در همایش «بررسی آخرین تحولات منطقه غرب آسیا»:
چرا باید ایران به دنبال گسترش عمق نفوذ راهبردی خود در منطقه باشد؟
28 دی 1398 ساعت 14:33
در همایش «بررسی آخرین تحولات منطقه غرب آسیا»، دکتر حقانی با طرح این پرسش که چرا باید ایران به دنبال گسترش عمق نفوذ راهبردی خود در منطقه باشد، گفت: اگر عمق نفوذ راهبردی ایران کم شود یا از بین برود، به همان وضعیتی دچار می‌شویم که در دوره قاجار و پهلوی شاهد آن بودیم
به گزارش روابط عمومی پژوهشکده تاریخ معاصر، همایش ملی «بررسی آخرین تحولات غرب آسیا؛ ابعاد داخلی و بین‌المللی ترور سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و همراهان شهیدش» در پژوهشکده تاریخ معاصر برگزار شد.
حقانی: در زمان شهادت سردار سلیمانی عمق نفوذ راهبردی ایران تا پانصدهزار کیلومتر وسعت پیدا کرد
در آغاز این همایش، موسی حقانی، رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر، طی سخنانی با موضوع «نقش سردار سلیمانی در ارتقای اقتدار ملی» اظهار داشت: بحث من بیشتر مربوط به جنبه تاریخی عمق نفوذ راهبردی ایران در منطقه و اهمیت آن است که با نقش‌آفرینی سردار سلیمانی گسترش فوق‌العاده‌ای یافت. سخنان خود را با اشاره به سخنرانی سیدحسن نصرالله درباره نقش شهید سلیمانی در تقویت جریان مقاومت آغاز می‌کنم. سید مقاومت با اشاره به جنگ ۳۳ روزه لبنان و حضور تمام‌وقت سردار شهید سلیمانی در این جنگ گفت: بعد از این جنگ حزب‌الله به بزرگ‌ترین تهدید جدی برای اسرائیل تبدیل شد؛ این در حالی است که قبل از جنگ ۳۳ روزه، نخست‌وزیر اسرائیل در سخنانی با تمسخر حزب‌الله، این حزب را به یک گروه موسیقی شبیه دانست که تهدیدی جدی برای اسرائیل نیست. سپس با ادامه حمایت‌های ایران و شهید سلیمانی، حزب‌الله به تهدید راهبردی علیه اسرائیل و الان به تهدید موجودیتی علیه رژیم اشغالگر تبدیل شده است.
وی افزود: اینکه بعد از جنگ 33 روزه حزب‌الله به جدی‌ترین تهدید برای موجودیت اسرائیل شد حکایت از موفقیت سیاست‌های منطقه‌ای ایران علیه اسرائیل که تهدیدی برای موجودیت تمام کشورهای منطقه است دارد و نشان می‌دهد گروهی که ایران از او حمایت کرده به تهدیدی علیه موجودیت اسرائیل تبدیل شده است. و اکنون حزب‌الله علاوه بر دفاع از خود، قادر به دفاع از لبنان و نیز دارای توان بازدارندگی علیه غرب و اسرائیل شده است.
حقانی گفت: در این نشست برای درک موفقیت راهبردی جمهوری اسلامی با رهبری داهیانه مقام معظم رهبری و نقش‌آفرینی حاج قاسم، مقایسه‌ای بین وضعیت ایران قبل و بعد از انقلاب خواهم داشت و آسیب‌های به‌وجودآمده، به دلیل از بین رفتن عمق نفوذ راهبردی ایران در دوران قاجار و پهلوی را هم موردبحث قرار می‌دهم. اهمیت این بحث وقتی روشن می‌شود که بدانیم دشمن بیشتر از آنکه در جنگ آشکار و سخت با ایران مقابله کند به جنگ نرم علیه ایران روی آورده و یکی از اهداف مهم آن تلاش برای از بین بردن عمق نفوذ راهبردی ایران در منطقه از طریق جنگ نرم، عملیات فریب و فعال‌ترکردن عوامل نفوذی است.
