منوچهر آشتیانی که سابقه فعالیت در حزب توده دارد درباره روز کودتا و اتفاقات آن روز میگوید که در داخل حزب اختلافنظر وجود داشت. تمام رفقا چند روز بعد از کودتا مردد بودند و مشوش. هرکدام از اعضای بالا مانند مهندس شرمینی را که میدیدم، میگفتند بزرگترین اشتباه شده است. نه به ما گفتهاند به خیابان بریزید و نه گفتند عقبنشینی کنید.
به دنبال کودتای ناموفق 25 مرداد 1332 و فرار شاه حزب توده شعار جمهوری دمکراتیک و الغای سلطنت را مطرح کرد. حزب مدتها بود که در مورد وقوع کودتا هشدار میداد. در شهریور 1331 پس از افشای نقشه کودتای سرلشر حجازی و زاهدی و پس از واقعه 9 اسفند همان سال حزب توده مردم را به مقابله با توطئههای امپریالیسم فرا خوانده بود. درمرداد 1332 چند روز پیش از کودتای 25 مرداد نیز حزب توده در مورد وقوع کودتا هشدار داده بود و برای مقابله با آن آمادهباش صادر کرده بود ولی در هنگام وقوع کودتا بهرغم وجود بیش از 600 افسر تودهای در رستههای مختلف ارتش اقدام موثری برای مقابله با کودتا انجام نداد. 1
این مسئله باعث شد تا همواره این سوال مطرح شود که چرا حزب توده برای جلوگیری از کودتا هیچ کاری نکرد و همچنین بعد از کودتا نیز چرا در عمل ب رفتار منفعالانهای داشت؟ در این نوشتار با مروری بر خاطرات و اظهارات افراد نزدیک به حزب توده این مسائل را مورد بررسی قرار می دهیم. حزب توده با استفاده از فضای نسبی باز سیاسی توانسته بود که دوباره در سالهای 1330 تا 1332 فعالیتهایی خود را بیشتر کند. در این زمان در موردحمایت از مصدق اعضای حزب به دو گروه تقسیم میشدند. اعضای مجربتر کمیته مرکزی بهویژه نمایندگان که در بن بستها و کشمکشهای مجلس چهاردهم در جناح مصدق قرار میگرفتند، موافق ائتلاف ضمنی و غیرمستقیم با مصدق بودند. به نظر اینها مصدق نماینده بورژوازی ملی در حال جنگ با امپریالیسم بود؛ اما اعضای جدید در کمیته مرکزی نهتنها مخالف این ائتلاف بودند بلکه مصدق را دستنشانده "بورژوازی کمپرادور" وابسته به آمریکا میدانستند.2پیروزی دیدگاه دوم باعث شد تا این حزب با تردید به مصدق نگاه کند. هرچند در ماههای قبل از کودتای 28 مرداد این حزب تلاش کرد تا از انتقادات خود برضد مصدق بکاهد؛ بااینحال همواره در این حزب دید منفی نسبت به نخستوزیر وجود داشت که همین دیدگاه تأثیر زیادی بر تصمیمگیریهای روز کودتا و تعلل در وارد میدان شدن، گذاشت.
کیانوری درباره واکنش حزب توده نسبت به کودتا میگوید در روز کودتای 28 مرداد با مصدق تماس گرفته و گفتیم حاضریم به خیابانها ریخته و مردم را به مقابله دعوت کنیم. از مصدق خواستیم در اعلامیهای که از رادیوپخش میشود مردم را به مقابله با کودتا دعوت کند. بااینحال مصدق این مسئله را قبول نکرد و گفت کاری نکنید که پشیمانی میآورد. کیانوری مدعی است در حوالی ظهر نیز گروهی را نزد مصدق فرستاده و هم دوباره با او تماس گرفته اما بازهم مصدق با مقابله مخالفت کرد. در تماس سوم مصدق میگوید هر کاری که صلاح میدانید انجام دهید، اما در عمل دیگر امکان مقابله با کودتا نبود.3بااینحال احسان طبری در کتاب کژ راهه ضمن تردید نسبت به صداقت کیانوری میگوید شوروی از جریان کودتای 28 مرداد خبر داشته و حتی بهنوعی با آن موافقت داشته است. همین مسئله سبب شد تا کیانوری و هیئت اجرایی در مقابل کودتای 28 مرداد اقدام مؤثری انجام ندهند. او میافزاید که بعد از کودتا کیانوری فقط چند تحرک ماجراجویانه در مقابل دولت زاهدی انجام داد و در عمل کار مؤثری برای مقابله با دولت کودتا نکرد.4
فریدون کشاورز نیز در کتاب «من متهم میکنم کمیته مرکزی حزب توده را»، کیانوری را متهم به تعلل عمدی در مقابل کودتا کرده و میگوید درزمانی که همه موافق بودند که باید با اعتصاب و تظاهرات مقابل کودتا ایستاد، کیانوری که تا دیروز با مصدق مخالف بود با مطرح کردن این مسئله که باید نظر نخستوزیر سوال شود، در عمل سبب تأخیر در تصمیمگیری اعضای حزب شده و راه را برای پیروزی کودتا باز کرد.5
خانبابا تهرانی میگوید: «حزب حتی بعد از کودتا نیز هیچ برنامهای برای مقابله با زاهدی نداشت. در روزهای اول عنوان میشد که حزب غافلگیر شده اما در روزهای بعد همحزب کاری برای مقابله با کودتا نکرد».
