طی یک قرارداد استعماری با عنوان پگینگ، دولت بریتانیا در 1898م توانست جزیره هنگکنگ را از امپراتوری چین جدا کند، اما درست بعد از یک قرن کشور چین توانست این جزیره را دوباره به اراضی سرزمین خود بازگرداند. به دلیل شباهت این عهدنامه، با قراردادهای استعماری ترکمنچای و گلستان، این سؤال پیش میآید که آیا ایران میتواند بخشهای جداشده شمالی کشور در زمان قاجار را دوباره باز پس گیرد؟
طی یک قرارداد استعماری با عنوان پگینگ، دولت بریتانیا در 1898م توانست جزیره هنگکنگ را از امپراتوری چین جدا کند، اما درست بعد از یک قرن کشور چین توانست این جزیره را دوباره به اراضی سرزمین خود بازگرداند. به دلیل شباهت این عهدنامه، با قراردادهای استعماری ترکمنچای و گلستان، که بخشی از خاک ایران توسط دولت روسیه وقت جدا شد، این سؤال پیش میآید که آیا ایران میتواند بخشهای جداشده شمالی کشور در زمان قاجار را دوباره باز پس گیرد. در ادامه این نوشتار قصد داریم در ابتدا به شرح دقیق قراردادهای گلستان، ترکمنچای و پگینگ بپردازیم و در انتها ضمن بررسی شباهت و تفاوت این قراردادها، امکان بهوجود آمدن شرایط هنگکنگ برای سرزمینهای سابق ایران را بررسی کنیم.
1. اهمیت استراتژیک جغرافیای ایران
قاجارها تقریبا به مدت 135 سال بر ایران حکمرانی نمودند. این دوران مقارن توسعه سیاستهای استعماری دول قدرتمند اروپایی در آسیا بود که سعی داشتند برای منافع استراتژیک خود دامنه نفوذ خود را در همه نقاط آسیا گسترش دهند. انگلستان و روسیه دو امپراتوری بودند که ایران را میدان رقابت خود قرار دادند و از جنوب و شمال پیش روی نمودند تا بر همه این سرزمین دستاندازی کنند. در این میان روسیه تلاش کرد به منظور کسب منافع اقتصادی بیشتر و عقب نماندن از انگلستان، مرزهای خود در آسیا را گسترش دهد و مکانهای استراتژیک را پیش از انگلستان تصرف کند. بدین منظور در تلاش بود تا بر هند و افغانستان و چین و اقیانوس هند مسلط شود. برای این منظور نیاز بود روسیه ابتدا سرزمینهای از ایران که اهمیت جغرافیایی داشتند یعنی گرجستان و داغستان را اشغال کند تا بتواند به افغانستان، اقیانوس هند و هندوستان نزدیکتر شود.1
2. عهدنامه گلستان
به منظور اهداف ازپیشتعیینشده در ماه اکتبر 1812، سپاه روس به یک حمله وسیع اقدام نمود و عباسمیرزا، فرمانده نظامیان ایرانی، در اصلاندوزی شکست سختی خورد. پس از آن، روسها ایران را محاصره نمودند و در ساحل رود ارس مستقر شدند. لنکران اشغال شد. در ادامه در ژانویه 1813 سواحل غربی خزر در اشغال قوای روسی بود. ایرانیان از شکستهای پی در پی ضعیف و خسته شده و آماده مذاکره بودند. مذاکرات در قریه گلستان در منطقه قراباغ شروع شد. میرزا ابوالحسنخان شیرازی از جانب ایران و ژنرال رادشیچف به نمایندگی روسها در مذاکرات شرکت نمودند. مباحثات بسیار درگرفت و بالاخره عهدنامه گلستان در 12 اکتبر 1813 بین دول ایران و روسیه تزاری به امضا رسید. طبق این سند شهرهای باکو، دربند، شیروان، قرهباغ، شکی و قسمتی از طالش از خاک ایران جدا شد و دولت ایران متعهد گردید ادعایی نسبت به گرجستان، داغستان و ابخار و ایمیتا نداشته باشد. مواد 2 و 3 قرارداد، الحاق این قسمت از ایران را به روسیه تضمین میکند. مواد دیگر قرارداد نیز هریک دستاندازی به اقتصاد کشور را برای روسیه تسهیل نمود. اما حدود مرزی بین دو کشور نیز در متن قرارداد مبهم و نامعلوم باقی ماند.2
3. تلاش برای بازپسگیری