وی افزود: مقام معظم رهبری در دیدار با مردم قم به مناسبت سالروز قیام ۱۹ دی، بر دشمن‌شناسی تأکید کردند. اهمیت این تأکید خیلی زود روشن شد و دشمن برای اینکه حلاوت اتحاد و شرکت 25 میلیونی مردم در سراسر کشور برای مراسم تشییع سردار سلیمانی را از بین ببرد، به بهانه سقوط سهوی هواپیما در شرایط جنگی با تحریک احساسات و استفاده از عوامل میدانی خود اعتراضاتی را ایجاد کرد که سفیر انگلیس هم در اقدامی کم‌سابقه در تظاهرات شرکت می‌کند هرچند برای سفارتخانه انگلیس این اقدامات بی‌سابقه نیست؛ آنها کرارا علیه انقلاب و کشور ما دست به توطئه زده‌اند.
رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر با بیان اینکه برخی این پرسش را مطرح می‌کنند ایران چرا باید در منطقه حضور داشته باشد، گفت: این را باید از اماراتی پرسید که از لحاظ وسعت و جایگاه در نقشه به زحمت دیده می‌شود که چرا در جنگ یمن شرکت و بخشی از این کشور را تصرف کرده است یا چرا در جنگ لیبی نیز حضور دارد یا از آمریکا باید سؤال کرد در منطقه غرب آسیا چه می‌کند و اساسا چرا دنیا را ملک خود می‌داند و در همه جا حضور دارد، آن‌گاه باید از ایران که در حال دفاع از خود و مردم مظلوم منطقه است و حضورش سلطه‌طلبانه و کشورگشایانه نیست این پرسش را مطرح کرد. بنابراین معلوم است وقتی در منطقه‌ای زندگی می‌کنی که شادی و غم مردم آن منطقه شما را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد نمی‌توانی خود را کنار بکشی و انتظار داشته باشی که دشمنان وجودی ایران و اسلام به شما کاری نداشته باشند. بنابراین در جواب به کسانی که هنوز درک نکردند چرا باید ایران به دنبال گسترش عمق نفوذ راهبردی خود در منطقه باشد، باید گفت: ما در این منطقه زندگی می‌کنیم، حضور هر سلطه‌طلبی به‌خصوص دشمنان وجودی ایران نظیر آمریکا و اسرائیل در این منطقه تهدیدکننده مردم ما و منطقه خواهد بود و اگر عمق نفوذ راهبردی ایران کم شود یا از بین برود، به همان وضعیتی دچار می‌شویم که در دوره قاجار و پهلوی شاهد آن بودیم. حضور مردم در مراسم تشییع سردار نشان داد مردم راهبرد جمهوری اسلامی را برای گسترش عمق نفوذ راهبردی ایران و نبرد با دشمن در نزدیکی خانه و پایگاه‌های دشمن را که اتفاقا جنبه بازدارنده برای کل مردم منطقه و نه فقط ایران دارد، درک و تأیید کردند. منطقه و جهان به دنبال قهرمان ضد سلطه‌گری آمریکا می‌گشت و این قهرمان را در قامت سردار سلیمانی دیده بود؛ لذا غیر از منطقه در برخی نقاط دنیا مانند کشورهای اروپایی و چین هم برای سردار مراسم بزرگداشت گرفتند. زمانی که سردار سلیمانی فرماندهی سپاه قدس را بر عهده گرفت، عمق نفوذ راهبردی ایران در شعاع دوهزار کیلومتر بود و در زمان شهادتش عمق نفوذ راهبردی ایران تا پانصدهزار کیلومتر وسعت پیدا کرد. این در شرایطی بود که سردار سلیمانی در مقطعی فرماندهی سپاه قدس را برعهده گرفت که آمریکا بزرگ‌ترین مشکلات را در منطقه ایجاد کرده و به عراق و افغانستان حمله نموده بود و ملت‌های منطقه در بدترین شرایط به سرمی‌بردند.
وی همچنین افزود: زمانی که انگلستان هند را اشغال کرد با نفوذ معنوی ایران و نیز اشراف ژئوپلتیک ایران بر هند مواجه شد؛ لذا تلاش کرد برای حفاظت از منافع نامشروع خود در هند، نفوذ معنوی و تاریخی ایران را از بین ببرد و عمق خطوط دفاعی خود را به داخل ایران منتقل نماید. انگلیس برای دست یافتن به اهداف شوم خود نخست زبان فارسی را در هند ریشه‌کن و زبان انگلیسی را جایگزین کرد و هم‌زمان با تجزیه هرات و بخشی از بلوچستان، خطوط دفاعی خود را به داخل خاک ایران منتقل کرد و با اجرای پروژه نفوذ از لحاظ سیاسی و فرهنگی عمق راهبردی نفوذ خود را تا قلب ایران گسترش داد.
رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر گفت: انگلستان برای از بین بردن عمق نفوذ معنوی و راهبردی ایران در منطقه و نهایتا از بین بردن کشور عزیزمان چهار راهبرد را مدنظر داشت: نخستین راهبرد انگلستان در برابر ایران، نفوذ گسترده در کشور بود؛ آنها خیلی زود توانستند در بسیاری از دولتمردان قاجاری نفوذ کنند. دومین راهبرد تضعیف و جلوگیری از پیشرفت اقتصادی و نظامی ایران، سومین راهبرد تجزیه و چهارمین راهبرد انگلیسی‌ها نابودی ایران بود. آنها بعد از نفوذ گسترده در حاکمیت ایران و ممانعت از پیشرفت کشورمان توانستند هرات و افغانستان و بخشی از بلوچستان را که به ایران تعلق داشت از ایران جدا کنند و در نهایت با قراردادهای استعماری 1907 و 1915 تمامیت و وجود ایران عزیز را نشانه گرفتند.
وی ادامه داد: این راهبردها از سوی انگلیس به شکل همه‌جانبه پیگیری می‌شد. اولین سفیر رسمی انگلیس سرگور اوزلی تأکید داشت که باید ایران را در بربریت و وحوشت نگه داشت. او یکی از سه شخصیت اصلی در تعیین راهبرد انگلستان در منطقه خاورمیانه در قرن نوزدهم میلادی بود. از دیگر برنامه‌های انگلستان تجزیه ایران در راستای سیاست تجزیه‌طلبانه بود. نهایتا هم در سال ۱۹15 با همراهی روسیه ایران را به دو بخش نفوذ بین خود تقسیم کردند. این اتفاقات عمدتا بعد از آنکه بازوهای ایران را در منطقه از ما گرفتند و از عمق نفوذ راهبردی ایران کاستند محقق شد. امروز باید هوشیار باشیم که با از دست رفتن نفوذ راهبردی ایران در منطقه، دشمن ضمن سرکوب و نابودی مردم منطقه، ما را در خانه‌های خودمان مورد هدف قرار خواهد داد.
حقانی گفت: به علت فقدان یک سردار سلیمانی در آن مقطع سیاست استعماری نفوذ موفق می‌شود بازوهای ایران در منطقه نظیر شیعیان هند را از بین ببرد و این گونه دوستان ایران در میان خیل دشمنان تنها رها می‌شوند. اگر سردار سلیمانی در آن مقطع بود، حتما از ظرفیت منطقه‌ای ایران استفاده می‌کرد و ایران و منطقه را از فاجعه سلطه انگلیس نجات می‌داد. سردار سلیمانی بود که توانست بعد از دویست سال جریان مقاومت را در منطقه تثبیت کند. قبلا امیرکبیر، که به استفاده از ظرفیت‌های ایران و حفظ عمق نفوذ راهبردی ایران در منطقه توجه داشت، تلاش کرد جریان مقاومت شیعی هند را علیه انگلیس بشوراند، اما شهادت زودهنگامش مانع تحقق این امر شد، اما امروز شهادت سردار سلیمانی در شرایطی صورت می‌گیرد که جریان مقاومت با حمایت‌های ایران در اوج قدرت خود در مقابل زیاده‌طلبی‌های استکبار جهانی ایستاده است.
