ترومن سی و سومین رئیس جمهور آمریکا در 8 مه 1884 در منطقه لامار از ایالت میسیوری در خانواده ای فقیر و کشاورز به دنیا آمد. او بزرگترین فرزند جان آندرسون ترومن و مارتا آلن یانگ ترومن بود.در 6 سالگی او و خانواده اش به مزرعه ای به نام گرندویو مهاجرت کردند و او در همان حوالی به مدرسه و سپس دبیرستان وارد شد. این دوران مصادف با استقلال آمریکا بود. ترومن پس از مدتی...
ترومن سی و سومین رئیس جمهور آمریکا در 8 مه 1884 در منطقه لامار از ایالت میسیوری در خانواده ای فقیر و کشاورز به دنیا آمد. او بزرگترین فرزند جان آندرسون ترومن و مارتا آلن یانگ ترومن بود.
در 6 سالگی او و خانواده اش به مزرعه ای به نام گرندویو مهاجرت کردند و او در همان حوالی به مدرسه و سپس دبیرستان وارد شد. این دوران مصادف با استقلال آمریکا بود. ترومن پس از مدتی به کلیسای باتیستا ملحق شد. ترومن قصد داشت به مدرسه نظامی ایالت متحده وارد شود ولی وضعیت جسمی او با استانداردهای ارتش مطابقت نداشت در نتیجه در راه آهن سانتافی1 مشغول به کار شد. در 1906 مجدداً به مزرعه خانوادگی خود در گرندویو برگشت و تا سال 1917 مشغول مزرعه داری شد. 2
در زمان جنگ جهانی اول به عنوان فرمانده توپخانه صحرایی ایالات متحده به فرانسه رفت و پس از بازگشت با الیزابت ویرجینا والس ازدواج کرد و در شهر کانزاس سیتی فروشگاه لباس مردانه باز کرد. در سال 1922 به خاطر فعالیت در حزب دموکرات، به عنوان قاضی دادگاه ایالتی جکسون انتخاب گردید. در سال 1934 سناتور شد و در طول جنگ جهانی دوم کمیته تحقیق جنگ را رهبری می کرد، که در طول ریاست این کمیته باعث حفظ 15 بیلیون دلار ذخیره ارزی برای آمریکا گردید. 3
ترومن که سمت معاون ریاست جمهوری را دارا بود با مرگ روزولت در سال 1945 به طور ناگهانی به ریاست جمهوری انتخاب شد و با شعار معروف « اینجا جای مردان بی باک است » شغل خود را توصیف کرد. 4
ترومن در تاریخ ریاست جمهوری ایالت متحده به عنوان شخصی که تصمیمات سرنوشت سازی را برای آمریکا رقم زده است معروف گردید و زمانی که در 12 آوریل 1945 رئیس جمهور شد با حجم زیادی از مشکلات مربوط به جنگ و غیره مواجه گردید. 5
در دوران حکومت ترومن، خاور میانه به دلایل زیر برای دولت آمریکا اهمیت پیدا کرده بود: اول تهدید شوروی، دوم تولد اسرائیل و نفت و سوم بحران آذربایحان در سالهای 1945-1946 م.
روابط ایران و آمریکا تا جنگ جهانی دوم محدود بود و مبلغان آمریکایی مذهب پروتستان در تهران و پاره ای از مراکز استانها به فعالیت آموزشی و بهداشتی اشتغال داشتند.
با آغاز ریاست جمهوری ترومن در وضع مناسبات ایران و آمریکا تغییرات خاصی صورت گرفت. در پایان جنگ جهانی دوم وحدت متفقین که اولویت زمان جنگ بود جای خود را به مبارزه طلبی داد. پس از خاتمه جنگ و خروج نیروهای انگلیسی و آمریکایی از ایران، روسها از موعد مقرر برای خروج تخطی کردند و موجبات تشکیل دو حکومت خودمختار آذربایجان و مهاباد در کردستان را فراهم آوردند. در این زمان ترومن در طی کنفرانس پوتسدام نگرانی خود را از اوضاع غامض ایران و اقدامات روسیه در آذربایجان که به عقیده او عملی حساب شده و به منظور تسلط یافتن به شمال ایران بود به زبان آورد.
ترومن تا تشکیل کنفرانس بعدی وزیران سه کشور در دسامبر 1945 در مسکو منتظر ماند تا از منافع آمریکا و سرنوشت ایران، کشوری که استقلال و تمامیت ارضی آن مورد تهدید قرار گرفته بود، دفاع کند، ولی نا کارآمدی کنفراس موجب نا امیدی مضاعف ترومن شد.
