شاید نخستین دلیل شکست کودتایی که انگلیسیها ابتدا عنوان «چکمه» را برایش انتخاب کردند در این بود که برنامه یا پلن «اِی» (A) انجامشده از سوی کودتاچیان برای برکناری مصدق بیش از حد سادهانگارانه بود
نگاهی به ناکامی کودتای ۲۵ مرداد
کودتایی که در فرم و تاکتیک ایراد داشت
24 مرداد 1398 ساعت 8:00
شاید نخستین دلیل شکست کودتایی که انگلیسیها ابتدا عنوان «چکمه» را برایش انتخاب کردند در این بود که برنامه یا پلن «اِی» (A) انجامشده از سوی کودتاچیان برای برکناری مصدق بیش از حد سادهانگارانه بود
۲۵ تا ۲۸ مرداد سه روز سرنوشت ساز در تاریخ ایران معاصر محسوب میشود، اما این دوره سهروزه برای مثال به اندازه دوره پنجروزه نخستوزیری احمد قوام مورد مداقه قرار نگرفته است. [برای اطلاع بیشتر از این دوره نخستوزیری قوام رک: نخستوزیری پنجروزه؛ تاوان اشتباه محاسباتی] شاید کمتر نمونهای را بتوان در دنیا سراغ گرفت که طی یک بازه سهروزه، دو کودتا با شرایط و بازیگران یکسان اما در فرمی متفاوت رخ بدهد، اما اولی تیرش به سنگ بخورد و دومی در براندازی دولت محمد مصدق موفق باشد. این اتفاق در مردادماه سال 13۳۲ در ایران رخ داد؛ ۲۵ مرداد کودتا علیه دولت مصدق ناکام ماند، اما ۲۸ مرداد طعنهای سنگین به کودتای ناموفق نخست زد و موفق به سرنگونی این دولت شد.
ماجرا از این قرار بود که نیمه شب ۲۵ مرداد سرلشکر نصیری در جایگاه رئیس گارد سلطنتی، فرمان عزل مصدق را در خیابان کاخ و در منزل شخصی مصدق به وی ابلاغ کرد. مصدق که با تلفن سرهنگ مبشری، دبیر سازمان نظامی حزب توده ایران، از حرکت این گروه باخبر شده بود، فرمان را گرفت و رسید داد، اما بلافاصله نصیری را نیز دستگیر کرد و خبر دستگیریاش بهسرعت در شهر پیچید. محمدرضاشاه نیز از کلاردشت به رامسر و از رامسر به بغداد و سپس ایتالیا گریخت و این گونه بود که کودتای ۲۵ مرداد ناکام باقی ماند.
تمام شرایط کودتا را داشت
در واکاوی کودتای ۲۵ مرداد سال 13۳۲ باید عنوان کرد که این حرکت از تمامی ویژگیهای لازم و کلاسیک برای برخورداری از عنوان «کودتا» برخوردار بود؛ کودتایی که انگلیسیها ابتدا عنوان «چکمه» را برایش انتخاب کردند و ورود آمریکاییها به بازی هم نقشه کودتا را تغییر داد و هم نامش را به «عملیات آژاکس» مبدل کرد، اما در هر دو حال محور اصلی کودتا، شخص شاه و دربار بود.۱ این ائتلاف مدتی قبل از این نیز تلاش خود را برای برکناری مصدق در ۹ اسفندماه ۱۳۳۱ صورت داده بود، اما به دلیل دور بودن مصدق از مهلکه عقیم مانده بود.۲
۲۵ مرداد 13۳۲ بار دیگر برکناری مصدق در محک آزمون قرار داده شد، اما شکست خورد. شاید نخستین دلیل شکست کودتای ۲۵ مرداد را بتوان در «سادهسازی و تقلیل امور از سوی کودتاچیان» نسبت داد. در واقع برنامه و یا پلن «اِی» (A) انجامشده از سوی کودتاچیان برای برکناری مصدق بیش از حد سادهانگارانه بود و این سادهنگاری در فرم کودتا نیز خود را نشان داد؛ به این معنا که تصور میکردند با ابلاغ برکناری مصدق از نخستوزیری، وی نیز از آن به راحتی تمکین میکند؛ مصدق با همان «پیژامه تاریخی» همیشگی خود حکم را دریافت کرد، اما آن را «غیرقانونی» خواند و حاضر به تمکین از آن نشد؛ شاید بتوان عنوان کرد که کودتا از اساس دارای «ایراد فرمی» بود و عقیم به دنیا آمده بود؛ کودتاچیان وقت چندانی برای آن اختصاص نداده بودند و دقیقا به دلیل همین مسئله بود که بلافاصله پس از شکست در کودتا نیز درصدد مصالحه با دولت مصدق بودند. یادداشت بدل اسمیت، جانشین وزیرخارجه آمریکا و رئیس سابق «سیا» در ۲۷ مردادماه، خطاب به رئیسجمهور آمریکا گواه این مسئله است. وی در این نامه عنوان کرده بود: «اکنون ما ناچاریم با دید دیگری به جریان ایران نگاه کنیم و اگر میخواهیم چیزی از مواضع خود را در آنجا حفظ کنیم، احتمالا مجبور خواهیم شد که به هر ترتیبی شده، خودمان را با مصدق دمساز کنیم. این هم گره تازهای در روابط ما با انگلیسیها خواهد شد». این عقبنشینی سریع بیانگر این است که آنها به لحاظ فرمی به دلیل آنکه پیروزی خود را قطعی میدیدند در برهه اولیه خود را چندان دلمشغول گزینههای آلترناتیو یا نحوه مقابله با پاسخ منفی احتمالی مصدق نکرده بودند.