وی افزود: نتیجه غفلت از عمق نفوذ راهبردی ایران در دوره قاجار در منطقه این شد که نه تنها قفقاز، بلکه بلوچستان و هرات نیز از ایران جدا شد و دشمن پس از تجزیه سرزمینی از طریق عوامل نفوذی و حتی به شکل مستقیم جلوی کوچک‌ترین اقدامات عمرانی را نیز در کشور گرفت و در جزئی‌ترین امور کشور هم دخالت کرد. این ذلت به حدی رسید که در دوره ناصری ایران قدرتمند دوران صفوی و افشاری به پست‌ترین موقعیت خود می‌رسد تا جایی که شاه از سر استیصال می‌گوید که اجازه کشیدن یک متر راه را نیز به او نمی‌دهند و ایران را به ضعیف‌ترین کشور روی کره ارض تبدیل نمودند. به دلیل نفوذ گسترده انگلیس در ایران تصمیم‌گیری درباره اتباع ایران نیز با فشار آنها صورت می‌گیرد تا جایی که از ناصرالدین‌شاه می‌خواهند آیت‌الله رستم‌آبادی را که در منبر خود علیه انگلستان صحبت می‌کرد از قلهک اخراج کند. سیاست تضعیف تا آنجا ادامه پیدا می‌کند که در زمان مشروطیت حاکمیت مرکزی ایران عملا از بین رفت و ایران به محل تاخت‌وتاز نیروهای انگلیس و روسیه تبدیل شد. در دوره پهلوی هم علی‌رغم تبلیغات دروغین ایران به بدترین موقعیت خود در طی اعصار رسید؛ آن‌گونه که رضاخان در ماجرای نفت تسلیم مدیر شرکت نفت انگلیس شد و قرارداد ذلت‌بار دارسی را با انگلستان با شرایط بدتری تمدید کرد. امروزه جریان نفوذی از رضاخانی تجلیل می‌کند که به جهت وابستگی به هیچ وجه قادر نبود در برابر انگلستان از ایران دفاع کند. البته تمایلی هم به مقاومت نداشت و سران ارتش قلابی او قادر به مقاومت در برابر اشغالگران حتی برای چند ساعت نبودند و فرار را بر قرار ترجیح دادند. آنها در سرکوب مردم ایران از هیچ جنایتی فروگذار نکردند. اولین سپهبد رضاخان امیراحمدی بود که در لرستان مرتکب جنایت و معروف به قصاب لرستان شد. تمام همت او مصروف سرکوب مردم ایران شد تا جایی که لقب سپهبد کنتوری به او دادند. وی در آستانه شهریور1320 سیصد باب خانه از راه سوء استفاده و غارت اموال مردم به چنگ آورده بود و چون خانه براساس کنتور شماره می‌شد به اولقب سپهبد کنتوری دادند. این افراد را با فرماندهانی نظیر سردار سلیمانی مقایسه کنید که چهل سال از عمر خود را در کمال اخلاص و پاک‌دستی صرف صیانت از کشور و مردم خود کرد.
رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر در پایان خاطرنشان کرد: از کنار سیلی سخت ایران به آمریکا آسان نگذریم. این اقدام بی‌سابقه در تاریخ معاصر ایران به مدد تحقق استراتژی راهبردی انقلاب اسلامی در دفاع از ایران و مظلومین و دیدگاه‌های عزتمندانه امام خمینی که شعار ما می‌توانیم را به ایرانیان باوراند صورت گرفته و دشمن را مبهوت قدرت ایران می‌کند.
نورعلی‌وند: یکی از ثمرات همکاری ایران و سوریه و عراق، شکست داعش بود
دکتر احمد نورعلی‌وند، کارشناس ارشد آسیای غربی و شمال آفریقا، در این همایش طی سخنانی با بیان اینکه سردار سلیمانی میراث و یادگار حضرت امام(ره) هستند، اظهار داشت: به قول حضرت امام(ره) یک غده سرطانی به نام رژیم اشغالی در منطقه است و تا زمانی که این غده از بین نرود، مردم منطقه روی خوش نمی‌بینند. این رژیم نفوذ گسترده‌ای در آمریکا و اروپا دارد.
وی ادامه داد: ترامپ در بین رئیس‌جمهورهای آمریکا بیشترین خدمت را به رژیم صهیونیستی کرده است و سردار سلیمانی در مدت 22 سال فرماندهی نیروی قدس، بسیاری از معادلات محور اسرائیل ـ آمریکا را در منطقه خنثی کرده است.
نورعلی وند گفت: یکی از نقشه‌های استعمار در منطقه تشکیل خاورمیانه جدید و بزرگ بود که خوشبختانه ایجاد نیروهای مقاومت در کشورهای منطقه در خنثی کردن این نقشه اهمیت بسیاری داشته است. از بین بردن جبهه مقاومت در سوریه، لبنان و غزه که توسط رژیم اسرائیل و آمریکا پیگیری می‌شد برای زدن ایران بود. آنها به این برداشت رسیدند که اگر ایران را بزنند ممکن است از طریق حزب‌الله، سوریه و نیروی مقاومت ضربه بخورند و به همین دلیل شروع کردند به زدن محورهای مقاومت از جمله سوریه. در این میان جمهوری اسلامی با هوشیاری فهمید که ناآرامی‌های سوریه تظاهرات مردمی نبود، بلکه از قبل طراحی شده بود.
وی گفت: زمانی که بهار عربی در تونس و مراکش روی داد، من به عنوان یک دیپلمات در آنجا بودم و می‌شنیدم که مرتب برخی‌ها بشار اسد را تهدید می‌کنند و این نشان می‌داد که از همان زمان برای سوریه برنامه‌ریزی کرده بودند؛ بنابراین کمک جمهوری اسلامی ایران به سوریه به خاطر امنیت ایران بود.
