28 بهمنماه 1357 یاسر عرفات به دیدار امام خمینی در مدرسه علوی رفت؛ البته از همان ابتدای دهه 1340 که مبارزه امام با رژیم پهلوی آغاز شد حمایت از مردم فلسطین و مخالفت با رژیم صهیونیستی یکی از محورهای اصلی نهضت اسلامی امام خمینی بود. بر این اساس، این نوشتار مروری بر رویکرد امام درباره نهضتهای انقلابی منطقه دارد.
رویکرد جهانی مبارزه امام خمینی
در حالی که آغاز مبارزه امام خمینی در عصر دو قطبی نظام بیالملل بود و بیشتر تحولات سیاسی و نظامی در این دوران همچون بحران دیوار برلین، جنگ کره، جنگ ویتنام، مبارزات ضد استعماری در خاورمیانه، بحران مجارستان و حتی انقلابهای چین و کوبا تحت تأثیر رقابت میان دو قطب شرق و غرب صورت میگرفت1 امام خمینی با نفی شرق و غرب دریچهای جدید به روی جهان گشود و قطب سومی را مطرح کرد که نظم موجود در نظام بینالملل را بر نمیتابید.
این نظم جدید بر مبنای آموزههای اسلامی تعریف میشد. امام خمینی از متن دین ایدئولوژی مبارزه استخراج کرد و به نیروهای مذهبی انگیزه و قدرت مبارزه بخشید. در اندیشه امام اصل بر وحدت جهان اسلام و امت واحده بود. در همین راستا نیز نگرش امام به موضوعات مختلف شکل میگرفت.
در همین راستا نیز ایشان در کنار نفی قدرتهای بزرگ و مطرح کردن نه شرقی نه غربی همواره رویکردی ضد رژیم اسرائیل داشت. رهبر انقلاب از همان ابتدای امر تکلیف خود را با این رژیم مشخص کرده و مسئله فلسطین را موضوعی اسلامى و در متن کل جهان اسلام تفسیر میکردند؛ چنانکه در ابتدای دهه 1340 در این باره حمایت روحانیت از حکومت شیعه ایران را به قطع رابطه با اسرائیل منوط کردند و گفتند: «من با هیچ یک از کشورهاى مسلمان رابطهاى ندارم... ولى موقعى که اختلافاتى بین همان کشورهاى اسلامى و حکومت یهود بهوجود مىآید، چارهاى جز جانبدارى از حکومتهاى اسلامى ندارم. اگر دولت ایران، رابطه خود را با کشور اسرائیل قطع کند، آن وقت روحانیت ایران یکصدا بر ضد تحریکات کشورها ... علیه حکومت شیعه ایران، قیام خواهند نمود».2
بدین صورت ایشان اساس نهضت اسلامی خود را به موازات جنبه ضد استعماریاش بر محور اصلی حمایت از مستضعفین و محرومین جهان و نهضتهای آزادیبخش قرار داد. در این میان برای نهضتهای انقلابی منطقه که بهویژه در برابر رژیم صهیونیستی به دفاع از هویت فلسطینیان و حق مشروع آنان میپرداختند سهمی ویژه قایل بودند.
رویکرد امام خمینی به نهضتهای انقلابی
امام خمینی رویکرد کلی ضد استعماری و نفی دو قطب شرق و غرب و مطرح کردن قطب سوم اسلامی را در تمام دوران مبارزه حفظ کردند. حمایت از ملل مستضعف و ستمدیده جهان و حمایت از نهضتهای آزادیبخش و مذهبی در همین راستا صورت میگرفت و جنبه ضد استعماری نهضت امام را نشان میداد. حمایت از نهضتهای انقلابی منطقه و بهویژه مقابله با رژیم صهیونیستی نیز در این قالب میگنجید.
