کتاب «طلوعی در غروب» (ادبیات و موسیقی در آیین عزاداری زمینهخوانی) با هدف معرفی و احیای آیین زمینهخوانی، که در تهران و ری مرسوم بود، به کوشش علی عابدی تألیف و به همت پژوهشکده تاریخ معاصر در یکهزار شماره چاپ و منتشر شده است.
پژوهشکده تاریخ معاصر با هدف آشنایی هرچه بیشتر علاقهمندان با آیین زمینهخوانی، لوح فشردهای را ضمیمه کتاب کرده که در آن، صوت سی نوحه به سبک زمینهخوانی آمده است. این سی نوحه را استاد میلاد کیایی نتنویسی کرده و علی عابدی، مؤلف کتاب، خوانده است. همچنین مجموعه عکسها و دستخط آقارضا خوشنویس و نسخهها و دستکهای قدیمی نیز در کتاب چاپ شده است.
کتاب «طلوعی در غروب» (ادبیات و موسیقی در آیین عزاداری زمینهخوانی) با هدف معرفی و احیای آیین زمینهخوانی، که در تهران و ری مرسوم بود، به کوشش علی عابدی تألیف و به همت پژوهشکده تاریخ معاصر در یکهزار شماره چاپ و منتشر شده است.
پژوهشکده تاریخ معاصر با هدف آشنایی هرچه بیشتر علاقهمندان با آیین زمینهخوانی، لوح فشردهای را ضمیمه کتاب کرده که در آن، صوت سی نوحه به سبک زمینهخوانی آمده است. این سی نوحه را استاد میلاد کیایی نتنویسی کرده و علی عابدی، مؤلف کتاب، خوانده است. همچنین مجموعه عکسها و دستخط آقارضا خوشنویس و نسخهها و دستکهای قدیمی نیز در کتاب چاپ شده است.
زمینهخوانی، خواندن نوحه در دستگاههای موسیقی ایرانی است و مداح با تسلط بر ردیفهای آواز ایرانی نوحهای را که شامل شرح حال کامل ائمه معصومین(ع) و یا شهدای کربلاست، میخواند. برای نخستینبار در اواخر دوره قاجار مرحوم حاج حسین بابا متخلص به «مشکین» به سرودن نوحه در دستگاههای موسیقی ایرانی اقدام کرد. چنانکه گفته شد، نوحه زمینهخوانی شامل شرح حال کامل شخصیتی است که نوحه به آن میپردازد؛ بنابراین گاهی چند صفحه به یک نوحه اختصاص پیدا میکند. سبک سینهزنی زمینهخوانی ویژگیهای خاص خود را دارد و برخلاف سینهزنی عام که عمدتا تکضرب است، گاهی سهضرب و گاهی پنجضرب میشود.
به همین مناسبت با دکتر موسی حقانی، رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر، درباره ضرورت انتشار کتاب به گفتوگو پرداختهایم که متن آن به علاقهمندان تقدیم میشود.
پژوهشکده تاریخ معاصر براساس کدام ضرورت به انتشار کتاب طلوعی در غروب اقدام نمود؟
کتاب 《طلوعی در غروب》 با موضوع آیین زمینهخوانی است که در شهر ری و استان تهران و برخی از شهرهای ایران در زمان قاجار رایج بود. این کتاب به همت آقای علی عابدی تدوین و تالیف شد.
پژوهشکده تاریخ معاصر از آنجا که ادبیات عاشورایی در تحولات سیاسی و فرهنگی ایران از دوران صفویه به بعد بسیار تاثیرگذار بوده و نیز با توجه به زمینه فعالیت خود که تاریخ معاصر ایران و مسائل گوناگون فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی این حوزه مطالعاتی است از این پژوهش که جزء مسائل دینی ماست حمایت کرد.
