«انقلاب اسلامی در اصفهان و زندهیاد حجتالاسلام حاج شیخ مهدی مظاهری، روایت یک تعامل» در گفتوگو با حجتالاسلام حاج شیخ احمد سالک
روزهایی که بر ما میگذرد تداعیگر یاد و خاطره روحانی و واعظ پرفضیلت مرحوم حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ مهدی مظاهری است. از سوی دیگر، در آستانه چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی قرار داریم و همین تلاقی، ما را بر آن داشت که نقش آن بزرگ در کمک به جریان انقلاب اسلامی را از جناب حجتالاسلام والمسلمین احمد سالک جویا شویم.
□ جنابعالی از چه دورهای و چگونه با زندهیاد حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ مهدی مظاهری آشنا شدید؟
بسم الله الرحمن الرحیم. آشنایی بنده با ایشان، به دوران دبیرستان برمیگردد. من در دبیرستان صارمیه اصفهان در خیابان نشاط تحصیل میکردم و به جلسه دعای کمیل ایشان در تکیه شهدای فعلی (تخت فولاد) میرفتم. به دلیل علاقه به قرائت قرآن در ایام سال، مخصوصا در ماه رمضان، به جلسات قرآنی میرفتم و از همین سربند بود که به جلسات دعای کمیل ایشان در شبهای جمعه در تخت فولاد کشیده شدم. این جلسات بهقدری شلوغ میشدند که قبل از شروع جلسه، با دوستان میرفتیم و پتو پهن میکردیم و تا دو ساعت مانده به اذان صبح، در فضایی ملکوتی، جذب صدای لطیف و پرجاذبه آقای مظاهری میشدیم. بعد از نماز صبح هم با دوستان میرفتیم سر پل خواجو و صبحانه میخوردیم و به منزل برمیگشتیم. من از آن سالها با ایشان آشنا شدم.
از سوی دیگر مرحوم پدرم با ایشان انس و ارتباط داشتند و گاهی از جلسات دعای کمیل قبل از آقای مظاهری برایمان میگفتند؛ یعنی از جمله دعای کمیل مرحوم شریعتریزی که بسیار معروف بود. شایان ذکر است که دعای کمیلی که آقای مظاهری به مدت شصت سال اداره میکردند، در اصفهان سابقه دویست، سیصدساله دارد. شاید در تمام کشور دعای کمیلی به عظمت دعای کمیل اصفهان نداشتیم. البته بعد از انقلاب، در تمام کشور مراسم دعای کمیل و سایر دعاها برگزار میشود، ولی قبل از انقلاب حقیقتا دعای کمیل اصفهان برجستگی خاصی داشت.
□ فعالیتهای سیاسی ایشان از چه دورهای و چگونه شروع شد؟
آقای مظاهری مانند بسیاری از علما، در صحنه حضور داشتند و به دلیل دفاع از اسلام و حرکت پشت سر حضرت امام، مدتی در زندان ساواک و شهربانی بودند. یکی از دلایل علاقهام به ایشان هم این بود که در دعاهایشان بحث مبارزه با طاغوت و مخالفان اسلام را مطرح میکردند و میگفتند: صرف شعار و خواندن دعا و اشک ریختن کافی نیست و باید کار کرد. مدتی هم به دلیل همین مبارزات علیه طاغوت به زندان افتادند. ایشان هم دعا را به طریق انشایی قرائت میکردند و در صحنه دفاع از اهلبیت(ع) حضور داشتند و هم هزینه این حضور و مبارزه با طاغوت را میپرداختند که گرفتار شدن به زندان بود. یادم هست از چهرههای سخنور و ادارهکنندگان مجالس دینی پرجمعیت، سه نفر در اصفهان در راه مبارزات به زندان افتادند: ایشان، آقای کمال فقیه ایمانی و مرحوم آقای پرورش.
