کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

قیام 30 تیر

جنبشی فراتر از تهران

29 تير 1395 ساعت 13:59

عموما زمانی که از قیام سی تیر سخن به میان می‌آید دایره این مبارزات در تهران مورد بررسی قرار می‌گیرد. این در حالی است که دایره این قیام بسیار وسیع‌تر بود و به شهرهایی چون اصفهان، شیراز، کرمانشاه و ... نیز کشیده شد.


 
در ایران برخلاف برخی از کشورها که در آن روستاها از اهمیت سیاسی بیشتری برخوردار است، شهرها به عنوان خاستگاه مهم افراد و طبقات خاص اجتماعی و سیاسی از اهمیت زیادی در بروز تحولات سیاسی و اجتماعی برخوردار می باشد. در این رابطه نام بسیاری از شهرهای بزرگ ایران نیز با حوادث سیاسی مهمی عجین گشته است. از جمله این حوادث می توان به قیام 30 تیر سال 1331 اشاره نمود که به عنوان جنبشی سیاسی و اجتماعی، اراده مردم ایران در تأسیس دولتی ملی را به نمایش گذاشت. در این قیام نه تنها شهر تهران، بلکه شهرهای بزرگ کشور، چون اصفهان، شیراز، کرمانشاه، آبادان و ... با حضور گسترده مردم به خصوص اقشار و طبقات مذهبی، نقش پررنگی ایفا نموده و زمینه ساز پیروزی قیام 30 تیر گشتند که در این نوشته به تبیین بیشتر نقش این شهرها در این جنبش اشاره می گردد.
 
قیام 30 تیر 1331
قیام 30 ریشه در تحولات مربوط به ملی شدن نفت و ممانعت شاه از نخست وزیر شدن مصدق و عدم سپردن وزارت جنگ به وی داشت. به عبارتی دیگر، زمانی که مجلس هفدهم گشایش یافت، نیروهای مخالف مصدق، درصدد برآمدند تا مانع نخست وزیری مصدق شوند. با این حال تحت فشار افکار عمومی، دکتر مصدق با رأی اکثریت اعضای مجلس به نخست وزیری برگزیده شد و مأمور تشکیل کابینه گردید. مصدق در راستای پیشبرد اهداف خود درصدد برآمد تا پست وزرات جنگ را نیز عهده دار شود. از این رو، در 25 تیر 1331 درخواست تصدی این پست را نمود؛ اما شاه با درخواست مصدق مخالفت کرد. بنابراین مصدق نیز از نخست وزیری استعفا داده و مجلس برای تعیین نخست وزیر جدید وارد عمل شد که طی آن احمد قوام به نخست وزیری منصوب گردید. انعکاس این اخبار، مخالفتهای گسترده ای را به دنبال داشت که در نهایت باعث قیام مردم در 30 تیر و برآورده شدن خواسته مردم گردید. این جنبش فارغ از برخی شاخصه های عام که در بسیاری از جنبشهای سیاسی به چشم می خورد، چند ویژگی مهم دیگر نیز داشت. از جمله این ویژگیها می توان به میزان گستردگی آن فراتر از تهران و در شهرستانها و نیز پیشگامی گروههای مذهبی در آن اشاره کرد.
 
اعتراض شهرهای اصفهان، آبادان، شیراز و ....
اعتراضها نسبت به تحولات مربوط به نخست وزیری مصدق از تهران آغاز و به سرعت به سایر شهرهای بزرگ کشور از جمله اصفهان، شیراز، همدان، آبادان و... گسترش یافت. این اتفاقات با انتصاب قوام به نخست وزیری و انتشار اعلامیه ی شدیداللحن او بر علیه مخالفین آغاز می گردد و دامنه آن به تدریج گسترش می یابد. به طوری که «در جریان ناآرامیهای تیرماه اعتصابات گسترده ای در شهرهای مهم برگزار شد»1 و شهرها به محل اعتراضات و اعتصابات گسترده تبدیل شدند.
 