ترومن در این باره می گوید:« ... ایران متحد زمان جنگ ما بود. ایران متحد روسیه در جنگ بود و اجازه عبور آزاد اسلحه از خاک خود را داد. و اکنون روسیه در خاک دوست و متحد من، ایران، قوا نگاه می دارد. ... هرگاه روسیه با مشت آهنین و کلام قوی روبه رو نشود، جنگ دیگری در راه خواهد بود. آنان فقط یک زبان را می فهمند شما چند لشکر دارید؟ من از مدارا کردن با شورویها خسته شده ام». 6
بالاخره سیاست درست قوام السلطنه و یادداشت شدید آمریکا به روسها و فشار سازمان ملل شر روسها را کوتاه کرد. در این برهه آمریکا علاقه مند بود در عرصه های مختلف سیاسی و اقتصادی حضور و نفوذش را در ایران گسترش دهد. در 11 اکتبر 1946 رؤسای ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا بر اهمیت استراتژیک ایران تأکید و اعلام کردند که حمایت از ایران برای حفظ منافع ملی آمریکا ضروری است. 7
در همان حال ترومن توسط والاس مری محرمانه به بیات نایب نخست وزیر اعلام کرد که سیاست آمریکا حمایت کامل از ایران است. به دنبال آن فرمانده قوای شوروی اعلام داشت که در صورت به وجود نیامدن مشکلی ظرف 5 تا 6 هفته تخلیه ایران انجام خواهد شد. 8
در جریان بحران ناشی از ملی شدن نفت، ترومن به مصدق نخست وزیر اطلاع داد که حاضر است هریمن را برای ایجاد زمینه گفت و گو بین ایران و شرکت نفت به تهران بفرستد، ولی معلوم شد که وی فقط برای اعمال فشار سیاسی بر ایران و به سود شرکت سابق نفت به ایران آمده است.
از دید آمریکاییها استمرار نهضت ملی شدن نفت می توانست کار تجارت نفت را در جهان و به ویژه خلیج فارس و خاورمیانه با خطر بی ثباتی مواجه سازد. این نگرانی در پیامی که ترومن برای مصدق در ژوئن 1951 فرستاد به صراحت مطرح شد. مصدق در تاریخ 1951 در رأس هیئتی وارد آمریکا شد و با مقامات آمریکا از جمله ترومن ملاقات کرد، ولی مذاکرات ناکام ماند و از همین زمان بود که طرح سرنگونی مصدق از سوی انگلیسیها و آمریکاییها به جد مورد توجه قرار گرفت. ولی تا زمانی که دولت ترومن و دموکراتها بر سر کار بودند تلاش چرچیل و ایدن برای سرنگونی مصدق نتیجه ای نداد. در همین سال دو بار به جان ترومن سوء قصد شد ولی جان سالم به در برد.
ترومن در پاییز 1952 مصادف با آخرین روزهای حکومتش شرکتهای آمریکایی را تشویق به خرید نفت از ایران کرد و در این راستا، پیش پرداخت مبلغ یکصد میلیون دلاری را نیز برای خرید نفت ایران در واشنگتن مطرح ساخت و شرایطی را برای پرداخت غرامت به شرکت سابق نفت انگلیس و ایران در نظر گرفت ولی انگلیسیها مخالفت کردند. 9
ترومن در 29 مارس 1952 اعلام کرد که به دنبال انتخاب مجدد نیست و در ژانویه 1953 بازنشسته شد. وی خاطراتش را در دو جلد تحت عنوان تصمیمات سال 1955 و سالهای تلاش و امید در 1956 به چاپ رسانید.
ترومن بعد از کناره گیری به فعالیتهای مورد علاقه اش در زمینه سیاست و دموکراسی ادامه داد و به همراه دوستانش به جمع آوری سرمایه ای جهت احداث یک کتابخانه و موزه به نام هری ترومن پرداخت که به نام آرشیو ملی معروف شد (در 1957). سرانجام ترومن در 26 دسامبر 1972 در سن 88 سالگی درگذشت.
پی نوشت:
1- Santafie
2- United State World book, Vol 19, PP.382-386.
3- www.whitehouse.com
4- الکساندر ماتیل. دایرةالمعارف ناسیونالیسم، ج 3، ص1098
5- www.whitehouse.com
6- جورج لنچافسکی. رؤسای جمهور آمریکا و خاورمیانه از ترومن تا ریگان، عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تهران، البرز، صص 1-12
7- محمدحسین جمشیدی. رفتارشناسی سیاسی آمریکا در قبال نهضت ملی ایران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 52
8- نصرالله سیف پور فاطمی. گزند روزگار، شیرازه، ص 401
9- محمدحسین جمشیدی، ص 125و ص 129 و ص 131.