مشکل لاینحل بیکاری افراد تحصیلکرده و فقیر بودن کشور از لحاظ افراد کاردان و متخصص!/ ما حتی آماری از دانشجویان ایرانی در خارج از کشور نداریم!/ کجای دنیا رسم است کودک خردسالی را برای تحصیل به خارج بفرستند؟!/ دیپلم به چه درد مملکت میخورد، مملکت آدم احتیاج دارد!/ تغییر سیاست نفتی کمپانیهای نفتی به نفع ایران/ تأمین نان مردم از گندم اهدایی آمریکا به دستور نخستوزیر!
مشکل لاینحل بیکاری افراد تحصیلکرده و فقیر بودن کشور از لحاظ افراد کاردان و متخصص!
روزنامه «اطلاعات» در سرمقاله امروز خود نوشت: آقای وزیر کار در مصاحبهای که با نمایندگان جراید داشتهاند شرح مسبوطی ایراد فرمودهاند از عدم تناسب طبقه تحصیلکرده با احتیاجات مملکت. همانطور که آقای وزیر کار میگویند، متأسفانه امروز با افزایش سریع تعداد افراد دانشگاهدیده مشکلات لاینحلی برای مملکت پیدا شده است؛ برای اینکه اولا هنوز هم در کشور ما مدارک تحصیلات عالیه به عنوان جواز ورود به خدمت دولت و دخول در قشر ممتازه ملت تلقی میشود، درحالیکه نه در دستگاه دولت جالی خالی باقی مانده و نه در طبقه ممتازه.
از طرفی هم بیکار ماندن و بیکار گشتن طبقه تحصیلکرده، سوای آنکه معایب زیاد در بردارد، برای مملکتی که از لحاظ آدم کاردان و متخصص به این درجه فقیر است، مایه بسی تأسف میباشد. این درست مثل آن است که در خانهای اهل خانه محتاج نان باشند و آن وقت از آرد موجود در آشپزخانه آنقدر شیرینیهای متنوع تهیه کنند که روی هم بماند و بگندد.
ما حتی آماری از دانشجویان ایرانی در خارج از کشور نداریم!
مسئله این است که متأسفانه بر اثر عدم کنترل و نظارت سازمانهای مسئول، غرض نهایی از اعزام محصل به خارجه در درجه اول و هدف تحصیلات عالیه در درجه ثانی به کلی فراموش شده است. به طوری که وضع ما از این لحاظ شاید در دنیا منحصربهفرد و نمونه است. ما حتی آماری که نشان بدهد رقم دقیق محصلین ایرانی در خارج چیست و اینها چه میکنند و چه میخواهند و هدفشان برای آینده چیست، محققا در دسترس نداریم؛ زیرا محصلین ما زیر نظر کسی و تحت قاعده و برنامهای برای درس خواندن به خارج نرفتهاند و نه کسی به آنها گفته است چی بخوانید نه آنها از کسی پرسیدهاند.
کجای دنیا رسم است کودک خردسالی را برای تحصیل به خارج بفرستند؟!
کجای دنیا رسم است که کودک خردسال را برای تحصیل به خارج بفرستند؟ کجای دنیا معمول است در حالی که مملکت در رشتههای مختلف فنی و تخصصی احتیاج به کارشناس و کاردان تحصیلکرده دارد فرزندان مملکت بروند در خارج درس آرایشگری و دکورسازی بخوانند.
کجای دنیا محصلین هجده و بیست سال آستین سر خود هرجا میخواهند میروند و هر چه میخواهند میخوانند و بعد از بیست سال پیدایشان میشود که آقای دولت این دیپلمها را بگیر و به من کار بده؟
دیپلم به چه درد مملکت میخورد، مملکت آدم احتیاج دارد!
دیپلم به چه درد مملکت میخورد، مملکت آدم احتیاج دارد. مملکت به مغز، به فکر، به روح و بازوی خلاق و مدیر و مبتکر نیازمند است. مملکت مرد کار میخواهد، نه دیپلم، ولی بدبختانه ما هنوز باید در انتظار آن ساعتی بنشینیم که دولت پایش را پیش بگذارد و بگوید از این ساعت تحصیل، مدرسه رفتن، دانشگاه رفتن، خارج رفتن همهاش حساب دارد و مبتنی بر قرار و قاعده است.1
تغییر سیاست نفتی کمپانیهای نفتی به نفع ایران
جی ادیسون، رئیس کل کنسرسیوم نفت که هفته گذشته به اتفاق همسر خود وارد تهران شد، قرار است فردا به منظور بازدید از تأسیسات نفت جنوب به آبادان سفر کند.
وی روز پنجشنبه گذشته با دکتر اقبال، رئیس هیئت مدیره شرکت ملی نفت، ملاقات کرد.
مسافرت ادیسون به ایران در موقعی که مسئله اوپک و مذاکرات نهایی آن با کمپانیهای نفتی مطرح است فوقالعاده جلب توجه کرده است.
با توجه به مذاکراتی که از چند هفته قبل فواد روحانی، دبیرکل اوپک، با نمایندگان کمپانیهای نفتی در لندن آغاز کرد و متعاقب آن برای همین منظور سفری به آمریکا نمود، احتمال داده میشود که در آینده بسیار نزدیکی تغییرات قابل توجهی در سیاست نفتی ایران داده شود.
بعضی از مقامات نفتی کم و بیش به این موضوع عقیدهمند هستند که نتایج مذاکرات دبیرکل اوپک با کمپانیهای نفتی که ناشی از تعلیمات لازمه مقامات مؤثر ایران است، قریبا به تغییر سیاست نیکویی در امر نفت منتهی خواهد شد. این تغییر سیاست قطعا به نفع ایران خواهد بود، ولی جزئیات آن هنوز توجیه نشده است.
تأمین نان مردم از گندم اهدایی آمریکا به دستور نخستوزیر!
صبح دیروز اسدالله علم، نخستوزیر، به اتفاق همراهان از شیراز به بوشهر رفتند.
ساعت 11 نیز جلسهای با حضور نخستوزیر در فرمانداری کل بوشهر تشکیل شد و وزیران بهداری، کشور، اقتصاد، مدیر عامل سازمان برنامه، مدیر عامل جمعیت شیر و خورشید سرخ و معاون فنی وزارت کشور نیز در این جلسه شرکت داشتند.
در این جلسه به دستور نخستوزیر سههزار تن گندم از محل گندم اهدایی آمریکا برای تأمین نان حوزه فرمانداری کل اختصاص داده شد و به وزیر اقتصاد دستور داده شد برای امور بازرگانی از بندر تسهیلاتی ایجاد گردد.
وزیر کشور نیز به دو عضو انجمن شهر بوشهر گفت: اگر یک ماه دیگر رضایت مردم را جلب نکنید، انجمن شهر را منحل خواهم کرد.2