جنگ جهانی دوم، در شهریورماه 1324ش پایان یافت، اما برای ایران، که به عنوان پل پیروزی متفقین در جریان جنگ جهانی عمل کرده بود، این خاتمه به معنای آغازی دوباره قلمداد میشد. پس از اتمام جنگ، نیروهای آمریکایی و انگلیسی بر طبق قرار قبلی با حکومت ایران، خاک این کشور را ترک کردند؛ هرچند که از دور، در درگیریها و تحریکات ایران نقش اساسی بازی کردند و همواره به آن دامن زدند.
درگیری و کشمکش مهم و اصلی در سالهای پس از جنگ، با شوروی بود و این بار بر سر تجزیه آذربایجان و مسئله نفت شمال، کشور بحرانزده ایران را با دشواری روبهرو کرد. محمدرضا پهلوی که پس از پدر، زمام امور را در دست گرفته بود، نتوانست با سیاستهای خود دولت شوروی را قانع و از خاک کشور بیرون کند. در این میان احمد قوام، که از زمان احمدشاه قاجار در این عرصه همواره حضوری پررنگ داشت، نخستوزیر ایران شد و توانست طبق قرارداد مشهور قوام ـ سادچیکف، نیروهای شوروی را از خاک ایران بیرون کند.
در یادداشت پیش رو، هدف بررسی و تجزیه و تحلیل قرارداد مهم قوام ـ سادچیکف است. به همین منظور، ابتدا اشارهای کوتاه به انتخاب احمد قوام به عنوان نخستوزیر و شرایط کشور تا پیش از امضای قرارداد میشود و سپس زمینههای توافقنامه، متن و همچنین آثار و نتایج قرارداد بیان میگردد.
1. نخستوزیری احمد قوام و ایران بحرانزده
شوروی به دنبال ورود شرکتهای نفتی آمریکا برای بهدست آوردن نفت شمال، در تلاش برای بهدست آوردن این امتیاز برای خود بود. به طور خاص این دولت از زمان نخستوزیری محمد ساعد در سال 1323ش، امتیاز نفت شمال را از حکومت ایران درخواست کرده بود، اما ساعد با اشاره به مصوبه هیئت دولت مبنی بر عدم اعطای امتیاز نفت در طول جنگ جهانی به دول خارجی، از این درخواست سر باز زد؛ ازهمینرو فشار روسیه تشدید شد و او به ناچار تن به استعفا داد و جای خود را به مرتضی قلی بیات داد. او نسبت به ساعد رویه مساعدتری در برابر روسها در پیش گرفت، اما محمد مصدق، نماینده مجلس شورای ملّی، با کمک دیگر نمایندگان، لایحهای تقدیم مجلس کرد که طبق آن «هیچ یک از اعضای دولت ایران بدون اجازه مجلس شورای ملی حق هیچ گونه مذاکرهای درباره امتیاز نفت با هیچ دولت خارجی را نداشتند».1
روسها با تصویب این لایحه، عقبنشینی کردند تا در فرصت مناسبتری حکومت ایران را به اعطای این امتیاز راضی کنند. در این میان نیز آذربایجان عملا ادعای خودمختاری کرده بود و توسط رژیمهای تحت حمایت شوروی اداره میشد. محسن صدر و ابراهیم حکیمی، که به ترتیب بعد از قلی بیات به نخستوزیری رسیدند، نتوانستند در برابر فشار شوروی کاری از پیش ببرند تا این احمد قوام در بهمنماه 1324 به عنوان نخستوزیر ایران انتخاب شد.
روز 6 بهمنماه 1324، مجلس شورای ملی با حضور 104 نفر تشکیل شد. رقابت بین احمد قوام و حسین پیرنیا برای اخذ مقام نخستوزیری بود که در نهایت به پیروزی قوام منجر شد. «پس از اخذ رأی، شمارش به عمل آمد. احمد قوام حائز 52 رأی و حسین پیرنیا صاحب 51 رأی شد. در همین موقع طباطبائی، نخستوزیری قوام را اعلام نمود.»2 انتخاب قوام در آن اوضاع بحرانی از اهمیت زیادی برخوردار بود؛ زیرا براساس مصوبه مجلس، تا زمان تخلیه کامل نیروهای متفقین از خاک ایران، انتخاباتی انجام نمیگیرد؛ بنابراین ممکن بود نخستوزیر وقت برای مدت طولانی زمام امور مملکت را در دست داشته باشد. نخستوزیر جدید مذاکره مستقیم با شوروی را در دستور کار قرار داد.
