اکرم(ص) در حکومت و قانون الهی هیچگونه دخالتی ندارد. همه تابع اراده الهی هستند.
حکومت اسلام، سلطنتی هم نیست تا چه رسد به شاهنشاهی و امپراطوری. در این نوع حکومتها حکام بر جان و مال مردم"مسلط" هستند و خودسرانه در آن دخل و تصرف میکنند. اسلام از این رویّه و طرز حکومت منزّه است. به همین جهت در حکومت اسلامی برخلاف رژیم سلطنت شاهنشاهی و امپراطوری اثری از کاخهای بزرگ، عمارات کذائی، خدم و حشم، دفتر مخصوص، دفتر ولیعهد، و دیگر لوازم سلطنت که نصف یا بسیاری بودجه مملکت را از بین میبرد نیست. زندگی پیغمبر اکرم(ص) را که رئیس دولت اسلام بود و حکومت میکرد همه میدانید. بعد از آن حضرت نیز تا قبل از دوره بنیامیه این سیره و روش باقی بود... در عهد حضرت امیرالمؤمنین(ع) طرز حکومت اصلاح شده و رویّه و اسلوب حکومت صالح بود. آن حضرت با این که بر کشور پهناوری حکومت میکرد که ایران و مصر و حجاز و یمن از استانهای آن بود طوری زندگی میکرد که یک طلبه فقیر هم نمیتواند زندگی کند...
هر گاه این سیره حفظ میشد و حکومت به شیوه اسلام میبود نه تسلط بر جان و مال مردم، نه سلطنت و نه شاهنشاهی این ظلمها و غارتگریها و دستبرد به خزانه عمومی و فحشا و منکرات واقع نمیشد. بسیاری از این مفاسداز همان هیئت حاکمه و خانواده حاکم مستبد و هوسران سرچشمه میگیرد...
اگر این تشریفات پرخرج سلطنتی و این ریخت و پاشها و اختلاسها نبود بودجه مملکت کسر نمیآورد تا در برابر آمریکا و انگلیس خاضع شوند و تقاضای قرض و کمک کنند. مملکت به خاطر این ریخت و پاشها و اختلاسها محتاج شده است. و گر نه نفت ما کم است؟ یا ذخائر و معادن نداریم؟ همه چیز داریم، لکن این مفتخوریها و اختلاسها و گشادهبازیهائی که به حساب مردم و از خزانه عمومی میشود مملکت را بیچاره کرده است. اگر اینها نبود احتیاج پیدا نمیکرد که از اینجا راه بیفتد برود آمریکا در برابر میز آن مردک (رئیس جمهور آمریکا) گردن کج کند که مثلاً به ما کمک کنید.
از طرف دیگر تشکیلات اداری زائد و طرز اداره توأم با پروندهسازی و کاغدبازی که از اسلام بیگانه است خرجهائی بر بودجه مملکت تحمیل میکند که از خرجهای حرام نوع اول کمتر نیست. این سیستم اداری از اسلام بعید است. این تشریفات زائد که برای مردم جز خرج و زحمت و معطلی چیزی ندارد از اسلام نیست. مثلاً آن طرزی که اسلام برای احقاق حقوق و حل و فصل دعاوی و اجرای حدود و قانون جزا تعیین کرده است بسیار ساده و عملی و سریع است. آن وقت که آئین دادرسی اسلام معمول بود قاضی شرع در یک شهر با دو سه نفر مأمور اجرا و یک قلم و دوات فصل خصومات میکرد و مردم را به سراغ کار و زندگی میفرستاد. اما حالا این تشکیلات اداری دادگستری و تشریفات آن خدا میداند چقدر زیاد است و تازه هیچ کاری هم از پیش نمیبرد. اینهاست که مملکت را محتاج میکند و جز زحمت و معطلی اثری ندارد.»1
دهه50. امام خمینی در حال زیارت روزانه حرم مقدس علوی(ع) در نجف؛
عکس از دکترصادق طباطبایی
پی نوشت:
1. روحالله خمینی، ولایت فقیه و جهاد اکبر، تهران: شریعت، 1356، صص42-45.