بااینحال خانبابا تهرانی از افرادی که آن زمان با حزب توده در ارتباط بوده است، این حزب را به خیانت در جریان کودتا متهم کرده و میگوید که یکی از افسران تودهای در زندان به او گفته اگر همان ساعت 3 عصر هم به آنها میگفتند داخل خیابان بریزید، وارد ماجرا شده و با شلیک اوباش را پراکنده میکردیم اما حزب هیچ دستوری نداد. سپس خانبابا تهرانی میگوید: «حزب حتی بعد از کودتا نیز هیچ برنامهای برای مقابله با زاهدی نداشت. در روزهای اول عنوان میشد که حزب غافلگیر شده اما در روزهای بعد همحزب کاری برای مقابله با کودتا نکرد».6بیژن جزنی نیز در جزوه "ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺟﻨﺒﺶ ﺿﺪ اﺳﺘﻌﻤﺎری و آزادیبخش ﺧﻠﻖ اﯾﺮان و عمدهترین وﻇﺎﯾﻒ کمونیستهای اﯾﺮان در ﺷﺮاﯾﻂ ﮐﻨﻮﻧﯽ"، با بررسی دلایل پیروزی کودتای 28 مرداد میگوید؛ هرچند از دید ناظران غیر کمونیست همه گروهها مسئول پیروزی این کودتا هستند اما آنها نقش حزب کمونیست را بیشتر میدانند. ازنظر جزنی دلیل پیروزی کودتا وحدت نداشتن گروههای ضداستعماری بوده اما بیتحرکی حزب توده و تلاش نکردن برای ایجاد جنبش مسلحانه علیه کودتاگران از دلیل تداوم حکومت کودتا بوده است. 7
منوچهر آشتیانی که سابقه فعالیت در حزب توده دارد درباره روز کودتا و اتفاقات آن روز میگوید که در داخل حزب اختلافنظر وجود داشت. تمام رفقا چند روز بعد از کودتا مردد بودند و مشوش. هرکدام از اعضای بالا مانند مهندس شرمینی را که میدیدم، میگفتند بزرگترین اشتباه شده است. نه به ما گفتهاند به خیابان بریزید و نه گفتند عقبنشینی کنید. آن موقع حزب اعضا را معلق گذاشته بود و اگر افرادی در خیابانها میآمدند کاملاً خودجوش بود.8 بااینحال محمد عمویی در جواب افرادی که چرایی عدم مقابله مسلحانه با کودتا توسط حزب را مطرح میکردند، ضمن اینکه تأکید میکند باید نقش همه جریانات در پیروزی کودتا بررسی شود میگوید که رهبری حزب در آن زمان ترکیبی داشته که شایستگی اتخاذ تصمیم مهمی چون اداره عملیات قهرآمیز را نداشته است.9
منوچهر کیمرام نیز درباره روزهای بعد از کودتا میگوید که رابط تشکیلاتی فقط چند دستور خشک داد؛ اینکه خانهها را تمیز کنید و سعی کنید ضربه نخورید. وقتی میگفتیم بعد چی؟ جواب میدادند که تودهایهای ناامید شده از خردهبورژوازی برای یک قیام عمومی رهبری انقلابی پرولتاریا را خواهد پذیرفت!10انور خامهای نیز درباره روزهای کودتا در خاطراتش گفته که حزب توده بهوسیله اعضای نفوذی خود در کودتاگران، از برنامههای آنها خبر داشته است و حتی میدانسته که کودتاچیان دو بار برنامه خود را به تأخیر انداخته بودند. او میگوید برخلاف ادعاهای سالهای بعد از انقلاب، آنها اطلاعات خود را صمیمانه در اختیار مصدق قرار نمیدادند و فقط هشدارهایی به او میدادند. خامهای میگوید حزب توده از تسلط نداشتن دولت بر نیروهای نظامی قبل از کودتا خبر داشت و میتوانست حوادث را پیشبینی کند. براین اساس عملکردش در روزهای منتهی به کودتا سوالبرانگیز است.11
