کتاب «طلوعی در غروب» (ادبیات و موسیقی در آیین عزاداری زمینهخوانی) چندی پیش به کوشش علی عابدی تألیف و به همت پژوهشکده تاریخ معاصر روانه حوزه کتاب و کتابخوانی شد. در این کتاب آیین عزاداری زمینهخوانی، که برای نخستینبار در اواخر دوره قاجار مرحوم حاج حسین بابا متخلص به «مشکین» آن را ابداع کرد، معرفی شده است. برای آشنایی با این آیین و چرایی لزوم انتشار این کتاب با علی عابدی، که بسیاری از مداحیهای کنونی را برگرفته از سبک غربی میداند، گفتوگویی ترتیب دادهایم که در ادامه خواهیم خواند.
آقای عابدی شما برای جمع آوری نوحههای آیین زمینهخوانی که در گوشه خانهها و کتابخانه مدفون بود چهل سال زحمت کشید تا در قالب کتاب «طلوعی در غروب» منتشر شود؛ هدف شما از تألیف این کتاب چه بوده است؟
برای پاسخ به پرسش شما که ضرورت تألیف کتاب «طلوعی در غروب» چیست؟ نخست باید خاطرهای برای شما تعریف کنم. نخستین آشنایی من با آیین زمینهخوانی زمانی بود که پدرم مرا که کودک هفت یا هشتساله بودم، به پاتوق زمینهخوانی در شهر ری برد. در آیین زمینهخوانی احترام به پیشکسوت و ارتباط با میاندار از اهمیت والایی برخوردار است، اما در راستهخوانی به اندازه زمینهخوانی ارتباط میان میاندار و مداح وجود ندارد.
نخستین نوحهای که در مراسم شنیدم ضرب آهنگ و ریتم خاصی داشت و در ذهن کودکانه من باقی ماند و درگیرم کرد. بعدها که بزرگتر شدم دیدم این آیین در حال فراموش شدن است؛ چون همه مداحان را میشناختم سعی کردم نوحهها را جمعآوری کنم. اما من در جمعآوری نوحه با مشکل روبهرو شدم؛ چون داشتن نوحه امتیازی تلقی میشد، به سختی نوحه را به من میدادند.
در ضمن اجرای نوحهها به دلیل ساختار موسیقایی سخت بود. برای جمعآوری نوحه وقت صرف کردم. به این نتیجه رسیدم نوحهها را جمعآوری کنم که اگر جوانی مثل من علاقهمند به آیین زمینهخوانی باشد، نوحهها را یکجا داشته باشد و مشکلاتی که من کشیدم را نداشته باشد.
آیین زمینهخوانی از آثار ملی ماست. سعی کردم دستکهای پراکنده را در یک مجموعه گرد هم بیاورم تا مانند یک گنجینه در یک مجموعه در دسترس علاقهمندان قرار گیرد. برخی دستکها خیلیها ناقص بود؛ باید برای گردآوری دستکهای قدیمی به استادان رجوع میکردم تا کامل شود.
عشق به این کار مرا به بزرگترین استادان اهل فن مانند حاج آقا رضا خوشنویس و اخوان کاوه رساند. نوحهها را از آن دو بزرگوار و دیگر استادان فن گرفتم. دستکهایی را که در اختیارم بود تصحیح کردم و در این کتاب گرد آوردم.
مهمتر از گردآوری دستکها این بود که برخی از نوحهها باید در استدیو اجرا میشد تا علاقهمندان این نوحه که با ریتم نوحه آشنا نبودند دچار مشکل نشوند. با همکاری دکتر موسی حقانی، رئیس پژوهشکده تاریخ، سی نوحه در استدیو اجرا شد. خوشبختانه استاد میلاد کیایی، موسیقیدان و آهنگساز، در نتنویسی نوحه همکاری کردند.
یکی از تأکیدات مقام معظم رهبری احیای مداحی فاخر و بااصالت است. آنگونه که فرمودید در ابداع آیین زمینهخوانی عارف قزوینی نقش داشت. نقش شاعران یا موسیقیدانان در احیای این مراسم چیست؟
این نوحه را مرحوم حسین بابا متخلص به مشکین، که هم شاعر و هم نوازنده تار و هم نقال بود، همراه دوست و رفیق شفیقش، عارف قزوینی، ابداع کرد. او این نوحهها را سرود و عارف آهنگگذاری کرد.
مداحی فعلی، که عموما در سبک راستهخوانی است، برگرفته از سبکهای بیمایه غربی است، اما نوحه زمینهخوانی با بهرهگیری از مقاتلی مانند لهوف سید بن طاوس و منتهیالامال و نفسالمهموم سروده شده است. نوحه زمینهخوانی بهجامانده هم وزین و معنادار هم مطابق وزن و دستگاه ایرانی است؛ مثلا یک نوحه در دستگاه سهگاه آغازمیشود و در همان دستگاه به پایان میرسد یا اینکه به صورت مرکبخوانی اجرا میشود یا نوحه در دستگاه ماهور آغاز میشود و با مدولاسیون به دستگاههای دیگر مثل سهگاه و همایون و متقابلا برگشت به ماهور به پایان میرسد.