علی عابدی پژوهشگری است که حدود سی سال از عمرش را صرف پژوهش در زمینه آیین زمینهخوانی و سخنوری کرده است. او این آیین گرانبها را از استادان خودش به ارث برد و با سعی و کوشش توانست آنچه از این میراث ارزشمند در گوشه خانهها و کتابخانهها مدفون شده بود جمعآوری و دستهبندی کند.
متاسفانه سبک عزاداری زمینهخوانی نسبت به سبک دیگر عزاداری که راسته خوانی است فراگیر نشد. در دوره رضاخان بهخصوص در هشت سال آخر زمامداری او، عزاداری ممنوع شد. در اواخر حکومت رضاخان مشکلات فراوانی برای شاعران مذهبی و مداحان بهوجود آمد. اما با وجود آن فشارها اقامه عزا در ایران تداوم یافت. یکی از زمینههایی که رضاخان با آن به ستیز برخاست ادبیات آیینی و شعائر ظلمستیز و عدالتمحور شیعی بود.
جرقه این کار چگونه زده شد؟
بنده در زمینه عزاداری در ادوار تاریخی در حال تحقیق بودم تا به زمان قاجار رسیدم و با زمینهخوانی و مشکین بابا آشنا شدم. ادامه این تحقیق مرا به آقای عابدی وصل کرد که علاقهمند به زمینهخوانی بود و در این زمینه مطالبی منتشر کرده بود. در ملاقات با ایشان دریافتم که در حال جمعآوری اشعار و نوحههای نابی که در سبک زمینهخوانی سروده شده و پژوهش درباره آنهاست. به این ترتیب زمینه تدوین این پژوهش فراهم شد.
آقای عابدی وقتی حامی پیدا کرد دلگرم شد تا گردآوری این نوحهها و ارائه پژوهش خود در قالب کتاب بپردازد. خوشبختانه زحمت دوستان نتیجه داد و کتاب تألیف شد.
لطف کنید درباره آیین زمینهخوانی توضیح بفرمایید؟
در مقدمه کتاب تاریخچهای از زمینهخوانی ارائه شده است. حسین آقا مشکین یا حسین بابا آیین زمینهخوانی را ابداع کرد و با کمک عارف قزوینی توانست آن را به کمال برساند. متاسفانه اطلاع کمی از زندگی ایشان وجود دارد. اما درباره آیین عزاداری ابداعی ایشان باید به شباهت اصلی زمینهخوانی و راستهخوانی اشاره کرد که عبارت است از اینکه هر دو در مدح ائمه عصمت و طهارت خوانده میشود و هنگام خواندن این نوحهها، عزاداران بر سینه میزنند، با وجود این، نوحههایی که در زمینه خوانی سروده و خوانده میشود براساس دستگاههای موسیقی است؛ درحالیکه در راستهخوانی الزامی به این کار نیست.
آیین زمینهخوانی با تاریخ ایران گره خورده است و شخصیتهای ادبی مانند عارف قزوینی در ابداع آن نقش داشتهاند. زمینهخوانی یک آیین است و مقررات خاص خودش را دارد، اما متاسفانه اغلب آن را با زمینه
خوانی سبک دیگر مداحی که به راستهخوانی شهرت دارد و امروز در ایران رواج دارد و بخشی از مراسم نوحهخوانی است اشتباه میگیرند. در زمینهخوانی گاهی نوحه در چند دستگاه سروده میشود که به آن مرکبخوانی میگویند.
مرحوم مشکین یا حسین بابا مبدع زمینهخوانی در دوره قاجار میزیست. ظاهرا دوره ناصری و مظفری را درک کرده بود و زمان رضاخان هم زنده بود. او فجایای دوره رضاخان را دیده بود و دوستی و رفاقتی با عارف قزوینی داشت و در ابداع این سبک از ظرفیتهای عارف قزوینی استفاده کرد.
