میرزا محمدتقی (1297- 1216ق) فرزند میرزا محمدعلی کاشانی از مردم کاشان بود و از اعقاب خاندانی از قراقویونلویان که در قرون 9 و 10ق، به کاشان مهاجرت کرده بودند. روایت دیگری حکایت از انتساب خاندان سپهر به میرزامهدی خان استرآبادی دارد. وی تحصیلات مقدماتی خود را در شهر کاشان به پایان رساند. در آن ایام به تحصیل علوم غریبه چون رمل و هیئت و خواندن تورات و زبور و نیز تعلیم خط به ویژه نستعلیق پرداخت...
میرزا محمدتقی (1297- 1216ق) فرزند میرزا محمدعلی کاشانی از مردم کاشان بود و از اعقاب خاندانی از قراقویونلویان که در قرون 9 و 10ق، به کاشان مهاجرت کرده بودند. روایت دیگری حکایت از انتساب خاندان سپهر به میرزامهدی خان استرآبادی دارد. وی تحصیلات مقدماتی خود را در شهر کاشان به پایان رساند. در آن ایام به تحصیل علوم غریبه چون رمل و هیئت و خواندن تورات و زبور و نیز تعلیم خط به ویژه نستعلیق پرداخت. سپس به تحصیل عروض و قافیه و آنگاه به سرودن شعر روی آورد و در قصیده ای به مدح فتحعلی خان صبا ملکالشعرای دربار فتحعلی شاه پرداخت. ملک الشعرا که طبع وی را موزون یافت وی را مورد تشویق قرار داد و حتی دخترش را به همسری وی در آورد. پس از مرگ صبا در 1238ق، همراه پسر او محمدحسن خان عندلیب به تهران آمد و دوستی عمیق آنان پس از مدتی از میان رفت و سپهر به کاشان بازگشت و ظاهراً در اواخر سال 1239ق، به خدمت محمود میرزا پسر فتحعلی شاه و حاکم نهاوند راه یافت و تا 1245ق، همراه او بود و حتی در ایام اقامت اجباری محمود میرزا در بروجرد در همین سال ناگزیر در بروجرد اقامت گزید و پس از آنکه محمدتقی میرزا حسامالسلطنه در جنگی با محمدحسین میرزا حشمت الدوله برادر خود و حاکم کرمانشاه مغلوب شد و شیرازه امور حکومت او از هم پاشید، با کمکهای خانواده حاجی ملااسدالله مجتهد و ملاعلی مجتهد از بروجرد خارج شد و به قلمرو حکمرانی غلامحسین خان سپهدار در منطقه عراق عجم گریخت و دو سه سالی در کاشان مقیم شد. 1
زمان سلطنت محمدشاه قاجار به تهران احضار و مستوفی دیوان و از مقربان نزدیک شاه شد. به گونه ای که دیوان «محمودالقصاید» را در سال 1241ق، به محمدشاه تقدیم کرد. در سال 1258ق، به دستور محمدشاه و به تشویق حاج میرزا آقاسی مأمور نگارش تاریخ قاجاریه می شود. وی دو مجلد اول از کتاب اول را به رشته تحریر در می آورد و سپس در زمان ناصرالدین شاه به دستور او و تحت توجهات صدراعظم وقت میرزا آقاخان نوری وقایع عصر ناصری را به آن می افزاید. در ازای این خدمت به «لسان الملک» ملقب گردید. در آغاز سلطنت ناصرالدین شاه مدتی مقیم کاشان شد و در سال 1267ق، هنگام بازگشت شاه از اصفهان همراه او به تهران بازگشت و مأمور قرائت دستخطها و فرامین شاه و نیز رسیدگی به محاسبات دولتی شد. 2
آثار و تألیفات لسان الملک سپهر کاشانی عبارتند از: «آیینه جهان نما» که در شرح احوال معاریف و بزرگان علم و ادب و تاریخ و سلاطین و عرفا و قضات و خوشنویسان و مدعیان امامت و مهدویت نوشته شده و مشتمل بر تراجم هزاران نفر از رجال تاریخ ایران است. «اسرار الأنوار فی مناقب ائمه اطهار»، «براهین العجم فی قوانین المعجم»، «جنگ تواریخ»، «دیوان اشعار»، «محموده القصاید» و «ناسخ التواریخ».
