یکی از راههایی که برای شناخت هر انقلابی وجود دارد دقت و توجه نظر به صحبتها و سخنرانیهایی است که رهبران در اختیار مردم قرار دادهاند. در واقع، وعظ و خطابه رهبران، همچون چراغی است که راهنمای انقلابیون برای در پیش گرفتن مسیر آینده بهکار میرود. در این میان، انقلاب اسلامی ایران که به روی کارآمدن نظام جمهوری اسلامی انجامید از این قاعده مستثنی نمیباشد. در واقع اگر بخواهیم به ماهیت انقلاب اسلامی و نظامی که پس از آن شکل گرفت پی ببریم باید صحبتها و سخنرانیهای رهبران آن را مورد بحث و بررسی قرار دهیم.
یکی از این سخنرانیها که هنوز پس از گذشت بیش از چهل سال از عمر انقلاب، در اذهان باقی مانده و از آن یاد میشود نطقی است که امام راحل در 12 بهمنماه سال 1357 در بهشت زهرا ایراد نمودند؛ نطقی که به عنوان میزان و معیار، برای مسیری است که انقلاب در طول چهل سال گذشته در پیش گرفته است و هنوز که هنوز است از آن یاد میشود. بر این اساس، تلاش خواهیم کرد در سطور زیر به ابعاد مختلف این سخنرانی و زوایای پیدا و پنهان آن نگاهی هر چند کوتاه بیندازیم.
ورود امام به کشور
امام خمینی پس از چهارده سال دوری از وطن و زندگی در تبعید سرانجام صبح روز 12 بهمنماه سال 1357 وارد تهران شدند. ایشان پس از ورود به کشور و در عصر همان روز به قطعه 17 بهشت زهرا رفتند و در آنجا برای جمعیتی که بالغ بر چندصدهزار نفر بودند نطقی تاریخی ایراد نمودند. ایشان در این سخنرانی به نکات بسیار مهمی در مورد شاه، ارتش، دولت، مجلس و ملت اشاره کردند که همچون مانیفستی راهنمای انقلابیون برای ادامه کار شد.1
رمز پیروزی وحدت کلمه
یکی از مواردی که امام راحل به آن اشاره کردند هزینهای بود که ملت برای پیروزی انقلاب اسلامی داده بودند. در واقع مردم با وحدت بینظیر خود در انقلاب و به دور از اینکه راه تفرقه را در پیش گیرند با وحدت کلمه تلاش کردند انقلاب را به پیروزی رسانند. ایشان در ابتدا ضمن عرض تسلیت به خانوادههای داغدیده از عموم مردم به واسطه همدلی و اتحادشان در راه رسیدن به هدف تشکر کردند.
غیرقانونی بودن سلطنت رضاشاه
ایشان در ادامه به غیرقانونی بودن سلطنت پهلوی اشاره کردند؛ سلطنتی که بهزعم ایشان و به گواه تاریخ با زور و سرنیزه و با تهدید و تطمیع به رضاشاه و پسرش رسیده بود. در واقع امام با اشاره به اهمیت رأی و نظر مردم و اینکه حکومت هر کشور نیازمند تأیید و حمایت عموم مردم است مشروعیت سلطنت پهلوی را زیر سؤال بردند؛ سلطنتی که با زور سرنیزه مجلس مؤسسان را تشکیل داد و درحالیکه مردم در آن نقشی نداشتند، نمایندگان آن با بهکارگیری ابزار تهدید و تطمیع نظام سیاسی کشور را از قاجاریه به خاندان پهلوی منتقل کردند. در واقع ایشان تشکیل سلسله پهلوی در ایران را فاقد مشروعیت مردمی میدانستند و به تعبیری آن را غیرقانونی تلقی میکردند.2
امام خمینی در این بخش از سخنانشان به این مسئله اهتمام ویژه داشتند که باید برای تعیین نظام سیاسی مورد پذیرش مردم، انتخابات برگزار کرد و تعیین نوع و ماهیت آن را به رأی مردم گذاشت و آن را از سبد رأی مردم بیرون آورد.3 به زبان بسیار ساده باید گفت که امام در این بخش از سخنان خویش زمینه و بستر برگزاری یک رفراندم را پایهگذاری میکرد؛ رفراندومی که چند ماه بعد برگزار شد و در فروردین سال 1358 به جمهوری اسلامی رأی داد.
