کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

عبدالوهاب اقبال

6 بهمن 1392 ساعت 11:47

مولف : بهاره فزونی

عبدالوهاب اقبال فرزند ابوتراب اقبال التولیه در سال 1285ش/1324ق. در مشهد به دنیا آمد. پس از اتمام تحصیلات متعارف مانند پدر به کار ملک‌داری و اجاره‌داری مشغول شد. عبدالوهاب در تمام عمر خود از بزرگترین مالکان و زمینداران جنوب خراسان محسوب می‌شد و اراضی وسیع او زبانزد آگاهان به امور بود. عبدالوهاب اقبال (اقبال‌التولیه) دوبار ازدواج کرد و حاصل این ازدواجها پنج فرزند دختر و پسر بود. اقبال، منصور و شهلا از همسر اول و کورش و حمیرا هم حاصل دومین ازدواج او محسوب می‌شدند...


 
شهردار، نماینده مجلس، استاندار، نایب‌التولیه، ملی‌گرا، متولد 1285ش، فرزند حاج ابوتراب اقبال التولیه و برادر دکتر منوچهر اقبال. مدتی به شهرداری مشهد رسید. در دوره شانزدهم و هفدهم قانونگذاری از کاشمر وکیل شد. مدتی هم استاندار کرمان شد. بعد از استانداری به نیابت تولیت آستانه حضرت معصومه (س) رسید. 1
 
عبدالوهاب اقبال فرزند ابوتراب اقبال التولیه در سال 1285ش/1324ق. در مشهد به دنیا آمد. پس از اتمام تحصیلات متعارف مانند پدر به کار ملک‌داری و اجاره‌داری مشغول شد. 2 عبدالوهاب در تمام عمر خود از بزرگترین مالکان و زمینداران جنوب خراسان محسوب می‌شد و اراضی وسیع او زبانزد آگاهان به امور بود.
 
عبدالوهاب اقبال (اقبال‌التولیه) دوبار ازدواج کرد و حاصل این ازدواجها پنج فرزند دختر و پسر بود. اقبال، منصور و شهلا از همسر اول و کورش و حمیرا هم حاصل دومین ازدواج او محسوب می‌شدند. گفته شده است که عبدالوهاب صوفی‌ مسلک و از ارادتمندان فرقه گنابادیه بود. 3 در جنگ جهانی دوم توسط متفقین دستگیر و نامش جزو زندانیان اراک و رشت ضبط گردید. 4
 
در سال 1328 در دوره شانزدهم قانونگذاری با کسب 9639 رأی از مجموع 12000 رأی از کاشمر به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب گردید، و در همین سال با کسب 1221 رأی در مجلس مؤسسان دوم حضور یافت. 5
 
در اولین اجلاس مجلس دوره شانزدهم که از سوم اسفند 1328 تا سوم اسفند 1329 طول کشید، عبدالوهاب اقبال در ترکیب هیئت رئیسه مجلس جای گرفت. در این دوره یکساله عبدالوهاب اقبال به اتفاق خسرو قشقایی، محمدعلی مسعودی، احمد دهقان، شیخ مهدی‌خان صدرزاده، دکتر احمد سید امامی و غلامرضا فولادوند در سمت منشیان مجلس انجام وظیفه می‌کردند.
 
از جمله اقدامات عبدالوهاب اقبال برای شهر کاشمر براساس اسناد موجود تلاش او جهت تجهیز بیمارستان و بهداری آن شهر و رفع نواقص و مشکلات مبتلا به آن بود. همچنین پس از ترور سپهبد رزم‌آرا به دست خلیل طهماسبی،  عبدالوهاب اقبال در زمره نمایندگانی قرار گرفت که مقتول را خائن به کشور ارزیابی کرده و مهدورالدمش خواندند وخواستار برائت و آزادی خلیل طهماسبی شدند.
 