هرچند همین افراط در سادهسازی در امور را مصدق و یارانش نیز بعد از کودتای نافرجام صورت دادند و ماجرا را تمامشده تلقی کردند و به جای عادیسازی و آرام کردن شرایط، با سخنرانیهای آتشین خیابانی، به برتری کودتا در ۲۸ مرداد دامن زدند.۳ نمیتوان و نباید از اشتباهات تاریخی جبهه ملی و شخص مصدق پس از خنثیسازی کودتای ۲۵ مرداد به سادگی عبور کرد.
پایگاه سازمانی
مصدق بعدها در جلسات دادگاه خود عنوان کرده بود که هیچگاه نگران حزب توده نبوده؛ زیرا این حزب هیچ تانک یا حتی یک تیربار نیز در اختیار نداشته و درآمدهای آتی نفتی ایران و متعاقب آن شکوفایی اقتصادی میتوانسته پایگاه اجتماعی این حزب را کاهش دهد.۴
از سوی کودتاچیان سه گروه گارد سلطنتی از مقر خود در باغ شاه خارج شده بودند و نصیری با همراهی یک خودروی زرهی، دو دستگاه جیپ و دو کامیون نظامی مملو از گاردهای مسلح به سوی منزل مصدق حرکت کردند. اما در واقع شرایط به گونهای بود که نصیری وقتی به محل اقامت مصدق رسید خود را در برابر نیرویی بزرگتر دید
این عدم نگرانی در جریان کودتای ۲۵ مرداد برای مصدق حتی به همکاری حزب توده نیز منجر شده بود؛ همچنان که اصلا خبر اولیه کودتا را دبیر سازمان نظامی حزب توده در اختیار مصدق قرار داد. قصد نگارنده این نیست که عنوان کند حزب توده در جریان کودتای ۲۵ مرداد در کنار مصدق بود، بلکه منظور این است که مصدق در جریان کودتای ۲۵ مرداد هنوز از سوی برخی پایگاههای تشکیلاتی غیر از جبهه ملی مورد حمایت قرار میگرفت و همین مسئله اعتماد به نفس وی را برای برخورد با فرستاده شاه، که حکم عزل وی را داشت، بالاتر میبرد، اما در ۲۸ مرداد ناگهان این پایگاههای تشکیلاتی جای خود را به توده کمنام و نشانی دادند که به سود دربار، آمریکا و انگلیس عرصه را پر کردند.۵ این در حالی است که اعضای حزب کمونیست توده در روزهای ۲۶ و ۲۷ مرداد به بهانه هواداری از مصدق به راهپیمایی دست زده بودند، اما در روز ۲۸ مرداد هیچ عملی بر ضد کودتاچیان انجام ندادند. خلأ حضور پایگاه سازمانی در حمایت از نخستوزیر را در ۲۸ مرداد برادران رشیدیان و ذوالفقاریها به سود دربار پر کردند و با هدایت دلارهای آمریکایی زمینه را برای بازگشت محمدرضا پهلوی فراهم کردند.