□ یکی از بزرگان اصفهان در امر مبارزه، مرحوم آیتالله خادمی بودند. آیا بین ایشان و آقای مظاهری در اینگونه مسائل ارتباطی بود؟
یادم هست برای مبارزه با طاغوت در اصفهان، با همراهی دوستان حرکتی را انجام دادیم؛ به این ترتیب که مادران زندانیان سیاسی را به منزل مرحوم آیتالله خادمی بردیم. حدود ده پانزده نفری میشدند. مادر و خانواده من، این جمع را اداره میکردند که مدارک و عکسهایش هم هست. به این ترتیب منزل آیتالله خادمی تبدیل به مرکز مبارزات شد. حضور آقای مظاهری در منزل آیتالله خادمی و دقتی که در برگزاری تحصنها در آنجا داشتند، بسیار قابل توجه بود و در پیشبرد امر مبارزات، نقش عمدهای داشت. اصولا روحانیان پیشتاز در انقلاب اسلامی، در صحنه کشور و در اصفهان، نقش عمدهای داشتند و حکومت نظامی هم به همین دلیل ابتدا در اصفهان شروع شد و سپس در سطح کشور انتشار یافت.
□ از مبارزات آقای مظاهری میگفتید...
ایشان همواره در دفاع از حضرت امام و سپس مقام معظم رهبری پیشتاز بودند. در شرایطی که دیگران از بردن نام امام وحشت داشتند، ایشان هم نام میبردند و هم دعا میکردند و دفاع از ایشان را وظیفه شرعی و ملی خود میدانستند. این دفاع، دفاعی ارزشی بود و هیچ واهمهای در انجام آن نداشتند. آقای مظاهری هرگز از این مسئولیت و احساس وظیفه کوتاه نیامدند که بسیار امر ارزشمندی است. ایشان همواره در صحنههای انقلاب حضور داشتند. هیچ تظاهراتی نبود که در سطح شهر به دفاع از اسلام و انقلاب انجام شود و ایشان حضور نداشته باشند. پس از انقلاب هم در تمام راهپیماییها در روز 15 خرداد، روز قدس، 22 بهمن و... حضور داشتهاند.
□ ظاهرا در مجالس ایشان در ماه مبارک رمضان، سخنرانیهای شبهای روز قدس به عهده شما بود؟
بله؛ طی سالها، ایشان هر سال از من میخواستند درآستانه جمعه آخر ماه رمضان و شبهای روز قدس، سخنران جلسه دعای ابوحمزه ثمالی ایشان باشم. بنده هم سالها این کار را با شوق انجام دادم.
□ آگاهیبخشی سیاسی توسط ایشان با چه شیوههایی صورت میگرفت؟
سخنرانیهایی که بین دعاها انجام میشد، در کنار تعمیق معارف دینی، نقش زیادی در ارتقای آگاهیهای سیاسی و اجتماعی افراد داشت. ایشان همواره تأکید میکردند: دعا باید آثار عملی در زندگی انسان داشته باشد. اگر قرار باشد دعا صرفا خوانده شود، در گذشته هم این کار انجام میشده، ولی هیچ تأثیری در جلوگیری از ظلم حکام نداشت. دعایی که قدرت داشته باشد و تحرک ایجاد کند، مثل زیارت جامعه کبیره یک مملکت را تکان میدهد. حضرت امام طی بیش از دوازده سال اقامت در نجف، هر شب ساعت 9 به حرم حضرت علی(ع) میرفتند و دعای زیارت جامعه کبیره را میخواندند. این دعا بود که ایشان را ساخت تا بتوانند کشور را در صحنههای خطیر هدایت کنند. آقای مظاهری هم از طریق این دعاها در ارتقای فهم سیاسی مردم میکوشیدند و جلسات دعای ایشان، کلاس اخلاقی عمومی و بسیار وسیعی بود که توانست در ابعاد تربیتی، فهم سیاسی، تعلیم در معارف دین، قرآن، انس با دعا، انس با خدای متعال، یک مرکز آموزشی ارزشمند باشد.
