1. مبانی حاکم بر رفتار علمای شیعه
عملکرد و رفتار علمای شیعه در تاریخ معاصر بر اصول مختلفی استوار است. از جمله آن اصول «صیانت از اسلام و مسلمین» و «صیانت از شعائر دینی و مذهبی» است.1 صیانت از مسلمین در قالب حمایت از جنبشها و مقاومتهای مسلمانان در مقابل نیروهای استعماری صورت میگیرد2 و بخش مهمی از تلاشهای ایشان در جهت صیانت از شعائر دینی با مخالفت و مقاومت علیه سیاستهای ضد دینی حکومتهای استبدادی به منصه ظهور میرسد.
در ایران پسامشروطه و با تسلط رضاخان بر حیات اجتماعی ایرانیان و چیره شدن خفقان رضاشاهی بر فضای سیاسی ـ اجتماعی کشور تصور میرفت این رویکرد در عملکرد علمای شیعه کمرنگ شود، اما سیره آیتالله شیخ عبدالکریم حائری در این دوره، نشان داد این امور جزء اصول حاکم بر رفتار علمای شیعه است. به عبارت دیگر بازهم توجه به مسلمانان و شعائر اسلامی مورد توجه علمای شیعه قرار گرفت. در این میان عملکرد شیخعبدالکریم حائری به عنوان مجدد حوزه علمیه حائز اهمیت است.
2. جایگاه ویژه فلسطین در فرهنگ اسلامی
مسلمانان پیوند خاصی با فلسطین و شهر بیتالمقدس دارند. بیتالمقدس در صدر اسلام قبله مسلمانان بود. همچنین بر اساس فرهنگ اسلامی از این مکان بود که پیامبر اسلام به معراج رفت. در ادامه در ادوار مختلف جنگهای صلیبی، بیتالمقدس محل رویارویی دو فرهنگ اسلامی و مسیحی بود. در این کارزار، هر یک از طرفین میکوشید با تسلط بر این شهر، تفوق سیاسی و عقیدتی خود را نمایان سازد. این موضوع اکنون و در دوره معاصر نیز در رویارویی مسلمانان با صهیونیستها و یهودیانِ مسیحی نیز مورد توجه است. هر وقت حرمت و تقدس بقاع فلسطین از سوی حاکمیت غیر اسلامی تهدید شود، مسلمانان نسبت به آن واکنش نشان میدهند.3
رهبران اسلامی در سراسر تاریخ اسلام علیه هر قدرت تهدیدکننده حاکمیت اسلامی در بیتالمقدس جنگیدهاند.4 در دوران معاصر و در غائله صهیونیسم در فلسطین، حساسیت مسلمانان نسبت به این خطه از جهان اسلام چند برابر شده است. در این میان علمای شیعه نسبت به این موضوع مواجهه داشتند. آیتالله محمدحسین کاشفالغطا، شیخ عبدالکریم زنجانی، میرزا خلیل کمرهای و شیخ عبدالکریم حائری از جمله علمای شیعه بودند که نسبت به مسئله فلسطین واکنش نشان دادند و رخدادهای مهمی را رقم زدند.
3. فلسطین در بند بریتانیا
پس از عصر استعمار، در غرب آسیا (خاورمیانه) نخستین و تا مدتی یگانه نگرانی ملتها، استقلال بود.5 بعد از جنگ جهانی اول با شکست عثمانی، درحالیکه دولتهای عربی یکی پس از دیگری در حال شکلگیری بودند، فلسطین تحت قیمومیت استعمار بریتانیا درآمد.6 این وضعیت تا تشکیل رژیم صهیونیستی در سال 1948 ادامه داشت. حمایت بریتانیا از صهیونیسم، که بر خلاف مشهور جنبشی غیرمذهبی بود، مانع از ظهور دولتی عربی در این منطقه شد.7 به عبارت دیگر، بریتانیا تا تشکیل رژیم صهیونیستی در فلسطین ماند و نقش اساسی را در تشکیل این رژیم بر عهده گرفت.8 در این میان برخی از دولتهای اسلامی تحت نفوذ بریتانیا از جمله دولت ایران در عصر پهلوی نیز در این موضوع دخیل بودند. بریتانیا توانسته بود با ایجاد چنددستگی و تضاد در میان رجال دولتهای اسلامی به مقاصد خود در این زمینه برسد. به عبارت دیگر، استعمار به گونه دیگری به ظهور رسید.
