ماهیت قیام جنگلیها به گونهای بود که تقابل آن را با حکومت مرکزی به دنبال داشت. تلاشهای گستردهای از سوی حکومت برای همراه کردن و خاموشی شعله قیام جنگل صورت گرفت که هیچ نتیجه ای در برنداشت. به همین دلیل، وثوق الدوله در راستای اقدامی مؤثر « میرزا عبدالحسین تیمور تاش» را با اختیارات تام به استانداری گیلان منصوب کرد. دوران حکومت تیمورتاش، همزمان با روزهای سخت جنبش جنگل بود؛ حبس و اعدام دکتر حشمت، مشت آهنینی برای جنبش جنگل بود. این نوشتار قصد بررسی تقابل تیمورتاش و جنگلیها و همچنین پایگاههای مردمی هر کدام از آنها را دارد.
ورود تیمورتاش
سلطه میرزا کوچک خان بر نواحی شمالی ایران و به ویژه گیلان و ترس از گسترش اقدامات موجب شد تا محور ارتباطی منطقهی انزلی تا عراق از نظر کابینه ی وثوق الدوله و دولت انگلیس، محوری ناامن محسوب شود. بنابراین کابینه وثوق الدوله به این نتیجه رسید که حاکم توانایی را برای منطقه گیلان انتخاب و منصوب نماید تا به هنگام ضرورت، از توانایی ایستادگی در مقابل نهضت جنگل برخوردار باشد.1 بررسیهای انجام شده توسط کابینه، به این نتیجه انجامید که «سردار معظم خراسانی»یا همان تیمورتاش چنین توانایی را دارد.«عبدالله مستوفی» با اشاره به این امر در خاطراتش از اهمیت مسأله گیلان برای کابینه مینویسد چرا که میرزا کوچک خان با قوای خود در آنجا تمرکز کرده است. او ادامه میدهد:
در مقابل هر قدرت خارجی و هر نیروی داخلی که رنگ و روی خارجی داشت و یا متمایل به آنها بود، مقاومت میکرد.وجود او با حفظ راه انزلی به قزوین و بعضی از شهرهای دیگر که وجهه نظر انگلیسیها بوده و همه جا پادگان گذاشته بودند، منافات داشت. برای این ولایت، حاکم مقتدر و نیرویی که بتواند در مقابل میرزا کوچک خان مقاومت کند، خیلی لازم به شمار میآید. وثوق الدوله، سردار معظم خراسانی را که … بیکار مانده بود، به حکومت گیلان فرستاد. عدّه ای قزاق ایرانی که در یک سال و چند ماههی اخیر به واسطه از بین رفتن دولت تزاری روس، مطیع تر و قدری ملی شده بودند، برای مقابله با میرزا کوچک خان به دنبال او روانه شدند.2
بنابراین تیمورتاش به همراه تعدادی از قزاقهای ایرانی، به گیلان رفت و به مقابله جدی با میرزا کوچک خان جنگلی پرداخت. در واقع انتخاب تیمورتاش، نشان از مأیوس شدن وثوق الدوله از گزینه کنار آمدن با میرزای جنگلی داشت که موجب شد تیمورتاش را به حکومت گیلان منصوب کند.
