بدون شک نهضت ملی شدن صنعت نفت در ایران که از شهریور 1320 شروع و در قیام 30 تیر 1331 به اوج خود رسیده بود، ضربه سختی به منافع سنتی و تاریخی قدرتهای استعماری در ایران وارد نمود. کشور ایران از زمان کشف نفت و اعطای امتیاز استخراج و بهرهبرداری از منابع نفتی به «ویلیام دارسی» در سال 1901 میلادی؛ به حوزه نفوذ سنتی انگلستان تبدیل شد و با تاسیس «شرکت نفت انگلیس و ایـران» در سال 1909، منابع نفتی ایران به عنوان سهم لاینفک امپراطوری بریتانیا به این کشور پمپاژ گردید؛ تا اینکه با اوج گرفتن نهضت ملی شدن صنعت نفت به رهبری دکتر مصدق و آیتالله کاشانی، در نهایت صنعت نفت ایران در 29 اسفند 1329 شمسی ملی اعلام شد1 و متعاقب آن مصدق در سال 1951 به عنوان نخست وزیر ایران انتخاب گردید. با ملی شدن نفت ایران، کشور انگلستان از تمامی امکانات بالقوه و بالفعل خود جهت تضعیف و شکست نهضت ملی و براندازی دولت قانونی و مردمی مصدق استفاده کرد و حتی در این راه توانست با ائتلاف سازی با آمریکا، زمینه های فروپاشی دولت مصدق را فراهم نماید.2
تا قبل از این تاریخ، دولتمردان آمریکایی تمایل چندانی به دخالت در مسائل ایران نداشتند و حتی در برخی موضوعات از دولت مصدق در مقابل انگلستان حمایت میکردند.3یکی از عواملی که سبب تغییر سیاست امریکا نسبت به ایرانگردید، ظهور جنبش ضد کمونیستی «مک کارتیسم» در عرصه داخلی امریکا و متعاقب آن ترس امریکا از گسترش کمونیسم در منطقه استراتژیک خاورمیانه و زیرسیستم خلیج فارس و به ویژه کشور ایران بود.4 به قدرت رسیدن «آیزنهاور» در انتخابات ریاست جمهوری امریکا؛ سبب تغییر سیاست خاورمیانهای امریکا شد. آیزنهاور معتقد بود که حکومتهای نظامی و غیردمکراتیک، کارآمدی بیشتری در راستای راهبرد مهار کمونیسم دارند.5 از طرف دیگر روند تحولات سیاسی ایران با نخست وزیری مصدق به سمت و سویی پیش رفت که سبب حساسیت امریکا و انگلیس شد. با اتحاد اولیه دکتر مصدق و آیتالله کاشانی، نمایندگان طرفدار مصدق و آیتالله کاشانی در مجلس قدرت روزافزونی پیدا نمودند؛ این درحالی بود که دربار و خاندان سلطنتی روز به روز تضعیف میشدند و حتی هزینه های دربار و مسافرتهای شخصی شاه نیز توسط دولت مصدق کنترل میشد.6 مصدق با تصدی مقام نخست وزیری، سمت فرماندهی کل قوا و اختیارات تام در حوزه سیاستگذاری، عملاً به قدرت بلامنازع سیاسی تبدیل شده بود.7 با این تفاسیر ابقای مصدق در سمت نخست وزیری، به معنای تهدید جدی منافع حیاتی امریکا و انگلیس در ایران بود و لذا عملیات آژاکس با فرماندهی مشترک امریکا وانگلیس طراحی شد.8
اشتباه محاسباتی دکتر مصدق در مدیریت بحران
برنامهریزی کودتای 28 مرداد چند ماه قبل توسط افسران اطلاعاتی انگلیس و امریکا انجام شده بود. در راس این برنامهریزی، عملیات «بارفر بدامن» قرار داشت که به عنوان یک برنامه تبلیغاتی و روانی از سال 1948 با کارگردانی «شاپور جـی» و «اسدالله علم» و به منظور نفوذ سیاسی و اطلاعاتی در میان جریانهای مختلف سیاسی، در دستورکار تیم کودتا قرار گرفته بود.9 عملیات اصلی کودتا در روز 25 مرداد 1322 توسط سرلشکر فضلالله زاهدی به عنوان فرمانده کودتا، سـرهنگ حـسن اخـوی به عنوان طراح عملیات اجرائی کودتا، برادران رشیدیان، مهدی مـیراشرافی و اعـضای شبکه بدامن و کـرمیت روزولت به عنوان ناظر حسن اجرای طرح کودتا به اجرا درآمد؛ اما به دلیل اطلاع قبلی مصدق، کودتا خنثی شد. صرفنظر از فعالیت شدید سیاسی، اطلاعاتی و تبلیغاتی عاملان کودتا؛ اشتباهات اشتراتژیک دکتر مصدق در مدیریت تحولات کودتای نافرجام 25 مرداد، سبب شد کودتاچیان با سازماندهی مجدد خود در روز 28 مرداد، مصدق را غافلگیر نمایند.