امام خمینی در 12 بهمن صراحتا از اصلاحات ارضی انتقاد کردند: «اصلاحات ارضیشان بعد از این مدت طولانی به اینجا منتهی شد که به کلی دهقانی از بین رفت، به کلی زراعت ما از بین رفت و الان شما در همه چیز محتاجید به خارج؛ یعنی محمدرضا این کار را کرد تا بازار درست کند از برای آمریکا و ما محتاج به او باشیم در اینکه گندم از او بیاوریم، برنج از او بیاوریم، همه چیز را، تخم مرغ از او بیاوریم یا از اسرائیل که دستنشانده آمریکاست بیاوریم»
آزاد بودن انتخابات
حضرت امام همچنین در بخش دیگری از سخنان خود بر آزاد بودن انتخابات تأکید داشتند و اینکه نمایندگان مجلس شورای ملی و نمایندگان مجلس سنا با رأی و نظر مردم به کرسیهای مجلس نمیرسند و در واقع این نمایندگان، آلت دست رژیم پهلوی هستند و این محمدرضاست که با شیوه حکمرانی اقتدارگرایانه خود به رأی و نظر آحاد ملت بیتوجه بوده و آنها را در رقم زدن سرنوشتشان شریک نکرده است؛ در نتیجه ایشان مجالس شکلگرفته در دوران سلطنت محمدرضا پهلوی و پدرش را غیرقانونی میدانند و از نظر ایشان چنین مجلسی فاقد مشروعیت و مقبولیتی است که بر اساس آن بتوان امور مملکتی را رتق و فتق کرد؛ مجالسی که نمایندگان آن یا به صورت مستقیم (مجلس سنا) یا به صورت غیر مستقیم (مجلس شورای ملی) توسط خود شاه انتخاب میشدند. در واقع ایشان در صحبتهایشان، رژیم پهلوی و نهادهای برآمده از آن را به واسطه غیرمردمی و غیرانتخابی بودن زیر سؤال بردند و آنها را فاقد مشروعیت قلمداد کردند.4
تبیین سیاستهای فرهنگی انقلاب
امام خمینی همچنین با توجه به اهمیت مسائل فرهنگی بخشی از سخنان خود را معطوف به این مسائل کردند و با انتقاد از سیاستهای محمدرضا پهلوی به تبیین دیدگاه خویش پرداختند. از نظر امام وجود مراکز فرهنگی همچون سینما و مظاهر دنیای مدرن همچون رادیو و تلویزیون فی نفسه مشکلی ندارند. بااینحال آنگاه که این وسایل و ابزار در خدمت توسعه فساد و فحشا قرار میگیرد مایه عقبماندگی کشور میشود و مردم و بهخصوص جوانان را که موتور محرک توسعه یک کشورند به تباهی و نیستی میکشاند. از نظر رهبر انقلاب سینما و تلویزیون امکاناتی هستند که باید در خدمت تربیت و پرورش روحی و فکری مردم قرار گیرند و انسان را در نهایت به تکامل و تعالی رسانند. ایشان همچنین از فضای بسته سیاسی و فرهنگی کشور انتقاد کرده و نبود آزادی در حوزه مطبوعات را ناشی از اختناق حاکم بر سپهر سیاسی ایران میدانند.5
شیوه حکمرانی شاه در مسائل اقتصادی
ایشان در بخش دیگری از صحبتهای خود با اشاره به وضعیت بد اقتصادی به نکات مهمی درباره شیوه حکمرانی کشور در بخش اقتصادی اشاره میکنند. امام خمینی بهصراحت در صحبتهای خود از این مسئله صحبت به میان میآورند که کشور را یک قشر و یک دولت نمیتواند به پیش برد. در واقع برای اینکه امور کشور به سامان شود و کشور در مسیر پیشرفت و آبادانی قرار گیرد تمام آحاد مردم باید دست به دست هم دهند و تلاش کنند تا کشور در ریل سازندگی قرار گیرد.6 در واقع اشاره ایشان به این آیه شریفه «ان الله لا یغیر مابقوم حتی یغیروا ما به انفسهم» (خدا وضع و حال هیچ قومی را عوض نخواهد کرد مگر آنکه انسانها خودشان وضع و حال خودشان را تغییر دهند) است.
امام خمینی با انتقاد صریح از سیاست اصلاحات ارضی که در دوران شاه در پیش گرفته شد آن را محصول وابستگی رژیم پهلوی و تبعیت آن از منافع آمریکا و متحدانش تلقی کردند: «اصلاحات ارضیشان بعد از این مدت طولانی به اینجا منتهی شد که به کلی دهقانی از بین رفت، به کلی زراعت ما از بین رفت و الان شما در همه چیز محتاجید به خارج؛ یعنی محمدرضا این کار را کرد تا بازار درست کند از برای آمریکا و ما محتاج به او باشیم در اینکه گندم از او بیاوریم، برنج از او بیاوریم، همه چیز را، تخم مرغ از او بیاوریم یا از اسرائیل که دستنشانده آمریکاست بیاوریم».7
استقلال در حوزه سیاست خارجی
اما یکی از مواردی که از نگاه امام دور نماند توجه به حوزه سیاست خارجی بود. ایشان در نطق خود به اهمیت استقلال کشور از بیگانگان تأکید و بر این مسئله انگشت نهادند که سیاست خارجی کشور در دوران محمدرضا پهلوی در خدمات بیگانگان و در رأس آن آمریکا بوده است. در واقع شاه با فروش نفت، اسلحه از آمریکا خریداری کرده و به این ترتیب در خدمت منافع آمریکا بوده است؛ تسلیحاتی که تکنولوژی آن در اختیار ما نیست و برای استفاده از آن مستشاران آمریکایی باید به خدمت گرفته شوند. به تعبیر ایشان ارتش کشور باید مستقل باشد و نه اینکه تحت سیطره مستشاران آمریکایی قرار بگیرد. در واقع استقلال که یکی از شعارهای اصلی انقلاب اسلامی بود، در این بخش از سخنان امام برجسته میشود. در واقع ایشان با اشاره به اصل استقلال از قدرتهای خارجی و احترام به حاکمیت ملی آن را از مبانی و اصول کشورداری قلمداد کردند.8
بدینترتیب در مجموع میتوان گفت که امام خمینی در نطق خویش در 12 بهمن 1357 راهبردهای کلان کشور در حوزههای مختلف را برای مردم ترسیم و بر اهتمام و توجه ویژه به آن تأکید نمودند. در واقع ایشان تلاش کردند مسیر و جهتی را که انقلاب باید بپیماید بیش از بیش برای مردم انقلابی روشن سازند.
سخنرانی تاریخی امام خمینی در بهشت زهرای تهران (12 بهمن 1357)
پی نوشت:
1. بهرام افراسیابی، ایران و تاریخ، تهران، نشر علم، 1367، ص 61.
2. روحالله موسوی خمینی، صحیفه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ج 6، 1368، ص 10.
3. همان، ص 10.
4. همان، 12.
5. همان، 14.
6. همان، 16.
7. همان، 18.
8. همان، 19.