مردم در اصفهان و شیراز و سایر شهرها در اعتراض به موضوع کناره گیری مصدق، به مخالفان دولت قوام پیوستند. «اعتراض به حکومت قوام به نحوی در نقاط مختلف کشور بروز کرده بود که صحبت از انحلال مجلس بود. در برخی شهرها نیروهای نظامی مستقر شدند. روز 29 تیر وضع کشور متشنج شد. اتوبوسداران از کار دست کشیدند. تظاهرات موضعی و پراکنده در کشور صورت می گرفت. به دستور قوام، سرلشکر وثوق در کاروانسرا سنگی با کامیونهای سرباز راه را بر جمعیتهایی که از همدان و کرمانشاه می آمدند، بست و آنها را سرکوب کرد. »2

در اصفهان و آبادان، وضعیت متشنج تر از سایر شهرستانها بود. در این دو شهر، تظاهرات وسیعی برگزار شد. جمعیت زیادی از مردم در اصفهان، در حمایت از مصدق، دست به اعتراض زدند و بسیاری از بازاریان و مغازه داران، دست از کار کشیده و مغازه ها را بستند.
 
در این شهر، اعتراضات مردمی از همان روز استعفای مصدق آغاز شد. در جریان اعتراضات مردم اصفهان «شهر در 28 تیر 1331، وضعیت غیرعادی داشت. بنا به دستور احمد قوام که خطاب به مقامات نظامی و انتظامی اصفهان صادر شده بود، نیروهای نظامی و انتظامی در همه جا حضور داشتند و اوضاع را زیر نظر گرفته بودند.»3
 
روزنامه چهلستون در تشریح وضعیت آن روزهای اصفهان می نویسد: از همان ساعتی که خبر ریاست وزرایی آقای احمد قوام به اصفهان رسید جمعی به تلگرافخانه رفتند و در آنجا متحصن شدند و تلگرافاتی به مرکز مخابره نمودند. در همین اثنا اعلامیه های مختلفی در شهر مبنی بر پشتیبانی از جناب آقای دکتر مصدق منتشر گردید ... مردم به تظاهرات شدید دست زده و دنباله اقدامات آنها تا حوالی عصر ادامه داشت.4
 
در قیام 30 تیر نیز به رغم فراخوانی جریاناتی چون حزب توده به اعتصاب عمومی، افراد و گروههای مذهبی در شهرهایی چون اصفهان، کرمانشاه و آبادان نسبت به سایر جریانها پیشرو بوده و اکثریت جنبش را تشکیل می دادند.
در روز 29 تیر اوضاع شهرستانها متشنج تر گردید و زد و خورد در شهرهایی چون آبادان، کرمانشاه و شیراز به اوج خود رسید. در آبادان تظاهرات بسیار بزرگی از سوی مردم تشکیل گردید که در نوع خود، منحصر به فررد بود. در این تظاهرات، عده ای از مردم کفن پوش، در صدر معترضان قرار گرفتند. «سیل تلگرافها و نامه‌ها مبنی بر اعتراض به زمامداری قوام و حمایت از مصدق از سراسر کشور به سوی تهران سرازیر شده بود. تظاهرات مردم از روز 28 تیر با شدت گسترش یافت. در خرمشهر و آبادان کسبه دست از کار کشیدند و به تظاهرکنندگان پیوستند. در تأسیسات پالایشگاه و دیگر بخشهای وابسته به آن کارگران اعتصاب کردند.»5 در یکی از گزارشهای موجود از تحولات آن روزها در رابطه با مردم معترض شیراز نیز آمده است که طی این وقایع، عده ای از تهران و شیراز به اصفهان وارد شده و به تحریک مردم علیه حکومت قوام پرداخته اند.6
 
در کرمانشاه نیز مردم به مانند سایر شهرستانها، با برپایی اجتماعات اعتراضی، با نیروهای مسلح درگیر شده و عده-ای نیز در جریان این اعتراضات، دستگیر شدند. وسعت جنبش و حرکت مردم به حدی بود که تعداد زیادی از افراد در درگیری با دولت در نقاط مختلف کشور، به شهادت رسیدند. آمارها از تعداد بالای مجروحین و شهدای این روزها در شهرستانهای اهواز، کرمانشاه، همدان، اصفهان و آبادان خبر دارد. چنانچه «گفته می شود بیش از 250 نفر در جریان این ناآرامیها در سراسر کشور به شدت زخمی و یا کشته شدند.»7 این موضوع خود شاهدی بر ادعای حضور گسترده مردم شهرستانها در تظاهرات قیام 30 تیر است.
 