□ اشاره کردید ایشان از طریق برگزاری پرشور مجالس دعا نیز به مبارزات خود ادامه میدادند؛ دراینباره توضیح بیشتری بفرمایید.
به نظر من تمام کسانی که به انقلاب، امام و رهبری علاقه دارند بهخصوص روحانیان، رسالت دارند کسانی را که پای منبرها و جلسات دعایشان مینشینند، برای دفاع از انقلاب و اسلام هدایت کنند و ایشان لحظهای از این وظیفه غافل نبودند.
بعضی از مجالس دعا را واقعا ایشان بنیانگذاری کردند. حتی در سطح کشور دعاهایی چون: دعای ابوحمزه ثمالی اختصاص به این بزرگوار داشت. در دعای ندبه همواره حضور داشتند. در جلسات دعای سمات، دعای کمیل، دعای ابوحمزه ثمالی ــ که همگی دعاهای سازنده و مهمی بودند ــ همواره حضور داشتند. ایشان سه سال مداوم دعای ابوحمزه ثمالی را در مرقد حضرت امام برگزار میکردند و از این طریق، آن را سراسری و کشوری کردند و بیتردید از مبتکران این مسئله در سطح کشور، پس از پیروزی انقلاب بودند. ایشان در سالهای 1369 و 1370 با حدود پنجاه اتوبوس از اصفهان حرکت میکردند و به مرقد حضرت امام میرفتند و در آنجا شخصا دعای ابوحمزه ثمالی را قرائت میکردند. عده زیادی هم با ماشینهای شخصی و وسایل دیگر این کاروان را همراهی میکردند. افطار را در مرقد حضرت امام صرف میکردند، دعای ابوحمزه ثمالی را میخواندند و برای سحری برمیگشتند. این حضور چندساله و هر بار با پنجاه، شصت اتوبوس از اصفهان، موضوع را در سطح کشور به حرکتی سراسری تبدیل کرد و بعدها در شیراز، مشهد، تهران و جاهای دیگر هم این حرکت را ادامه دادند.
□ آقای مظاهری منشاء خدمات اجتماعی زیادی هم بودند؛ مناسب است به آنها هم اشارهای کنید؟
بله؛ ایشان همچنان که در برگزاری مراسم دعا حضور بسیار پررنگی داشتند، از جمله اینکه دعای کمیل را حدود شصت سال قرائت کردند، بسیاری از فعالیتهای اجتماعی و مردمی را نیز در این جلسات عملیاتی میکردند. بسیاری از کارهای خیری که بعدها در بخشهای مختلف پایهگذاری شد، در همین جلسات دعاها سازماندهی شدند. چه بسیار مشکلات خانوادگی که به دلیل بیاطلاعی از وضعیت اخلاق اسلامی ایجاد و به درگیریهای خانوادگی و طلاق منجر شده بود، با این دعاها و تذکرات اخلاقی حل و فصل میشدند. خود ما شاهد بودیم کسانی پس از اینکه در جلسات دعای کمیل یا ندبه حضور پیدا میکردند و تذکرات اخلاقی را میشنیدند، از راهی که میرفتند بازمیگشتند. چه بسیاری که در رعایت حجاب و عفاف لاقید بودند، ولی بر اثر این دعاها در آنها انقلاب روحی بهوجود میآمد. غرض این است که جلسات دعای ایشان، در واقع مرکز آموزش بود که در آن آموزههای دینی و معارف اهلبیت(ع) بیان و به صورت دستورالعمل زندگی به مخاطبان منتقل میشدند.
□ به برخی از انجمنهای خیریهای که توسط ایشان راهاندازی شدهاند اشاره کنید.