در خصوص دغدغه مقام معظم رهبری در رابطه با اشاعه نوحههای اصیل یکی از بهترین کارهایی که میتواند به اجرایی شدن این دغدغه کمک کند فراگیر شدن آیین زمینهخوانی است؛ البته برای فراگیر شدن آیین زمینهخوانی مداحان باید آموزش لازم را ببینند. آیین زمینهخوانی برگرفته از آهنگ اصیل ایرانی است.
روز نخستی که برای نتنویسی خدمت استاد میلاد کیایی رسیدم فکر نمیکرد کار پیچیده باشد؛ پذیرفتند روزی دو یا سه نت بنویسند، اما وقتی با نوحه آشنا شد و نوحه را گوش کردند متعجب شدند و براساس ملودی ساز هم زدند و برای نتنویسی این سی نوحه یک سال هفتهای 2 یا 3 جلسه وقت گذاشتند. ایشان به من گفتند: من با بزرگان موسیقی هم آهنگ ساختم و هم نوازندگی کردم و کتاب در حوزه موسیقی منتشر کردم، اما سختترین کاری که در عمرم کردم نتنویسی این سی نوحه بوده است.
یکی از علل پیچیده بودن نوحههای زمینهخوانی آنی بودن و حسی بودن نوحههاست. اهل موسیقی میدانند نت نوشتن برای شعر حسی سخت و مشکل است. استاد کیایی در برنامه گلها مشارکت داشتند و به من گفتند به جرئت میتوانم قسم بخورم بسیاری از آهنگهایی که در برنامه گلها ساخته شده بود برگرفته از ملودی نوحههاست. حاضرم با دلیل و مدرک به هر علاقهمندی که شک دارد ادعایم را ثابت کنم.
این نوحهها ساختار پیچیدهای دارند اگر بخش کوچکی از این نوحهها را تغییر بدهی ساختار بهم میخورد. نوحههای زمینهخوانی شامل دم، ریز، اوج و فرود و مدولاسیون است. توجه به همه اینها نوحهها را پیچیده کرده است.
با توجه به سخنان شما مداحها برای اجرای آیین زمینهخوانی باید دستگاه آوازی فرا بگیرند؟
صدردصد
به نغمههای از عارف قزوینی ماننده است؟
البته مرحوم عارف قزوینی مستقیما نوحه نسرودهاند؛ همه این نوحهها را با همکاری مرحوم مشکین ساختند. شاعرهای دیگر هم نوحههایی برای آیین زمینهخوانی گفتهاند و این نوحهها موجود است، اما نوحههایی که مرحوم مشکین با هماهنگی عارف قزوینی گفته از جایگاه ویژه و بالای برخوردار است؛ مثلا نوحههایی که مرحوم مبهوت و مشفق گفته نوحههای خوبی است، اما مداحی مرحوم مشکین شاخصههایی دارد که نوحههای دیگر چنین ویژگیهایی ندارد. میتوانیم اینگونه بگوییم که مرحوم مشکین هم خودش موزیسین بوده است و هم با همکاری عارف قزوینی نوحه را ساخت که ویژگی شاخصی دارند.
بنابراین با انتشار این کتاب این امکان وجود دارد که خلأ موجود در مداحی حال حاضر ما پر شود؟
ترویج آیین زمینهخوانی امکان رهایی از مداحی که برگرفته از آهنگ غربی را برای کشور شیعی فراهم میکند. در راستهخوانی دانستن دستگاه آوازی مهم نیست؛ مثلا مداحی یه شور یا دشتی را به صورت واحد میخواند، اما در زمینهخونی، مداح باید دستگاه موسیقی و آوازی را فراگرفته باشد. در نوحههای زمینهخوانی مداح مکلف است دستگاهها را بیاموزد یا به صورت تجربی و سینه به سینه در پاتوقها زانو بزند و فرا بگیرد.
نهادهای فرهنگی چه اقداماتی میتوانند انجام دهند که سنت حسنه زمینهخوانی احیا شود؟
مراکزی مانند شهرداریها، سازمان تبلیغات اسلامی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میتوانند به احیای این سنت حسنه کمک کنند؛ بهویژه آنکه مکانی در اختیار ما قرار دهند تا محلی برای آموزش آیین زمینهخوانی داشته باشیم.
این مکان حسینه و مسجد نباشد تا بتوانیم در آنجا آیین زمینهخوانی را آموزش بدهیم. در پاتوقها نمیشود به علاقهمندان زمینهخوانی آموزش داد؛ چون یک شب میآیند استفاده کنند و بروند. من قول صدرصد میدهم اگر حمایت کنند، در عرض سه یا چهار سال در کل ایران آیین زمینهخوانی را رواج میدهیم و حلقه مفقوده عزاداری در ایران پر میشود.