این نگرش امام در جنبه عملی نیز نمود داشت؛ برای نمونه پس از تصرفات اسرائیل در جنگ ششروزه با اعراب در سال 1346ش (1967م)، امام در سال 1347 فتوا دادند که واجب است مسلمانها از بابت زکات به مبارزان فلسطینی کمک کنند تا فلسطین آزاد شود.3 در خردادماه 1346 نیز فتوایی درباره حرمت فروش اسلحه و مواد منفجره و نفت به اسرائیل و رابطه تجارى و سیاسى با این رژیم اشغالگر صادر و تأکید کردند مسلمین باید از «استعمال امتعه اسرائیل خوددارى کنند».4
در 19 مهرماه 1347 نیز امام خمینی در پاسخ به پرسش نماینده «الفتح» درباره وجوب مبارزه با اسرائیل حکم کردند: «اکیدا شایسته بلکه واجب است که قسمتى از وجوه شرعى مانند زکات و سهم امام به مقدار کافى به این مجاهدان راه خدا اختصاص یابد».5 سازمان الفتح این فتوای امام را در یک کتابچه چاپ کرد. این فتوا تأثیر عمیقی بر اعراب و مسلمانها گذاشت. از این طریق مشخص شد که مبارزات ضد صهیونیستی امام جنبهای کلی و اساسی دارد. او گرچه در ایران بارها خطر اسرائیل را در سخنرانیهای متعددی مطرح کرده بود ولی این فتوا در میان ملل عرب و مسلمانان خیلی مؤثر بود و حساسیت مسئله فلسطین را در نهضت مبارزاتی امام خمینی آشکار میکرد.6 چه «امام خمینی مسئله اول را در ایران و در بین ملل عرب، فلسطین اعلام کرده و دفاع از فلسطین و مبارزان فلسطینی را واجب دانست و به مبارزه جهت عمیقی داد و تمام مسلمانها به این جهت توجه کردند».7
پس از تصرفات اسرائیل در جنگ ششروزه با اعراب در سال 1346ش (1967م)، امام در سال 1347 فتوا دادند که واجب است مسلمانها از بابت زکات به مبارزان فلسطینی کمک کنند تا فلسطین آزاد شود
این روند در جریان انقلاب همچنان ادامه یافت. در 19 مهرماه سال 1351مقارن با ماه رمضان، امام خمینی درباره حمایت از مبارزان فلسطینی به دولتهای عربی نیز هشدار داد: «مقصود دوَل بزرگ استعمار از ایجاد اسرائیل، تنها اشغال فلسطین نیست، بلکه اگر به آنان فرصت داده شود، تمام کشورهاى عربى ــ العیاذباللَّه ــ به سرنوشت فلسطین دچار خواهند شد».8
امام خمینی سپس به «گروهى از مردان فداکار فلسطین» اشاره کردند که «به منظور تعیین سرنوشت خویش، به دست خویش» که آن را «آزادى فلسطین» بر شمردند بر ضد متجاوزین قیام کردند اما «عمال استعمار» با آنان به مقابله برخاستند. امام به دسایس استعمار برای تفرقه انداختن میان طوایف مسلمین و این مبارزان تأکید کردند.
رهبر انقلاب همچنین به عموم مسلمین و دوَل کشورهاى اسلامى به خصوص دول عربی توصیه کردند که «برای حفظ استقلال خود، از این گروه مجاهد نگهدارى کنند و به آنان کمک نمایند و از رساندن اسلحه و آذوقه به آنان دریغ نورزند».9 افزون بر این، گروههای مبارز را نیز به توکل به خدا و تمسک به قرآن کریم و کوشش در مبارزه فرا میخواندند. امام از آنها میخواهند که «سردیهاى بعضى عناصر موجب سردى آنها نشود، و نیز اکیدا لازم است در هر نقطهاى هستند با اهالى آنجا خوشرفتارى کنند و به وظایف اخوت ایمانى عمل نمایند».10
رویکرد امام خمینی در حمایت از نهضتهای انقلابی منطقه بیشتر در قالب پیوند مسائل حول جهان اسلام و امت واحده بود؛ یعنی ایشان این نهضتها را تکههای پراکنده از هم نمیدیدند و همه نهضتهای شیعی و اسلامی در منطقه را در قالب کلیت اسلام و مسائل آنها را چنانکه درباره فلسطین نمود داشت، مسئله اسلام بر میشمردند. بنابراین امام سعی داشتند تا در این راستا از مناسک و شعائر دینی بهره ببرند؛ برای مثال در مهر 1351 که پیامی برای حمایت از مردم فلسطین صادر کردند از عموم مسلمین جهان خواستند تا علاوه بر دعا برای «رهایى مسلمین از چنگال خبیث اجانب» در مجامعی که در ماه مبارک رمضان برقرار میشود و «دیگر اجتماعات بزرگ اسلامى مانند اجتماع جمعه و مراسم حج حقایق را به گوش عموم مسلمین برسانند و پیروان قرآن را به وحدت کلمه و تشریک مساعى، براى آزادى فلسطین و حل مشکلات خانمانسوزى که گریبانگیر ملت اسلام است، دعوت نمایند».11
حتی وقتی که پیمان کمپ دیوید یازده سال پس از جنگ ششروزه اعراب با رژیم اشغالگر اسرائیل در اوج تنش میان آنها در 17 سپتامبر سال 1978م (26 شهریور 1357) بین مصر و رژیم اسرائیل امضا شد، امام خمینی مشروعیت این پیمان را به چالش کشیدند. ایشان در یک مصاحبه با نشریه فردای آفریقا، کمپ دیوید را «چیزى جز یک فریب و بازى سیاسى، براى ادامه تجاوز اسرائیل به مسلمین» ندانستند. امام در این مصاحبه اظهار کردند: «بیش از پانزده سال است که در اعلامیهها و سخنرانیهاى خود اسرائیل را محکوم کرده و از ملت فلسطین و سرزمین آنان دفاع کردهام. اسرائیل غاصب است و هرچه زودتر باید فلسطین را ترک کند».12رهبر انقلاب تنها راه حل را این دانستند که «برادران فلسطینى هرچه زودتر این ماده فساد را نابود گردانند و ریشه استعمار را در منطقه قطع کنند تا آرامش به منطقه بازگردد».13
امام خمینی همچنان این رویکرد را در حمایت از نهضتهای مذهبی منطقه حفظ کردند. حتی در مصاحبهای در پاریس در تاریخ 7 بهمن 1357 از قطع رابطه با اسرائیل پس از پیروزی انقلاب خبر دادند.14با پیروزی انقلاب نیز حمایت از جنبشها و نهضتهای انقلابی در قالب مواد قانون اساسی، قطع رابطه با اسرائیل و اعلام حمایت همه از فلسطین، نامیدن آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به روز قدس رویکرد امام خمینی را نسبت به نهضتهای انقلابی عملیاتی کرد.
