بعدازظهر جمعه ۲۷ تیر ۱۳۰۳ش است؛ جمعیت زیادی در اطراف سقاخانه شیخ هادی، که در خیابان شیخ هادی واقع است، جمع شدهاند. همهمهای در میان جمعیت بهپاست. آنها شنیدهاند که بهائیها در چند روز گذشته برای از بین بردن کرامات این سقاخانه، قصد مسموم کردن آب آن را داشتهاند؛ ازهمینرو علیه پیروان این فرقه شعار میدهند. در این میان چشمشان به دو فرد میخورد که همراه خود دوربینی دارند. سر و وضع آن دو تن نشان میدهد که ایرانی نیستند؛ همین مسئله به اضافه دوربینی که با خود دارند حساسیتها را دوچندان میکند، اما یکی از آن دو خارجی، بدون توجه به نگاههای جمعیت، سهپایه دوربین خود را روی زمین میگذارد. مردم از این حرکت برآشفته میشوند و رو به او میگویند: اینجا زنها نشستهاند، نمیشود عکس گرفت، اما این حرفها گویا به مذاق عکاس خارجی خوش نمیآید و او با عصبانیت فقط جای دوربین را تغییر میدهد. مردم خشمگین در نهایت به مقابله فیزیکی روی میآورند و آن دو خارجی که شرایط را نامساعد میبینند قصد فرار میکنند، اما رهایی از خشم جمعیت ممکن نیست؛ خشمی که به ضرب و جرح این دو و درنهایت مرگ فرد عکاس منجر میشود.
فردای آن روز بلوای جدیدی در روابط خارجی ایران با کشورهای خارجی شکل میگیرد؛ زیرا کسی که از این واقعه جان سالم به در نبرد ماژور ایمبری، کنسول آمریکا در تهران، بود. رابرت ویتنی ایمبری (1883-1924) در سال 1920م، کنسول آمریکا در ترکیه شد و در ژانویه 1924م نایبکنسول تبریز گردید. با وجود این، چون قرار بود کنسول آمریکا در تهران به مرخصی برود، مسئولیت کنسولگری در تهران موقتا به ایمبری محول شد؛ ازهمینرو او همراه همسرش کاترین، در اوایل ماه مه 1924م راهی سفری بیبازگشت شد؛ سفری که هرچند بهظاهر به قصد شهر تهران بود، او را به سکانس پایانی زندگیاش وارد کرد.
بررسی پرونده این قتل موضوعی است که مورخان بسیاری را در جایگاه کارآگاهان جناحی نشانده است. اینکه آیا این قتل صرفا بر اثر شوری بود که در میان جمعیت حاضر در اطراف سقاخانه شیخ هادی به وقوع پیوسته بود یا آنکه فراتر از آن با اوضاع داخلی و خارجی ایران در پیوند بود محققان را به بازخوانی اسناد و منابع مربوط به این رویداد واداشته است. در این میان، محمدقلی مجد، محقق ایرانی مقیم ایالات متحده آمریکا، با بررسی اسناد آمریکایی درباره قتل ایمبری، دریچه تازهای را برای موشکافی علل و عاملان واقعی این قتل گشوده است. او نتیجه تحقیقات خود در این زمینه را در کتاب «نفت و قتل کنسول آمریکا در تهران»، که به همت مصطفی امیری به فارسی برگردانده شده، نگاشته است. همانطور که از عنوان کتاب آشکار است، این محقق ایرانی قتل ایمبری را در پیوند با مسئله نفت در ایران دیده است. محمدقلی مجد در این کتاب، از اختلاف انگلیس و آمریکا بر سر نفت خاورمیانه در آن برهه از تاریخ سخن گفته و با پیگیری این ماجرا تا قضیه نفت شمال، مسئله مشارکت شرکت استاندارد اویل و شرکت نفت انگلیس و ایران و رقابت آنها با شرکت نفت سینکلر و نتایج آن را بررسی کرده است. او در کنار توجه به این رقابتها، همچون یک کارآگاه نکتهبین به همه گزارشهایی که درباره قتل ایمبری در روزنامهها، اسناد و خاطرات منعکس شده اشاره کرده و با مقایسه این گزارشها ردپای عوامل قتل این کنسول آمریکایی را پیگیری کرده است. برای دستیابی علاقهمندان به گزارشهای آمریکایی از این پرونده قتل و رسیدن به سرنخ ماجرا، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران کتاب «نفت و قتل کنسول آمریکا در تهران»، نوشته محمدقلی مجد و ترجمه مصطفی امیری را در 445 صفحه با شمارگان 1000 نسخه در اواخر دیماه 1397 به بازار نشر عرضه خواهد کرد.
جهت تهیه کتاب «نفت و قتل کنسول آمریکا در تهران» به سایت فروشگاه کتاب پژوهشکده تاریخ معاصر یا مراکز پخش کتابهای این پژوهشکده در تهران و شهرستانها مراجعه فرمایید.