علیقلی اردلان در 5 بهمن 1278 در تهران تولد یافت. پدرش حاج ابوالحسن فخرالملک از خانوادههای قدیمی کردستان و از رجال عصر ناصری و مظفری و مادرش، عباسه، معروف به حاجیه والیه، دختر شاهزاده عبدالصمد میرزا عزالدوله، فرزند محمد شاه قاجار، بود.اردلان پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی و متوسطه، وارد مدرسه علوم سیاسی تهران شد و در 1301 موفق...
علیقلی اردلان در 5 بهمن 1278 در تهران تولد یافت. پدرش حاج ابوالحسن فخرالملک از خانوادههای قدیمی کردستان و از رجال عصر ناصری و مظفری و مادرش، عباسه، معروف به حاجیه والیه، دختر شاهزاده عبدالصمد میرزا عزالدوله، فرزند محمد شاه قاجار، بود.1
اردلان پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی و متوسطه، وارد مدرسه علوم سیاسی تهران شد و در 1301 موفق به گرفتن دیپلم گردید. در همین سال برای ادامه تحصیل به آلمان عزیمت کرد و در رشته اقتصاد و حقوق به تحصیل پرداخت و با درجه دکتری در آن رشته تحصیلات خود را به پایان رسانید. وی بههنگام تحصیل در آلمان چندی آتاشه (وابسته) افتخاری سفارت ایران در برلن و مدتی ثبّات سفارت بود. وی در مدت اقامت در آلمان، با عدهای از دانشجویان ایرانی مقیم برلن، مجله فرنگستان را منتشر کرد.2 اردلان در 1307 به ایران بازگشت و در وزارت امور خارجه به عنوان مترجم استخدام گردید. در آن ایام، داور در راس وزارت دادگستری، جوانان تحصیلکرده و اروپا رفته را به وزارت دادگستری انتقال میداد، از اینرو دکتر اردلان پس از چند ماه خدمت در وزارت امور خارجه، به دادگستری انتقال یافت و اولین شغل وی معاونت پارکه بدایت تهران بود و بعد معاون پارکه دیوان جزای عمال دولت گردید و پس از یکسال خدمت در دادگستری، شغل قضائی را مطابق میل خود ندید و در پایان سال 1309ش ، مجددا به وزارت امور خارجه بازگشت و در اداره اقتصادیات مشغول به کار شد. او در 1310 با سمت نایب سوم به سفارت ایران در واشنگتن رفت و در همانجا نایب دوم شد. در سال 1312 به ایران بازگشت و به وزارت دارائی انتقال یافت ولی در آن وزارتخانه دوام زیادی نکرد و مجددا به وزارت امور خارجه بازگشت و مدیر شعبه تحریرات در اداره اطلاعات شد. در سال 1315ش با سمت دبیر دوم سفارت به پاریس رفت و سپس دبیر اول و رایزن سفارت پاریس شد و چندی هم کاردار سفارت در پاریش بود. در سال 1320 به تهران انتقال یافت و متصدی ریاست اداره سجل و احوال شخصیه شد. پس از آن تصدی ریاست اداره سوم را عهدهدار شد. در سال 1322ش با سمت رایزن در سفارت ترکیه به آنکارا رفت و چندی هم کاردار موقت شد و سرانجام در 1327ش به معاونت سیاسی وزارت امور خارجه منصوب گردید. در کابینه هفتم محمد ساعد از 5 اسفند 1328 تا زمان ورود حسین علاء ، کفالت آن وزارتخانه را عهدهدار گردید.3 در مرداد ماه 1329 به سمت رئیس هیئت نمایندگی دائمی ایران در سازمان ملل متحد، با مقام سفیر کبیری به آمریکا رفت و قریب چهار سال در سمت مزبور وظایف خود را انجام میداد. پس از پایان این ماموریت، دکتر اردلان به ایران بازگشت و عضویت شورای عالی سیاسی را عهدهدار گردید و پس از مدت کوتاهی در کابینه حسین علاء وزیر مشاور شد و بعد به وزارت صنایع و معاون منصوب گردید. سرانجام در دی ماه 1334 به وزارت امور خارجه معرفی شد و این سمت را در کابینه علاء تا فروردین 1336 حفظ کرد و در کابینه دکتر منوچهر اقبال همچنان وزیر امور خارجه شد. تا اینکه در فروردین 1337 به سمت سفیر کبیر ایران در آمریکا تعیین گردید و به واشنگتن رفت. اما این دوره از تصدی وی چندان نپائید، زیرا به علت سخنان انتقادآمیزش درباره دیدار رسمی شاه از امریکا و نیز به علت آنکه نتوانسته بود مانع انتشار مطالبی در مطبوعات امریکا راجع به ثروتاندوزیها و دیگر کارهای غیرقانونی اعضای خانواده سلطنتی ایران شود، شاه را از خود ناراضی ساخت و در بهمن 1338، به ماموریت سفارت او در امریکا پایان داده شد. اردلان قریب سه سال دوران بازنشستگی خود را طی میکند تا بالاخره با شفاعت حسین علاء، در سال 1340ش به سفارت ایران در شوروی منصوب