کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

«امام خمینی و پدیده ملی‌گرایی در انقلاب اسلامی» در گفت‌وشنود با حجت‌الاسلام والمسلمین سیدصادق موسوی شیرازی

امام تا حد امکان، ملی‌گرایان را در طریق انقلاب می‌خواستند

24 بهمن 1397 ساعت 8:42

حجت‌الاسلام والمسلمین سیدصادق موسوی شیرازی، از یاران پرسابقه انقلاب و رهبر کبیر آن از دوران تبعید ایشان بدین سوست. او از منش فردی و اجتماعی امام و نیز عرصه‌های گوناگون انقلاب خاطراتی شنیدنی و عبرت‌آموز دارد. آنچه پیش روی دارید، پاسخهای مکتوب ایشان به تارنمای موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران درباره نسبت امام با پدیده ملی‌گرایی در انقلاب اسلامی است.


□ نقش و دخالت جریان موسوم به ملى‌گرا در انقلاب اسلامى را تا چه میزان موثر ارزیابى مى‌کنید؟
بسم الله الرحمن الرحیم. مسئله ملى‌گرایى و قومیت‎‌گرایى، یک شمشیر دو لبه است که مکررا در تاریخ توسط استعمارگران، از آن براى اشغال سرزمینهاى زرخیز و نفت‌خیز و سوق‌الجیشى استفاده شده و متاسفانه بارها نیز توفیق نصیبشان گشته است. نمونه بسیار بارز آن، استفاده از شعار قومیت عربى براى متلاشى کردن حکومت عثمانى بر سرزمین پهناور اسلامى و پس از آن استفاده از ملیت‌گرایى براى قطعه قطعه کردن سرزمینهاى عربى و بعدا نیز شعارهاى ناسیونالیستی براى متلاشى کردن همان سرزمینهاى تقسیم‌شده از سوى خود استعمارگران است که چون بنا بر اختصار است، نمى‌توان آن را به تفصیل شرح داد. در سرزمین خودمان هم اگر نقشه‌هاى دوران مختلف را بنگریم، به آسانى شاهد خواهیم بود حدود این کشور دچار تغییرات بزرگى شده و قسمتهایى از این کشور را به بهانه‌هاى قومى و ملى و دیگر بهانه‌ها، در دوران شاهان زمان جدا کرده‌اند که آخرین آن، جدا شدن بحرین در دوران سلطنت محمدرضا پهلوى بود.
ولى شاهکار امام خمینى (رضوان‌الله علیه) این بود که توانست همه اقوام و ملیتها و مذاهب و ادیان و زن و مرد و پیر و جوان و تمام اقشار جامعه را در یک مسیر به حرکت دربیاورد، و دریایى بلکه اقیانوسى از ملتی متنوع از نظر نژادى و مذهبى با طرز تفکرهاى گوناگون را در جهت سرنگونى رژیم دست‌نشانده محمدرضا پهلوى راه بیندازد، و با این همسویى عمومى، تمام توطئه‌ها را حنثى کند و انقلاب را به پیروزى برساند.
 

 
□ رویکرد امام خمینى در برابر ملى‌گرایان را چگونه دیدید و از آن چه خاطراتى دارید؟
حضرت امام (رضوان‌الله علیه) با قرائت تاریخ گذشته و حضور در جریانهاى سیاسى از اوایل نوجوانى، تجربه فراوانى از فعل و انفعالات و شرایط سیاسی گوناگون کسب کرده بودند و به‌رغم سوء استفاده‌هاى مکرر از ملى‌گرایى و قوم‌گرایى و مذهب‌گرایى در تاریخ ایران توسط بدخواهان به این ملت و سرزمین، تلاش کردند از همه ابزارهایى که مکررا توسط دشمنان در جهت منافع خارجى به‌کار گرفته شده، در جهت مخالف منافع اجنبى و به نفع ملت و استقلال کشور استفاده نمایند.
خاطرم هست در مسیر مبارزه و ایام تظاهرات قبل از پیروزى انقلاب اسلامی، جمعى از قشر قصاب تظاهراتى علیه رژیم برپا کردند که بعضى از شرکت‌کنندگان شعارهاى نامتعارف و غیرعرفی سر دادند. دراین‌باره با امام (رضوان‌الله علیه) تماس گرفته شد تا که ایشان براى رعایت سنن متعارف راهپیمایی، تذکرى بدهند و امام اصرار داشتند که نص آن شعار را به ایشان اطلاع دهند، و پس از آنکه مرحوم آقاى اشراقى، داماد امام، متن شعار را گفت، امام در پاسخ فرمودند: «علما هم بروند بالاى منابر و بگویند: وسیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون! بگذارید هرکس به روش خود و با منطق خود تظاهرات کند و با شاه مقابله نماید». اما در همان زمان، وقتى ملى‌گرایان خواستند از حضور میلیونى مردم سوء استفاده کنند، امام فورا وارد میدان شدند و این فرصت را از آنان گرفتند؛ به عنوان مثال کریم سنجانى در کوران تظاهرات انقلاب، دعوت به برپایى راهپیمایى کرد و امام سریعا در روز بعد، دعوت به راهپیمایى کردند که این کار باعث شد دعوت راهپیمایى جبهه ملى لغو و همگى دعوت امام را لبیک بگویند، و وقتى علت از امام پرسیده شد، ایشان فرمودند: «مردم این روزها آمادگى براى رفتن به خیابانها را دارند و اگر در پاسخ به دعوت جبهه ملى راهپیمایى انجام مى‌گرفت، پس از پیروزى به آن استناد و خود را شریک خواهند دانست؛ لذا من فرصت سوء استفاده آنان را گرفتم».
 
