شما از چه مقطعی و چگونه با انجمن اسلامی دانشجویان در آمریکا آشنا شدید؟
بسم الله الرحمن الرحیم. من در سال 1350 برای تحصیل به آمریکا رفت و در دانشگاه «دیویس» ایالت کالیفرنیا، مشغول تحصیل شدم. در آنجا بود که به وسیله بعضی از دوستان دانشجو، به انجمن اسلامی شمال آمریکا که شهید چمران، شهید قندی و آقای محمد هاشمی در آن فعالیت داشتند، راه پیدا کردم.
.
این فعالیتها در چه زمینههایی بود و چه تأثیراتی بر جای گذاشت؟
اعضای این انجمن به طرق مختلف، با رژیم شاه مبارزه میکردند. یکی از کارهای انجمن، همکاری با سایر انجمنهای دانشجویی مسلمان مقیم آمریکا به نام «ام.اس.ای» بود. انجمن توانسته بود از طریق همکاری با انجمن اسلامی دانشجویان غیرایرانی، مجموعه قویتری را ایجاد کند که در فعالیتهای ضد رژیم پهلوی از جمله تظاهرات اعتراضی، شرکت میکردند. مخصوصا وقتی نهضت امام و دفاع ایشان از آرمان فلسطین ابعاد جهانی پیدا کرد، دانشجویان عرب در اینگونه فعالیتها بیشتر شرکت میکردند.
مسئولیت شما در این انجمن چه بود؟
آخرین سمت من در انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی، دبیر انتشارات انجمنهای دانشجویان ایرانی در آمریکا و کانادا و اروپا بود. این دبیرخانه برای معرفی اسلام با رشد انقلاب و رشد جامعه ایرانی خارج از کشور، تلاش زیادی میکرد و اعلامیهها و بیانات امام و آثار اندیشمندان اسلامی از جمله دکتر شریعتی و جزوات انقلابی را ترجمه و منتشر مینمود.
اشاره کردید که دفاع حضرت امام از آرمان فلسطین، موجب جذب دانشجویان غیرایرانی به انجمن اسلامی دانشجویان شده بود. انجمن در این زمینه چه فعالیتهایی میکرد؟
یکی از کارهای مهمی که انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی در آمریکا انجام داد، ترجمه و انتشار آرای حضرت امام درباره اهداف انقلاب اسلامی و ماهیت رژیم صهیونیستی بود که یک کتاب حدودا صد صفحهای شد و زحمت ویرایش آن را آقای حامد الگار کشید که به زبانهای فارسی، انگلیسی و عربی تسلط داشت. او قبل از انقلاب در ایران تحصیل کرده و زبان فارسی را به خوبی یاد گرفته بود. بعد از انقلاب هم چند بار با حضرت امام دیدار کرد.
مواضع حضرت امام در مورد قضیه فلسطین، از ابتدای نهضت روشن بود. ایشان اشغال فلسطین و آوارگی مردم آن سرزمین و اسکان صهیونیستهای غاصب در آنجا را بزرگترین ظلم بشری در تاریخ معاصر میدانستند. یکی از دلایل مهمی که دانشجویان غیرایرانی و بهخصوص دانشجویان مسلمان و عرب با انجمن اسلامی دانشجویان همراهی میکردند، همین مواضع صریح و روشن امام بود. به خصوص نزدیکی رژیم شاه با اسرائیل و همکاری آنها علیه آرمان اعراب، کار را برای ما آسان کرده بود و دیگر ضرورتی نداشت حقانیت مبارزه خود علیه رژیم شاه را اثبات کنیم. فتوای انقلابی امام برای صرف مبالغی از وجوه شرعی و سهم امام برای کمک به مبارزات ملت فلسطین هم، در تقریب دیدگاهها و مواضع دانشجویان مسلمان و مبارز، بسیار مؤثر بود. تا آن زمان مبارزات ملت فلسطین در انحصار گروههای چپگرا بود، اما هنگامی که امام به عنوان یک عالم و مرجع بزرگ دینی از آرمان ملت فلسطین دفاع و جنایات رژیم صهیونیستی را محکوم کردند، آثار شگفتانگیز و گستردهای را به همراه داشت. مواضع صریح، اصولی و مبتنی بر احکام اسلامی امام درباره رژیم صهیونیستی، برای دانشجویان عرب مقیم آمریکا بسیار تازگی داشت و جذاب بود. امام صراحتا میفرمودند که اسرائیل غده سرطانی منطقه است و باید ریشهکن شود و اگر هریک از شهروندان عرب، یک سطل آب بریزند، اسرائیل را سیل میبرد! این ادبیات ساده و صریح، فوقالعاده برای دانشجویان عرب جذاب بود؛ چون تا آن زمان کسی چنین ادبیاتی را در مورد رژیم صهیونیستی به کار نبرده بود.