در آستانه کودتا، اختلافات دکتر مصدق با آیتالله کاشانی به قدری عمیق شده بود که مصدق تا مرز حذف و منزوی نمودن آیتالله کاشانی نیز پیش رفته بود.10 بی اعتمادی مصدق به آیتالله کاشانی باعث شد، وی هشدار جدی کاشانی در 27 مرداد مبنی بر تحرک دوباره کودتاچیان را نادیده بگیرد11 و نامه دلسوزانه ایشان را اینگونه پاسخ دهد «مرقومه حضرت آقا بهوسیله حسن آقا سالمی زیارت شد. اینجانب مستظهر به پشتیبانی ملت ایران هـستم، والسـلام دکـتر مصدق.»12ازطرف دیگر سیاست محدودسازی و بی اعتنایی به کاشانی و انحلال مجلس هفدهم در 18 مرداد 1332، پایگاه مردمی دولت مصدق را به شدت تضعیف کرده بود.13
صاحبنظران مدیریت بحران معتقدند که مدیریت بحران طیفی از اقدامات قبل، حین و بعد از بحران را شامل میشود و لذا عقلانیت حکم میکند تا بازگشت اوضاع به شرایط عادی، تیم مدیریت بحران با هوشیاری و دقت مضاعفی وضعیت بحرانی را رصد نمایند. در مرداد 1332، وقوع کودتای دوم به قدری واضح و مبرهن بود که همه افراد و جریانهای سیاسی، عزم کودتاچیان بر براندازی دولت را به اطلاع مصدق رسانده بودند؛14ولی تیم سیاسی و امنیتی مصدق با کوتاهی و قصور در دستگیری فرماندهی کودتا و عاملان آن، اخراج و تعلیق افسران و متهمان کودتا، مقدمات پیروزی کودتا را فراهم نمودند.15جالب اینکه در فاصله بین دو کودتا؛ حکم نخست وزیری زاهدی در مطبوعات درباری نیز منتشر شده بود.16
شاید بتوان اوج غلبه احساسات مصدق بر عقلانیتش را، انتصاب سرلشکر محمد دفتری – خواهرزاده مصدق- به سمت ریاست شهربانی کل کشور دانست. سرتیپ دفتری در ماجرای سوء قصد به شاه در 15 بهمن 1327 و انتقال وی به بیمارستان ودستگیری آیتالله کاشانی در شب همان روز، وفاداری خود را به خاندان سلطنتی ثابت نموده بود.
خوش بینی مفرط مصدق به یاران و متحدان نزدیک خودرا باید از دیگر عوامل مهم در پیروزی کودتای 28 مرداد دانست. مصدق در انتخاب مشاوران و متحدان خود خیلی مستبدانه عمل مینمود و اعتماد زایدالوصفی به آنها داشت. مظفر بقایی و همگرایی وی با طراحان کودتا17، حسین خطیبی از دوستان بقایی و ارتباطات نزدیک خطیبی با محمدرضا پهلوی و اردشـیر زاهـدی، نمونه هایی از مشاوران مصدق بودند که عملاً در خدمت تیم کودتا بودند.18شاید بتوان اوج غلبه احساسات مصدق بر عقلانیتش را، انتصاب سرلشکر محمد دفتری – خواهرزاده مصدق- به سمت ریاست شهربانی کل کشور دانست. سرتیپ دفتری در ماجرای سوء قصد به شاه در 15 بهمن 1327 و انتقال وی به بیمارستان ودستگیری آیتالله کاشانی در شب همان روز، وفاداری خود را به خاندان سلطنتی ثابت نموده بود. مصدق انتقاد مخالفین بر این انتصاب احساسی را «شایعهسازی مخالفان بـرای تـضعیف دولت» مینامید.19 سرتیپ دفتری در روز کودتا، نیروهای شهربانی را جهت سرکوب مردم طرفدار مصدق اعزام نمود ودرنهایت از جمله افرادی بود که پس از استقرار حکومت نظامی زاهدی، در فرودگاه به استقبال محمدرضا پهلوی رفت.20
همکاری تاکتیکی مصدق با حزب توده جهت جلب حمایتهای امریکا در مقابل انگلیس نیز همانند شمشیر دولبه ای عمل نمود و عزم امریکا را در براندازی مصدق به عنوان دولت حامی کمونیسم مصمم تر نمود. این سیاست از یک طرف با ایجاد نارضایتی در بدنه جبهه ملی، زمینه انشعابات درونی آن را فراهم نمود و از طرف دیگر حساسیت جریان مذهبی نسبت به خطرات چپ گرایان را برانگیخته و درنتیجه آتش اختلافات ملیون و مذهبیون شعله ورتر گردید.21البته به همه این موارد باید، عدم استمداد مصدق از مردم، درخواست م
صدق از هواداران خود مبنی بر ترک خیابانها را نیز افزود.22
فرجام سخن
به اعتقاد نگارنده صرف نظر از نقش قدرتهای فرامنطقه ای نظیر امریکا و انگلستان در طراحی و عملیاتی نمودن کودتا، اشتباه محاسباتی شخص دکتر مصدق، اهمال کاری در برخورد با عوامل کودتای نافرجام 25 مرداد، خوش بینی بیش ازحد به یاران و متحدین نزدیک خود و همچنین عدم اعتماد به جریانات مذهبی و نادیده گرفتن هشدارها و توصیههای آنها، موجبات پیروزی کودتاچیان در 28 مرداد 1332 را فراهم نمود.