□ رفتار چهره‌هاى موسوم به ملى در دوران اقامت امام خمینى در نوفل لوشاتو چگونه بود؟ آنان چه نقاط قوت و ضعفى داشتند؟
حضرت امام (رضوان‌الله علیه) پس از خروج از عراق و منع ورودشان به کویت و انتقال ایشان به فرانسه به علت اینکه احتیاج به ویزا نداشتند، با این جماعت ارتباط بیشتری پیدا کردند. دو نفر از چهره‌هاى ملى‌گرا در پاریس حضور داشتند و یکى نیز اتفاقا شب حرکت امام از آمریکا به نجف رسیده بود و همراه امام به آنجا رسید. ورود ایشان به منزل تهیه‌شده توسط ابوالحسن بنى‌صدر در محله «کشان» پاریس بود، که در اسرع وقت امام شهر پاریس را ترک و در روستاى نوفل لوشاتو در منزل دکتر عسگرى مستقر شدند، و از آنجا سخنرانىهاى اولیه ایشان آغاز گردید. در آن وقت، یک نفر جبهه ملى که بنى‌صدر بود و دو نفر از نهضت آزادى ــ که قطب‌زاده و ابراهیم یزدى بودند ــ در آنجا حضور داشتند. از روز اول امام اصرار داشتند روى کاغذى با دو زبان فارسى و ظاهرا فرانسوى و با خط بزرگ بنویسند: «امام سخنگو ندارند!» و آن را بر دیوار ورودى ساختمان قرار دهند. خاطرم هست که روزى به علت بارش شدید، این کاغذ از دیوار افتاد، و وقتى امام وارد شدند و دیدند آن ورقه نیست، فرمودند: فورا یکى دیگر نوشته و نصب کنید!
اما امام براى بعضى از ملاقاتها و مصاحبه‌ها از آنان براى ترجمه استفاده می‌کردند و مقامات کشورها پیامهاى خود را توسط آنان به امام مى‌رساندند، و ایشان نیز بعضى اوقات، به‌واسطه آنان جواب پیغام را مى‌دادند.
 

 
□ علل مواجهه ملى‌گرایان با امام خمینى و انقلاب اسلامى پس از پیروزى انقلاب اسلامى چه بود؟
با همان پیش‌بینى حضرت امام (رضوان‌الله علیه) که قبلا عرض کردم، ملى‌گرایى یک وسیله از مجموعه وسایلى بود که براى مقابله با رژیم از آن استفاده شد، اما پس از پیروزى، بسیارى از همین ملى‌گرایان خود را از مسیر انقلاب خارج کردند و بعضى از آنان در دامان همان استعمارگران که در پاسخ نخست عرض کردم افتادند و طبیعى بود که نظام جمهورى اسلامى و امام با آنان برخورد کنند، لیکن چون امام شدیدا به اشخاصى که در مرحله‌اى نقشى در نهضت و انقلاب داشتند، وفادار بودند تا حد امکان مانع تعرض به آنان مى‌شدند، مگر یک مورد که دست به توطئه براى کودتا زده بود که اعدام گردید و حتى پس از فرار ذلیلانه بنى‌صدر، امام در سخنرانى به او توصیه کردند: مشغول کارهاى تالیفى خود شود... و هیچ برنامه براى مقابله او تنظیم نکرده و با هرگونه حرکتى براى تعرض به او مخالفت نمودند. سازمان منافقین نیز تا زمانى که برخورد مسلحانه نکرد و با رژیم صدام علیه نظام جمهورى اسلامى و شخص امام هم‌پیمان نشد، ایشان با آنان برخورد حادى نداشتند.
 


کد مطلب: 6543

آدرس مطلب :
https://www.iichs.ir/fa/news/6543/امام-حد-امکان-ملی-گرایان-طریق-انقلاب-می-خواستند

تاریخ معاصر
  https://www.iichs.ir