آرا و افکار حضرت امام بر طبقات محروم، بهویژه رنگینپوستان و سیاهپوستان خود آمریکا چه تأثیری داشت؟
صهیونیستها و سیاستهای نژادپرستانه آنها، در آمریکا بسیار قوی هستند. با اینکه حاکمان آمریکا همواره سعی میکنند ظواهر نژادپرستانه را پنهان کنند، اما نژادپرستی در حاکمیت آمریکاییها نهادینه شده است. ازآنجاکه رنگینپوستها، بهخصوص سیاهپوستها، زیر فشار این نوع افکار هستند، آرای انساندوستانه امام بسیار روی آنها تأثیر داشت. تا آن زمان انقلابها به وسیله ارتشهای آزادیبخش پیروز شده بودند، اما امام به تودههای میلیونی اعتماد داشتند و انقلاب اسلامی ایران متکی به دین بود؛ به همین دلیل هم پیامهای آن برخلاف انقلابهای معاصر، معنوی و الهی بود و روشنفکران جهان را ــ که تا آن زمان دین را از سیاست و امور دنیوی جدا میدانستند ــ شگفتزده کرد. امام با وجهه روحانی، منش اسلامی و اخلاق و رفتاری پسندیده، به دخالت دین در امور سیاسی اصالت بخشیدند.
برای دنیای مادی، شعار «خون بر شمشیر پیروز است»ِ حضرت امام، چه مفهومی داشت؟
آنها تصور میکردند اینگونه شعارها فقط جنبه معنوی دارند و هیچگونه کاربرد عملی ندارند! وقتی دیدند که حضرت امام با تکیه بر حضور میلیونی مردمی و بدون توپ و تانک و مسلسل، بزرگترین انقلاب دوران معاصر را با تکیه بر دین به پیروزی رساندند، باورشان نمیشد. این ادبیات قبل از شروع نهضت اسلامی ایران، وجود نداشت و پس از انقلاب مورد توجه محافل دینی و دانشجویی قرار گرفت. آنها میخواستند بدانند: مفهوم ولایت فقیه چیست؟ رأی مردم با احکام دین خدا چگونه به هم پیوند میخورند؟ برایشان سؤال بود که جمهوری اسلامی میخواهد چگونه جامعه را اداره کند؟ وقتی قانون اساسی تدوین و به رأی مردم گذاشته شد و پس از آن انتخابات ریاستجمهوری، مجلس، شورای نگهبان، خبرگان و... براساس قانون اساسی انجام شدند، واقعا باورش برایشان دشوار بود! آنها همیشه دین و اخلاق را مسئله فردی تلقی کرده بودند و ترکیب آن با سیاست به عنوان یک مسئله اجتماعی، برایشان دشوار بود. حضرت امام، هم در فلسفه و تئوری و هم در عمل، ثابت کردند که دین و سیاست از هم جدا نیستند و به قول شهید مدرس «سیاست ما عین دیانت ما و دیانت ما عین سیاست ماست». تحقق این دستاوردها سبب گردید که روشنفکران باور کنند که مسائل ماورای طبیعتِ انکارناپذیری هم وجود دارند. از همه مهمتر مظلومان جهان به این حقیقت پی بردند که درست است که دیکتاتوریهای دنیا صاحب قدرت و پول و اسلحه هستند، ولی مظلومین میتوانند در پرتو وحدت و توکل بر خدا و شوق شهادت، بر مستکبران پیروز شوند.
با توجه به روابط حسنه رژیمهای آمریکا و ایران، آیا دولت آمریکا مانعی بر سر راه فعالیتهای دانشجویان مسلمان ایرانی ایجاد نمیکرد؟
ازآنجاکه روابط سیاسی واشنگتن و تهران خیلی خوب بود، طبیعتا دولت آمریکا منتقدان رژیم شاه را به شیوههای خودش تحت فشار قرار میداد. آمریکا برای سرپوش گذاشتن بر جنایات رژیم شاه، تبلیغات سنگینی به راه انداخته بود و همین افراط در تعریف و تمجید از رژیم شاه و در مقابل آن قیام سراسری مردم ایران علیه رژیم طاغوت، آنها را نسبت به ادعاهای هیئت حاکمهشان درباره شاه دچار تردیدهای جدی کرد! از سوی دیگر فیلمها و تصاویری که رسانههای دنیا از مصاحبه با امام و تظاهرات خیابانی ایران نشان میدادند، مردم جهان بهویژه آمریکا را به شگفتی وامیداشت و بسیار جذاب بود. شرایط به گونهای رقم خورد که دیگر نمیشد واقعیتها را پنهان کرد. همه تحلیلگران سیاسی دنیا سقوط رژیم شاه را قطعی میدانستند. انگار فقط خود شاه بود که نمیخواست این حقیقت را باور کند.