میشود. این ماموریت یکسال و نیم بیشتر به طول نمیانجامد. از آنجا به سفارت ایران در آلمان غربی میرود و در 1344ش ماموریتش پایان مییابد. وی در دوره بازنشستگی، در 25 مهر 1346 ریاست موسسه عالی مطبوعات را برعهده گرفت. سپس تا سال 1354ش ، ریاست دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی را برعهده داشت و از 1354 تا 1357ش، در هیئت امنای آن دانشکده قبول عضویت کرد و در مدت نزدیک به سیزده سال از صحنه سیاست کناره گرفت. با گسترش یافتن انقلاب اسلامی ایران، در چهارم مهر 1357، از طرف محمدرضا پهلوی دعوت بهکار شد و به جای امیرعباس هویداعهدهدار وزارت دربار پهلوی گردید.4 اردلان آخرین وزیر دربار دوره پهلوی بود که چند ساعت پس از تصدی مقام وزرات دست به اصلاحاتی زد: آییننامه رفتار خاندان سلطنتی را اعلام نمود و آنها را از هرگونه اعمال نفوذ و دخالت در معامله و مشارکت در امور مرتبط با دولت، قبول شغلی در شرکتهای دولتی و بانکها و بیمه ممنوع و محروم نمود ولی این اقدامات ظاهری کوچکترین تاثیری در شتاب انقلاب نداشت و مقارن با اوجگیری مبارزه مردم با حکومت پهلوی بود. پس از خروج شاه از ایران و تشکیل شورای سلطنت، که همه وظایف و اختیارات سلطنتی به آن میگشت، اردلان به عضویت آن شورا برگزیده شد. وی از آنجا که اعتقاد داشت باید هرچه زودتر به بحران موجود در کشور پایان داد، به شورا پیشنهاد کرد که برای حل بحران، شورای سلطنت با سفیران کشورهای انگلستان و امریکا و حتی شوروی وارد گفت وگو شود. اما این طرح جامه عمل نپوشید و شورا پس از چندی منحل گردید.5 اردلان پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از حضور در وزرات دربار خودداری کرد و در پیامی خطاب به کارکنان آن وزارت اعلام کرد که از آن تاریخ سمتی در وزارت دربار ندارد . در 28 اسفند 1357، به حکم کمیته انقلاب اسلامی شمیران دستگیر و به زندان قصر تحویل داده شد و تا بیست و دوم اردیبهشت 1358 در بازداشت ماند. سپس، دادستان انقلاب اسلامی تهران حکم آزادی وی را صادر کرد. سرانجام در 12 مرداد 1365، به علت کهولت سن و ابتلا به بیماری پنومونی، درگذشت و در قبرستان ابن بابویه شهر ری به خاک سپرده شد. اردلان علاوه بر تصدی مشاغل سیاسی و فرهنگی یاد شده، در موسسات و سازمانهای متعددی از جمله در شورای عالی سازمان ملی پیشآهنگی ایران، سازمان جشن هنر، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، هیئت امنای دانشگاه فرح، بنیاد فرهنگی فرح پهلوی، کانون روابط فرهنگی ایران و آلمان، کمیته ایرانی بزرگداشت دویستمین سال انقلاب آمریکا عضویت داشته است. او به زبانهای فرانسه، آلمانی و انگلیسی آشنایی داشت. از وی تالیفات متعددی بر جای مانده است که از جمله آنها میتوان این آثار را نام برد: ابرقدرتی دیگر، کمربند فقر، مقام ایران در اقتصاد جهانی به آلمانی؛ و رسالههای انتخابات در جمهوری فدرال آلمان، تجزیه آلمان و قضیه برلن، روابط ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی، روابط جمهوری خلق چین و ژاپن، عضویت جمهوری خلق چین در سازمان ملل، کنفرانس امنیت و همکاری اروپا و کنفرانس شمال و جنوب درباره همکاری اقتصاد بینالمللی و همچنین مقاله ترکیه در دوران بعد از خلافت نام برد.6
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. باقر عاقلی، خاندانهای حکومتگر ایران قاجاریه- پهلوی، ج 1، تهران، نشرعلم، 1381، ص 358. 2. راهنمای کتاب، سال 10، شماره2 (تیر 1346)، ص 209. 3. دولتهای ایران از میرزا نصرالله خان مشیرالدوله تا میرحسین موسوی، تهیه و تنظیم اداره کل آرشیو، اسناد و موزه زیر نظر یعقوب آژند و...]دیگران[، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات، 1378، ص 235. 4. عبدالرضا هوشنگ مهدوی، در حاشیه سیاست خارجی: از دوران نهضت ملی تا انقلاب (1327-1359)، تهران، نشر گفتار، 1378، ص 257-285. 5.فرهنگ ناموران معاصر ایران، ج 1، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، 1381، ص 395. 6. علیقلی اردلان، ابرقدرتی دیگر، تهران، وحید، 1362، ص 5-6.