رژیم پهلوی تمام تلاش خود را برای مخفی کردن روابط با اسرائیل انجام میداد به همین دلیل، سفرای اسرائیل در ایران از انجام امور تشریفاتی معاف بودند. همچنین پرچمی مقابل ساختمان هیئت نمایندگان اسرائیل در تهران وجود نداشت و همین مسأله باعث میشد، رفت و آمد سفرا و نمایندگان اسرائیلی با راحتی بیشتری انجام شود.
دقیقاً یک روز پس از تصویب طرح تقسیم فلسطین به دو کشور اسرائیل و فلسطین از سوی سازمان ملل متحد در تاریخ 29 نوامبر 1947، جنگهای طولانی میان اعراب و یهودیان در گرفت. این جنگها، از تاریخ 14 می سال 1948، با شدت بیشتری همراه شد. این تاریخ که به معنای پایان قیمومیت بریتانیا بر فلسطین است، منجر به صدور منشور استقلال اسرائیل شد و همین امر باعث شد که در تاریخ 15 می یعنی یک روز پس از اعلام استقلال، تمامی کشورهای عرب همسایه اسرائیل، به طور همزمان به این کشور حمله کنند و این نبردها تا سال 1973 به صورت چندجانبه و تا به امروز به صورت دو جانبه میان فلسطین و اسرائیل ادامه دارد.
در این بین، موضع ایران در تمامی این سالها متفاوت بوده است. ایران برخلاف بسیاری از کشورهای عربی در سال 1950م که مصادف با اسفند ماه 1328 بود، اسرائیل را به رسمیت میشناسد. این روند تا پایان عمر حکومت پهلوی وجود داشت. اگرچه در این سالها، روابط ایران با اسرائیل دارای فراز و نشیبهای نیز بوده است. مناسبات ایران و اسرائیل پس از انقلاب سال 1357، به کلی دگرگون شد و جمهوری اسلامی ایران در نخستین اظهار نظرهای بینالمللی خود، به کلی وجود کشوری به نام اسرائیل را نپذیرفت و در تمامی این سالها هیچگاه اسرائیل را به عنوان یک کشور مستقل تأیید نکرده است. روابط ایران و اسرائیل، در دهه 1350 به واسطه دور جدید جنگهای اسرائیل و کشورهای عربی، از اهمیت فزایندهای برخوردار است. هدف از تدوین این یادداشت، بررسی روابط ایران و اسرائیل در دهه 1350 با توجه بر اسناد لانه جاسوسی آمریکا است.
نوع روابط اسرائیل و رژیم پهلوی
روابط اسرائیل و ایران در دوران پهلوی از سال 1328 شروع شد ولی به واسطه نگاهی که جامعه مسلمانان جهان نسبت به فعالیتهای این رژیم داشت، حکومت پهلوی تمام تلاش خود را برای مخفی نگه داشتن این روابط به کار میبست. هرچند روابط پهلوی با اسرائیل از سال 1329 شروع شد ولی در دوران نخستوزیری مصدق، این روابط قطع شد و عملاً از سال 1332 و پس از کودتای 28 مرداد، این روابط در ابعاد مختلف، اقتصادی، نظامی، فرهنگی و سیاسی توسعه پیدا کرد. شرایط اسرائیل پس از اعلام استقلال، پیچیده و عجیب بود. اعلام جنگ تمامی کشورهای عربی همسایه اسرائیل، فقدان عمق استراتژیک و آسیبپذیری ناشی از تهدیدات امنیتی، باعث شده بود که اسرائیل تمام تلاش خود را برای پیدا کردن یک همپیمان قوی و مورد اعتماد در منطقه خاورمیانه به کار گیرد. با توجه به اینکه ایران تنها کشور غیر عرب خاورمیانه محسوب میشد و تعداد قابل توجهی یهودی در این کشور زندگی میکردند، به نظر میرسد حکومت پهلوی میتوانست یک همپیمان خوب برای اسرائیل به شمار آید.1
از این رو باید گفت که رفته رفته روابط ایران با اسرائیل در ابعاد مختلف، اقتصادی، سیاسی، نظامی، اطلاعاتی و آموزشی توسعه پیدا کرد. سازمان اطلاعاتی اسرائیل (موساد)، پس از سازمانهای آمریکا و انگلستان، فعالترین شبکه اطلاعاتی در ایران بود. این سازمان نقش بسیار چشمگیری در تشکیل ساواک و نحوه اداره آن ایفا میکرد.2 در اینجا باید به این نکته اشاره کرد که به واسطه حساسیتی که مردم مسلمان ایران نسبت به رژیم اسرائیل داشتند، عمده مناسبات اسرائیل و رژیم پهلوی در خفا انجام میشد ولی گستردگی روابط، بهخصوص در دهه 50 به حدی بود که تقریباً تمامی مردم ایران از عمق روابط خاندان پهلوی با اسرائیل مطلع بودند و همواره نسبت به آن اعتراض داشتند.