1. شهرام نورمحمدی و معصومه حسن پور، تحلیلی بر زمینه ها و نیروهای درگیر در کودتای 28 مرداد 1332،مجله پژوهش های علوم انسانی، سال چهارم، شماره 19، بهار 1392، ص 150.
2. بریان لپینگ، سقوطامپراطوری انگلیس و دولت دکتر مصدق، ترجمه محمود عـنایت، تهران، نشر کـتابسرا، 1365، ص56.
3. هری ترومن رئیس جمهوری دمکرات آمریکا بر این باور بود حکومتهای ملیگرا بهتر میتوانند به دکترین امنیت ملی امریکا در راستای راهبرد سد نفوذ و مهار کمونیسم کمک نمایند. از اینرو در قالب «اصل چهار» ترومن نیز کمکهای اقتصادی و نظامی زیادی به کشورهای در معرض کمونیسم از جمله ایران ارائه شد. دکتر مصدق نیز با اتخاذ یک سیاست تاکتیکی و ایجاد فضای باز سیاسی برای فعالیت حزب توده سعی داشت امریکاییها را در درک خطر توسعه کمونیسم در ایران دچار اشتباه محاسباتی نماید.
4. به دلیل مجاورت ایران با شوروی و دسترسی این کشور به آبهای آزاد خلیج فارس، مقامات امریکایی تحولات سیاسی ایران را با حساسیت زیادی دنبال میکردند.
5. شهرام نورمحمدی و معصومه حسن پور، همان، ص 152.
6. حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، تهران، انتشارات اطلاعات، 1378 ، ص 55.
7. باقرعاقلی، روز شمار تاریخ ایران، ج ۱، تهران، نشر گفتار، 1۳۷۴ ، ص 470.
8. خاطرات علی امـینی، به کوشش یعقوب توکلی، تهران، حوزه هنری ، ۱۳۷۷، ص 71.
9. مارک گازیورسکی، سیاست خارجی آمریکا و شاه، ترجمه جمشید زنگنه، تهران، موسسه خدمات فرهنگی رسا، تهران،1371، ص 27.
10. اصرار مصدق مبنی بر تمدید لایحه اختیاراتش، عدم اجرای قاطع احکام شرعی توسط دولت، کیفیت عزل و نصبها و... از موارد اختلافی مصدق و کاشانی بود.
11. مهدی مهرعلی زاده، بستر شناسی، جایگاه و تحلیل دو سند تازه یاب از رهبران نهضت ملی درباره کودتای 28 مرداد، مجله تاریخ پژوهان، شماره 1، بهار 1384، ص 166.
12. محمد تـرکمان، نـامههای دکتر مـحمد مـصدق، تهران، نشر هزاران، 1374 ، ص 242.
13. حاج مهدی عـراقی، ناگفته ها، به کوشش محمود مقدسی و مسعود دهشور و حمید رضا شیرازی، تهران، نشر رسا، 1370، ص 87.
14.مهدی مهرعلی زاده، همان، ص 176.
15. ضیاء کاظمی ازدینی، سرلشکر محمد دفتری و نقش او در کودتای 28 مرداد 1332، مجله تاریخ معاصر ایران، شماره 26، تابستان 1382،ص 59.
16. مهدی مهرعلی زاده، همان، ص 176.
17.طرفداران بقایی از افرادی بودند که به خانه مصدق یورش بردند.
18. شهرام نورمحمدی و معصومه حسن پور، همان، ص 162.
19.ضیاء کاظمی ازدینی، همان، ص 60.
20. همان، ص 61.
21. شهرام نورمحمدی و معصومه حسن پور، همان، ص 164.
22. مهدی مهرعلی زاده، همان، ص 167.