4. مهاجرت یهودیان به فلسطین
رژیم صهیونیستی متکی به جمعیت مهاجر ایجاد شد. در سالهایی که فلسطین تحت قیمومیت بریتانیا بود یهودیان از کشورهای مختلف به فلسطین انتقال داده میشدند. این مهاجرتها تحت نظر آژانس یهود انجام میشد. در ایران نیز کمیتههایی مأمور ترغیب و انتقال یهودیان به فلسطین بودند. این مهم با دوران حکمرانی پهلوی اول در ایران مصادف بود. از سال 1312، انگلستان بر اساس تمهیدات از پیش فراهمشده، اجازه عبور کلیمیان را از ایران به فلسطین صادر نمود. اگرچه افزایش روزافزون خیل مهاجران به فلسطین باعث اعتراض مسلمانان شد، حکومت پهلوی همکاری بسیاری با آژانسهای یهودی مأمور انتقال مهاجران داشت.9 درحالیکه برخی از نخبگان سیاسی جهان عرب این مهاجرت را مثبت ارزیابی میکردند،10 علمای اسلامی، خاصه علمای شیعه، علیه آن موضع گرفتند. مهاجرت یهودیان به فلسطین تا سالهای بعد حتی تا روزگار کنونی نیز ادامه داشته است. صهیونیستها از مهاجرت به مثابه ابزاری برای جبران کمبود جمعیت خود نسبت به مسلمانان استفاده کردهاند. این مهم در کنار کوچ اجباری مسلمانان از فلسطین و نواحی مورد نظر توازن جمعیتی را به نفع آنها تغییر داد.
از سال 1312 دولت انگلستان بر اساس تمهیدات از پیش فراهمشده، اجازه عبور کلیمیان را از ایران به فلسطین صادر نمود. اگرچه افزایش روزافزون خیل مهاجران به فلسطین باعث اعتراض مسلمانان شد، حکومت پهلوی همکاری بسیاری با آژانسهای یهودی مأمور انتقال مهاجران داشت...
5. پهلوی علیه دین
حکومت پهلوی اول سیاستهای خصمانهای علیه فرهنگ دینی و شعائر مذهبی شروع کرده بود. اوج این مسئله در زمینهسازی برای قانون کشف حجاب نمایان شد. قدرت در این دوره هر گونه صدای مخالف و هر شکل مقاومتی را در نطفه خفه میکرد؛ بنابراین همواره امکان بروز مخالفت با سیاستهای آن وجود نداشت. به عبارت دیگر، اولین مقاومت آخرین مقاومت بود. در چنین شرایطی شیخ عبدالکریم حائری از یک طرف وظیفه محافظت از حوزه علمیه و دین جامعه را برعهده داشت و از طرف دیگر با حکومتی مواجه بود که سختترین برخورد را با دین و دینداری داشت و هر مقاومتی را سرکوب و نهادهای اجتماعی را مصادره میکرد. اتخاذ تصمیم و سیاستی که هم قوام و بقای دین و دینداری و نهادهای دینی را ممکن کند و هم سدی در مقابل سیاستهای دینستیزانه گفتمان قدرت باشد بسیار پیچیده بود.
6. مقاومت آیتالله شیخ عبدالکریم حائری
با وجود این شرایط، آیتالله مؤسس ساکت نمینشست و به شیوههای مختلف و با نامهنگاریهای متعدد با دولت، مراتب اعتراض خود را به سیاستهای قدرت، خاصه در حوزه دین، اعلام میکرد. این مقاومت به نامهنگاری با شخص رضاشاه انجامید. نامهنگاری با رضاشاه توسط حاج شیخ در دو مورد انجام شد11 که نشان از اهمیت این دو موضوع دارد.
سند 1. نامه آیتالله عبدالکریم حائری شیرازی درباره مهاجرت یهودیان از خاک ایران به فلسطین (1312)
بر اساس اسناد بهدستآمده، نامه نخست احتمالا به سال 1312 مربوط است. در این سند، ایشان نسبت به مهاجرت یهودیان از خاک ایران به فلسطین تذکر داده و از رضاشاه خواسته است غائله مورد نظر را مرتفع سازد12 (سند 1). نامه دوم در سال 1314 نگاشته شده و به موضوع کشف حجاب مربوط است. در آنجا آیتالله حائری سیاست کشف حجاب را برخلاف شرع مقدس اسلام دانسته و از رضاشاه خواسته است در جهت رفع اضطراب پیشآمده اقدام کند13 (سند 2).