ایشان دهها انجمن خیریه را پایهگذاری کردند و بسیاری از انجمنهای خیریه، مدیون زحمات این بزرگوار بودند. گاهی حتی افرادی از کویت و جاهای دیگر میآمدند و به خیریههای ما کمک میکردند. ایشان میگفتند: اینها نوارهای جلسات دعای ما را شنیده و سپس ارتباط برقرار کرده و آمدهاند. در جاهایی که ایشان حضور داشتند، حتما دارالایتامی تأسیس شده و در خدمت به محرومان و مستضعفان سابقه طولانی دارند. از دیگر خدمات ایشان تأسیس دارالقران بود که منبع پولی آن، از همین دعاهای ابوحمزه ثمالی و کمیل و کمکهای مردمی راهاندازی شد.
همچنین انجمن ام.اس ــ که مرض عجیب و غریبی است ــ و خیلیها هم به آن مبتلا هستند. خودم شاهد بودم ایشان دهها بار این مسئله را در جلسات دعای کمیل و دعای ابوحمزه ثمالی مطرح کردند و از مردم کمک خواستند. مردم هم کمکهای خوبی کردند؛ همچنین درباره بیماریهای صرع و امثالهم.
در زمینه تهیه جهیزیه دختران هم خیریه صاحبالزمان(عج) را راهاندازی کردند که کارهای بزرگی انجام داد و یکی از بخشهای مهم آن احیای خانوادهها بود.
□ به نظر شما علت این توفیقات زیاد در چیست؟
تردید ندارم خدای متعال و حضرت مهدی(عج) عنایات خاصی به آقای مظاهری داشتند که ایشان تا این حد منشاء خیر و برکت و کارهای ماندگار بودند. این هم چیزی نبود جز اخلاص و توسل دائمی ایشان به اهلبیت(ع)، بهخصوص حضرت فاطمه زهرا(س). ایشان ذرهای ریاکاری در کارشان نبود و نوعی سنخیت نوری با عالم ملکوت و نورانیت پیدا کرده بودند. خیلیها تلاش میکنند به چنین مقامی برسند، اما چون ذهنشان در جاهایی متوجه مسائل دنیایی است، توفیق پیدا نمیکنند. حضرت علی(ع) میفرمایند: «کسانی که خود را برای خدای سبحان خالص و پاک کنند، خدا آنان را برای خود انتخاب میکند». بدیهی است وقتی خدا کسی را برای خود انتخاب کرد، رحمت واسعهاش را شامل حال او میکند. آقای مظاهری بیتردید مشمول این عنایات خاصه بودند؛ زیرا صفای باطن و اخلاص داشتند، اهل علم و عمل توأمان بودند و همواره خدا را ناظر بر اعمال خود میدیدند. ایشان در این شصت سالی که بنده سراغ دارم، یک بار نگفتند «من» این کار را کردم، «من» این خدمت را کردم؛ همواره میگفتند مردم این کارها را کردند.
□ و سخن آخر؟
آقای مظاهری از جمله روحانیانی بودند که با اصناف و اقشار مختلف جامعه ارتباطات گسترده و وثیقی داشتند. این سرمایه و اعتبار بسیار ارزشمندی برای یک روحانی است. اگر ایشان از کسی میخواستند کاری را انجام بدهد، او با تمام عشق و علاقه این کار را میکرد؛ چون ایشان را عالم عامل میدیدند. ایشان برای علمای پیشین، احترام خاصی قائل بودند و همواره از آنان به نیکی یاد میکردند. همواره از زحمات دیگران قدردانی میکردند و از کسانی که برای کشور زحمت میکشیدند، دفاع میکردند. ارج نهادن به بزرگان و شخصیتهایی که عمر خود را در دفاع از ارزشها صرف کردهاند، آموزهای است که معنویت را در مردم تقویت میکند و ایشان لحظهای از این مهم غافل نبودند. وقتی هم که کسی شکر نعمتی را به جای آورد، خداوند سبحان آن نعمت را زیاد میکند. ایشان همواره همگان را به فعالیتهای خیر تشویق و دعوت میکردند و خود پیشگام بودند. بسیار در حفظ بیتالمال دقیق و قاطع بودند؛ ازهمینروی آموزهها و کارهای خیر ایشان همواره به عنوان باقیات صالحات باقی خواهند ماند.