کتاب ناسخ التواریخ، مشتمل بر 23 مجلد بوده و تنها 9 مجلد آن را لسان الملک و بقیه را پسرش عباسقلی خان مشیرافخم سپهر تألیف کرده است. این کتاب در تاریخ عمومی عالم و به روش قدیم از هبوط حضرت آدم(ع) آغاز می شود و مجلدات چندگانه کتابهای اول و دوم آن از هبوط تا زندگانی امام حسین(ع) و شرح واقعه کربلا را در بر می گیرد و مجلدات بعدی تا پیش از صفویه خاتمه می یابد و با تَرک دورانهای صفویه، افشاریه و زندیه مجلدات مربوط به قاجاریه آغاز میشود. 3 سبک نوشتاری ناسخ التواریخ ساده، قدیمی و پخته است.
کتاب ناسخ التواریخ در بخش قاجاریه در سه جلد تنظیم شده است. جلد اول: به بیان نسب قاجاریه، احوال فتحعلیخان قاجار، پادشاهی محمدحسن خان قاجار و آقامحمدخان و فتحعلیشاه تا سال 1250ق، اختصاص یافته است. 4 جلد دوم: به تحولات عصر محمدشاه اشاره دارد و جلد سوم: وقایع دهه اول عصر ناصرالدین شاه را در بر دارد. این اثر ارزنده، حاوی مطالب مختلف و متنوعی در زمینه تحولات داخلی و روابط خارجی ایران در عهد قاجار می باشد. 5
لسانالملک، در زمره فاضل ترین و از دانشمندان عصر قاجاریه به شمار می رود. کتاب ناسخالتواریخ از متون ارزشمند این دوره است. اما وی به مانند تمام مورخین رسمی که تاریخ به امر حکومت و دربار مینویسند، قلمش را به نفع صاحبان قدرت و ولی نعمتش چرخانده است. بنابراین هر پژوهشگر تاریخ باید در استفاده از این منبع جانب احتیاط را رعایت کند و به برخی الزامات و محدودیتهای نویسندگان رسمی توجه داشته باشد. از نقاط ضعف این اثر می توان به این نکته اشاره کرد که این کتاب، در مورد وقایع عهد آقامحمدخان و فتحعلی شاه قاجار به مناسبت دور بودن از عصر مؤلف و عدم حضور نویسنده در متن و جریان وقایع نسبت به تواریخ هم عصر آن پادشاهان، ارزش درجه دوم دارد.
محمدتقی سپهر علاوه بر تاریخ و ادبیات در بسیاری علوم از جمله ریاضیات، حکمت و فلسفه و جفر و علوم دیگر حظی وافر داشت. وی در تهران درگذشت و پیکرش را به نجف اشرف منتقل کردند.
پی نوشت:
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. علی اکبر ولایتی، نقش شیعه در فرهنگ و تمدن اسلام و ایران ( تهران: امیرکبیر، 1389)، چ9، ص 508.
2. همان، ص 504.
3. محمدتقی لسان الملک سپهر، ناسخ التواریخ، به کوشش جهانگیر قائم مقامی (تهران، امیرکبیر و طهوری، 1377)، صص 17- 4.
4. برخی از مورخین رسمی عصر قاجار آغاز سلسله قاجار را به قبل از آقامحمدخان قاجار میرسانند به عنوان نمونه علیقلی خان اعتضادالسلطنه، آقامحمدخان را سومین پادشاه قاجار معرفی میکند. وی محمدحسن خان و حسینقلی خان را پادشاهان اول و دوم سلسله قاجاریه میداند. برای اطلاع بیشتر نک: علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه، اکسیرالتواریخ، به اهتمام جمشید کیانفر، تهران، ویس، 1370، صص 27- 16.).
5. برای بررسی روابط خارجی ایران با سایر دولتها در ناسخ التواریخ نک: «محمدتقی لسانالملک سپهر و ناسخالتواریخ»، رضا شجری قاسم، کتاب ماه، 1388، ش 137، صص 94- 89.