یکی از سوالاتی که معمولا در پاریس از امام راحل پرسیده میشد الگوی ارتباطیای بود که قرار بود جمهوری اسلامی در آینده بهویژه در مورد آمریکا پیادهسازی کند؛ ایشان در مصاحبهای با گزارشگر تلویزیون سی.بی.اس آمریکا عنوان میکنند: «باید ببینیم آمریکا خودش در آینده چه نقشی دارد. اگر آمریکا میخواهد همانطور که حالا با ملت ایران معامله می کند، رفتار کند، نقش ما با او خصمانه است...».
بخش مهمی از گفتمان سیاسی امام بهعنوان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران را میتوان در مصاحبهها و پیامهای سیاسی ایشان جستجو کرد؛ در بخش عمدهای از این مصاحبهها، علل شکلگیری انقلاب اسلامی و ماهیت جمهوری اسلامی بهعنوان یکی از مهمترین دالهایی است که در گفتمان کلی این مصاحبهها میتوان مورد جستجو قرار داد. در این میان مصاحبههای امام در ایام حضور ایشان در فرانسه از درجه اهمیت بالاتری برخوردار است و یکی از دلایل آن این است که فاصله زمانی میان این مصاحبهها و پیروزی انقلاب اسلامی اندک بوده و به نوعی میتوان رگههای عملگرایی را در مصاحبههای تئوریک امام در ایام حضور در فرانسه و نوفل لوشاتو مورد بررسی قرار داد؛ از سوی دیگر، پاریس در آن ایام قلب اروپا محسوب میشده و امام نیز هوشمندانه، پاریس را به عنوان بهترین مکان و مصاحبه را به عنوان بهترین ابزار برای رساندن صدای ملت ایران و افشای جنایتها و خیانتهای شاه قلمداد میکرد. همچنانکه خود در مصاحبهای عنوان کرده بود حضور من در خارج برای افشای جرایم شاه در سطح جهانی مناسبتر است. در مقاله زیر تلاش شده مهمترین مصاحبههای امام در نوفل لوشاتو و رگههای مهم آن مورد بررسی قرار گیرد.
برکناری شاه؛ مهمترین خواسته ملت ایران
یکی از محورهای اصلی مصاحبههای امام در نوفل لوشاتو تاکید بر این مسئله است که حکومت شاه یک حکومت غیرقانونی است که بر ملت ایران تحمیل شده و امام در این مسیر حکومت انتقالی را نیز مورد تایید قرار نمیداد و خواستار خروج بلاشرط شاه از ایران و تعیین سرنوشت از سوی مردم ایران توسط خودشان بود. امام بر این باور است که مردم ایران از ظلم شاه بهستوه آمدهاند و در مصاحبه با رادیو تلویزیون لوکزامبورگ نیز عنوان میکند: «مردم از اختناق و جنایتهای پنجاهساله به جان آمده و برای مطالبه حقوق اولیه خود قیام نمودهاند.هدف ما برقراری جمهوری اسلامی است و برنامه ما تحصیل آزادی و استقلال است و سپردن اداره کشور به کارشناسان دینی و حذف خیانتها و هزینههای مخرب اقتصاد».
