کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

دوران اوج فعالیت‌های حزب توده

گسترش قدرت در عضوگیری، تبلیغ و اعتصاب

10 مرداد 1398 ساعت 8:00

یکی از نمایندگان حزب کارگر پارلمان انگلستان پس از سفری رسمی به خوزستان گفت که ادبیات کمونیستی، کارگران کم‌سواد را تحت تأثیر قرار داده است


 
از میان احزاب سیاسی کشور که در بیش از یکصد سال اخیر پا به عرصه فعالیت‌های سیاسی نهاده‌اند به جرئت می‌توان گفت حزب توده شاید از نظر زمانی دارای بیشترین عمر فعالیت باشد؛ حزبی که با تشکیلات و ساختار خود می‌توانست سال‌ها در عرصه سیاسی کشور به فعالیت خود ادامه دهد، اما عدم درک صحیح و شناخت و بینش درست از تحولات سیاسی و نحوه عملکرد این حزب در برابر نقاط عطفی که با آن روبه‌رو شد مانع تحقق این امر شد.
 
حزب در طول حیات سیاسی خود دارای فراز و نشیب‌های بسیاری بود و کمی و کاستی‌های بسیاری را در این دوران متحمل شد. در این مطلب تلاش خواهد شد در حد امکان، دوران اوج و در واقع شکوفایی فعالیت‌های سیاسی حزب ارزیابی شود؛ دورانی که در آن حزب می‌توانست قدرت خود را در عرصه سیاسی کشور چنان نهادینه سازد که تا سال‌ها بتواند به فعالیت سیاسی خود در سپهر سیاسی کشور ادامه دهد و از نتایج آن بهره‌مند گردد که در عمل چنین نشد و حزب تنها در دوره کوتاهی شکوفا ماند.
 
آغاز فعالیت تشکیلاتی حزب
حزب توده پس از برکناری رضاشاه از سلطنت و آزادی زندانیان سیاسی در بحبوحه جنگ جهانی دوم ظهور کرد. بیش از بیست نفر از اعضای مارکسیست از میان 57 نفری که در سال 1316 زندانی شده بودند در مهرماه 1320 در تهران گرد هم آمدند و بنیان حزب توده را نهادند. این افراد سلیمان اسکندری را به ریاست حزب انتخاب کردند. شروع کار تشکیلاتی حزب از تهران بود. در مهر 1321 اولین کنفرانس مقدماتی در تهران برگزار شد. این جلسه با حضور 39 ناظر از استان‌ها و 87 نماینده از تهران تشکیل شد. حزب در این کنفرانس مقدماتی برای کارگران، دهقانان، زنان و بخش‌هایی از طبقه متوسط همانند روشنفکران و مالکان پیشنهادهایی ارائه داد.1
 
گسترش کار تشکیلاتی و حزبی در شمال کشور  
در ماه‌های نخستین پس از برگزاری کنفرانس، حزب به گسترش حوزه نفوذ خود در استان‌ها و به‌ویژه در شهرهای شمالی کشور پرداخت. در برخی از نقاط کشور حزب گروه‌های مختلف چپ را به دور خود جمع و تلاش کرد میان آنها اتحاد به‌وجود آورد؛ برای مثال در مشهد با ادغام دو گروه، یکی متشکل از روشنفکران فارسی‌زبان و دیگری شامل کارگران مهاجر ترک‌زبان، که در سال 1310 از اتحاد جماهیر شوروی بازگردانده شده بودند، اتحادی پدید آمد. در رشت یکی از دست‌اندرکاران حزب اتحادیه محلی معلمان، برنج‌کوبان و کارگران را احیا کرد و بدین‌ترتیب حزب در رشت نیز پا گرفت. در اصفهان گروهی از روشنفکران رادیکال و فعالان مبارز اتحادیه‌های کارگری به حزب ملحق شدند و بدین‌ترتیب حزب در مرکز کشور نیز دارای پایگاه شد.2
 
در اواسط سال 1322 و با شروع تبلیغات انتخاباتی مجلس چهاردهم، حزب توده به گفته مقام‌های انگلیسی تنها حزبی بود که خط مشی معین، ساختار منظم و سازمانی سرتاسری داشت. مضاف بر کار تشکیلاتی، حزب دارای دستگاه تبلیغاتی نیز بود. در واقع حزب توده شش روزنامه بزرگ به نام‌های «رهبر»، «مردم»، و «رزم» را در تهران، «راستی» را در مشهد، «آذربایجان» را در تبریز و «جودت» را در اردبیل زیر چاپ می‌برد و تلاش می‌کرد افکار عمومی را توجیه و اقناع سازد و بدین‌ترتیب دایره فعالیت‌های خود را به کارهای عقیدتی، ایدئولوژیک و ارزشی توسعه دهد. حزب همچنین در جنوب کشور نیز دارای پایگاه بود و تلاش برای کار تشکیلاتی صرفا به شمال کشور محدود نمی‌شد.3
 