فتحعلیشاه گمان میکرد با مصالحه و نرمش در برابر تزار، روابط دو کشور را به موضع دوستانه میکشاند و سرزمینهای واگذارشده به روسیه را پس میگیرد. به دنبال این فکر میرزا ابوالحسنخان شیرازی را در ماه مه 1814م، با هدایای بسیار به دربار روسیه روانه کرد، اما پاسخ تزار منفی و خصمانه بود. در ادامه تزار روس در بیانیهای که در تاریخ 16 ژانویه 1818م انتشار داد، بر مفاد معاهده گلستان تأکید نمود و قفقاز را متعلق به روسیه و سعادت و امنیت مردم آن دیار را در جدایی از ایران و پیوند با روسیه خواند. فتحعلیشاه، که اقدامات خصمانه دشمن و ناتوانی در برابر آن را دید، ناچار به دادخواهی از سایر کشورها، سفرای ایران را در 1819م روانه دربار سلطان محمود دوم، پادشاه عثمانی، فرانسوای اول امپراتور اتریش و لویی هجدهم پادشاه فرانسه و پرنس آ اف ویلز، نایبالسلطنه انگلیس، نمود و تا شاید بدین طریق بتواند سرزمینهای ازدسترفته را بازستاند، اما هیچ یک از دول یادشده به دلیل قرارداد محکم گلستان حاضر به میانجیگری برای بازپسگیری سرزمینهای ایران نشدند.3
مطابق این معاهده [: نانجینگ]، دولت چین موافقت کرد بنادر خود را به روی انگلستان باز بگذارد، از واردات این کشور عوارض گمرکی نگیرد، مانع مهاجرت کارگران «پرکار و ارزانمزد» چینی به مستعمرات انگلستان نشود و... . این معاهده سبب افزایش چشمگیر موازنه تجاری به نفع بریتانیا شد و در این تجارت بندر هنگکنگ نقش اساسی داشت
4. عهدنامه ترکمنچای
روسها، که سر سازش نداشتند و قصد فشار بر ایران و تجاوز بیشتر به حدود کشور برای منافع خود را داشتند، با بهانه مشخص نبودن مرزها در عهدنامه گلستان، به خاک ایران تعرض کردند و دوره دوم جنگهای ایران و روسیه را بهوجود آوردند. در 25 ژوئن 1826، عباسمیرزا برای جواب دادن به روسها با قوای خود به سپاه روس حمله و لنکران و طالش را آزاد کرد. گوگچای و بالغ لو به دست سربازان ایرانی فتح شد. اهالی گنجه قیام کردند و از قوای ایران در شهر استقبال نمودند.4 در قفقاز نیز مردم قیام نمودند و در نقاط مسلماننشین با روسها جنگ در گرفت. مناطق متعلق به ایران که طبق معاهده گلستان تسلیم روسیه شده بود، در مدت یک ماه، به دست مردم آن دیار، از روسها پاک شد. اما در ماه سپتامبر 1826 ژنرال یرمولوف یک قشون پنجاههزار نفری فراهم و به ایرانیان حمله کرد. این گونه بود که جنگ شنکور درگرفت و با شکست نیروهای ایرانی به دلیل ضعف در ارسال تجهیزات از سوی دولت مرکزی و مدرن نبودن ارتش ایران نسبت به ارتش روسیه، گنجه و دربند بار دیگر به اشغال ارتش روس درآمد و سپس در پی هشت روز جنگ خونین، ایروان نیز سقوط کرد. سپاه روس از ارس گذشت و به سوی تبریز حرکت کرد. در 24 اکتبر 1827م، تبریز که بیدفاع و آسیبپذیر بود، سقوط کرد. همچنین قوای روس اردبیل را اشغال کردند و در آستارا و قفلانکوه موضع گرفتند. پس از شکستهای پیدرپی نظامی در جنگ با روسیه و اوضاع سیاسی، دربار ایران مجبور به قبول مذاکرات صلح شد. مذاکره در دهکده ترکمنچای آغاز گردید. از ایرانیان ولیعهد عباسمیرزا، حسنخان وزیرخارجه و میرزا ابوالقاسم قائممقام در جلسات شرکت داشتند.5 عهدنامه ترکمنچای در شانزده فصل و یک مقدمه در تاریخ 10 فوریه 1828م، در قریه ترکمنچای به امضا طرفین رسید. در این معاهده علاوه بر ایالات ایران که در عهدنامه گلستان جدا شده بود، ایروان، نخجوان، طالش، قراباغ، و شوره گل برای همیشه از خاک ایران جدا و به روسیه واگذار شد.