نورعلی‌وند افزود: سردار شهید از طریق دیپلماسی دفاعی‌ای که داشتند روس‌ها را قانع کردند در سوریه مشارکت کنند و با مشارکت ایران و روسیه، ارتش سوریه توانست به مرور گروه‌های تروریستی را به عقب براند و در یک منطقه خاص جمع کند.
وی با بیان اینکه بشار اسد رمز وحدت سوریه است، گفت: اگر بشار اسد از سوریه می‌رفت، این کشور مانند لیبی دچار فروپاشی می‌شد و ارتش سوریه از هم می‌پاشید و مانند لیبی، دولت‌های گوناگونی در سوریه سر برمی‌آوردند که قادر هم نبودند با یکدیگر کنار بیایند. این جنگ‌ها به کشور خسارت می‌زند و غربی‌ها سود می‌برند. حکومت قذافی در لیبی با وجود مشکلاتی که داشت، بهتر از فقدان حکومت بود.
کارشناس ارشد آسیای غربی و شمال آفریقا افزود: اسرائیل در گذشته خیلی افسارگسیخته به کشورهای منطقه حمله می‌کرد و در سال 1982م تا قلب بیروت پیشروی کرد، اما مقاومت جانانه فرزندان امام خمینی در لبنان برای اولین‌بار در تاریخ تشکیل رژیم منحوس اسرائیل، بدون اینکه ذره‌ای امتیاز به اسرائیل بدهند، توطئه‌های آنان را از بین برد و در جنگ 33روزه اگر جنگ ادامه پیدا می‌کرد، مطابق منابع اسرائیلی، ارتش اسرائیل از هم می‌پاشید. هدف اسرائیل از این فعالیت‌ها این بود که نخست حزب‌الله را از بین ببرند تا درنهایت ایران را بزنند.
وی گفت: انصارالله در یمن به قدرتی تبدیل شده است و قادر است از طریق پهپاد و موشک، رژیم صهیونیستی را مورد حمله قرار بدهد. همکاری ایران و سوریه و عراق ثمراتی داشت که یکی از ثمرات آن شکست داعش بود.
نورعلی‌وند گفت: داعش ساخته و پرداخته دستگاه اطلاعاتی آمریکا بود برای اینکه مقاومت ضدصهیونیستی در منطقه از بین برود. این موضوع را خانم آلبرایت هم گفته بود.
وی افزود: سردار سلیمانی طی دو دهه که فرمانده نیروی قدس بودند، توانستند هویت مقاومت را تثبیت کنند. از بین رفتن داعش با هویت سردار سلیمانی عجین شده است و یکی از برکات شهادت ایشان خروج آمریکا از منطقه خواهد بود.
بیگدلی: عرفان اسلامی و شهود شیعی در کجای سیاست امروز ما قرار دارد؟
علی‌رضا بیگدلی کارشناس غرب و دیپلمات سابق ایران در اتحاد جماهیر شوروی از دیگر سخنران این مراسم بود که طی سخنانی اظهار داشت: اگر باور کنیم که دست خداوند بر اراده امور است، تحلیل‌های ما کاربردی‌تر خواهد شد و سردار سلیمانی محصول ولایتی به نام ولایت فقیه است.
وی افزود: مشکلی که در مباحث سیاست خارجی داریم این است که هنوز نتوانستیم برداشتی را که امام در سیاست خارجی داشتند در سیاست خارجی خودمان ساری و جاری کنیم، دلیل آن این است نیروی انسانی خوبی تربیت نکردیم و دانشجویان ما مطابق آموزه‌های غربی تربیت می‌شوند.