[حزب توده] از سال 1322 به بعد که از لحاظ تشکیلاتی بسیار قدرتمند شده بود شروع به فعالیت سیاسی کرد و در بسیاری از شهرهای ایران سلسله اعتصاباتی را به راه انداخت. این اعتصابات از جمله در کارخانه قند مرودشت و توسط کارگران این کارخانه و در یزد توسط کارگران کارخانجات نساجی این شهر سازماندهی شده بود؛ بااین‌حال موفقیت حزب در زمینه کار تشکیلاتی در خوزستان آشکار شد.  
گسترش حزب در جنوب
حزب توده پس از برگزاری نخستین کنگره خود به گسترش فعالیت‌هایش در جنوب نیز ادامه داد. حزب در بیش از 70 شهر جنوب کشور شعبه دایر کرد. در جنوب نه فقط از مراکز عمده شهری مانند یزد، بوشهر و دزفول، بلکه از مناطق صنعتی کوچکی چون آغاجری نیز شروع به عضوگیری کرد. چند روزنامه محلی نیز در این مناطق به راه انداخت. یکی از این روزنامه‌ها روزنامه «سروش» بود که در شیراز از آن استفاده شد. روزنامه «آهنگر» را در اصفهان و «رهبر» را در یزد به راه انداخت. این فعالیتی بود که حزب طی چند سال توانست انجام دهد و بر اثر آن، می‌توانست در سال 1324 ادعا کند که حزبی ملی است که در سراسر کشور دارای شعبات سازمان‌یافته است و هم در ایالات جنوبی و هم در ایالات شمالی ارگان رسمی و دفتر دارد.4
 
فعالیت‌های سیاسی حزب به مناسبت‌های مختلف
در فاصله سال‌های 1320 تا 1332 که اوج دوران فعالیت سیاسی حزب توده محسوب می‌شود، حزب به فعالیت‌های سیاسی روی آورد. در واقع از سال 1322 به بعد که از لحاظ تشکیلاتی بسیار قدرتمند شده بود شروع به فعالیت سیاسی کرد و در بسیاری از شهرهای ایران سلسله اعتصاباتی را به راه انداخت. این اعتصابات از جمله در کارخانه قند مرودشت و توسط کارگران این کارخانه و در یزد توسط کارگران کارخانجات نساجی این شهر سازماندهی شده بود؛ بااین‌حال موفقیت حزب در زمینه کار تشکیلاتی در خوزستان آشکار شد. این حزب با برپایی راهپیمایی عظیم چند ده‌هزار نفری روز جهانی کارگر در آبادان توانایی تشکیلاتی خود را به رخ کشید.
 
در همین ارتباط یکی از نمایندگان حزب کارگر پارلمان انگلستان پس از سفری رسمی به خوزستان گفت که ادبیات کمونیستی، کارگران کم‌سواد را تحت تأثیر قرار داده است. حزب همچنین با رهبری یک سلسله اعتصاب نفتی در ماه‌های اردیبهشت و خرداد قدرتش را به نمایش گذاشت. نکته جالب توجه در این مورد این است که این بزرگ‌ترین اعتصاب صنعتی بود که خاورمیانه در تاریخ به خود دیده بود. پس از این اعتصاب بود که نخست‌وزیر قوام یک هیئت میانجی به خوزستان فرستاد تا شرکت نفت را به تحقق برخی از خواسته‌های اعتصاب‌کنندگان وادارد؛ مذاکراتی که در نهایت با پیروزی اعتصاب‌کنندگان پایان یافت و حاکمیت مجبور شد به خواسته‌های آنها تن دهد.5
 
حزب توده با توجه به گسترش دامنه و حوزه نفوذ خود وارد فعالیت‌های حاکمیتی نیز شد و قوام سه نفر از وزرای کابینه خود را از میان اعضای حزب انتخاب کرد. در واقع سه وزارتخانه مهم بهداری، فرهنگ و بازرگانی به نزدیکان حزب واگذار شد. این حوزه نفوذ و قدرت به حدی بود که به دیده برخی از رهبران کشورهای غربی، حزب توده بزرگ‌ترین سازمان سیاسی کشور را در اختیار داشت و با قاطعیت و سرزندگی و شور و نشاط عمل می‌کرد.6
 
بااین‌حال حزب توده در سال 1327 با بحران مواجه شد. با سوء قصد به جان محمدرضا پهلوی و با توجه به قانون ممنوعیت فعالیت احزاب کمونیستی سال 1310، با حزب به‌شدت برخورد و تلاش شد تا آنجا که ممکن است فعالیت‌های آن محدود شود. [برای مطالعه بیشتر درباره ترور شاه رک: آیا رزم‌آرا در ترور شاه دست داشت؟] بااین‌حال این سخت‌گیری‌ها دوام چندانی نیاورد. انتخابات مجلس شانزدهم و تصمیم حکومت برای آزادی نسبی انتخابات در تهران، برای حزب توده این امکان را فراهم ساخت که به انتشار روزنامه بپردازد و عقاید خود را به اشتراک گذارد. بر این اساس بود که مجموعه‌ای از نشریات و روزنامه‌ها از سوی حزب توده و سازمان‌های وابسته به آن منتشر شد که از جمله آن می‌توان به مجله «به سوی آینده» اشاره کرد.7
 