عبدالوهاب اقبال در تمام دوران نخست‌وزیری دکتر مصدق شهردار مشهد بود. از جمله مهمترین کسانی که عبدالوهاب اقبال در دوران شهرداری مشهد سعی به نگهداری روابطه دوستانه با او داشت، امیرحسین ‌خان خزیمه علم بود، که در آن زمان نماینده قائنات و بیرجند در مجلس‌شورای‌ ملی بود و از متنفذان درجه اول خراسان محسوب می‌شد. گویا در همان اوایل انتصاب عبدالوهاب اقبال به شهرداری مشهد، گروه فدائیان اسلام او را به بی‌دینی یا پیروی نکردن از دین اسلام متهم کرده و به نوعی او را تهدید به مرگ نموده بودند. اما او بلافاصله طی نامه‌ای که در نشریات آن روزگار (24 مرداد 1330) به چاپ رسانید، اعلام داشت که «ایشان از پیروان حقیقی مذهب مقدس اسلام و فدایی آن هستند». 6
 
عبدالوهاب اقبال در اواخر سال 1334 بنا به دعوت دولت امریکا برای مدت سه ماه به آن کشور عزیمت نموده و پیرامون فعالیت عمرانی و اجتماعی مردم آمریکا مطالعات ارزنده‌ای کرد. 7
 
استانداری کرمان نیز از سمتهای دیگر عبدالوهاب اقبال بود که در دهه 1340 دریافت داشت، به نظر می‌رسد طی ماههای پایانی سال 1339 و در دوران کوتاه نخست‌وزیری جعفرشریف امامی که دوستی نزدیکی میان او و اقبال برقرار بود، این سمت به او داده شده باشد.
 
عبدالوهاب اقبال علی‌رغم تقاضای غیرمستقیم و از طریق دوستی با شریف امامی خواهان کسب مقام سناتوری در کرمان بود، اما شریف امامی نتوانست و یا نخواست! اقبال درحدود ماههای آبان و آذر 1340 از سوی گروهی از مخالفان در کرمان مورد حمله قرار گرفت و مضروب شد، و در اعتراض به این واقعه قصد عدم عزیمت به محل مأموریت خود را داشت که مقامات دولتی نگذاشتند.
 
عبدالوهاب اقبال از اواسط 1340ش متولی آستان مقدس قم شد و این مقام را تا اواخر عمر بر عهده داشت؛ گفته‌ها حاکی از آن است که در طی سالهای مدیریت آن آستانه شریف، مبالغ زیادی اختلاس کرد و در نقل و انتقال و فروش غیرقانونی اراضی آن دست داشت. از آخرین سمتهای او امیرالحاج زائران ایرانی در عربستان در سال 1338بود.
 
عبدالوهاب اقبال در واپسین ماههای عمر رژیم پهلوی درگذشت، مدتی قبل از مرگ بخشی از بدنش دچار بی‌حسی و فلج شده بود. 8

پی نوشت:
 
1. باقر عاقلی، شرح حال رجال سیاسی و نظام معاصر ایران (تهران: نشر گفتار، نشر علم، 1380)، ج1، ص160.
2. منوچهر نظری، رجال پارلمانی ایران (از مشروطه تا انقلاب اسلامی) (تهران: فرهنگ معاصر، 1390)، ص 126.
3. مظفر شاهدی، زندگانی سیاسی خاندان اقبال (تهران: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1388)، ص104.
4. حضرت آیت‌العظمی سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی (تهران: وزارت اطلاعات، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1388)، ص 234.
5. منوچهر نظری، ص 126.
6. مظفر شاهدی، ص110-107.
7. ع. رضائی (عبید)، خدمتگزاران خراسان ([بی‌جا]: سازمان تعاونی همگانی، [1350])، ص 7.
8. مظفر شاهدی، ص 112-116.


کد مطلب: 814

آدرس مطلب :
https://www.iichs.ir/fa/news/814/عبدالوهاب-اقبال

تاریخ معاصر
  https://www.iichs.ir