قوامالسلطنه در عین حال که با سادچیکف ملاقاتها داشت و گفتوگوها در اطراف تأسیس شرکت مختلط استخراج نفت ایران و شوروی و همچنین رعایت امر پیشهوری در آذربایجان، دنبال این امر بود که ارتش سرخ به تخلیه ایران پردازد و به همین جهت با سفیر آمریکا نیز که پشتیبان ایران در سازمان ملل و شورای امنیت برای پیشرفت عرض حال ایران علیه شوروی در عدم تخلیه ارتش سرخ از ایران بود، ملاقاتها داشت...
«قوامالسلطنه در عین حال که با سادچیکف ملاقاتها داشت و گفتوگوها در اطراف تأسیس شرکت مختلط استخراج نفت ایران و شوروی و همچنین رعایت امر پیشهوری در آذربایجان، دنبال این امر بود که ارتش سرخ به تخلیه ایران پردازد و به همین جهت با سفیر آمریکا نیز که پشتیبان ایران در سازمان ملل و شورای امنیت برای پیشرفت عرض حال ایران علیه شوروی در عدم تخلیه ارتش سرخ از ایران بود، ملاقاتها داشت. البته سفیر شوروی با قدم هایی که قوام بر زندانی نمودن رجال مخالف روابط شوروی و اعزام هیئتی به تبریز برای یافتن راه حل رفع اختلاف برداشته بود امیدواری به قوام یافته بودند ولی یک جاسوس مطمئن در کنار قوام نگاه داشته بودند که ارزش او نزدشان بیش از اعضای کمیته حزب توده بود و او هم جز مظفّر فیروز، نبیره شاه قاجار و همکار یکی دو سال قبل سیدضیاءالدین، دشمن شماره یک شوروی به قول آنها کس دیگر نبود. او معاون سیاسی قوامالسلطنه بود و بیش از همه مراقب پیشرفت سیاست شوروی بود هیئتی هم که به تبریز رفته بودند سر نخ آن در دست او بود مقاولهنامهای را تهیه نموده در مراجعت به تهران با تشکیل مصاحبهای از طرف مظفر فیروز انتشار یافت که در واقع نیمه استقلال به آذربایجان داده شده بود پس از آن هم قرار شد خود پیشهوری به اتفاق دکتر جاوید وزیر کشورش به تهران آمده در اصلاح آن مقاولهنامه به مذاکرات مستقیم پردازند. این اقدام نیز با تشریفات خاصی از طرف مظفر فیروز به عمل آمد. موسویزاده قوم و خویش ارباب مهدی برای اینکه او را نزد قوام السلطنه محبوب کند که در انتخابات بعدی وکیل مجلس شود محل جوادیه ارباب مهدی را پیشنهاد نمود برای اقامت پیشهوری و همراهان در اختیار گذارده شود. مظفر فیروز هم آنجا را تحت نظر خود گرفت و ملاقات اشخاص را با پیشهوری سخت کنترل میکرد حتی روزی من خواستم او را ملاقات کنم به زحمتی جواز ورود به جوادیه را به من داد. به هر حال در عین حال که این اوضاع در تهران جریان داشت هنوز روسها حاضر نشده بودند ارتش سرخ را از همه نقاط شمال ایران تخلیه کنند البته از خراسان در اواخر فروردین ارتش خود را به روسیه خواستند ولی در آذربایجان باقی مانده بودند از آن طرف عرض حال ایران در شورای امنیت از این جهت مسکوت مانده بود که قرار مذاکرات مستقیم بین ایران و شوروی صادر شده بود که نتیجه آن در این چند ماه به شورای امنیت ارجاع نشده بود از این جهت بین قوامالسلطنه و سفیر آمریکا و شاه قرار بر این شد که علاء نماینده ایران در شورای امنیت عرض حال ایران را دنبال نماید که فشاری هم به شورویها وارد آید.
در اینجا بود که سیاست دو دوزهبازی کردن قوامالسلطنه به کار رفت از طرفی علاء اقدام به تعقیب عرض حال نمود از آن طرف سادچیکف در مقام گله از قوامالسلطنه نزدش رفت اصرار داشت موضوع مسکوت بماند به زودی ارتش سرخ از آذربایجان و مازندران و گیلان و گرگان هم خواهد رفت. قوامالسلطنه نیز در حضور سادچیکف به مظفر فیروز دیکته میکرد تلگراف فوری به علاء مخابره شود که موضوع را مسکوت گذارد و او تلگراف مذکور را در حضور سادچیکف تهیه نموده به امضای نخستوزیر مخابره مینمود. از آن طرف با رمزی که بین علاء و قوامالسلطنه در بین بود تلگرافی از راه سفارت آمریکا که محرمانه از مظفر فیروز بود به علاء در خنثی نمودن تلگراف قبلی مخابره مینمود به نحوی که روسها در فشار باقی ماندند عاقبت در اواسط اردیبهشت مقاولهنامه قوام و سادچیکف درباره برقراری حسن روابط ایران و شوروی و تأسیس شرکتی بر اساس 51 درصد سهم ایران و 49 درصد سهم روسیه شوروی در اقدام به استخراج و بهرهبرداری از نفت ایالات آذربایجان و گیلان و مازندران و گرگان و خراسان از پشت پرده در یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام گردید که سر و صدای زیادی در دنیا بخشید. بدیهی است با این توفیق که سیاست شوروی به دست آورد دیگر موضوع تخلیه ارتش سرخ از ایران امری بود عملی و موضع آذربایجان دموکرات و بساط پیشهوری از نظر سیاست شوروی امری بود خنثی.»1
مظفر فیروز به اتفاق دو تن از دوستان خود در محوطه یک باغ
شماره آرشیو: 3061-1ع
پی نوشت:
1. ابوالحسن عمیدی نوری، یادداشتهای یک روزنامهنگار (تحولات نیم قرن اخیر تاریخ معاصر ایران از نگاه ابوالحسن عمیدی نوری)، به کوشش: مختار حدیدی ـ جلال فرهمند، ج2، تهران: مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1384، ص90ـ91.