بیگدلی گفت: زمانی که امام(ره) برای گورباچف، آخرین ریاست جمهوری اتحاد جماهیر شوروی، نامه نوشتند، من دیپلمات ایران بودم و قبل از اینکه نامه امام باز شود، ما چهار دیپلمات کنار هم نشستیم و گفتیم اگر ما جای امام بودیم، چه نامه‌ای برای گورباچف می‌نوشتیم؟ بزرگ‌ترین پیامی که به ذهن ما رسید این بود که امام تذکراتی برای افغانستان به گورباچف می‌دهد، اما وقتی نامه باز شد فهمیدیم که نامه امام برای گورباچف دعوت به اسلام بود و این توصیه که مشکلات اتحاد جماهیر شوروی اقتصادی نیست، بلکه بحران معنویت است و این جمهوری باید سیاست‌های ضددینی خود را تغییر بدهد و به معنویت برگردد، اما اگر این پیام را به دانشجوی دکترای سیاست خارجی ایران بدهیم چه فهمی از آن می‌کند؟
این دیپلمات سابق ادامه داد: بعد از فروکش کردن احساسات نسبت به شهادت شهید سلیمانی، باید سردار سلیمانی از این جهت که چگونه به این دیدگاه رسیده است بررسی شود؛ چون سردار در انقلاب اسلامی رشد کرد که افرادی مانند حضرت امام، رهبری، چمران و شهید سلیمانی را در خود پرورانده است و این بزرگان نخست رسالت انقلاب را فهم کردند و خود را براساس ماهیت انقلاب تعریف نمودند.
بیگدلی گفت: باید ببینیم مفهوم سیاست از منظر شهید سلیمانی چه بوده. مفهوم عرفانی سیاست در نظر سردار سلیمانی و امام چه مفهومی داشت؟ البته مفهوم عرفانی که امام از سیاست داشت مطابق سیره پیامبر و امامان معصوم(ع) است.
وی با طرح این پرسش که عرفان اسلامی و شهود شیعی در کجای سیاست امروز ما قرار دارد گفت: چرا مردم ما به شهید سلیمانی عشق می‌ورزیدند؟ تواضع، افتادگی همراه با صلابت، مبانی انقلاب اسلامی است.
احمدی: جبهه مقاومت نقشه تجزیه خاورمیانه را خنثی کرد
حسین احمدی، استاد دانشگاه، از دیگر سخنرانان این برنامه بود که طی سخنانی گفت: شهادت سردار سلیمانی توسط دولت آمریکا که مسئولیت آن را پذیرفته است یک حادثه کم‌سابقه محسوب می‌شود. این جنگ آشکار علیه ما و امت اسلام است. سردار سلیمانی حافظ امنیت کشور بوده است. ایشان رویکرد بلندمدت برای امت اسلامی داشته‌اند.
وی سپس از منظر اقتصادی به اقدامات سردار سلیمانی پرداخت و گفت: کشورهای همسایه چهار دریای مدیترانه، دریای خزر، دریای سیاه و خلیج فارس به خاطر داشتن موقعیت استراتژیک و منابع سرشار باید به یک اتحاد سیاسی اقتصادی دست زنند و از موقعیت خود بهترین بهره را ببرند.
احمدی ادامه داد: ما چون صادرات نفت و گازمان با لوله است، توانستیم با عراق قرارداد ببندیم و همچنین پیش‌بینی کردیم عراق و سوریه نفت‌خیز است و خطوط لوله می‌تواند کریدور انرژی محسوب شود. مدیترانه برای ما مجرای تنفسی است و سال گذشته 9 میلیارد دلار از این مجرای تنفسی صادرات داشتیم و به التبع، مخالفان بین‌المللی کریدور سعی کردند به اقتصاد ایران ضربه بزنند. عربستان، ترکیه، قطر و امارات با ما رقابت دارند.
احمدی گفت: داعش قرار بود در مرز ایران و عراق شکل بگیرد و دسترسی به مدیترانه شرقی برای ما اهمیت فراوان دارد و سردار شهید سلیمانی کوشش فراوانی کرد که تعاملات اقتصادی بین کشورهای جهان اسلام برقرار شود و توجه ویژه‌ای به آن داشت. 160 میلیون جمعیت در منطقه و بیش از یک‌میلیارد جمعیت مسلمانان در جهان داریم که اگر بخشی از این سرمایه فعال شود، چه ثمرات و برکاتی برای ما دارد.
وی گفت: انگیزه مخالفان منطقه‌ای ما صرفا ایدئولوژیک نیست. ملت‌های مسلمان مخالف غربی‌ها نیستند، بلکه از آنها تنفر دارند. غربیان برای خاورمیانه با نقشه‌ای که برنارد لوئیس تهیه کرده است برنامه دارند. در این نقشه، ایران به شش کشور، ترکیه به سه کشور، عراق به سه کشور، لبنان دو کشور تقسیم می‌شد.
وی افزود: کشورهایی که از دل سرزمین‌های مادر بیرون کشیده می‌شوند به طور دائم با سرزمین مادر در تضاد هستند و این تضاد باعث فقر آن کشورها خواهد شد و برای همیشه آنها خام‌فروش خواهند ماند. کشورهایی که عمق استراتژیک نداشته باشند، تا ابد به قدرت تبدیل نمی‌شوند.