روز 28 بهمن 1357 یاسر عرفات به دیدار امام رفت. این دیدار نخستین دیدار میان امام با یک شخصیت خارجی پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود و حضور یاسر عرفات به عنوان دبیر سازمان آزادیبخش فلسطین به عنوان نخستین دیدار، رویکرد امام خمینی را نسبت به نهضتهای انقلابی آشکارتر میکرد. امام خمینی در دیدار با یاسر عرفات از «ملت برادر فسلطین» یاد کردند و گفتند: «انشاءاللّه بعد از اینکه ما از این غائله فارغ بشویم، همان طورى که آن وقت در کنار شما بودیم حالا هم در کنار شما هستیم و امیدواریم که همه با هم مثل برادر با مشکلات مقابله کنیم».15
در این دیدار رویکرد امام در نقد وابستگی به قدرتهای بزرگ و ابرقدرتها نیز نمود عینی داشت؛ آنچه در شکل دادن به جریان اسلامی مقاومت و افزایش اعتماد به نفس نیروهای اسلامی در منطقه مؤثر بود. رهبر انقلاب در این دیدار بار دیگر تکیه داشتن به قدرتهای بزرگ را موجب شکست دانستند؛ چنانکه درباره شاه ایران این امر صدق میکرد. در مقابل، ایشان نهضتهای انقلابی را به اتکای به خدا و معنویات فراخواندند.16 همچنین در همین روزها با حضور هیئت فلسطینی تابلوی سفارت فلسطین بر محل سابق سفارت رژیم اشغالگر اسرائیل در میدان فلسطین نصب شد و دفتر سازمان آزادیبخش فلسطین نیز در این مکان گشایش یافت.
رویکرد حمایتی و کلینگر امام درباره نهضتهای انقلابی در منطقه در راستای کلیتی به نام جهان اسلام و امت واحده آن قابل ارزیابی است. از این منظر تکیه بر خدا و نفی قدرتهای مادی غرب و شرق به مثابه اصل مبارزه تعریف میشد. از نگاه امام مسئلهای چون فلسطین مسئلهای عربی یا قومی نبود، بلکه مسئلهای مربوط به جهان اسلام بود که هویت کل مسلمین را تهدید میکرد. بنابراین ایشان بر حمایت مادی و معنوی از جنبشهای انقلابی و بهویژه ضد اسرائیلی تأکید داشتند. این مسیری بود که امام از همان ابتدای مبارزه در آن گام برداشتند و هیچگاه در فراز و فرود جریان انقلاب از آن غافل نشدند.
پی نوشت:
1. منوچهر محمدی، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1385، ص 92.
2. امام خمینی، لوح صحیفه امام، ج 1، تهران، مرکز آثار و نشر آثار امام خمینی، نسخه سوم، ص 77.
3. همان، ج 2، ص 199.
4. همان، ص 139.
5. همان، ص 199.
6. فرامرز حسینی شعاعی، دهه پنجاه، خاطرات حسن حسنزاده کاشمری، علی خاتمی، محمدکاظم شکری، تهران، چاپ و نشر عروج وابسته به مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1387، ص 18.
7. همانجا.
8. امام خمینی، صحیفه امام، ج 2، ص 461.
9. همان، ص 462.
10. همانجا.
11. همانجا.
12. همان، ج 5، ص 176.
13. همانجا.
14. همان، ج 5، ص 538.
15. همان، ج 6، ص 179.
16. همان، ص 180.