چنانکه قبلاً شرح دادم [شاه] به وسیله ادیبالسلطنه سرداری کفیل شهربانی کل کشور به من پیغام داده بود هر قدر پول و مقام میخواهم به من داده خواهد شد که نسبت به انتشار عقایدم خودداری کنم. وقتی که دید این عامل در من مؤثّر نیست از یک اشتباه در انتشار مقاله «الواح تخت جمشید» استفاده کرد مرا مرعوب نماید...
«چنانکه قبلاً شرح دادم [شاه] به وسیله ادیبالسلطنه سرداری کفیل شهربانی کل کشور به من پیغام داده بود هر قدر پول و مقام میخواهم به من داده خواهد شد که نسبت به انتشار عقایدم خودداری کنم. وقتی که دید این عامل در من مؤثّر نیست از یک اشتباه در انتشار مقاله «الواح تخت جمشید» استفاده کرد مرا مرعوب نماید. بدان جهت پرونده «نشر اکاذیب» برایم تشکیل گردید که از حربههای برنده دوره رضاشاه علیه اشخاص بود که شهربانی تشکیل میداد و دادگستری نیز جرئت نداشت هیچیک از متهمین اینگونه پروندهها را تبرئه نماید. من از همان موقع تشخیص دادم که محمدرضاشاه به تمام معنی یک رضاشاه جوانی است که در محیط خاص جنگ دوم بینالمللی و در هنگامی بر تخت سلطنت نشسته است که ابرهای مختلفی افق سیاست را تیره و تار نموده است. او با صبر و حوصله و استفاده از امکانات روز و تطبیق با سیاست جهانی میخواهد به بسط قدرت سلطنتی خود پردازد بنابراین باید بیدار بود که در این میدان سیاسی چگونه بازی نمود.»1
«...به استناد همین ماده «نشر اکاذیب» قانون مجازات عمومی که از حربههای قانونی بود بسیاری از اشخاص را مختاری گرفته بود و به زندان افکنده بود و پس از مدتها زندانی، برایش پرونده تشکیل داده به دادگستری فرستاده بود و دادگاههای جنحه نیز که جرئت تبرئه چنین متهمینی را نداشته آنها را محکوم میکردند. به همین جهت من دنبال پروندهام بودم که آن را به منع تعقیب برسانم.»2
رکنالدین مختاری متولد کرمانشاه،
فرزند مختارالسلطنه معروف به سرپاس (سرتیپ) مختاری (۱۲۶۶ تا ۱۳۵۰) رئیس شهربانی دوره رضاشاه
شماره آرشیو: 93-3466ص
پی نوشت:
1. ابوالحسن عمیدی نوری، یادداشتهای یک روزنامهنگار (تحولات نیم قرن اخیر تاریخ معاصر ایران از نگاه ابوالحسن عمیدی نوری)، به کوشش: مختار حدیدی ـ جلال فرهمند، ج2، تهران: مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1384، ص171.
2. همان، ص165.