سند 2. نامه آیتالله عبدالکریم حائری شیرازی در اعتراض به کشف حجاب
نتیجه
با توجه به اسناد مورد نظر توجه به مسئله فلسطین در قالب تلگرافی از طرف حاج شیخ به دربار شاهنشاهی نشان از درجه اهمیت این موضوع نزد ایشان دارد. ازآنرو که مکاتبات حاج شیخ با دربار و شخص رضاشاه صرفا در مسئله کشف حجاب و اتفاق پیشآمده برای فلسطین بود، این امر درجه اهمیت وضعیت مسلمانان به طور عام نزد وی را نشان میدهد. به بیان دیگر، مسئله فلسطین نزد شیخ اهمیت و ضرورتی همپای رخداد کشف حجاب داشت. به عبارت دیگر صیانت از مسلمانان و قلمرو اسلامی همپای صیانت از شعائر دینی و مذهبی قرار میگیرد.
در روزگار معاصر مسئله فلسطین یکی از اساسیترین مسائل جهان اسلام و مسلمانان بوده است. حاج شیخ نیز به عنوان مرجع شیعیان نه تنها نسبت به آن بیتفاوت نبود، بلکه در روزگاری که کوچکترین صدای مخالفی توسط قدرت سرکوب میشد، اعلام موضع داشت و صیانت از اسلام و مسلمانان را در سیره خود نشان داد. همچنین در ادامه توجه به موضوع کشف حجاب توسط آیتالله، دیگر وجه دغدغه علمای معاصر را که صیانت از شعائر دینی باشد نشان داد. شیخ عبدالکریم به عنوان یکی از مراجع عظام شیعه در تاریخ معاصر هم به شعائر دینی اهتمام داشت و هم مسئله جهان اسلام و دیگر مسلمانان را مورد توجه قرار داد.
اگرچه در دوره انقلاب اسلامی توجه به مسئله فلسطین بهشدت مورد اهتمام ایران قرار گرفته است، بررسی فوق نشان میدهد حمایت از فلسطین نزد گفتمان دینی و انقلابی شیعیان ریشه در سالهای نخستین شکلگیری این بحران دارد.
شماره آرشیو: 7987-4ع
پی نوشت:
1. فهم این نکته را مدیون مرحوم علی ابوالحسنی(منذر) هستم.
2. اوج این رویکرد در فتاوای جهادی علمای شیعه در مبارزه علیه استعمار نمایان است.
3. دایرهالمعارف جهان نوین اسلام، ذیل «کرانه باختری و غزه»، ص 694.
4. همانجا.
5. برنارد لوئیس، خاورمیانه، ترجمه حسن کامشاد، تهران، نشر نی، 1381، ص 367.
6. (1296-1327ش/ 1917-1948م)
7. ایرا.م. لاپیدوس، تاریخ جوامع اسلامی، ترجمه علی بختیاریزاده، تهران، اطلاعات، 1381، ص 919؛ همچنین رک: عذرا خطیبی، یک پیمانه آب یک پیمانه خون، تهران، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1378، ص 38.
8. حمایتهای بریتانیا از جنبش صهیونیسم بسیار علنی بود. حتی در سال 1917 دولت بریتانیا با صدور بیانه بالفور حمایت خود را از تشکیل «کانون ملی یهود» در فلسطین اعلان کرد.
9. البته همه یهودیان از توطئهای که آژانس یهود و جریانهای صهیونیست برای آنها در نظر داشتند باخبر نبودند. حتی تا سالها بعد برخی از یهودیان ایرانی که برای سیاحت یا زیارت به فلسطین میرفتند، هنگام بازگشت گذرنامه آنها توقیف میشد تا نتوانند به سرزمین خود برگردند. رک: «توقیف گذرنامه ایرانیان در اسرائیل برای جلوگیری از بازگشت آنان» مندرج در وبگاه موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی به آدرس:
http://ir-psri.com/?Page=ViewDocument&DocumentID=537&SP=Farsi
تاریخ دسترسی: 28/1/1398.
10. راینهارد شولتسه، تاریخ جهان اسلام در قرن بیستم، ترجمه ابراهیم توفیق، تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، 1389، ص 152.
11. شیخ عبدالکریم در موارد مختلف با اعضای کابینه نیز نامهنگاری داشت و مراتب اعتراض خود به سیاستهای دولت را اعلام میکرد؛ رک: عمادالدین فیاضی، حاج شیخ عبدالکریم حائری، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1378، صص 122 به بعد.
12. عمادالدین فیاضی، همان، ص 125. در ضمایم سند شماره یک.
13. همان، ص 144. در ضمایم سند شماره دو.