قوام وارد سرنوشت حقیقی خود در تاریخ گردید یعنی از طرفی مقاولهنامه نفت را که به امضای خود و سادچیکف رسانیده بود در یک جلسه پرشوری از مجلس شورای دوره پانزدهم که اولین لایحه اساسی دولت تسلیم میشد آن را برای تصویب به مجلس داد و از طرف دیگر لیدر مجلس یعنی احمد شریعتزاده را محرمانه به اتفاق سردار فاخر، رئیس مجلس خواست و گفت: صلاح مملکت در این است که ولو من این لایحه را به مجلس دادهام و شما هم اکثریت حزبی را در اختیار دارید آن را رد کنید...
«قوام وارد سرنوشت حقیقی خود در تاریخ گردید یعنی از طرفی مقاولهنامه نفت را که به امضای خود و سادچیکف رسانیده بود در یک جلسه پرشوری از مجلس شورای دوره پانزدهم که اولین لایحه اساسی دولت تسلیم میشد آن را برای تصویب به مجلس داد و از طرف دیگر لیدر مجلس یعنی احمد شریعتزاده را محرمانه به اتفاق سردار فاخر، رئیس مجلس خواست و گفت: صلاح مملکت در این است که ولو من این لایحه را به مجلس دادهام و شما هم اکثریت حزبی را در اختیار دارید آن را رد کنید. شریعتزاده و سردار فاخر که هر دو از اعضای فراکسیون حزب دموکرات بودند غرق در شادی از این نظر رهبر خود شدند و از نزدش برگشتند سپس ماده واحده «کان لم یکن بودن آن مقاولهنامه» با تصریح اینکه مذاکرات و امضای آن قرارداد نیز واجد هیچ جنبه کیفری نیست و افزودن تبصرهای آن هم به دستور قوام که «دولت مکلف است در قرارداد نفت انگلیس و ایران تجدید نظر به نفع منافع ایران نماید» بر آن ماده واحده و ترتیب این شاهکار سیاسی داده شد؛ شاهکاری که گرچه اخلاقاً قوامالسلطنه را نزد روسها بدقول و محیل و اغفالگر نشان داد ولی سراسر فداکاری در راه وطن بود که شمال ایران به دست او از نفوذ شوروی برای مدتی که خدا میداند مصون بماند ضمناً ایران، هم از ارتش سرخ خالی شد و هم بساط استقلالطلبی و تجزیه آذربایجان از ایران برچیده شد. بدیهی است با اینکه قوام با من رفتار نادرستی کرد در حالی که من نه از او تقاضا کرده بودم مرا نامزد انتخابات مجلس کند و نه در روابطم با او خواهشی از او کرده بودم بلکه آنچه کردم بر اساس اعتقاد و ایمان به امنیت و علاقه به مملکت و مردم ایران نمودم معهذا او را از این شاهکار سیاسی که در روابط خود با شوروی به کار برد و عاقبت هم در نفت ایران آنها را مداخله نداد، به نام یک ایرانی او را میستایم.»1
احمد شریعتزاده نماینده ادوار مختلف مجلس شورای ملی در میانسالی
شماره آرشیو: 51-128ش
پی نوشت:
1. ابوالحسن عمیدی نوری، یادداشتهای یک روزنامهنگار (تحولات نیم قرن اخیر تاریخ معاصر ایران از نگاه ابوالحسن عمیدی نوری)، به کوشش: مختار حدیدی ـ جلال فرهمند، ج2، تهران: مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1384، صص 111ـ112.