وی افزود: شهید سلیمانی به همگرایی اسلامی در شکل اقتصادی آن فکر می‌کرد و مرزهای امنیتی سردار از لبنان تا بنگلادش ادامه داشته است و اگر امت اسلامی فعال شود، رهاورد اقتصادی بسیاری برای ما دارد و اگر 10 درصد از جمعیت میلیاردی فعال شود، حجم عظیمی از ثروت تولید خواهد شد که در بُعد سیاسی و اقتصادی برکات فراوانی برای ما دارد و ما
متأسفانه در مرز تحت فشار اقدامات را انجام می‌دهیم.
محمدی: این رویا که روزی آمریکا تحریم‌ها را بردارد هرگز تحقق نخواهد یافت
هادی محمدی، استاد دانشگاه امام حسین(ع)، آخرین سخنران برنامه بود که طی سخنانی به استراتژی‌های آمریکا در منطقه (حضور و خروج آمریکا) پرداخت و گفت: حضور آمریکا در منطقه تابعی از استراتژی کلان آمریکا است و استراتژی کلان کارکرد منطقه‌ای را می‌سازد. مبانی استراتژی بزرگ آمریکا چند عنصر مشخص دارد که باید بر آن تأکید شود. یکی از این استراتژی‌ها سلطه علنی آمریکا بر جهان و بی‌رقیب بودن آن است و آمریکا سعی می‌کند در این استراتژی، رقبا را مهار و مدیریت کند.
وی افزود: از دیگر اصول استراتژی آمریکا در منطقه، حفظ نظام تک‌قطبی است که رئیس‌جمهور کنونی آمریکا بر آن تأکید بسیاری دارد. ارتباط میان استراتژی منطقه‌ای و کلان نیز مشخص است و سیاست آمریکا در منطقه در ذیل استراتژی کلان قرار دارد. اهدافی که آمریکا در منطقه دارد، قابل چانه‌زنی و چشم‌پوشی نیست. یکی از اولین اهداف آمریکا در منطقه تضمین امنیت اسرائیل است.
محمدی گفت: سازوکار قدرت غربی سیطره بلامنازعه در منطقه است. اگر یک جایی خسارتی ببیند در پی ترمیم آن خواهد رفت و آمریکا نمی‌تواند ببیند نفت و گاز منطقه در سیطره قدرت دیگری باشد و اگر هم بخواهد از منطقه خارج شود، ابزار سیطره را در دست خواهد داشت. آمریکا با اینکه در جنگ کویت خسارت جانی نداشت، تأکید دارد که 50 درصد فروش نفت کویت تا ابد مال آمریکاست.
وی افزود: در شرق مدیترانه وقتی آمریکا می‌بیند ذخایر گازی و نفتی وجود دارد و کشورهای دیگر در حال دستیابی به آن هستند، باعث عامل اصلی جنگ در سوریه می‌شود. تأمین منطق غارت ثروت منطقه جزء اولویت‌های آمریکاست و یکی دیگر از اولویت‌های آمریکا جلوگیری از هرگونه سربرافراشتن رقبای جهانی است. برای آنان تلخ است که جاپای روسیه در سوریه سفت شود و حاضرند خیلی کارها را انجام دهند که این مناسبات به هم بخورد.
محمدی گفت: از دیگر ابزارهای آمریکا ابزارهای نیابتی در منطقه است و در این چشم‌انداز مؤسسات رسمی نقش مهمی را در منطقه بازی می‌کنند. ابزارهای غیر رسمی مانند داعش نیز به آنها کمک می‌کند. آمریکا ابزارهای نظارتی مالی گوناگونی در جهان دارد، اما زمانی که میلیون‌ها پول به دست داعش می‌رسد، هیچ‌کدام از ابزارهای مالی دنیا آنها را رصد نمی‌کند.
وی افزود: یکی دیگر از ابزارهای آمریکا جنگ ترکیبی است. هزینه جنگ سخت برای آمریکا غیرقابل تحمل است و برای همین، ترکیبی از جنگ‌های سخت و نرم برای آنان اهمیت دارد و به همین دلیل حتی رویای اینکه آمریکا روزی تحریم‌ها را بردارد واقعی نیست و آمریکا تلاش دارد روسیه، چین و ایران را در منطقه حذف کند، چون غیرممکن است یک هووی منطقه‌ای داشته باشد.