مواضع حزب توده در قبال کودتای 28 مرداد سبب شد تا کمیته مرکزی در قطعنامه پلنوم چهارم از تصمیمهای اخذشده در آن روز انتقاد کرده و بگوید که در آن موقع رهبری میتوانست از امکانات مختلف قوا برای عمل استفاده کند ولی بر اثر بی توجهی به امکانات عملاً هیچ کاری انجام نداد. البته بعداً حزب توده در جزوهای با عنوان "چرا باید شکست بخوریم"، سعی کرد پیروزی کودتا را براساس نظرات استالین توضیح داده و نشان دهد نقشی در پیروزی آن نداشته است تا از این طریق خود را تبرئه کند.12
مروری بر مواضع اعضای حزب توده نشان میدهد که نبود انسجام و اختلافنظر در روزهای منتهی به کودتا و درنهایت انتظار برای اخذ دستور از شوروی همگی سبب شد تا این حزب نهتنها اقدام مؤثری برای مقابله با کودتاگران انجام ندهد بلکه حتی روزهای بعد از کودتا نیز با موضعگیری منفعلانه راه را برای تثبیت هر چه بیشتر دولت زاهدی باز کرد. ازنظر حزب توده انقلابها سه رویکرد امپریالیستی، انقلاب بورژوا و انقلاب دموکراتیک داشتند و ایران در آن زمان در مرحله اول بود. بااینحال این حزب توضیح نداد چرا با سکوت خود اجازه داد بعد از کودتا همان امپریالیستها بر ایران مسلط شده و منابع نفتی را غارت کنند.
ماموران حکومت نظامی پس از کشف انبار مهمات و سلاحهای متعلق به حزب توده
شماره آرشیو: 5946-4ع
پی نوشت:
1. الهه کولایی، استالینیسم و حزب توده ایران، تهران، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی،1376، ص 158.
2. یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ترجمه احمد گل محمدی، محمدابراهیم فتاحی، تهران، نشر نی، چاپ دهم،1383، ص 395-396.
3. نورالدین کیانوری، خاطرات کیانوری، تهران، انتشارات اطلاعات،1371، ص 267-278.
4. احسان طبری، کژ راهه، تهران، انتشارات امیرکبیر، چاپ سوم،1367، ص 170-171.
5. فریدون کشاورز، من متهم میکنم کمیته مرکزی حزب توده را، تهران، انتشارات رواق،1357، ص 141.
6. خانبابا تهرانی، نگاهی از درون به جنبش چپ ایران، تهران، شرکت سهامی انتشار،1380، ص 59-61.
7. بیژن جزنی، ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺟﻨﺒﺶ ﺿﺪ اﺳﺘﻌﻤﺎری و آزادیبخش ﺧﻠﻖ اﯾﺮان و عمدهترین وﻇﺎﯾﻒ کمونیستهای اﯾﺮان در ﺷﺮاﯾﻂ ﮐﻨﻮﻧﯽ، بیجا، بینا،1382، ص 2.
8.رضا نساجی، پرسیدن و جنگیدن (گفتگو با دکتر منوچهر آشتیانی درباره تاریخ معاصر و علوم انسانی)، تهران، نشر نی،1396، ص 110.
9. محمدعلی عمویی، درد زمانه، تهران، نشر اشاره، چاپ پنجم،1387، ص 88.
10. منوچهر کیمرام، رفقای بالا، تهران، نشر شباویز،1374، ص 284.
11. انور خامهای، خاطرات سیاسی (53 نفر فرصت بزرگ از دسترفته)، تهران، نشر گفتار،1372، ص 1019
12. الهه کولایی، همان، ص 160.