تیمورتاش در دوران حاکمیت یکسالهاش در گیلان، عامل بیعدالتیهای فراوان نسبت به مردم شناخته شد و در سایه تأمین امنیت برای مردم از آنان اخاذی میکرد.3 او در یک مورد در حالت مستی، دستور به دار آویختن پنج نفر از کارگران عادی را که مشغول حمل زغال از جنگل به شهر بودند صادر کرد که این حکم بلافاصله نیز اجرا شد.4 برخی حکومت وی را در گیلان حکومت «ترور، آدم کشی، عیاشی و مشروبخواری» خواندهاند. 5
جواد شیخ الاسلامی پیرامون رویه تیمورتاش در قبال جنگلیها مینویسد تیمورتاش شدت عملی در این مأموریت به خرج داد که تقریباً جنبه ضرب المثل در گیلان پیدا کرد و در تمام کتب تاریخی مربوط این دوره ذکر شد.6
تیمورتاش با اعلام حکومت نظامی در گیلان مقابله با جنگلیها را آغاز کرد. همچنین نامهای برای میرزا ارسال کرد.7 وی با تهدید، تطمیع و نامه پراکنی، سعی کرد سران نهضت را به تسلیم وادارد و بین جنگلیها بذر تفرقه و نفاق افشاند .به موازات تلاشهای ویرانگر تیمورتاش، انگلستان نیز به میدان مبارزه با جنگلیها وارد شد و «نیروهای آن کشور، پایگاهها و سرزمینهای تحت اختیار جنگلیها را بمباران کردند».8 شدت عمل تیمورتاش به موازات سیاستهای تفرقه افکنانه از سوی دولت انگلیس، که در قالب دعوت به تسلیم رخ میداد موجب شد تا بر دودستگی میان جنگلیها افزوده شود و به جدا شدن عدّه ای تحت رهبری شیخ احمد کسمایی و حتی دکتر حشمت از مبارزان جنگلی گردد. دکتر حشمت در تلاش برای جلوگیری از مرگ مردم و کاهش تقابلها، به پیروی از رویه کسمایی با اخذ تأمین نامه کتبی از تیمورتاش که پشت قرآن نوشته شده بود به اتفاق 270 تن از همراهان مسلح تسلیم شد امّا در نهایت در رشت اعدام شد.9بدین ترتیب تیمورتاش با ایفای نقش برجسته در اعدام دکتر حشمت، بزرگترین ضربه را به جنگلیها زد.
برخی حکومت تیمورتاش در گیلان را حکومت «ترور، آدم کشی، عیاشی و مشروب خواری» خوانده اند. جواد شیخ الاسلامی پیرامون رویه تیمورتاش در قبال جنگلیها مینویسد تیمورتاش شدت عملی در این مأموریت به خرج داد که تقریباً جنبه ضرب المثل در گیلان پیدا کرد و در تمام کتب تاریخی مربوط این دوره ذکر شد.
بعد از اعدام دکتر حشمت و گسترش مجدد دامنه نهضت جنگل، تیمورتاش با صدور اعلامیهای مردم گیلان را تهدید کرد که هر گونه همکاری،مساعدت و پشتیبانی به نیروهای نهضت جنگل، منجر به اعدام و ضبط دارایی
آن شخص خواهد شد.10 علاوه براینها به دستور تیمورتاش تعداد قابل توجهی از آزادیخواهان نهضت جنگل در گیلان به دار آویخته شدند.11در مجموعتیمورتاش حاکم برگزیده حکومت مرکزی و بنابراین همچون حکومت مرکزی وقت از مشروعیت برخوردار نبود و در مقابل جنگلیها به دلیل ماهیت ضد استبدادیشان قرار داشت.
محبوبیت مردمی جنگلیها
با آنکه مردم در آن زمان در وضعیت نامناسب اقتصادی و آگاهی به سرمیبردند و همین امر موجب میشد تا جنگلها از حمایت متشکل و منسجم مردمی برخوردار نباشند امّا با این حال در مقابل باور حکومت مرکزی و تیمورتاش به اینکه کوچکخان فردی یاغی و سرکش است مردم گیلان مطیع حکومت غیررسمی او و گوش شنوایی برای حرفهای جنگلیها بودند.12
حامیان مردمی جنبش جنگل متنوع و از همه طیفها بودند. بنابراین جنبش برخوردار از سرمایه اجتماعی گستردهای بود. افزون بر اینها، امنیت در سطح شهر با حضور نیروهای جنبش تأمین میگردید و مانع از تهاجم نیروهای تزاری به مردم و غارت ارزاق و وسایل آنان میشد. از این طریق در توزیع ارزاق مشکلی ایجاد نمیشد و کمیابی رفع میگردید. گرانی هم از بین میرفت. همین عوامل موجب شد تا بر شعاع حامیان و دامنه فعالیتهایش افزوده گردد و در روندی رو به صعود، تعداد آنان از هفده نفر بانی به حدود پنج هزار نفر برسد. میزان محبوبیت میرزا و یارانش و شیفتگی مردم به آنها به اندازهای بود که هنگام اطلاع یافتن از مخفیگاهشان، به تأمین آذوقه و غذای آنان میپرداختند. همچنین جنگلیها بر سر حدود و مبانی مذهبی جدی بودند و عمل به موازین اسلامی از جمله عفت را از واجبات میدانستند و عدم رعایت آن را با مجازات پاسخ میدادند.13از اینرو میتوان محبوبیت جنگلیها را به برخی اقدامات مذهبی آنها نیز وابسته دانست.