این آیین بخشی از تاریخ معاصر ایران است که با زندگی و ادبیات مردم ارتباط دارد. ظاهرا آن بخشهای فنی کار که شامل سرودن و تنظیم شعر براساس دستگاه است با کمک عارف قزوینی صورت گرفته است. خود عارف هم ابتدا نوحهخوان بود بسیاری از شعرا و آوازخوانهای معروف ایرانی یا نوحهخوان بودند یا تعزیهخوان. این امر نشاندهنده ظرفیت ادبیات آیینی در ایران است.
زمینهخوانی از آیین سخنوری تاثیر گرفت. آیین سخنوری در تهران رواج داشته است. کسانی که ادعای دانش ادبی داشتند، شاعر بودند یا ذوق و قریحهای داشتند و در مراسم سخنوری شرکت میکردند و استعداد خود را به نمایش میگذاشتند.
فرد مدعی باید در حضور سرسلسله سخنوری که شاعری ادیب و توانا بود با سوالات و جواب و در قالب شعر فیالبداهه هنر خود را به نمایش میگذاشت.
شعر در زمینهخوانی کاملا جلوه دینی و مذهبی داشت اما در آیین سخنوری مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هم مطرح میشد. مسائل و مشکلات جامعه در آیین سخنوری به صورت سوال و جواب شاعرانه مطرح میشد.
اما همین سوال و جواب در آیین زمینهخوانی بین نوحهخوان و میاندار و سینهزن شکل میگرفت. افول آیین سخنوری به جامعه ایرانی این هشدار را میدهد که نسبت به حفظ میراث فرهنگی و ادبی خویش حساس باشد.
به خصوص با رواج سبکهایی که در شان عزاداری سیدالشهدا و آل الله نیست. امیدوارم با معرفی سبک قدیمی و ریشهدار زمینهخوانی و احیای آن دیگر شاهد ترویج سبکهای غیر مرسوم و غربی و عاری از معنویت در کشور نباشیم.
زمینهخوانی قبل از ترویج سبک راستهخوانی توسط حاج محمد مرزوق کربلایی رایج بود. جالب است بدانید زمانی که رضاخان از ایران فرار کرد حاج مرزوق کربلایی مبدع سبک راستهخوانی در اولین محرم پس از فرار رضاخان در ابتدای دسته عزاداری با صدای بلند فریاد میزد کو آن زندیقی که عزاداری سیدالشهدا را ممنوع کرد؟! دیدید به چه روزی افتاده و چگونه ذلیلانه از ایران رفت.!
آیین زمینهخوانی با وجود محدودیت عزاداری در دوره رضاخان رشد و بسط پیدا کرد. شاگردان مرحوم مشکین حاج آقا رضا خوشنویس این سبک را در خانهها گسترش دادند. البته برخی اعتقاد دارند این محدودیتها موجب شکوفایی آیین زمینهخوانی شده است. چرا که خانهها ولو مخفیانه مراکز عزاداری شد که نسبت به مساجد از نظر تعداد گستردگی بیشتر داشت.
آیین زمینهخوانی به صورت نشسته برگزار میشود خیلی شور ندارد یا بهتر بگویم آن شوری که در راستهخوانی است در زمینهخوانی وجود ندارد.
سینهزنی در ایران دو بال دارد: یک بال آن راستهخوانی و بال دیگر آن زمینهخوانی است. هر دو سبک جزء میراث گذشته ماست؛ البته کسی که زمینهخوانی میکند باید بر دستگاه آوازی مسلط باشد، اما در راستهخوانی لزومی وجود ندارد که مداح دستگاه آوازی بداند.
احترام به پیشکسوت و ارتباط با میاندار در آیین زمینهخوانی از اهمیت والایی برخوردار است اما در راستهخوانی ارتباط به اندازه زمینهخوانی میان میاندار و مداح وجود ندارد. ساختار منظم آیین زمینهخوانی باعث شد برخیها به سبک راستهخوانی پناه ببرند.