استاد دانشگاه امام حسین(ع) گفت: همزیستی آمریکا در منطقه با ما غیرمحال است. آمریکا همه تلاش خود را می‌کند که همه ابزارهای قدرت و ثروت از دست ما خارج شود و تمام تلاش خود را با استفاده از ابزارهای نرم و سخت انجام می‌دهد تا امنیت ما در منطقه به خطر بیفتد.
وی سپس به طرح این پرسش که موازنه قدرت فعلی منطقه چیست، گفت: قبلا موازنه قدرت یکسویه بود و امروز تغییر کرده است و سیطره آمریکا در منطقه متأثر از دو بازیگر اصلی مانند ایران و جبهه مقاومت و از طرفی دیگر روسیه و چین تهدید شده است. متحدان آمریکا در منطقه فرسوده شده‌اند؛ به همین دلیل آمریکا اعلام می‌کند اگر عربستان را رها کنیم، یک هفته بعد فارسی صحبت می‌کنند. اسرائیل که تا دیروز عربده می‌کشید، با فعال شدن جریان مقاومت در مرزهای خود اسیر شده است.
محمدی ادامه داد: آخرین برآورد از توان امنیتی اسرائیل این است که امکان مقاومت دربرابر حزب‌الله را ندارد؛ به همین دلیل اسرائیل و سعودی‌ها مشوق آمریکا در منطقه هستند؛ چون خودشان فرسوده شده‌اند و از طرف دیگر، آمریکا دیگر شیر غرّان نیست که حرکت ناوهایش از آمریکا لرزه بر اندام برخی کشورهای دیگر می‌انداخت.
این استاد دانشگاه گفت: شرایط امنیتی، سیاسی و اقتصادی عراق خیلی مشکل دارد، اما اقدام پارلمان عراق در تصویب خروج رسمی آمریکا از این کشور باعث شده است آمریکا خروج تدریجی خود را از عراق آغاز کند؛ به‌ویژه آنکه حمله موشکی ایران به پایگاه عین‌الاسد این پایگاه را غیرقابل استفاده نموده است.
وی افزود: کشته نظامی برای آمریکا خط قرمز است؛ چون آمریکا نیز فرسوده شده است و حتی وقتی آرامکو بمباران شد، ترامپ به علت فرسودگی، حتی قادر به دفاع از متحد خودش نبود و گفت: به ما که حمله نشده است. الان چینی که نمی‌تواند حتی توی دیپلماتیک به آمریکا بگوید، در آینده می‌تواند سربه‌سر آمریکا بگذارد. ابزار نیابتی آمریکا مانند خطر عربستان و امارات نیز کارایی لازم را ندارد.
محمدی ادامه داد: وقتی پایگاه عین‌الاسد آمریکا را می‌زنیم، این پیام را به آمریکا می‌دهیم که ایران اراده لازم برای عمل دارد و تابوی قدرت آمریکا شکسته خواهد شد و بعدها فیلم‌هایی از حمله به پایگاه عین‌الاسد منتشر می‌شود که عمق فاجعه را نشان خواهد داد و در این منطقه موازنه دیپلماتیک به هم ریخته است.
وی افزود: موازنه موشکی، قدرت هواپیما اف 35 را از بین می‌برد و آمریکا بحران مناسبات با متحدین خود را دارد. عرب‌ها از اینکه هم تبدیل به گاو شیرده شوند و هم تحقیر شوند رنج می‌برند.
محمدی در پایان خاطرنشان کرد: آمریکا برای ضربه زدن به ایران ساختار مجازی و رسانه‌ای را فعال کرده است. اما آمریکا منتظر این نمی‌ماند که ساختارهای مجازی و رسانه‌ای به نتیجه مطلوب برسد. او در پی سزارین است، برای همین جنگ ترکیبی راه انداخته است که شامل لشکر جوکری است. استقبال از مراسم تشییع سردار سلیمانی، ترامپ و آمریکا را عصبی کرده است و دید حمله روانی به این زودی‌ها جواب نمی‌دهد و آمریکا با زدن سلیمانی از خط قرمز عبور کرده است و لذا می‌بینیم اروپایی که تا دیروز در پی این نبود سیاست ماشه را اجرا کند با استیصال و سردرگمی این سیاست را فعال کرده است. ما در مرحله مچ‌اندازی هستیم و آمریکا پذیرفته است که نیروی آمریکایی را از عراق بیرون کند. و یک ضربه ما زدیم و یک ضربه آمریکا زده است.
کد مطلب: 8529