وجود چنین روابط و باوری میان مردم و جنگلها ترس حاکمان گیلان و حتی حکومت مرکزی را در پی داشت. چنانچه تیمورتاش به مخالفت با هر گونه رابطهای میان جنگلیها و مردم میپرداخت. وی مقرر کرده بود هرگونه ارتباط میان کشاورزان با جنگلیها به اعدام منجر میشود. بنابراین علیرغم سختگیریهای سیاستهای حکومتی و برخی خصلتهای جنگلیها که نتوانسته بودند از نیروی مردمی به صورت منسجم استفاده نمایند امّا جنگلیها در مقابل تیمورتاش از مقبولیت بیشتری برخوردار بودند. هر چند برخی با ارجاع به نحوه رفتار و عکس العمل مردم در زمان اعدام دکتر حشمت و شهادت میرزا، از عکس العملهای گاه نامناسب و عجیب مردمی به مثابه نظاره گر یاد کردند و هیچ کتاب و منبعی نیز به واقعهای پیرامون اعتراض افراد یا حرکتی جهت خون خواهی دکتر حشمت یا میرزا اشارهای نکرده است.همچنین مردمی که از قیام میرزا مطلع میشدند در دل امید به پیروزی او داشتند امّا غم نان، ترس از جور زمانه،بیاطلاعی از امور و عدم اقدامات جدی جنگلیها در رابطه با استفاده از پتانسیل حمایتهای مردمی، مانعی برای استفاده مؤثر از نیروی مردمی بود. با این حال داشتههای جنگلیها و سرمایههای مردمیاش از تیمورتاش و حکمرانان وقت بیشتر بود.
فرجام سخن
تقابل میان تیمورتاش و جنگلیها بر مرز تمایز و تفاوتهای اصول و مبانی فکری شان جریان داشت. یکی در حفظ وضعیت موجود و دیگری در راستای تغییر وضعیت میکوشید. از سویی تمام تلاش تیمورتاش برای حذف جنگلیها با توسل به تمام سازوکارهای فیزیکی و غیرفیزیکی بر مرز خصمانه و تقابلی دو طرف میافزود. در این میان جنگلیها و به ویژه میرزا کوچک خان جنگلی در میان مردم محبوبیت و مقبولیتی داشتند که البته نتوانستند از آن در راستای اهداف خود بهره بگیرند و در واقع تجهیز و بسیج این نیروی بالقوه، خلئی بزرگ برای این جنبش محسوب شد. با این حال نمیتوان جایگاه و اعتبار مردمی جنگلیها را با تیمورتاش قیاس کرد. به ویژه اقدامات تیمورتاش که موجب شده بود تا هر چه بر خشم درونی مردم گیلان افزوده میشود بر محبوبیت جنگلیها بیفزاید. این محبوبیت بعدها سبب شد که برخی به او لقب رابین هود گیلان را نیز بدهند.
1.https://rasekhoon.net/article/print/652643/%D8%AC%D9%86%DA%AF
2.عبدالله مستوفی، شرح زندگانی من: تاریخ اجتماعی و اداری دوره ی قاجاریه، جلد سوم،تهران، علمی،1365، ص 6.
3.محمدعلی گیلک، تاریخ انقلاب جنگل، رشت، نشر گیلکان، 1371، ص 223.
4.جواد شیخالاسلامی، صعود و سقوط تیمورتاش، تهران، انتشارات توس، 1379، ص 32.
5.http://iichs.org/index.asp?id=889&doc_cat=7
6.جواد شیخ الاسلامی، میرزا کوچک خان رهبر جنگل(1)، نشریه دانشکده حقوق و علوم سیاسی، 1366، صص186-187.
7.http://dowran.ir/show.php?id=181720586
8.http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/4518/5498/52114
9.جواد شیخ الاسلامی، میرزا کوچک خان رهبر جنگل(1)، صص187-188.
10.محمود پاینده، دکتر حشمت جنگلی، تهران، شعله اندیشه، 1368، صص 156 ـ 157.
11.http://www.ir-psri.com/?Page=ViewArticle&ArticleID=1550
12.محمدعلی گیلک، تاریخ انقلاب جنگل، رشت، نشر گیلکان، 1371،ص56.
13.http://pahlaviha.pchi.ir/show.php?page=contents&id=2313