پس از این مقدمهسازی، ایشان در این ایام در مصاحبهای با تلویزیون «سی.بی.اس» آمریکا در پاسخ به سخنان شاه و دولت نظامی ارتشبد ازهاری عنوان کرد: «تغییر دولت تاثیری در نهضت عمومی مردم ایران ندارد. دولتها، چه نظامی و چه دولتهای دیگر نمیتوانند مسائل را حل کنند، یعنی قیامی را که از مردم صادر شد، بشکنند. حرفهای شاه هم، حرفهایی است که دیگر ملت آن را نمیپذیرد.این مطالبی که حالا گفته و تعهدی که داده است آغاز سلطنتش هم این تعهد را داد و قسم خورد. تعهد را داد و خلاف کرد. اکنون دیگر این تعهدات اثری ندارد.ایشان بدون اینکه خودشان را خیلی زحمت بدهند، باید بروند تا ملت خودش تکلیف کشور را تعیین کند».۱دال محوری گفتمان امام تنها و تنها این است که شاه باید برود و این مسئله را دائما در مصاحبههای خود در نوفل لوشاتو تکرار میکند. ایشان به روزنامهای هلندی نیز در همین ایام پیام مشابهی را به شاه مخابره و عنوان میکند: «دلیل اینکه (شاه)به دروغ می گوید پیام انقلابی شما را شنیدم این است که اگر شنیده است که حتما شنیده، پیام ملت به او (شاه) در برابر مملکت این است که شاه و همه خاندان سلطنت باید کنار بروند...».۲ ایشان به تلویزیون اتریش نیز جملات مشابهی را در این ایام عنوان میکنند: «با قیام انقلابی ملت شاه خواهد رفت و حکومت دموکراسی و جمهوری اسلامی برقرار میشود». البته ایشان در این ایام مرزهای روشنی را نیز میان دموکراسی اسلامی و غربی ترسیم میکنند و رهاورد خروج شاه از ایران را استقرار یک دموکراسی اسلامی معرفی میکنند. امام در مصاحبه با رادیو تلویزیون هلند در این زمینه عنوان میکنند: «رژیمی که به جای رژیم ظالمانه شاه خواهد نشست، رژیم عادلانهای است که شبیه آن در دموکراسی غرب نیست و پیدا نخواهد شد. ممکن است دموکراسی مطلوب ما، با دموکراسیهایی که در غرب هست مشابه باشد، اما آن دموکراسی که ما میخواهیم به وجود آوریم، در غرب وجود ندارد. دموکراسی اسلام کاملتر از دموکراسی غرب است».
مجموعه مصاحبههای امام در نوفل لوشاتو را میتوان جریانی گفتمانساز تلقی کرد که دارای دالهای مشخصی است و البته در این میان دال محوری را باید تاکید امام راحل بر خروج شاه از ایران دانست. امام متعمدانه پاریس را برای مصاحبههای رادیویی و تلویزیونی خود انتخاب میکنند زیرا هوشمندانه بر این باور هستند که از پاریس بهتر میتوانند مواضع خود و رژیم آینده انقلابی ایران را به گوش جهانیان برسانند...
تبیین نقش آینده
بخش دیگری از پاسخهایی که امام در این ایام به رسانههای خارجی میدهند ابهامات و سوالاتی است که این رسانهها در ارتباط با نقش آتی امام در جمهوری اسلامی از ایشان سوال میکنند. امام در تمامی این مصاحبهها عنوان میکنند که نقش و جایگاه ایشان در نظام جدید، نقشی هدایتگر است. ایشان در مصاحبهای با CBS آمریکا در پاسخ به این پرسش که ابهاماتی در مورد نقش شما در آینده وجود دارد، ممکن است نقش خود را در آینده بفرمایید؟ عنوان میکنند: «من در آینده هم همین نقشی را که الان دارم خواهم داشت، نقش هدایت و راهنمایی و در صورتی که مصلحتی در کار باشد اعلام میکنم و اگر خیانتکاری در کار باشد با او مبارزه میکنم، لکن در خود دولت هیچ نقشی ندارم».۳امام در این جریان نیز بار دیگر مردم را به عنوان محور اصلی معرفی میکند و معتقدند سازوکارهای نظام جدید با محوریت مردم دنبال خواهد شد و ایشان نیز نقش هدایتی و ارشادی خود را خواهند داشت. امام در مصاحبهای با روزنامه فرانسوی لوژورنال در نوفل لوشاتو، در پاسخ به سوالی در مورد اینکه رژیم جمهوری که میخواهید تشکیل دهید و اسلامی خواهد بود، آیا خواهید پذیرفت که در رأس آن قرار گیرید؟عنوان میکند: «این مردم هستند که باید افراد کاردان و قابل اعتماد خود را انتخاب کنند و مسئولیت امور را بهدست آنان بسپارند ولیکن من شخصاً نمیتوانم در این تشکیلات مسئولیت خاصی را بپذیرم و در عین حال همیشه در کنار مردم ناظر بر اوضاع هستم و وظیفه ارشادی خود را انجام میدهم».۴ در مصاحبه دیگری با رادیو تلویزیون اتریش نیز بار دیگر بر دال مردممحوری در نظام آینده جمهوری اسلامی تاکید کرده و مردم و مجلس را در راس امور قرار داده و عنوان میکند: «در این جمهوری یک مجلس ملی مرکب از منتخبین واقعی مردم امور مملکت را اداره خواهند کرد. حقوق مردم ــ خصوصا اقلیتهای مذهبی ــ محترم بوده و رعایت خواهد شد و با احترام متقابل نسبت به کشورهای خارجی عمل میشود، نه به کسی ظلم میکنیم و نه زیر بار ظلم می رویم».
