«آلودگی محیط زیست و بهویژه آلودگی هوا در شهرهای ما به مرحلهای رسیده که دیگر نشستن و دست روی دست گذاشتن بخشودنی نیست. در میان انواع این آلودگیها، آلودگی هوا در درجه اول اهمیت قرار دارد. در تهران این اهمیت به یک مسئله حیاتی تبدیل شده است. حیاتی از این جهت که به موجب آمار رسمی اگر هرچه زودتر چارهای اندیشیده نشود امکان بروز حوادثی فاجعهآمیز اجتنابناپذیر است. بدون تردید شما هم به عنوان یک جوان دانشپژوه و جوینده در هفتههای اخیر آماری را که از سوی مقامات مسئول منتشر شده است خواندهاید که میزان آلودگی هوای تهران ده برابر بیشتر از حد مجاز شده است و پارهای از گازهای مسمومکننده موجود در این هوا تا ده برابر میزانی است که دانشمندان وجود آن را در هوا برای انسان خطرناک اعلام کردهاند. ... برای مقابله با این معضل اجتماعی که ناشی از رشد سریع جمعیت و وسائط نقلیه در شهرهای بزرگ کشور و نیز کوتاهی دستگاههای مسئول است، جوانان میتوانند نقش اساسی داشته باشند. با توجه به آنکه طبق آمار رسمی بیشترین میزان آلودگی (90 درصد) مربوط به کار وسائط نقلیه است کافی است شما اتومبیل یا موتورسیکلت خود را کمتر مورد استفاده قرار دهید و اگر موتور آنها نقص دارد، بدون فوت وقت نسبت به رفع عیب آن اقدام کنید.»1
یکی از خیابانهای تهران، 16 ژوئن 1970
پی نوشت:
1. اطلاعات، ش 15500، شنبه 10 دیماه 1356، ص 17.