اسرائیل برنامه بسیار منسجمی برای برقراری روابط عمیق با ایران پیاده کرده بود که در این میان، تلاشهای مذهبی، فرهنگی و اطلاعاتی اسرائیل بسیار جالب توجه است. در سال 1351، اسرائیل جریان بهائیها را به عنوان یک مذهب به رسمیت میشناسد، با توجه به اینکه در آن زمان، هویدا که گرایشهای جدی به این فرقه داشت، نخستوزیر ایران بود، به نظر میرسد نوع عملکرد اسرائیل برای نفوذ در ایران حساب شده بوده است...
روابط اسرائیل و ایران در دهه 50 تنها به مسائل اطلاعاتی خلاصه نمیشد. در این دوران، مبادلات تجاری ایران با اسرائیل به ارقام بسیار بالایی رسیده بود. در سال 1352، صادرات اسرائیل به ایران به 33 میلیون دلار رسیده بود. این مبلغ در سال بعد به 63 میلیون دلار و در سال 1357 به رقم عجیب 225 میلیون دلار افزایش پیدا کرد که این رقم برابر است با 7 درصد کل صادرات اسرائیل. از سوی دیگر، اسرائیل نیز به عنوان یکی از اصلیترین خریداران نفت ایران در این سالها شناخته شده بود. در مقابل در سال 56، قراردادی به مبلغ 1 میلیارد دلار تحت نام پروژه شکوفه میان اسرائیل و ایران منعقد شد که یکی از مفاد این قرارداد، ساخت یک موشک بالستیک سطح به سطح با قابلیت حمل کلاهک هستهای از سوی اسرائیل برای ایران بود. در واقع باید گفت که اسرائیل برنامه بسیار منسجمی برای برقراری روابط عمیق با ایران پیاده کرده بود که در این میان، تلاشهای مذهبی، فرهنگی و اطلاعاتی اسرائیل بسیار جالب توجه است. در سال 1351، اسرائیل جریان بهائیها را به عنوان یک مذهب به رسمیت میشناسد، با توجه به اینکه در آن زمان، هویدا که گرایشهای جدی به این فرقه داشت، نخستوزیر ایران بود، به نظر میرسد نوع عملکرد اسرائیل برای نفوذ در ایران حساب شده بوده است.3
میزان نفوذ مقامهای اسرائیل در ایران
با توجه به اینکه روابط اسرائیل و ایران در دهه 50 به اوج خود رسیده بود و حکومت پهلوی نیز تلاش زیادی برای مخفی نگه داشتن این روابط داشت، باید گفت، نقش افراد در چنین وضعیتی حائز اهمیت است. به طور کلی، روابط اسرائیل و ایران دوران پهلوی را سفرا و نمایندگان اسرائیلی در ایران، تنظیم میکردند. قدرت برخی از این افراد از جمله «مئیر عزری» که بیش از 15 سال در ایران به عنوان سفیر فعالیت میکرد، به حدی بود که در انتخاب برخی وزرا نیز تأثیرگذاری داشت. بنا به گفته اسناد ساواک، عزری جزء معدود سفرای کشورهای خارجی در ایران بود که بدون هیچ زحمتی با شاه دیدار میکرد و روابط بسیار نزدیکی با مقامات بالای ایرانی برقرار میکرد.4
رژیم پهلوی تمام تلاش خود را برای مخفی کردن روابط با اسرائیل انجام میداد به همین دلیل، سفرای اسرائیل در ایران از انجام امور تشریفاتی معاف بودند. همچنین پرچمی مقابل ساختمان هیئت نمایندگان اسرائیل در تهران وجود نداشت و همین مسئله باعث میشد، رفت و آمد سفرا و نمایندگان اسرائیلی با راحتی بیشتری انجام شود. همانطور که گفته شد، بخش قابل توجهی از فعالیتهای اسرائیل در ایران، در قالب فرهنگی انجام میشد. در دهه 50 تعداد یهودیان ساکن در ایران که اکثر آنها دارای روابط پرنفوذی با دربار بودند، افزایش پیدا کرد. به همین دلیل، اسرائیل نیز تمام تلاش خود را برای حفظ این افراد در ایران انجام میداد تا جایی که از هیچ کمکی به رژیم پهلوی برای سرکوب اعتراضات، در داخل ایران کوتاهی نمیکرد. در همین زمینه، دیوید تورگمن که دبیر دوم هیئت نمایندگی اسرائیل در ایران بود، از تلاشهای اسرائیل برای افزایش کمکهای اطلاعاتی، نظامی و علمی به ایران خبر میدهد.5