الگوی رابطه با آمریکا
یکی از سوالات دیگری که معمولا در پاریس از امام راحل پرسیده میشد الگوی ارتباطیای بود که قرار بود جمهوری اسلامی در آینده بهویژه در مورد آمریکا پیادهسازی کند؛ ایشان در مصاحبهای در این ایام با گزارشگر تلویزیون سی.بی.اس آمریکا در زمینه الگوی رابطه دولت اسلامی با آمریکا عنوان میکنند: «باید ببینیم آمریکا خودش در آینده چه نقشی دارد. اگر آمریکا میخواهد همانطور که حالا با ملت ایران معامله می کند، رفتار کند، نقش ما با او خصمانه است و اگر چنانچه آمریکا به دولت ایران احترام بگذارد، ما هم با همان احترام متقابل عمل می کنیم و با او به طور عادلانه، که نه به او ظلم کنیم و نه ظلم کند، رفتار خواهیم کرد و اشکالی پیش نمی آید». این مصاحبه امام رگههای فکری مشخصی دارد و بیانگر این مسئله است که مخدوش شدن رابطه میان ایران و آمریکا در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی ناشی از این مسئله بوده که آمریکاییها اصل احترام متقابل را رعایت نکرده و همواره رویکرد خصمانهای نسبت به انقلاب ایران داشتهاند. البته این مسئله صرفا ناظر به آینده نیست و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران معتقد هستند که سیاست خارجی ایران در گذشته همواره مبتنی بر استثمار و غارت ایران از سوی کشورهای بیگانه بوده و در آینده مجالی برای دنبال کردن این رویکرد نخواهد بود. روزنامه یونانی توویما نیز در همین ایام مصاحبهای با امام ترتیب میدهد و امام این الگوی گذشته و آینده را در چند سطر به این روش بیان میکنند: «سیاستهای خارجی آمریکا، انگلیس، روسیه، چین و سایرین، از رژیم فاسد شاه و خیانتهای او پشتیبانی میکنند، اقتصاد ما را بر هم زدهاند، ارتش ما را وابسته کرده اند، فرهنگ ما را آلوده ساختهاند، اما ملت ما با قیام خود، به دخالتهای این اجانب پایان خواهد داد...»5.
امام خمینی در محل اقامتگاه شخصی خویش در نوفل لوشاتو. در تصویر علی اشراقی دیده میشود
پی نوشت:
1. ابراهیم یزدی، آخرین تلاشها، در آخرین روزها، انتشارات قلم، چاپ پنجم، ۱۳۶۳، صفحات ۴۳- ۴۲.
2. همان. صفحات ۴4-۴6.
3. بینا، 1366، در جستجوی راه از کلام امام، (دفتر ششم) رهبری انقلاب اسلامی، تهران، امیرکبیر، چاپ دوم. ص۱۳۱.
4. بینا، 1362، طلیعه انقلاب اسلامی (مصاحبههای امام خمینی در نجف، پاریس و قم)، تهران، مرکز نشر دانشگاهی. ص ۱۴۵.
5. ندای حق، جلد اول، انتشارات قلم، گردآورده اتحادیه انجمنهای دانشجویان اروپا و امریکا، بهمن ۱۳۵۷، ۱۱۵.