عزیزالله ضرغامی (۱۲۶۳- ۱۳۵۷ تهران) از امراء مورد توجه رضاشاه و مدتها رئیس ستاد ارتش در آن دوره بود. پدرش "حسین پاشاخان ضرغامالسلطنه شقاقی " از سران ایل شقاقی بود. در جوانی وارد مدرسه قزاقخانه شد و درجه افسری گرفت. تا درجه سروانی در قزاقخانه اشتغال داشت. بعد به ژاندارمری منتقل شد و چند سمت از قبیل ریاست ژاندارمری قزوین زنجان و سلطانآباد با او بود. در چند زد و خورد هم شرکت داشت و سرانجام درجه سرهنگ اولی گرفت. 1
عزیزاللهخان در تشکیل قشون متحدالشکل همچنان در ژاندارمری بود و سمت وی فرماندهی فوج شماره یک تهران مستقر در یوسفآباد بود. در سال 1300برای سرکوبی "کلنل پسیان" بهاتفاق "سرتیپ مدحت" و "سالارنظام" به سمت خراسان حرکت کردندکه درسبزوار جلوی آنهاگرفته شد. ولی ضرغامی برای زیارت امام هشتم اجازه سفر به مشهد گرفت. درهمان سال کمیسیون هیئت مشورتی نظام اعلام شد که یازده نفر عضویت آن راداشتند که یکی ازآنها سرهنگ عزیزاللهخان بود. 2 مطابق حکم سردارسپه وزیر جنگ به محض تشکیل قشون متحدالشکل سرهنگ عزیزالله خان به ریاست کل مدارس قشون منصوب و به فوریت کلیه مدارس نظامی را متحدالشکل نمود و در عمارت مسعودیه جای داد. 3 قریب دو سال در این سمت انجام وظیفه کرد و بعد ریاست اداره مباشرت قشون به او واگذار گردید. پس از چندی فرمانده تیپ مکران و بلوچستان شد و در همین سمت در سال 1307 درجه سرتیپی گرفت. در سال 1309(ه.ش) به ریاست اداره کل امنیه مملکتی منصوب شد و برای توسعه این سازمان اقداماتی به عمل آورد چند مدرسه و آموزشگاه بنیاد نهاد. در سال 1312 (هـ.ش) هفت نفر از سرتیپهای قشون به درجه سرلشگری ارتقا پیدا کردند؛ از جمله سرتیپ عزیزالله خان ضرغامی بود و در سال 1313 (هـ.ش) به ریاست ارکان حزب قشون که بعدها ستاد ارتش نام گرفت مستقر شد و تا پایان سلطنت رضاشاه در این سمت بود. (او از کسانی بود که در ارتش نوین به موفقیتهای چشمگیری رسید) پس از کنارهگیری رضاشاه از سلطنت، ضرغامی از ستاد ارتش برکنار شد و به فرماندهی دانشکده افسری منصوب شد، که چند روزی در این سمت بود که بازنشسته شد. در سال 1328 که مجلس سنا تشکیل شد، وی در اولین دوره مجلس سنا سناتور شد و یک دوره در مجلس بود. 4 وی یکی از افسران شاخص و مورد توجه رضاشاه بود به اندازهای در شاه نفوذ پیدا کرده بود که امور ارتش با نظر او حل و فصل میشد. ظاهراً در دوران ستاد او که دوران اوج دیکتاتوری بود ارتش توسعه بسیاری یافت، تدریجا هیجده لشکر در نقاط مختلف تشکیل شد. در شهریور 20 که قوای سهگانه به کشور حمله کردند، ضرغامی فوراً به تشکیل ستاد جنگی پرداخت و خود در رأس آن قرار گرفت و اعلامیهای دادند اما کارشان از یک اعلامیه فراتر نرفت. به یکباره کلیه سربازان را در شهرها و دهات رها کردند. سربازان روزها گرسنه و تشنه در بیابانها با مرگ دست به گریبان بودند تا خود را به زادگاهشان رساندند. 5 رضاخان او و سرلشکر احمد نخجوان کفیل وزارت جنگ را در اتاق زندانی کرد اما آنها جزء معدود کسانی بودند که بخشیده شدند. 6 او زمانی که با سوئدیها در ژاندارمری خدمت کرد زبان فرانسه را در حد رفع و رجوع امور فرا گرفت. ضرغامی به اهل علم و روحانیت احترام میگذاشت. وی در سال 57 در سن 94 سالگی درگذشت و در "امامزاده عبدالله" تهران به خاک سپرده شد. 7
پی نوشت:
1. باقر عاقلی، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران. تهران، گفتار، ج 2، ص950 .
2. باقر عاقلی، خاندانهای حکومتگر ایران، تهران، نامک، ص 498 .
3. استفانی کرونین، ارتش و حکومت پهلوی، مترجم غلامرضا بابایی، تهران، خجسته، 1377، ص 470 .
4. خاندانهای حکومتگر ایران، ص 498-500 .
5. شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ص 950-951 .
6. مسعود بهنود، نخستوزیران ایران، تهران، جاویدان، 1374، ص 172 .
7. خاندانهای حکومتگر ایران، ص 500 .