دقیقا در همین مقطع بود که حزب توده با بازسازی خود بار دیگر به یک نیروی عمده سیاسی تبدیل شد و در بهار سال 1330 سلسله اعتصاب‌هایی را در مناطق نفتی برنامه‌ریزی کرد. حزب در اردیبهشت سال 1330 که دولت برای اولین‌بار پس از سال 1325 مراسم روز کارگر را مجاز اعلام کرد، در شهرهای اصلی تظاهراتی انجام داد و در تهران تعداد زیادی از افراد منصوب به خود را به خیابان آورد.8
 
یکی از بزنگاه‌هایی که حزب توانست خود را نشان دهد قیام 30 تیر 1331 بود. در واقع در این سال‌ها حزب به واسطه کار تشکیلاتی بسیار قوی توانسته بود اعتصاب‌های بسیاری را در شهرهای مختلف کشور از جمله مناطق صنعتی مثل اصفهان و آبادان به راه بیندازد. حزب حتی در سال 1332 قدرت بیشتری داشت و تظاهرات‌هایی در شهرهای مختلف کشور ترتیب داد. حزب توده همچنین در سالگرد قیام 30 تیر طی فراخوانی مردم را به اجتماع عمومی مقابل مجلس دعوت کرد.9
 
بااین‌حال حزب یکی از بزرگ‌ترین و راهبردی‌ترین اشتباهات خود را در کودتای 28 مرداد 1332 انجام داد و در وقایع منتهی به مبارزه برای ملی شدن صنعت نفت خود را کنار کشید و تنها کوشید از آن اوضاع به‌هم‌ریخته به نفع خود استفاده نماید. [برای اطلاع بیشتر رک: آیا حزب توده از جزئیات کودتا مطلع بود؟] بدین‌ترتیب کودتای 28 مرداد 1332 خود سرآغازی برای افول حزب شد. از سوی دیگر محمدرضا پهلوی که توانسته بود با کمک قدرت‌های خارجی قدرت را در دستان خود قبضه نماید، به سرکوب احزاب سیاسی دست زد و در این میان حزب توده نیز از این سرکوبی در امان نماند و در فاصله سال‌های 1332 تا 1338 به‌شدت با آن برخورد شد؛ بدین‌ترتیب از سازمان حزب توده، اثر چندانی برجای نماند.10  
 
در مجموع باید گفت که به‌رغم اینکه حزب توده از نظر سازمانی و تشکیلاتی نسبتا توانمند بود، به واسطه اینکه آرمان‌ها و ایدئال‌های آن با خواست و اراده جامعه ایرانی همخوانی و انطباق نداشت، نتوانست مقبول مردم ایران بیفتد؛ مضاف بر این، چهره این حزب به واسطه وابستگی‌اش به اتحاد جماهیر شوروی و حمایت از منافع این کشور، کم کم برای توده مردم آشکار شد. این امر در نقاط عطف تاریخی خود را نشان داد؛ زمانی که این حزب تحت تأثیر وابستگی‌اش به خارج، اغلب مخالف منافع ملی کشور و توده‌های مردم عمل کرد. نمونه این امر نیز غائله آذربایجان بود که حزب با حمایت از مواضع روس‌ها، تمامیت ارضی کشور را زیر سؤال برد.
 

رضا روستا، عضو کمیته مرکزی حزب توده، به اتفاق عده‌ای از هم‌مسلکان خود  
شماره آرشیو: 5936-1ع

پی نوشت:
1. یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب: از مشروطه تا انقلاب اسلامی، ترجمه کاظم فیروزمند، حسن شمس‌آوری، محسن مدیرشانه‌چی، تهران، چ ششم، ص 253.
2. همان، ص 262.
3. British Minister to the Foreign Office, “Memorandum on Parties Active in the General Election”, 1943, p 34.
4. یرواند آبراهامیان، همان، ص 270.
5. J.H. Jones, “My Visit to the Persian Oilfields”, Journal of the Royal Persian Society, 34 January 1947, pp 56-68.
6. U.S. Congress, Committee on Foreign Affairs, The Strategy and Tactics of world Communism, Washington D.C., 1949, pp 7-9.
7. مجتبی مقصودی، تحولات سیاسی اجتماعی ایران، تهران، روزنه، 1382، ص 209.
8. همان، ص 210.
9. همان‌جا.
10. علیرضا ازغندی، تحولات سیاسی ـ اجتماعی ایران، تهران، روزنه، 1382، ص 302.
 
 


کد مطلب: 7995

آدرس مطلب :
https://www.iichs.ir/fa/news/7995/گسترش-قدرت-عضوگیری-تبلیغ-اعتصاب

تاریخ معاصر
  https://www.iichs.ir