مصدق آمادگی قبلی داشت
عامل دیگری را که شاید بتوان در زمره دلایل نافرجام ماندن کودتای ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ برشمرد، اطلاع قبلی مصدق و یارانش حتی از جزئیات شکلگیری و نحوه اجرای کودتا بود. از سوی کودتاچیان سه گروه گارد سلطنتی از مقر خود در باغ شاه خارج شده بودند و نصیری با همراهی یک خودروی زرهی، دو دستگاه جیپ و دو کامیون نظامی مملو از گاردهای مسلح به سوی منزل مصدق حرکت کردند. اما در واقع شرایط به گونهای بود که نصیری وقتی به محل اقامت مصدق رسید خود را در برابر نیرویی بزرگتر دید. رد پای نورالدین کیانوری را نیز میتوان در این ماجرا دید.
کیانوری به دلیل رابطه خویشاوندی نزدیک همسرش با همسر مصدق و نیز داشتن تلفن شخصی او توانست سریعا این اطلاعات را در اختیار مصدق قرار دهد و جزئیات اقدامات نصیری را به مصدق گوشزد کند.۶ مصدق البته در جلسه محاکمه خود کلیت این موضوع را تأیید کرد. او شرح داد که شخصی در ساعت ۷ بعدازظهر به منزلش تلفن کرده و وقوع کودتا را به همسرش هشدار داده است؛ به گفته وی همان شخص ناشناس اسامی افسران درگیر در کودتا را نیز فاش کرده است.۷
جمعبندی
۲۵ مرداد ویژگیهای لازم برای عنوان دادن کودتا را داشت، اما ایرادات خاص خود را نیز داشت؛ برخی بر این باور هستند ۲۵ مرداد ماکت و مینیاتوری از آن چیزی بود که در ۲۸ مرداد شکل نهایی خود را ظهور و بروز داد؛ برخی نیز کودتای نافرجام ۲۵ مرداد را مصداق «سنگ مفت؛ گنجشک مفت» آمریکا و انگلیس و دربار تلقی میکنند، اما شاید نگاه واقعبینانه این باشد که کودتاچیان و بهویژه آمریکاییها از شکست در کودتای ۲۵ مردادماه درس گرفتند و زمینه را برای پیروزی نهایی در ۲۸ مرداد فراهم کردند.
کودتای ۲۵ مرداد از نگاه نگارنده کودتایی عقیم بود؛ قابلهها و ماماهای کودتای ۲۵ مرداد، تصوری سادهانگارانه و البته قطعی از پیروزی خود داشتند و معتقد بودند صرف ابلاغ حکم برکناری مصدق به وی در شبانگاه ۲۵ مرداد به کنارهگیری وی منجر خواهد شد؛ این ایراد در فرم کودتا را مصدق با اطلاع قبلی از نقشه کودتا پاسخ داد؛ در واقع مصدق در این برهه همچنان به دلیل ارتباطات سازمانی خود از جزئیات کودتا آگاه شده بود و دست کودتاچیان را خوانده بود و بلافاصله موفق به خنثیسازی آن و دستگیری نصیری شد. مصدق بعدها در دادگاه نظامی خود نیز سخنانی بر زبان آورد که موید این مسئله بود؛ کامیابی در کودتای ۲۸ مرداد از سوی کودتاچیان بهویژه با تکیه بر تظاهرات خیابانی که منجر به مردهباد بر مصدق و زندهباد شاه شد در نهایت سبب گردید اهمیت تاریخی ۲۵ مرداد و شکست در کودتای این روز به بوته فراموشی سپرده شود.
تظاهرات گروهی از مردم تهران در آستانه وقوع کودتای 28 مرداد 1332
شماره آرشیو: 6068-11ع
پی نوشت:
1. مارک گازیوروسکی؛ کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، ترجمه غلامرضا نجاتی، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۸۲، ص ۹۸.
2. محمد مصدق، خاطرات و تالمات، به کوشش ایرج افشار، تهران نشر علمی، ۱۳۸۴، ص 19.
3. محمدعلی موحد، خواب آشفته نفت، تهران، کارنامه، 1378، ج 2، صص 736-783.
4. جلیل بزرگمهر، محمد مصدق در دادگاه نظامی، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۶۵، ص ۵۷۲.
5. یرواند آبراهامیان، کودتا (۲۸ مرداد؛ سازمان سیا و ریشههای روابط ایران و آمریکا در عصر مدرن)، ترجمه محمدابراهیم فتاحی، تهران، نشر نی، ۱۳۹۲، صص 266 و 267.
6. محمدجعفر محمدی، راز پیروزی کودتای 28 مرداد، تهران، 1358، بینا، ص 78.
7. همانجا.
8. جلیل بزرگمهر، همان، ص ۴۳۱.
کد مطلب: 8042