2. زمینههای امضای قرارداد قوام ـ سادچیکف
حکومت قوام با اکثریت ضعیفی روی کار آمد و مانند هر دولت دیگری مخالفان خود را داشت. پس از گفتوگو با شاه و تصمیم بر مذاکره مستقیم با حکومت شوروی، اولین اقدام احمد قوام به عنوان نخستوزیر ایران، مخابره تلگرافی به لندن بود مبنی بر آنکه شکایت حکومت ایران از شوروی مسکوت بماند تا مذاکرات مستقیم صورت بگیرد. این تلگراف زمانی به دست شورای امنیت رسید که موضوع مطرح و به بحث گذاشته شده بود. اما نمایندگان ایران توانستند موضوع را مسکوت نگاه دارند تا مذاکرات با شوروی در کمال صلح و آرامش برگزار شود و قرار بر آن شد اگر به هر دلیلی این مذاکرات نتایج مطلوب را کسب نکرد، این شکایت در جلسه بعدی شورای امنیت که در آمریکا برگزار میشد، مطرح و به آن رسیدگی شود.
بلافاصله پس از معرفی هیئت دولت، مقدمات سفر قوام به مسکو فراهم شد. هیئت اعزامی به مسکو عبارت بودند از: «عبدالحسین نیکپور، عمیدی نوری، پیرنظر، دکتر شفق، جواد عامری، احمد قوام، حمید سیاح، سلمان اسدی، دری، قاسم مسعودی و جهانگیر تفضلی».3 قوام و هیئتهای سیاسی و اقتصادی همراه او، در روز نخست اقامت در مسکو با مولوتف، کمیسر امور خارجه شوروی، ملاقات کردند. در روز دوم، قوام با استالین دیدار و درباره تخلیه ایران از قوای نظامی شوروی صحبت کرد. استالین پیشنهاد قوام را مبنی بر تخلیه نیروهای نظامی از ایران بنا بر ماده ششم معاهده 1921، که حق حضور قوای نظامی در خاک ایران را به شوروی میداد، رد کرد و در مورد مسئله آذربایجان، آن را یک موضوع داخلی و مربوط به ایران خواند و اعلام کرد شوروی چشمداشتی به اراضی ایران ندارد. به این ترتیب نخستین ملاقات قوام و استالین نتیجهای در پی نداشت. در این میان دولت شوروی تذکره جدیدی را به هیئت اعزامی ایران به مسکو تسلیم کرد که طبق آن «چون طرف ایرانی پیشنهادهای شوروی را قبول نکرده است، دولت شوروی پیشنهاد خود را در مورد شرکت نفت پس میگیرد و امتیاز نفت شمال ایران را میخواهد».4 با این عمل مسکو، قوام تصمیم گرفت به حالت قهر از شوروی خارج شود. او این تصمیم خود را به اطلاع مولوتف، کمیسر وزارت خارجه، رساند. استالین تصمیم گرفت برای دلجویی، ضیافتی برای هیئت ایرانی ترتیب دهد و آنها را از ترک خاک مسکو منصرف کند. قوام نیز نامهای محرمانه به استالین نوشت و در آن از عملی کردن تقاضاهای منطقی و معقول حکومت شوروی و لزوم اصلاحات در برخی از سازوکارهای حکومت، از جمله مسئله حقوق مردم آذربایجان، سخن گفت و بدین ترتیب رویه استالین و حکومتش را نسبت به ایران مثبت کرد. روز یکشنبه 19 اسفند 1324، قوام و هیئت همراه او از خاک مسکو به ایران آمدند.
اولین اقدام احمد قوام به عنوان نخستوزیر ایران، مخابره تلگرافی به لندن بود مبنی بر آنکه شکایت حکومت ایران از شوروی مسکوت بماند تا مذاکرات مستقیم صورت بگیرد. این تلگراف زمانی به دست شورای امنیت رسید که موضوع مطرح و به بحث گذاشته شده بود
2 فروردینماه 1325 رادیو مسکو اعلام کرد که تخلیه نیروهای شوروی از ایران آغاز شده و تا شش هفته دیگر به پایان میرسد. این خبر درست زمانی منتشر شد که قوام و سادچیکف در حال تنظیم مذاکره و قرارداد بودند. در همین موقع شکایت مجدد ایران از شوروی مبنی بر عدم تخلیه ایران از قوای نظامی، در سازمان امنیت مطرح گردید. گرومیکو، نماینده شوروی در شورای امنیت، خواستار این شد که قضیه ایران و شوروی دوستانه حل شود و موضوع در شورای امنیت مطرح نگردد، اما پس از رأیگیری، با نُه رأی موافق و دو رأی مخالف، موضوع شکایت ایران از شوروی در دستور کار شورای امنیت باقی ماند و حسین علاء، نماینده ایران در شورا، مطرح کرد که دولت شوروی توقعاتی از ایران دارد که با حاکمیت و استقلال کشور مغایر است. بااینحال مذاکره بین قوام و سادچیکف به نتیجه رسید و در تاریخ 15 فروردین 1325 قرارداد قوام ـ سادچیکف بین احمد قوام، نخستوزیر ایران، و سادچیکف، سفیر اتحاد شوروی، منعقد شد.