و بالاخره هم این اتفاق افتاد...
شاه خودش نمیخواست برود، آمریکاییها وادارش کردند! او هم به تصور اینکه مثل کودتای 28 مرداد میتواند برگردد، از ایران رفت. آمریکاییها هم هر کاری که از دستشان برمیآمد، انجام دادند تا جلوی حرکت مردم را بگیرند و آنها را آرام کنند، اما موفق نشدند.
شما یکی از دانشجویان پیرو خط امام بودید که در تسخیر لانه جاسوسی شرکت کردید. آثار بازداشت دیپلماتهای آمریکایی را بر انجمنهای اسلامی دانشجویان ایرانی چگونه دیدید؟
پس از این رویداد، فشارهای دولت آمریکا بر دانشجویان ایرانی بسیار زیاد شد! هدف دانشجویان از تخسیر لانه جاسوسی، این بود که شاه را به کشور برگردانند و به خاطر جنایتهایش محاکمه کنند. خواسته دانشجویان پیرو خط امام، تحویل شاه در ازای آزاد کردن دیپلماتهای آمریکایی بود، اما جیمی کارتر، رئیسجمهور وقت آمریکا، زیر بار نرفت و به جای آن شاه را که ظاهرا برای معالجه به آمریکا رفته بود، بیرون کرد! دانشجویان پیرو خط امام معتقد بودند که آمریکا اگر بخواهد، میتواند شاه را برگرداند، اما نمیخواست. جیمی کارتر مثل همه رؤسایجمهور آمریکا علاقه داشت که برای دور بعد هم انتخاب شود، اما با تسخیر لانه جاسوسی و عدم توانایی برای حل این مشکل، شکست خورد و نتوانست مجددا رئیسجمهور شود. بههرحال پس از تسخیر لانه جاسوسی، فشار حاکمیت آمریکا بر دانشجویان مذهبی و طرفدار انقلاب اسلامی و سایر اعضای انجمنهای اسلامی دانشجویان زیاد شد. اقامت و روادید بسیاری از آنها را باطل و اخراجشان کردند، درحالیکه این خلاف قوانین و مقررات آمریکا بود، اما حاکمیت آمریکا با تحریک افکارعمومی علیه دانشجویان ایرانی، عرصه را بر آنان تنگ کرد.
با شروع جنگ تحمیلی و حمایتهای همهجانبه آمریکا از صدام، عدهای از دانشجویان ایرانی شاغل به تحصیل در آمریکا، به ایران برگشتند و جمعی به جبهههای دفاع مقدس رفتند و شهید شدند. همه افراد ملت، بهخصوص دانشجویان، بسیار خوب میدانستند که آمریکا طرفدار شاه و رژیم پهلوی نیست، بلکه به دلیل از دست دادن منافع سرشارش در ایران، دشمن شماره یک ملت ایران است و از هر وسیلهای از قبیل کودتا، جنگ تحمیلی، حمایت از گروههای معاند و تروریست، برای تضعیف نظام جمهوری اسلامی استفاده میکند. کارتر دو هفته قبل از پیروزی انقلاب، در مصاحبهای تلویزیونی از شاپور بختیار حمایت کرد، درحالیکه کمهوشترین افراد هم کاملا میفهمیدند که شاپور بختیار، حتی یک ساعت هم قادر به اداره کشور انقلابی ایران نیست! بعد هم تشویق صدام به حرکت جنونآمیزِ حمله به ایران بود که برای ملتهای ایران و عراق، هزینههای سنگین مادی و انسانی زیادی را به همراه آورد. در همان ایام، باز کارتر اشتباه دیگری را مرتکب شد و خطاب به ملت ایران گفت: «امیدوارم امروز ملت ایران بفهمد که باید با چه زبانی با مردم دنیا حرف بزند!» و به این ترتیب مداخله مستقیم خود در حمله نظامی به ایران و تشویق صدام به جنایات بیشمار را تأیید کرد. به همین دلیل است که امام(ره) همواره بر آمریکا به عنوان دشمن اصلی ملت ایران تأکید میکردند و جنگ تحمیلی را هم حاصل طراحیها، توطئهها و حمایتهای گسترده آمریکا میدانستند.
دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا، انقلاب اسلامی را متعلق به خودشان میدانستند و با تمام امکانات از آن دفاع میکردند. دانشجویان ملیگرا هم به دلیل علاقه به آب و خاک و میهن با صدام مخالف بودند؛ بههرحال عده زیادی از دانشجویان ایرانی با آغاز جنگ، با مأموران امنیتی آمریکا درگیر شدند؛ عدهای هم به کشور برگشتند و به جبهه رفتند و شهید شدند.