5. قرارداد پگینگ
در قرن هفدهم میلادی کشورهای چین و انگلستان با یکدیگر مراودات تجاری کلانی داشتند. به صورتی که چین به انگلستان چای صادر میکرد و در مقابل انگلستان به واسطه کمپانی هند شرقی تریاکی را که در هندوستان کشت میداد به چین ارسال میکرد. اما موازنه تجاری به نفع چین و به ضرر امپراتوری بریتانیا بود. به همین منظور با سیاستی استعمارگرایانه سعی در ترویج هرچه بیشتر تریاک در بین مردم چین داشت. دولت چین که از این اقدام به ستوه آمده بود پس از مدتی مرزهای کشور خود را بر روی تاجران بریتانیا بست و تمام تریاکهای موجود را ضبط کرد. بریتانیا که از این اقدام بسیار متضرر میشد، فورا به اقدامی نظامی دست زد که بعدها معروف به جنگ اول تریاک شد و در انتها حکومت امپراتوری تائوکوئانگ به دلیل ضعف نظامی، در برابر انگلستان تسلیم شد و معاهده «نانجینگ» را پذیرفت. مطابق این معاهده، دولت چین موافقت کرد بنادر خود را به روی انگلستان باز بگذارد، از واردات این کشور عوارض گمرکی نگیرد، مانع مهاجرت کارگران «پرکار و ارزانمزد» چینی به مستعمرات انگلستان نشود و... . این معاهده سبب افزایش چشمگیر موازنه تجاری به نفع بریتانیا شد و در این تجارت بندر هنگکنگ نقش اساسی داشت. اما پس از مدتی با شروع جنگ بین ژاپن و چین، انگلستان به بهانه آزادسازی هنگکنگ از دخالتهای کشور چین و ناتوانی آن کشور در محافظت از این جزیره در برابر ژاپن، طی یک قرارداد جدید به نام «پگینگ» در سال 1898، حاکمیت خود را بر این منطقه برای مدت ۹۹ سال تثبیت کرد.6 در انتها جزیره هنگکنگ در سال 1997م، طی یک سلسله مذاکرات و دیپلماسی طولانی رسما تحویل دولت چین شد با این شرط که استقلال و آزادی عمل این منطقه بهعنوان یک مرکز تجاری مالی بینالمللی حفظ شود.
نتیجهگیری: تفاوت ماهیت قراردادهای گلستان و ترکمنچای با پگینگ
قراردادهای گلستان و ترکمنچای با زور ارتش روسیه و به دلیل موقعیت استراتژیک آن نواحی بر ایران تحمیل شده بود و هیچ بندی در مفاد آن مبنی بر بازگشت این سرزمینها وجود نداشت، اما قرارداد پگینگ بهرغم اینکه همچون دو قرارداد قبلی بر اساس زور و قدرت نظامی به کشور شکستخورده چین تحمیل شده بود، بهانهای اقتصادی ـ تجاری داشت و نه استراتژیک. شاید اگر جزیره هنگکنگ موقعیتی استراتژیک داشت، هیچ زمانی بریتانیا این جزیره را ترک نمیکرد؛ همچنین براساس مفاد و قرارداد پگینگ، مالکیت انگلستان بر این جزیره تنها 99 سال بود و در صورت عدم تخلیه، کشور چین میتوانست به مجامع بینالمللی شکایت کند؛ چیزی که در قراردادهای گلستان و ترکمنچای وجود نداشت.
تابلوی نقاشی از نبرد سلطانآباد در سال ۱۸۱۲ و پیروزی سپاه عباسمیرزا
پی نوشت:
1. جان فوران، مقاومت شکننده: تاریخ تحولات اجتماعی ایران، ترجمه احمد تدین، تهران، رسا، 1382، ص 170-175.
2. علی مدرسی، «تحلیل قراردادهای استعماری (قراردادهای ایران و روسیه ترکمنچای)»، فصلنامه یاد، ش 9 (زمستان 1366)، صص 57-86.
3. همان، صص 57-86.
4. سیدیوسف اعتمادی، «قرارداد ترکمنچای و آثار آن در جامعه ایران»، مجله اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی، ش 70 و 72 (مرداد و شهریور 1372)، صص 84-87.
5. علی مدرسی، همان، ص 65.
6. امیر محمدزاده، «چینشناسی ایرانیان در پرتو ترجمههای دوره قاجار»، فصلنامه تاریخ روابط خارجی، سال هفدهم و هجدهم، ش 68 و 69 (پاییز و زمستان 1395)، صص 209-228.