البته باید به این مسئله توجه کرد که وجود ذخایر غنی نفتی در ایران و وقوع جنگهای اسرائیل با کشورهای عربی، یکی از دلایل افزایش روابط ایران و اسرائیل در دهه 50 میباشد. تا پیش از این، بخشی از نفت اسرائیل به وسیله کشورهای عربی تأمین میشد ولی با جنگهای دهه 50 اسرائیل و کشورهای عربی، دولت اسرائیل با پیشنهاد آمریکا، گرایش بیشتری به ایران برقرار کرد. برای اثبات این ادعا، همین مورد کافی است که در اواخر دهه 40، موضوع ایجاد خط لوله نفتی بین ایران و اسرائیل مطرح شد و محمدرضا شاه رسماً اعلام کرد که این اتفاق سود مالی سرشاری برای ایران به همراه خواهد داشت و رژیم پهلوی بدون توجه به شکایات اعراب، این اقدام را عملی خواهد نمود.6به طور کلی باید گفت که به واسطه حضور مقامات پرنفوذ اسرائیلی در ایران، پس از آمریکا و انگلیس هیچ کشوری به اندازه اسرائیل در دهه 50 با ایران روابط تجاری، نظامی و سیاسی برقرار نکرده بود. این روابط به شکلی بود که در برخی موارد شاهد تأثیرگذاری بسیار جدی سفرای اسرائیل در ایران هستیم. مئیر عزری نه تنها روابط بسیار نزدیکی با شاه و دربار داشت بلکه به واسطه اعتمادی که از سوی شاه به وی وجود داشت، امکان ملاقات با جریانهای اپوزیسیون و شخصیتهای مخالف رژیم که در زندان بودند، برای وی فراهم میشد و بعضاً شاهد آن بودیم که پس از ملاقات وی با برخی از این شخصیتها، برنامهها و تصمیمات دربار نیز تغییر پیدا میکرد.
از سوی دیگر نیز باید در نظر گرفت که رژیم اسرائیل به واسطه جنگ همهجانبهای که با اعراب داشت، ایران را بزرگترین حامی خود در منطقه میدید. علاوه بر این، ایران تنها کشوری بود که در آن زمان، برای فروش نفت و انرژی به اسرائیل مناسب بود و این امکان فراهم بود که به جای پرداخت پول، با فروش تجهیزات نظامی به ایران، هم مانع از خروج ارز شوند و هم خسارات ناشی از جنگ را به حداقل برسانند. در پایان باید گفت که رژیم اسرائیل در چندسال پایانی حکومت پهلوی، نقش چشمگیری در برنامهها و سیاستهای دربار ایران ایفا کرده است.
موشه دایان و چند تن از همراهان در سفر به ایران به اتفاق لطفالله حی
شماره آرشیو: 314-139ح
پی نوشت:
1.اصغر جعفری ولدانی، روابط خارجی ایران (بعد از انقلاب اسلامی)، تهران، انتشارات آوای نور، 1382، ص82.
2.علیرضا ازغندی، روابط خارجی ایران (1330-1357). تهران، قومس، 1384، ص 413.
3.اسناد لانه جاسوسی، جلد اول، تهران، دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، بی تا، ص596-598.
4.اسناد لانه جاسوسی، جلد اول، تهران، دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، بی تا، ص632.
5.اسناد لانه جاسوسی، جلد اول، تهران، دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، بی تا، ص629.
6.اسناد لانه جاسوسی، جلد اول، تهران، دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، بی تا، ص629.