3. متن قرارداد قوام ـ سادچیکف
مهمترین مفاد قرارداد میان ایران و شوروی که به بحران پیشآمده میان دو کشور پایان داد، از این قرار است:
بند اول به سهم دو طرف مربوط میشد: «در مدت 25 سال عملیات اول شرکت 49 درصد سهام به طرف ایران، 51 درصد سهام به طرف شوروی متعلق خواهد بود و در مدت 25 سال دوم 50 درصد سهام به طرف ایران و 50 درصد به طرف شوروی خواهد بود».
یکی دیگر از بندها به اراضی این موضوع مربوط بود: «حدود اراضی اولی که بر تجسسات اختصاص داده میشود... به استثنای قسمت خاک آذربایجان غربی که در باختر خطی از نقطه تقاطع حدود اتحاد جاهیر شوروی و ترکیه و ایران آغاز و بعد در سواحل شرقی دریاچه رضاییه گذشته تا شهر میاندوآب میرسد، واقع است؛ همانطوری که نقشه مذبور، در روز 4 آوریل 1946، اضافه و تعیین گردیده است. ضمنا دولت ایران متعهد میگردد خاکی را که در طرف غرب خط سابقالذکر واقع است به امتیاز کمپانیهای خارجی واگذار کند».
بر اساس این توافق «سرمایه طرف ایران عبارت خواهد بود از اراضی نفتخیز در ماده 3 که پس از عملیات فنی دارای چاههای نفت و محصول آن قابل استفاده شرکت خواهد گردید و سرمایه طرف شوروی عبارت خواهد بود از هر قبیل مخارج و آلات و ادوات و حقوق متخصصین و کارگران که برای استخراج نفت و تصفیه آن مورد احتیاج خواهد بود».
بر اساس توافق میان دو طرف «عملیات شرکت پنجاه سال است... پس از انقضای مدت عملیات شرکت دولت ایران حق خواهد داشت سهام شرکت متعلق به شوروی را خریداری نماید و یا مدت شرکت را تمدید کند».5
فرجام
قوام هدف نخستوزیری خود را تخلیه ایران از قوای شوروی اعلام کرد و با سیاستهای خود، این مسئله را به شورای امنیت نیز ارجاع داد تا در صورت بینتیجه ماندن مذاکرات مستقیم، ایران از طریق این نهاد، نیروهای شوروی را از کشور خارج کند، اما طبق قرارداد قوام ـ سادچیکف، کمی بعد سپاهیان شوروی خاک ایران را ترک کردند و جمهوری خودمختار آذربایجان در برابر حکومت مرکزی کاری از پیش نبرد و به آسانی فروپاشید. روز 26 فروردین، حسین علاء، نماینده ایران در شورای امنیت، شکایت این کشور را از شوروی پس گرفت. این قرارداد در جهان بازتاب گسترده داشت و اکثر مطبوعات، قوام را سیاستمداری کارکشته تلقی کردند.
امضای موافقتنامه بین ایران و شوروی توسط احمد قوام، نخستوزیر، و ایوان سادچیکف، سفیر شوروی در ایران
شماره آرشیو: 5333-4ع
پی نوشت:
1. تاریخ ایران در دوره پهلوی (از مجموعه تاریخ کمبریج)، ترجمه مرتضی ثاقبفر، تهران، جامی، 1392، ص 208.
2. باقر عاقلی، میرزا احمدخان قوام السلطنه در دوران قاجار و پهلوی، تهران، جاویدان، 1377، ص 339.
3. باقر عاقلی، نخستوزیران ایران از مشیرالدوله تا بختیار، ج 2، تهران، جاویدان، 1370، ص 606.
4. باقر عاقلی، میرزا احمدخان قوامالسلطنه در دوران قاجار و پهلوی، همان، صص 379-380.
5. جعفر مهدینیا، زندگی سیاسی قوامالسلطنه، تهران، پانویس، 1370، صص 300-301.