ویژگی دیگر زمینهخوانی این است: چون نوحه در دستگاه آوازی خوانده میشود و سینهزن با میاندار همراه است، برای پاسخ باید دقت کند در چه دستگاهی نوحه خوانده میشود تا همراهی کند. این همراهی و دقت باعث توجه بیشتر و انتقال مرثیه میشود.
پژوهشکده به سهم خود تلاش دارد با تحقیق در تاریخ دویست سال اخیر میراث فرهنگی کشورمان را معرفی کند. سعی کردیم از این اثر پژوهشی حمایت کنیم؛ چون بخشی از تاریخ سیاسی دینی و فرهنگی کشور ماست. خوشبختانه بعد از دقتهای زیاد و مشاوره با اهل فن این پژوهش به پایان رسید. امیدواریم این اثر جامع بعد از رونمایی در معرض علاقهمندان قرار گیرد و ضمن استفاده نقد و بررسی شود.
نهادهای فرهنگی در ترویج این سبک معرفتافزای عزاداری چه اقداماتی میتوانند انجام دهند؟
موسسات و مراکز آیینی و رسانهها به خصوص رسانه ملی میتوانند نقش ویژهای در معرفی آیین نوحهخوانی داشته باشند. در حال حاضر هم رسانه ملی در ترویج عزاداری کوشش موثر میکند و در زمانهای مختلف مراسم عزاداری را پوشش میدهد، ولی متاسفانه مراسم زمینهخوانی پوشش داده نمیشود.
خوشبختانه ظرفیت بالایی در حوزه ادبیات بهویژه ادبیات آیینی در کشور وجود دارد. ادبیات بخشی از زندگی مردم ایران است و رکن اصلی ترویج زبان فارسی در کشور به شمار میآید. ظرفیت ادبی کشور میتواند در خدمت این آیین قرار گیرد و در غنای این آیین موثر باشد.
بیشک شاعران آیینی با شعرهای غنی و جدید در ارتقا بخشنیدن به این آیین نقش موثری میتوانند داشته باشند تا محدود به شعرهای مشکین بابا نشویم؛ البته ایشان شعرهای خوبی سرودند. مراکزی مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان تبلیغات اسلامی نیز لازم است در ترویج این آیین مشارکت کنند تا میراثی از این دست به خوبی معرفی و احیا شوند.
از دیگر آیینهایی که باید احیا شود آیین سخنوری است. این آیین که در سی شب ماه مبارک رمضان برگزار میشد، پر از مضامین گوناگون اخلاقی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بود که قادر است جای سرگرمیهای بیمحتوا را پر کند.
مداحان با آموختن دستگاه آوازی در غنا بخشیدن آیین زمینهخوانی همراه میشوند.
البته سخت است، قبل از آن باید اشعاری پرمحتوا در دستگاههای موسیقی غنی ایرانی سروده شود و مداح هم بر دستگاهها مسلط گردد، ذائقه سینهزن هم وقتی با سبکی فاخر و ضابطهمند مواجه شود به سوی آن میل پیدا میکند.
متاسفانه در برخی از مجامع اشعاری که سروده میشود خالی از محتوا و مفاهیم لازم است، اما مدام هم در حال تکرار شدن است.
بنابراین وجود شاعران و مداحان آموزشدیده در تعالیبخشی این آیین موثر است. مضامین عاشورایی فراسرزمینی و فطریاند و منطقه جغرافیایی نمیشناسد. عاشورا اگر به درستی و با زبان فاخر ارائه شود قادر است مرزها را درنوردد؛ همانگونه که امروز درنوردیده است. اشعار باید با توجه به تحولات بزرگی که با انقلاب اسلامی در جهان رخ داده است سروده شود، امروز آموزههای عاشورایی در تقابل با استکبار جهانی تحولاتی بهوجود آورده است و شعر آیینی باید این تحولات را منعکس و زمینههای فکری و احساسی تحولات بزرگتر را به سهم خود مهیا کند.