پیشگامی افراد و گروههای مذهبی در قیام
جنبش 30 تیر جریانی ملی می باشد که مشارکت طبقه سنتی و گروههای مذهبی از شاخصه های اصلی آن محسوب می شود. یکی از ویژگیهای مهم در تمامی نهضتهایی که در تاریخ معاصر ایران اتفاق افتاده است، رهبری آن نهضتها توسط علمای دینی بوده است. علمای دینی با رهبری افراد و گروههای خاص به ویژه گروههای مذهبی، پیشرو در بسیاری از جنبشهای معاصر بوده اند. این موضوع در شهرها و سایر استانهای کشور، به مراتب پررنگتر از تهران بوده است؛ زیرا پایتخت به عنوان مرکز سیاسی کشور از تنوع بیشتری از احزاب و طبقات سیاسی برخوردار بوده است. در قیام 30 تیر نیز به رغم فراخوانی جریاناتی چون حزب توده به اعتصاب عمومی، افراد و گروههای مذهبی در شهرهایی چون اصفهان، کرمانشاه و آبادان نسبت به سایر جریانها پیشرو بوده و اکثریت جنبش را تشکیل می دادند. چنانچه در اصفهان آیت الله بهشتی، با رهبری جنبش، توانست سخنرانیهای مهمی در مخالفت با قوام ترتیب دهد. شهید بهشتی از فعالیتهای خود در آن روزها چنین می گوید: در سال ۱۳۳۱ در جریان ۳۰ تیر به اصفهان رفته بودم و در اعتصابات ۲۶ تا ۳۰ تیر شرکت داشتم و شاید اولین یا دومین سخنرانی اعتصاب که در ساختمان تلگراف‌خانه بود را به عهده من گذاشتند.
 
علاوه بر این، در آن شرایط، آیت الله کاشانی به عنوان رهبر اصلی مبارزات اسلامی، با آنکه در مبارزات مردمی تهران حضور داشتند، اما زمانی که اعلامیه ای صادر می کردند، سراسر کشور با پیام ایشان در جهت تقویت مصدق به تعطیلی عمومی می پرداختند. 8 این موضوع خود نشانی از تأثیر و نفوذ گسترده نیروهای مذهبی در صفوف مخالفان دربار داشت. گذشته از این، یکی از طبقات مهم و تأثیرگذار در قیام 30 تیر، بازاریان بودند که با تعطیل کردن کار خود، دست به اعتراض زدند. طبقه بازاریان که از حیث خاستگاه سیاسی و اجتماعی، جزء طبقه متوسط سنتی محسوب می شود، همواره در پیوند با روحانیت، مدافع حقوق سیاسی مردم و استقلال کشور بوده اند. در واقع می توان گفت، گروههای مذهبی و افراد ستمدیده از استثمار کشور و به خصوص نفت، که مصدق را قهرمان مبارزه با استعمار و رهایی از ستمدیدگی می دانستند، جهت حمایت از مصدق و برای آرمان استقلال سیاسی کشور، در قیام 30 تیر و به تبع آن پیروزی مصدق پیشگام گشتند. از این رو می توان قیام 30 تیر را اولین قیام ملی مردم ایران در دوره محمدرضاشاه دانست که گرچه در نهایت با کودتای 28 مرداد و بروز نفاق و چنددستگی، به آرمان نهایی خود در آن مقطع نرسید، اما به دلیل گستردگی آن در بسیاری از شهرهای بزرگ کشور، حرکتی مهم و تأثیرگذار محسوب گردید.
 
 روزگار همدلی
 
1.یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ترجمه احمد گل محمدی و محمدابراهیم فتاحی، نشرنی، چاپ یازدهم، 1384، ص: 334.
2.جلال الدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، قم: دفتر انتشارات اسلامی، چاپ هفدهم، 1391، ص: 459.
3.الیاس شیخی، قوام: کشتیبان را سیاستی دگر آمد: بررسی قیام 30 تیر در اصفهان، روزنامه جام جم، چهارشنبه 29 تیر 1384
4. مرضیه بیگی زاده و کامبیز تقی زاده ، اوضاع سیاسی-اجتماعی اصفهان از نهضت ملی شدن نفت تا 15خرداد، فصلنامه 15 خرداد شماره 11 ، 1393.
5.غلامرضا نجاتی، مصدق، سالهای مبارزه و نفت، ج اول، تهران، موسسه خدمات فرهنگی رسا، چاپ دوم، 1378. ص: 439.
6.شیخی، همان.
7.یرواند آبراهامیان، همان، 334.
8.جلال الدین مدنی، همان. ص: 444. 


کد مطلب: 735

آدرس مطلب :
https://www.iichs.ir/fa/news/735/جنبشی-فراتر-تهران

تاریخ معاصر
  https://www.iichs.ir