بخش عمده امنیت دوره رضاشاه که به امنیت سیاهچال تشبیه شده به سبب ساختار اطلاعاتی شهربانی بود. رضاخان مدت کوتاهی پس از کودتای 3 اسفند 1299، درصدد برآمد دستگاه شهربانی را تقویت و با گماردن افراد مورد اعتماد خود در رأس مدیریتهای آن، کارآییاش را تضمین کند. این دستگاه حتی از جاسوسی از فقرای در حال مرگ نیز چشمپوشی نمیکرد
بخش عمده امنیت دوره رضاشاه که به امنیت سیاهچال و ... تشبیه شده به سبب ساختار اطلاعاتی شهربانی بود؛ ساختاری که قبل از دوره رضاشاه بخش کماهمیتی از تشکیلات و وظایف نظمیه و شهربانی بود، اما در دوره رضاشاه گسترش یافت. رضاشاه تصمیم گرفته بود با نظمی رعبانگیز که دستگاه شهربانی و نظام اطلاعاتی ـ امنیتی آن ایجاد میکند و تمایلات مستبدانه او را برآورده میسازد، حکومت کند و هرگونه مخالفت با حکومت خود را سرکوب و از عرصه سیاسی ـ اجتماعی کشور حذف نماید. با این هدف بود که رضاخان مدت کوتاهی پس از کودتای 3 اسفند 1299، درصدد برآمد دستگاه شهربانی را تقویت و با گماردن افراد مورد اعتماد خود در رأس مدیریتهای آن، کارآییاش را تضمین کند. در این رابطه سندی ارائه میشود که نشان میدهد حتی از فقرای در حال مرگ نیز جاسوسی سازمانیافته صورت گرفته است.
متن سند:
نسخه راپورت لشگر اول شمال غرب
تاریخ 1312/10/12
«راجع باقدام در جمعآوری اعانه جهه فقرا نیز مقصود از جمعآوری یک عده جمعیتی بود که وجود آنها با حالت گرسنگی و پراکندگی در این سرحدات از هر حیث صورت خوبی نداشته و ضمنا منظور این بود عده مذکور را به این نام در یک محل جمعآوری و اعمال آنها تحت نظر نظمیه و دژبان واقع و به علاوه از تلفات گرسنگان در این زمستان جلوگیری شده باشد. و بدیهی است چنانچه از طرف مسئولین کشوری نظریه معروضه بموقع تأمین میشد حتی نیم ساعت رفت هم به جمعآوری اعانه مصروف نمیگردید ــ مراتب استحضارا به عرض رسید. فرمانده لشگر اول شمال غرب امیر لشکر ...»
سواد مطابق اصل واصل آن به رکن محترم اول ارسال گردید.